علت تلاش رسانهای برای حذف دامپزشکان از چرخه نظارتهای بهداشتی چیست؟ سکوت سازمان دامپزشکی کشور و حقیقت ماجرا از زبان دامپزشکان!
نویسنده: امضا محفوظ
شاید کشور ما ایران تنها کشوری در دنیا باشد که حتی دستاندرکاران دولتی آن نیز بر علیه قانون شورش میکنند و اجرای قانون به مانع بزرگی به نام تفسیر شخصی از قانون توسط رئیس این سازمان یا مدیر کل آن اداره کل برمیخورد و به تازگی هم که اتحادیهها و انجمنها، یکهتاز اعمال نظر دیدگاههای غیررسمی مسئولین دولتی در فضای حرفهای و مجازی شدهاند! داستان ماده 19 و سازمان دامپزشکی کشور و علم کردن انجمنی 50 نفره در مقابل سازمان نظام دامپزشکی را هنوز فراموش نکردهایم!
«دکتر نبیالله خونمیرزایی» رئیس سازمان شیلات ایران که به نظر میرسد واحدهای پاس شده دوره تحصیل در رشتهی دامپزشکی خود را فراموش نموده، ادعا نموده است که دامپزشکان فقط چند واحد آبزیان پاس میکنند و فارغالتحصیلان این رشته را مناسب مدیریت بهداشتی واحدهای پرورش آبزیان نمیداند و از طرفی حقوق هفت و نیم میلیون تومانی مسئول فنی بزرگترین وارد کننده آبزیان زینتی به ایران را رقمی حیرتآور و غیرقابل باور میداند و به منظور کاهش قیمت ماهی زینتی و ماهی خوراکی، پیشنهاد حذف دامپزشکان از سمت مسئول فنی و بهداشتی نموده است. این حجم از بیاطلاعی از حوزه تحت مدیریت که حیرتآور است، در جایی به این شکل نمود مییابد که از آزمایشات لازم برای صدور گواهی سلامت بهداشتی مصرفکننده، تعبیر به آزمایشات غیرضروری توسط ایشان میشود. چندی بعد در تائید فرمایشات وی، «آرش نبیزاده» مدیر عامل اتحادیه تعاونیهای ماهیان سردآبی ضمن ایراد اظهاراتی توهینآمیز، نظارت بهداشتی را مانع افزایش بهرهوری مزارع دانسته و اضافه نمود که نظارت بهداشتی جزو وظایف حاکمیتی است و قابل واگذاری نیست و میبایست توسط دولت انجام شود.
حقیقتاً سخن فنی در باب این نحوه طرح مساله و فرضیه توسط این بزرگان جای تامل دارد؛ به عنوان مثال از نظر جناب خونمیرزایی، دامپزشک عمومی میبایست چند صد واحد آبزیان پاس کند و سایر مطالب مثل فارماکولوژی، فیزیولوژی و عملیاتهای درمانگاهی نه تنها در حوزه بهداشت آبزیان اهمیت ندارد، بلکه باعث میشود دامپزشک برخلاف نظریه طرفداران افزایش بهرهوری، نسبت به ممنوعیت استفاده از داروهای سرطانزا مثل مالاشیتگرین آگاه شده و اجازه مصرف آن را در مزارع ندهد که خوب باعث کاهش بهرهوری مزارع خواهد گردید! به نظر میرسد این عزیزان قصد دارند رشتههای دانشگاهی را نیز با هدف افزایش بهرهوری دانشگاهها با هم تلفیق نموده و یک متخصص همه فن حریف تولید کنند؛ چیزی مشابه کاراکترهای محافظان سیاره که در فیلمهای هالیوودی نظارهگر بودهاند مثلا یک رشته دانشگاهی شامل دامپزشکی، شیلات و محیط زیست که توانایی زندگی با حقوق دو میلیونی مد نظر این عزیزان را داشته باشد، هر روز در فارم باشد و همچنین تمامی راههای مورد نیاز برای دور زدن قانون و افزایش بهرهوری را بداند (حقوقی معادل 120 هزار تومان در روز که هم اکنون برای کارگر ساده ساختمانی متداول است، تازه بدون ایاب و ذهاب و وعده غذایی).
