حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «دکتر محمدجواد مظفری» دانشجوی ممتاز دوره تخصص رشته مامایی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، یکی از افرادی است که دامپزشکی را با عشق و علاقه انتخاب کرده است. وی معتقد است که بخش کثیری از دانشجویان به علت ورود به رشته از روی بیعلاقگی و اجبار (عدم پذیرش در سایر رشتههای دکترای حرفهای) و فضای برخی دانشگاهها، از سال سوم و چهارم به بعد کمی سرخورده و اغلب آنها نسبت به ادامه تحصیل در مقاطع تخصصی و پیشرفت در زمینه های مختلف بیانگیزه میشوند.
از نظر دکتر مظفری، سیر حرفهای و فرایند پرکتیس مامایی از حدود ۵۰ سال پیش تا به امروز تغییرات زیادی کرده و امروز همه چیز به سمت کار با تکنولوژی پیش میرود، لذا ایکاش تمام افرادی که در این عرصه خدمت میکنند همت ورزند و مسیر این روند را با بینش مثبت و آغوشی باز با کمک یکدیگر به این سمت سوق دهند.
حکیم مهر: آقای دکتر، چه شد که به دامپزشکی علاقهمند شدید؟
من از کودکی به تمامی حیوانات بسیار علاقه داشتم و هر حیوانی را که امکان نگهداری آن بود، به منزل میآوردم و با عشق و شور و اشتیاق از آن نگهداری میکردم. به همین دلیل رشته دامپزشکی را نیز با خواست کامل و از روی علاقه انتخاب کردم. با اینکه رتبه من حدود ۱۹۷۰ بود و میتوانستم پزشکی راه دور را انتخاب کنم، اما به کمک خواهرم طوری انتخاب رشته کردم که هم خانواده متقاعد شوند و هم خودم به آنچه میخواستم برسم و همین هم شد؛ سال ۹۲ وارد دانشگاه تهران شدم و از انتخاب رشته و دانشگاه خود خیلی خوشحال بودم و هستم؛ البته که جای خوشحالی هم دارد به هرحال دانشگاه مادر است و شأن والایی دارد.
حکیم مهر: خانواده با این انتخاب مخالفتی نداشتند؟
هرگز. اتفاقاً بسیار باعث انگیزه، انرژی و پیشرفت رو به جلوی من بودند. الان هم همین است و من از انتخابی که کردم کاملا خوشحال هستم. دلیل اینکه امروز در این نقطه قرار گرفتم، به موضوع علاقهمندی و تزریق انگیزه از طرف خانواده و افراد مهم زندگیام برمیگردد که به نظر من بیشک از مهمترین اجزاء مورد نیاز برای موفقیت محسوب میشوند.
حکیم مهر: مهمترین گلایه دانشجویان در حال تحصیل در حوزه دامپزشکی و برخی رشتههای تخصصی آن چیست؟
مثلا اینکه چرا دامپزشکان درجه یکی که بیرون از دانشگاه پرکتیس میکنند، آن جایگاهی را که باید ندارند و چرا اصلا اساتید درگیر برخی مسائل میشوند و پرکتیس نمیکنند. این مسائل روحیه بچهها را قدری تضعیف میکند، اما من معتقدم اگر که خود بچهها بفهمند در چه نقطهای قرار گرفتهاند، چه میخواهند و به موضوعاتی از این دست توجه نکنند، خیلی میتوانند رو به جلو حرکت کنند.
حکیم مهر: خود شما چطور؟ چگونه به مامایی علاقهمند شدید و این مسیر را انتخاب کردید؟
من از سال چهارم دوره کارآموزی را با معرفی دکتر فرزانه به یکی از فارمهای اطراف تهران واقع در ورامین رفتم و حدود 50 روز در آن فارم ماندم. با اینکه درس مامایی را هم نخوانده بودم، اما در ۵۰ روزی که در فارم بودم، یک دورهی فشرده مامایی با درس های استاد مذکور ارجمند در حین کار و بعد از آن گذراندم و در کنار دریافت این درس گفتارها، خود نیز در فارم شروع به خواندن کتاب های تکست روان مثل سینجر و جزوات مامایی کردم. از این رو به این حوزه گرایش پیدا کردم و از همان جا تصمیم گرفتم که تخصص را در این رشته بخوانم. به ویژه بعد از آن با تلاش زیاد و از روی علاقه هر دو درس مامایی و بیماریهای تولیدمثل را با نمرهی 19.65 به عنوان بهترین نمره (کلاس و بخش) کسب کردم از این رو این رشته را با چشم باز انتخاب کردم. همچنین با قدری تامل انسان میداند که قرار است در این مسیر چه چیزهایی به او اضافه شود. آیا کیس (در بخش) هست یا نیست و چه اتفاقی قرار است، بیفتد.
