حکیم مهر: «باقر نظامی» سرپرست سابق پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی گفت: انتقال این حیوانات باید انجام میشد، اما در چارچوب خرد علمی و منطق.
به گزارش حکیم مهر به نقل از شهروند، پیش از این، دو بار در اسفندماه تلاش کرده بودند «دلبر» و «کوشکی» را بیهوش کنند. چند ساعت دنبال آنها دویده و حریف یوزها نشده بودند. مسئولان دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست که تا پیش از این قرار بود «ایران»، ماده یوزپلنگ جوان پارک پردیسان را برای تکثیر در شرایط نیمه اسارت به منطقه حفاظتشده توران ببرند، صبح دیروز بار دیگر عجولانه عملیات بیهوشی و انتقال تنها یوزپلنگهای در اسارت جهان را آغاز کردند.
آنها که در تلاش بودند خلاف پروتکلهای مربوط کوشکی و ایران را زندهگیری کنند و به بهانه معاینههای دورهای با قفسهای آهنی به سمنان ببرند، اینبار هم بدون مجوزهای سازمانهای دامپزشکی و حفاظت محیط زیست و حتی بدون حضور دامپزشک یوزها را بیهوش کردند. مسئولان مربوط در سازمان حفاظت محیط زیست پاسخگو نیستند و این نگرانی وجود دارد که فاجعه مرگ گورهای ایرانی برای یوزپلنگهای پردیسان تکرار شود.
دیروز وانت نیسانی حامل یک باکس غیراستاندارد فلزی وارد پردیسان شد. به کوشکی چهار مرتبه دارت بیهوشی زدند و در قفس انداختند و دست آخر فقط توانستند «ایران» را بیهوش کنند. آنطور که اطلاعات رسیده از پردیسان نشان میداد، کوشکی دهنش کف کرده و درحال تقلا خودش را به میلههای فلزی کوبیده است.
دامپزشکان و کارشناسانی که سالها درباره یوزپلنگها مطالعه کردهاند، میگویند وارد کردن این میزان فشار بر حیوانات خطرناک است و درحالی که معلوم نیست چه دوزی از داروی بیهوشی به آنها تزریق شده، احتمال صدمه به «ایران و کوشکی» و مرگ آنها بالاست.
«دکتر ایمان معماریان» دامپزشک حیات وحش به «شهروند» میگوید: «این کار از ابتدا توجیه علمی و کارشناسی نداشت و آنها با جان تنها نمونههای در اسارت یوزپلنگ آسیایی در دنیا بازی میکنند. تا قبل از این میگفتند کوشکی عقیم است، به درد تکثیر نمیخورد و باید از طبیعت یوز نر دیگری بیاوریم. آنها اصلا نمیدانند میخواهند چه کنند. ابتدا قرار بود ایران را به توران ببرند، اما بعد دیدند که ایران آرام نیست و تصمیم گرفتند کوشکی و دلبر را ببرند و دست آخر فقط ایران بیهوش شد.»
به گفته او آنها صبح دیروز توانستند به کوشکی -که دفعه پیش، دو مرتبه برای بیهوشکردن او را دوانده بودند- دارت بیهوشی بزنند، چون «آرامتر است و مقاومت نمیکند». دلبر هم بیهوش نشد. این دامپزشک حیات وحش با نگرانی میگوید: «آنها توانایی این کار را ندارند. بلد نیستند و حتی نمیدانند دارو و دوز چیست. فردی که در حال انجام این کار است، اصلا دامپزشک نیست.»
اینطور که او توضیح میدهد در توران فنسی برای یوزهای پردیسان در نظر گرفتهاند، به امید اینکه آنجا رهایشان کنند و یوزهای وحشی از فنس بگذرند و با آنها جفتگیری کنند.
از سوی دیگر درحالی که برای انتقال حیات وحش، مجوزهای سازمان حفاظت محیط زیست و دامپزشکی ضروری است، معماریان میگوید این مجوزها برای جابهجایی بین استانی حیات وحش صادر نشده، بنابراین این عملیات غیر قانونی است. «برای انتقال حیات وحش بین استانها باید هر دو اداره کل استانی مجوز بدهند، اما تا صبح دیروز درخواستی برای این انتقال داده نشده و دامپزشکی هم مجوزی نداده بود.
علاوه بر این «آملی»، مشاور سازمان حفاظت محیط زیست نامه زده است که «به دلیل شیوع کرونا هیچ حیوانی اجازه نقل و انتقال ندارد» اما آنها تمام این موارد را نادیده گرفتهاند.»