دومین قسمتی که این عزیزان کوچکترین نگاهی به آن نداشتهاند دیدگاه منزل محور ایشان به صنعت تولید آبزیان میباشد؛ تئوری منزل محور چیست؟ حقیقتاً همه نسبت به گرانیهای بی حد و اندازهای که در حال حاضر به واسطه تحریمها و یا سودجویی اصناف و همچنین مدیران ناکارامد بر کشور تحمیل گردیده است، اذعان داریم و جای شک و شبههای در آن نیست و بسیاری از سرپرستهای خانوار برای تامین مایحتاج روزانه خود تلاش میکنند تا نسبت به کم کردن هزینههای خود اقدام کنند، به عنوان مثال آزمایشات سالیانه را حذف میکنند، لبنیات را از سفره حذف یا محدود میکنند، بهجای تهیه محصولات شناسنامهدار از محصولات بازارهای محلی استفاده میکنند و بسیاری موارد دیگر که شما بهتر از من به آن اشراف دارید و جناب آقایان خونمیرزایی و نبیزاده به عنوان پدر خانواده 85 میلیون ایرانی، به فکر کاهش هزینه مردم افتادهاند و در این میان اولین قسمتی که به آن رسیدهاند حذف نظارت و بهداشت از چرخه تولید است و چون میدانند که بخش دولتی نیروی انسانی لازم را برای نظارت بر آنها ندارد، تلاش میکنند تا جنبه حاکمیتی بودن آن را پررنگ سازند تا به هدف خود برسند، در حالیکه این پدران بزرگوار از شش نکته مهم غفلت فرمودهاند:
1. بهداشتی بودن تولید حق مردم است، نه تولیدکننده
حتی اگر تولیدکننده و مصرفکننده تنها اعضای خانواده آبزیپرور هم باشد (که عملاً غیرممکن است)، نمیتوان چنین دیدگاهی به مسئله داشت چرا که آبزیپروری که مالاشیتگرین مصرف کرده و باقیمانده آن را در رودخانه رها میکند، تمامی اکوسیستم آن رودخانه و تمامی انسانها و حیوانات پرورشی که از آن رودخانه استفاده میکنند را آلوده ساخته و میبایست جوابگوی تخلف خود باشد و چون آبزیپروری حوزهای نیست که بتوان ردیابی محصولات را عملی نمود، بهراحتی شانه از زیر بار مسئولیتهای بهداشتی خود خالی میکنند و در این میان کاهش هزینهها مستمسکی برای خلاص شدن از شر نظارتهای بهداشتی شده است. کسی نیست به این آقایان اعلام کند که چگونه به خود اجازه دادهاند که حذف بهداشت و نظارت بهداشتی از چرخه تولید را جزو حقوق خود بدانند و ابتدا به لوث نمودن مسئله روی آورند و سپس از اساس به انکار آن دست زنند، درست مثل همان کاری که در خصوص گوشتهای وارداتی صورت گرفت؛ چرا این عزیزان تصور میکنند تولیدکنندهی سنگ و کلوخ راهسازی هستند که بند بهداشتی در تولید آنها محلی از اعراب ندارد و اگر رعایت بهداشت و مسائل بهداشتی بر اساس الزامات مصرح در قانون مانع از اقزایش بهرهوری!! شما گردیده است، از اساس میبایست در حرکتهای افزایش بهرهوری شما شک و شبهه ایجاد کرد، بهسان پرورش هندوانه در بیابانهای بیآب ایران و فروش آن به قیمت کیلویی 500 تومان.