من همه اینها را سنجیدم و کنار هم گذاشتم و یک سال و نیم با همه افرادی که فکر می کردم بتوانند در مورد اینکه تخصص میخواهم یا خیر، به من کمک کنند، مشورت کردم و به این نتیجه رسیدم که یک تصمیم کاملا «شخصی» است و نمیتوان برای همه افراد نسخهی واحد پیچید. در واقع خود فرد باید شرایط و علاقه و وضعیت را بسنجد و ببیند در چه نقطهای از زندگی قرار گرفته و انتخاب خود را بکند. من به خیلی از بچههایی که در این خصوص از بنده سوال میکنند، میگویم که ابتدا وضعیت زندگی خود را ببینید بعد از برآیند همهی موارد در مورد تخصص تصمیم بگیرید.
حکیم مهر: برای تخصص چقدر درس می خواندید؟
در دانشگاه تهران در زمینه حضور در کلاس، امتحانات، گذراندن واحدها و... به شدت سختگیری میشود که بسیار سازنده، به جا و لازم است، چون اگر تلاش زیاد و سختگیری به جا نباشد همهی ما خوب میدانیم نتیجه ی آن چه میشود. البته که مشکلاتی در سیستم آموزشی وجود دارد؛ هیچ چیز عاری از نقص نیست، که گهگاهی گریبان گیر ما نیز شد به عنوان مثال، من به علت سیستم آموزشی نوینی که به ورودی سال ۹۲ خورد، با اینکه حتی یک واحد افتاده نداشتم و معدلم ۱۷ و ۴۹ صدم بود، ۱۵ واحد کسری داشتم و حد نصاب من به ۲۲۵ نمیرسید تا دکترای عمومی را تمام کنم. لذا چند ماه آخر ۱۳ واحد اختیاری داشتم و برای درسهای اختیاری مجبور بودم سر کلاس حاضر شوم تا حذف نشوم. در کنار آن کارورزی و شیفتهای آن و همچنین امتحانات دیماه وجود داشت و البته که باید برای تخصص هم درس میخواندم. با همه این سختیها من از ۱۵ شهریور به شکل اساسی شروع به درس خواندن کرده بودم و روزی ۸ تا ۱۰ تا ۱۲ ساعت هم میخواندم و وقت میگذاشتم و هیچ وقت هم رها نکردم چون به خاطر هدفگذاری و انگیزهام باید تلاش میکردم.
حکیم مهر: چه منابعی را میخواندید؟
در حال حاضر رفرنس جدید برای مامایی، کتاب مامای و تولیدمثل دامپزشکی، دیوید ناکس ۲۰۱۹ ویرایش دهم است که امسال آمده است و من برای کنکور کتاب مامایی و تولیدمثل دامپزشکی، دوید ناکس 2009 ویرایش نهم به همراه کتاب «گذرگاهی از آبستنی تا زایمان» سینجر، ویرایش سوم (pathway to pregnancy and parturition 3rd edition ) را خواندم و در حال حاضر نمیدانم که برای آزمون تخصص پیش رو قوانین برای طرح سوال به چه صورت باشد و رفرنس جدید را منبع و مدنظر قرار دهند یا خیر.
حکیم مهر: فرایند مصاحبه به چه شکل بود؟
مصاحبه در دانشگاه تهران به خصوص در بخش مامایی بسیار سخت گرفته میشود که واقعا هم ضروری و هم خاص خودش است و اصلاً با کسی شوخی ندارند. اتفاق بدی که روز مصاحبه افتاد این بود که مصاحبه دانشگاه شیراز با دانشگاه تهران و چند دانشگاه دیگر همزمان شد، یعنی بچهها اگر انتخابها را هم از قبل کرده بودند و میخواستند تصمیم بگیرند، در یک روز نمیتوانستند در چند شهر مختلف باشند. لذا با این برنامهریزی اوضاع قدری خراب شد و ما مقداری جا خوردیم. بعضی از افراد با رتبههای خوب که فکر میکردم به تهران بیایند، نتوانستند به مصاحبه دانشگاه تهران برسند. از طرفی به عنوان نظر شخصی کم بودن علاقه در بچهها هم مزید بر علت شد تا روز مصاحبه استقبال و آن پویایی متصور خیلی صورت نگیرد.