کارشناسان دفتر حیاتوحش سازمان، ابتدای اسفند ٩٨ کوشکی را دو بار بیهوش کرده بودند. بار اول بعد از پنج، شش ساعت دواندن حیوان، نتوانسته بودند داروی بیهوشی تزریق کنند و بعد از وارد کردن استرس به یوز اسیر، رفته بودند.
در هفته دوم اسفند مسئول بیهوشی دفتر حیات وحش، مسئول معاینه بیمارستان خصوصی تهران و رئیس کلینیک دامپزشکی تهران یک مرتبه دیگر تلاش کردند و نتوانستند و اینبار دارو تمام شد. منابع آگاه میگویند آنها برای چند روز حیوانات را گرسنه نگه داشتند تا هر کدام را که توانستند بدون هدف مشخص بیهوش کنند.
در گزارش دیدهبان محیط زیست و حیات وحش ایران آمده است: «اکیپ مذکور حتی به کارگر همراهشان نیز یک بلوپایپ داده و گفته بودند هر کدام از یوزها به هر یک از نفرات که نزدیک شد دارت بیهوشی را پرتاب کنید.» انتقال حیات وحش کار آسانی نیست؛ چه آنکه دو سال پیش تلاش برای انتقال گورها به همین شیوه، فاجعه مرگ پنج گور ایرانی را رقم زد. «پیدا نیست چه داروی بیهوشی استفاده میکنند که اثر ندارد و نمیدانیم از این بیهوشی جان سالم به در میبرند یا نه. باکسی هم که ساختهاند فلزی و کاملا غیراستاندارد است. روش حمل هم مهم است و معلوم نیست در مسیر سمنان چه اتفاقی خواهد افتاد. به توران هم برسند چالش ادامه دارد. دلبر سالهاست برای درمان بیماری کلیهاش دارو میخورد و احتیاج دارد هر روز چک شود. این درحالی است که در سمنان اصلا امکان مدیریت بهداشتی یوزها وجود ندارد.» یوزها باید از تمام این مراحل بگذرند و زنده بمانند.
«باقر نظامی» پژوهشگر باتجربه یوز، سه ماه پیش از سمت سرپرست پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی استعفا کرده است. او درباره ماجرای انتقال کوشکی و ایران به «شهروند» میگوید: «این کار قابل پیشبینی بود و برای همین بود که همکاریام را با پروژه یوز ادامه ندادم. انتقال این حیوانات باید انجام میشد، اما در چارچوب خرد علمی و منطق. آخر این چه نوع بیهوش کردن است که دارت را به همه بدهند و بگویند نشانه بگیرید و هر کدام شد، شد؟ چرا چهار روز حیوان را گرسنه نگه داشتهاند؟ حیوان در مرحله بیهوشی و به هوش آمدن، استرس زیادی تحمل میکند و این رفتار فشار عصبی را بیشتر و تلفشان میکند. اگر زنده بمانند هم چیزی از حیوان باقی نمیماند.»
درحالی که در طبیعت بین ٣٠ تا ٤٠ یوز باقی مانده، او ادامه میدهد: «١٠ سال پیش میگفتیم وقتی یک یوز میمیرد، نسبت به جمعیت انسانها در زمین، مثل این است که هفتاد، هشتادمیلیون آدم بمیرند. اما الان جمعیت آنقدر کم شده که با تلف شدن هر یک یوز، انگار دو برابر این جمعیت را از دست دادهایم.»
یوزهای آزاد فراموش شدهاند
سرپرست پیشین پروژه یوز با گله از بیتوجهی به یوزهای بیرون از دایره اسارت میگوید: «زیرگونهای که در ایران داریم منحصربهفرد است. هر فرد که تلف میشود، یک بانک ژن را از دست میدهیم. ما نباید به این سادگی و عجولانه برای آنها اقدامی بکنیم. انجام این کارهای دور از تخصص برای یوزهای در اسارت درحالی است که یوزپلنگهای آزاد در طبیعت هم فراموش شدهاند. تا امروز بودجهای که برای دلبر، کوشکی و ایران هزینه شده، بیشتر از ١٩سال پروژه یوز بوده است. همه درباره این سه یوز در اسارت میگویند، اما مگر آنها چقدر شانس موفقیت دارند؟ آن هم با این امکانات و بودجه و شرایط سنیشان.»