2. منابع طبیعی و آب ملک اختصاصی هیچ کس نیست
این دیدگاه طلبکارانه و تملکگرایانه را چه کسی در شما ایجاد کرده است؟ چرا تصور میکنید علاوه بر بازار مصرف که متشکل از جمعیت 85 میلیونی کشور ایران است و حق خود را برای حذف بهداشت که از حقوق اولیه شهروندی آنهاست، میتوانید نسبت به منابع طبیعی و اکوسیستم طبیعی کشور ایران نیز اینگونه بیمحابا بتازید؟ اگر امکاناتی همچون سفرههای آب زیرزمینی و رو زمینی، امکانات و تسهیلات چرخه توزیع و... در اختیار پرورشدهندگان از محل منابع طبیعی قرار گرفته است، اینگونه نیست که خود را مجاز و محق به اعمال سیاستهای افزایش بهرهوری مد نظرتان!! نمایید؛ تک تک افراد این جامعه حق دارند شما را به خاطر نحوه مصرف منابع آبی در راستای منافع شخصیتان بازخواست نمایند. آنها همچنین حق دارند تا در برابر آلوده شدن اکوسیستم مشترکشان توسط شما، سیاستهایتان و همچنین برخی از اعضای سودجوی تحت مدیریتتان از شما اعاده حقوق نمایند، هر چند برخی از شما از روشنگریهایی که دامپزشکان در این زمینه مینمایند واهمه دارید و دامپزشک را مانعی در راه بهرهوری مالاشیتگرین میدانید!
3. عدم اشراف و مطالعهی قوانین حوزه تحت مدیریت
نکته بسیار مهم دیگری که در این زمینه فراموش نمودهاید و به جرأت میتوانم بگویم که اصولاً نمیدانید این نکته است که هیچ ایدهای از اینکه اصولاً از دامپزشک مسئول فنی چه چیزی باید بخواهید ندارید! به عبارتی نمیدانید دامپزشک مسئول فنی چگونه کار میکند. اگر جناب آقای خونمیرزایی یکبار! بله، فقط یک بار شرح وظایف دامپزشک مسئول فنی را خوانده بودند، اینگونه بیمحابا به آنها نمیتاختند. این وضعیت، درست بهمانند سواری است که تا کنون اسب میرانده و اکنون خودروی هیبرید با دنده اتوماتیک در اختیارش گذاشتهاند و هنوز نمیداند که مسئول فنی بهداشتی کارش پرورش آبزیان نیست و اصولاً تفاوت مسئول فنی و بهداشتی و دکتر متخصص فارم را متوجه نشدهاید.
4. حجم بسیار بالای قانونگریزی در دلالان و بهظاهر تولیدکنندگان
چرا قانونگذار صلاح دیده است که یک نفر مسئول فنی و بهداشتی به مراکز تولید محصولات خام دامی اضافه کند؟ حقیقتاً پاسخ این سوال را میبایست در ذات قانونگریزانه برخی یافت که تمام تلاش خود را برای کاهش هزینه تولید و افزایش سود حاصله به کار میگیرند. کبابهای کوبیده 10 هزار تومنی و جوجهکبابهای با همین قیمت از اختراعات همین افزایشدهندگان بهرهوری در حوزه کترینگ میباشد! آبزیپرور حرفهای یعنی کسی که شغلش این کار است، به تعداد انگشتان دست در این حرفه نمیبینید و از طرفی قانونگذار وقتی با چشمان خود حجم عظیم تخلفات دلالانی که اسم خود را تولیدکننده گذاشتهاند را دیده، به این نتیجه رسیده است که وجود دامپزشک مسئول فنی و بهداشتی از ضروریات غیر قابل انکار است و از طرفی نگاهی به تصاویر ضمیمه این متن بنمائید، وقتی که در مکانهای عرضه نه در کورهدهات دوردست، بلکه در همین شهر تهران چنین فجایعی در حوزه توزیع رخ میدهد، میتوان تصور نمود که در حوزه تولید چه رخدادهایی اتفاق میافتد که بر بسیاری از آنها میتوان نام جنایت علیه بشریت نهاد.