حکیم مهر: چند نفر از اساتید داخل اتاق مصاحبه بودند و چه سوالاتی پرسیدند؟
همه اساتیدم شامل دکتر اکبرینژاد، دکتر قرهگوزلو، دکتر گروسی، دکتر قاسمزاده، دکتر وجگانی و دکتر نیاسری بودند. سؤالات به این صورت بود که ابتدا فرد را ارزیابی میکردند که در پایاننامه چه کرده و آیا آن را خودش انجام داده و مسلط است یا خیر؟
در ادامه سوالات علمی پرسیدند و محور این سوالات بر اساس علاقه فرد و کارهایی بود که انجام داده است. مثلا اگر در حوزه تولید مثل گاو بود، اساتیدی که بیشتر در آن تخصص داشتند سوال میکردند. در ادامه خواستند که یک بخش از تکست یا رفرنس را بخوانیم و ترجمه کنیم.
حکیم مهر: استرس نداشتید؟
استرس که چرا. تنش در یک سطحی طبیعی و مفید است. اما سختگیری اساتید محترمم که شایستگی شاگرد خودشان را محک بزنند و ذرهای هم تبعیض و تفاوت ما بین شرکت کنندهها قائل نشوند، شرایط نفسگیری را ایجاد میکند. همینقدر بگویم که تقریبا 70% درصد مصاحبه من انگلیسی بود.
حکیم مهر: بار اول پذیرفته شدید؟
بله. 27 شهریور ۹۸ دفاع کردم و از اول مهر سر کلاس تخصص نشستم.
حکیم مهر: برای آینده چه برنامهای دارید؟ آیا در بخش آکادمیک فعالیت میکنید یا به بخش خصوصی ورود میکنید؟
علاقه و تمایل شخصی خودم به سمت پرکتیس و کار عملی به صورت حرفهای با ارتباط با رفرنس و مقالات به روز است، اما از طرفی پیشنهادات انسانهای باتجربهی اطرافم این است که مسیر آکادمیک را نیز دنبال کنم. الان واقعا نمیتوانم جواب دهم اما شاید روزی اگر توفیق و شایستگی باشد، هر دو در کنار و راستای هم.
حکیم مهر: نقاط قابل تامل کنونی در رشتهی مامایی چیست؟
سیر کار و فرایند پرکتیس مامایی از حدود ۵۰ سال پیش تا به امروز تغییرات زیادی کرده است. در گذشته دستگاههای سونوگرافی وجود نداشت و کسی هم این تکنولوژیها را قبول نداشت اما امروز همه چیز به سمت کار با تکنولوزی پیش میرود. به عنوان مثال در حوزه تولیدمثل اسب برخی از کارها مثلا انتقال جنین را خیلی به صورت کاربردی نمیتوان انجام داد (به علت فیزیولوژی خاص خود حیوان و یکسری قوانین خاص در برخی کشورها و نژادها) اما در حوزهی تولید مثل گاو، گوسفند و بز و موارد بسیار زیادی از این قسم، میتوان بسیاری از کارهای عملی را به سمت کمک از فناوریهای نوین تولیدمثل و استفادهی بهینه از تکنولوژی جهت داد، که ایکاش تمام عزیزانی که در این عرصه خدمت میکنند، همت ورزند و مسیر این روند را با بینش مثبت و آغوشی باز با کمک یکدیگر به این سمت سوق دهند.
حکیم مهر: موفق باشید. ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
بهترین پاسخ تیتر رو باید از یه دانشجوی دکتری تخصص میخاستید که سال اخر باشه نه اول.
علت بی انگیزه بودن:
1.مواجه شدن با کمی درامد دامپزشکی
2. کم سوادی اساتید
3. نبود کیس
4.همه عمر دانشگاه تهرانی ها فقط متاسفانه دام کوچک شده و حیوانات اگزوتیک خانگی
5.گیر کردن در روال فرسوده کردن دانشجوی تخصص توسط سیستم آموزشی
6. گیر کردن در روال افسرده کردن دانشجوی تخصص دانشگاه تهران
7و ....
حکیم تو رو هست و ایشونم هست و شاید پرواز ماهم سقوط کنه و بمیریم
سال اخر که میخاد دفاع کنه برو سراغش بگو چطوری و همین سوال رو بپرس
دمت گرم