5. دیدگاه پایانکار شهرداری داشتن به مسئول فنی و استاتیک تصور نمودن بهداشت عمومی
برخی افراد که از قضا از فعالان حرفه آبزیپروری میباشند و در جنوب و شمال کشور بر روی میگو و بستهبندی آن فعالیت میکنند عنوان نمودهاند که با اینکه با دامپزشک فارمشان دوست هستند ولی عملاً وی را بیفایده و اضافی میدانند ولی هیچگاه عنوان ننمودند که آیا در زمان اخذ کد EC و IR برای میگوی پرورشیشان نیز همین نظر را داشتند و یا هر جا که بازدید داخلی یا بینالمللی بهداشتی صورت میگرفت، با بادی در غبغب اشاره میکردند که آقا یا خانم دکتر فلانی هم دامپزشک واحدشان میباشد. این دوستان که تمام رزق و روزیشان از همین محل تامین میگردد، داشتن دامپزشک را چیزی شبیه پایانکار شهرداری میدانند که فقط یک بار لازم است تا اخذ شود و پس از آن هم اگر شهرداری برای تخلفات ملک مراجعه کرد، خلافیاش را بهصورت قانونی یا در قالب هبه پرداخت مینمایند و سر و ته قضیه را هم میآورند و تصور میکنند کشورهای اروپایی هم مانند ایران هستند که یک بار آزمایش میکنند و میروند و بیست سال دیگر میآیند. جالب است بدانید که تفحصی کوچک در باب تاسیس شرکتهای جدید توسط این عزیزان و نابود کردن شرکتهای قبلی درست بر پایه سیاست فرار از مسئولیتهای قانونی محصولات تولید شده و یا بدنامیهای حاصله از آن به دلیل ضعف قوانین در کشور ایران است که دوستان سوراخ دعا را بهدرستی یافته و در حال ارتزاق از آن میباشند ولی بدانید که این سودجویی شماست که این بیاعتباری و بیآبرویی را برای تولیدکننده ایرانی و نام ایران به بار آورده است و برای شمایی که در ایران زندگی نمیکنید، ایران بهشت تولید پول برایتان است و یونان محل خوشگذرانی.
6. اظهار نظر در حوزهی غیرتخصصی و نامرتبط
در برخی از اظهار نظرها که از سوی مسئولین دولتی و بخش خصوصی شیلات و آبزیان مطرح شده است، عنوان گردیده که برخی از همکاران دامپزشک توانایی لازم برای انجام وظایف و مسئولیتهای محوله در قانون را ندارند و در برخی از موارد آنان را به بیسوادی متهم نمودهاند که ذکر چند نکته در این خصوص ضروری مینماید. اول اینکه سازمان نظام دامپزشکی مسئول اعطای دانشنامه دکترای دامپزشکی به افراد نیست و این امر بر عهده دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور میباشد که متولی آن نیز وزارت علوم میباشد و همانگونه که پزشک و مهندس بیتجربه و کمتر متبحر داریم، دامپزشک بیتجربه نیز داریم و اصولاً اگر این عزیزان تجربه کامل همچون دکتر قباد آذری تاکامی یا دکتر احمدی داشتند که به این مسئولیت با این حقوق پائین تن در نمیدادند، همانگونه که این اساتید این کار را نمیکنند، ولی از نظر سازمان نظام دامپزشکی کسی که شش سال مباحث مربوط به بهداشت و بیماریهای دامپزشکی را گذرانده است، علم لازم را در اختیار دارد و صلاحیت مسئول فنی بودن به وی اعطا میشود و اگر شما مباحث بسیار تخصصیتر از وظایف مسئولین فنی را دنبال میکنید، میتوانید با پرداخت هزینه نسبت به استیفای کامل آن اطمینان داشته باشید، چرا که دامپزشکان ایرانی بسیار پیشرو تر از همردیفان خود در منطقه خاورمیانه میباشند. از طرف دیگر نظام دامپزشکی استانها و کشور پس از تائید صلاحیت عمومی همکاران دامپزشک و اعطای مسئولیت فنی و بهداشتی به ایشان، برنامههای متعدد بازآموزی برای آنان تدارک میبیند و برگزار مینماید و اگر شما تصور میکنید که مباحثی هست که مورد نیاز صنعت میباشد (البته نه مباحث مرتبط با مدیریت تولید یا به اصطلاح آقایان افزایش بهرهوری!! که نتیجه آن را در پایش آنلاین شناورهای صیادی که افتخار مدیریت آن را داشتید به دست برادران چینی یا در پرورش ماهی در سد فشافویه بصورت غیرمجاز را با افتخار مشاهده نمودیم)، میتوانید ضمن مذاکره با سازمان نظام دامپزشکی، از برگزاری دوره بازآموزی و یا حتی گنجاندن الزام وجود مدرک دوره آموزشی خاصی قبل از اعطای مسئولیت فنی در واحدهای آبزیان اطمینان حاصل نمائید و از سوی دیگر هنوز که هنوز است حتی یک برگ نوشته از سوی این تولیدکنندگان بهصورت مکتوب در خصوص عدم توانایی دامپزشک در زمینه وظائف محوله دیده نشده و تمام این سخنان صوری و شفاهی میباشد، چه اگر مستند بود که مکتوب شده و پیگیری میگردید و اگر پرورشدهندهای هست که حقوق طبق تعرفه داده و هزینه ایاب و ذهاب را پرداخت نموده است و دامپزشک مسئول فنی در وظایف خود قصور نموده یا در محل کار حاضر نشده، سریعاً به سازمان نظام دامپزشکی مراجعه نموده و شکایت خود را مطرح کنند؛ شما که از صاحبان حیوانات خانگی که بی سر و زبانتر نیستید.
البته این نوشتار سعی ندارد تا کلیه تخلفات برخی تولیدکنندگان حوزه آبزیان را مورد کنکاش قرار دهد ولی در یک مطالعه اجمالی به سرتیتر برخی از آنها اشاره میکنیم شاید عزیزان متولی کاهش نظارتها به خود بیایند و بدانند که دامپزشکان چیزهای زیادی میدانند که به زبان نمیآورند و اگر به زبان نمیآورند و تمام تلاش خود را برای تصحیح اصولی و علمی آنها به کار میگیرند، دلیل بر ندانستنشان نیست و اگر این عزیزان صلاح میدانند میتوان در باب هر کدام از بندهای تخلف و غیرقانونی زیر و بسیاری موارد دیگر که در اینجا نامی از آنها برده نشده است، بسیار صریح با مردم ایران سخن گفت و حتی میتوان تخلفات موجود از این نظر را بر اساس تعداد تکرار بر روی نمودار نشان داد:
1. استفاده از مواد دارویی غیرمجاز و سرطانزا در پرورش آبزیان که حتی طریقه مصرف آن در سایت شرکت سازنده (ایران شیمی) به صراحت بصورت غیرقانونی موجود است.
2. استفاده از مواد محرک رشد و افزودنیهای غیرمجاز خوراکی در چرخه تولید
3. عدم رعایت زمان پرهیز از مصرف دارو قبل از ارائه محصول به بازار
4. استفاده از دارو و مواد غذایی تاریخ مصرف گذشته
5. استفاده از فضولات کشتارگاهی برای تغذیه آبزیان
6. تامین بچه ماهیهای دستکاری شده ژنتیکی و پرورش آنها و عدم اطلاع به مصرفکننده نهایی در اینخصوص
7. دستکاری در گواهیهای بهداشتی صادر شده توسط دامپزشکان
8. ارسال محصولات به بازار بدون داشتن گواهی دامپزشک مسئول فنی و بهداشتی
9. آلوده نمودن ذخایر آب روی زمین و زیرزمینی به انواع سموم و آنتیبیوتیکهای غیرمجاز
10. فروش ماهی قزلآلا بهجای سالمون و فروش کوسه ماهی بجای شیرماهی، فروش ماهی پرورشی بهجای ماهی دریایی، فروش مشابههای ماهی آزاد بهجای ماهی آزاد به مردم و هزاران نوع تقلب دیگر در خصوص عدم تطبیق محصول فروخته شده با درخواست خریدار.
11. پرورش گونههای مهاجم و غیرمجاز توسط پرورشدهندگان و واردکنندگان و فروش آن به مردم
12. استفاده از لیبل تولیدکنندگان معتبر و شناخته شده برای مردم برای فروش بیشتر یا فرار از مالیات و فروش بیشتر
13. استفاده از واتر بایندرها برای افزایش وزن محصول نهایی
14. استفاده از لعاب برای درخشان کردن ماهی و بالا بردن وزن آن
15. استفاده از مونوکسید کربن برای بهتر نمودن ظاهر ماهیها ی عرضه شده به مردم
16. عدم وجود سیستم دفع فاضلاب و همچنین فیلتر آب خروجی از واحدهای پرورشی از نظر سموم و داروهای مصرف شده
بار دیگر از خوانندگان محترم دعوت مینمایم تا با دقت به تصاویر موجود در این نوشتار نگاهی بیاندازند؛ وقتی که در حوزه عرضه و جایی که مردم میبینند و میفهمند چنین اتفاقات فاجعهباری در حال رخ دادن است، میتوان حدس زد که در پس پرده چه اتفاقاتی میتواند رخ دهد و بهشت وقتی کامل میشود که هیچ چشم ناظری هم در میان نباشد!
در پایان لازم به ذکر است آنچه در این میان به چشم میآید نه حذف دامپزشکان مسئول فنی و بهداشتی بلکه حذف و جابجایی سریعتر مسئولینی است که کوچکترین آشنایی با حوزه عملیاتی تحت مدیریت خود نداشته و هنوز نقش افراد در سیستم را به درستی درک نکردهاند و حتی زحمت یکبار خواندن قوانین و مستندات را نیز به خود نمیدهند، شاید این حذف باعث کاهش هزینه بیشتری برای تولیدکننده نسبت به حذف دامپزشکان گردد.
با تشکر از نگارنده محترم
خاضعانه از خداوند متعال مسالت داریم این اوضاع اسف بار و این بی تدبیری حاکم بر مجموعه دامپزشکی ایران اسلامی ............. را خاتمه دهد
خدایا خودت شاهدی مجموعه دامپزشکی کشور نیروهای خالص و زحمت کش و بی ادعا هستند ..........................
خدایا خودت به داد ما برس
نه ......... به کرسی نشاندن حق تسری و نه تبصره ۱۹ را دارند
جای مسئولین دامپزشکی هنگام تدوین بودجه سال ۹۹ کجا بود؟
چرا هیچ اقدامی نکردند؟
.................................
خدایا ما اگر بخواهیم چند وقت مثل استقلال بدون مربی کار کنیم که را باید ببینیم؟!
رئیس سازمان که شده تریبون وزارت جهاد و مدام از واردات گوشت و... می گویند
آیا شما هم تریبون ریاست سازمان شده اید؟
چرا سانسور می کنی؟
ما گفتیم دکترین مدیریت سازمان بر مبنای"اولویت روابط عمومی" تدوین شده است این نه کذب است نه افترا بلکه حرف خودشان است
پس اوضاع تاسف بار پرسنل خصوصی و دولتی امروز کشور نتیجه این اولویت است
حالا در زمینه این اولویت هم ما حرف داریم:
چرا ریاست سازمان روز ۱۴مهر به یکی از پرسنل که تو کانکس پست قرنطینه در سرما و گرما خدمت میکند سر نمی زند و بعد این بازدید را رسانه ای کند و مرتب جلسات .............. تو تهران برگزار میشه؟
آخه دسته گل دادن به خبرنگار در روز خبرنگار مثل اینه که مدیر عامل استقلال بخوابه تو فرودگاه مهرآباد تا استراماچونی از کشور خارج نشه!
مگه کار مدیر عامل اینه؟
مگه مدیر عامل فقط خودشه؟
تو نماینده ۳۰میلیون هواداری!
حکیم جان!
تو تریبون جامعه دامپزشکی ایران هستی از خصوصی و دلتی و دانشجویان این رشته و حتی دامداران و تولیدکنندگان
حریت رسانه ای را به لبخند اشخاص نفروش لطفا
ما نه توهین کردیم نه دروغ گفتیم
جواب ما را با" و جادلهم بالتی هی احسن" بدهید لطفا
پاک کردن صورت مساله چیزی را حل نمی کند