ایران کشوری است که از تنوع زیستی زیادی برخوردار است اما طی سالیان گذشته در حفاظت از برخی گونههای جانوری موفق نبوده و از وجود گونههای شاخصی از جمله ببر مازندران و شیر ایرانی محروم شده است. ببر مازندران یکی از زیرگونههای ببر است که در نواحی از چین، آسیای میانه، قفقاز و ایران وجود داشته اما بیش از شش دهه است که در ایران منقرض شده است. به گفته یک متخصص مدیریت حیات وحشرتقریبا هیچ پستاندار بزرگ جثهای در کشور نیست که جمعیت آن در معرض تهدید نباشد.
به گزارش حکیم مهر به نقل از ایسنا، ببر مازندران و شیر ایرانی اولین و آخرین گونههای جانوری کشور نبودهاند که در معرض تهدید قرار گرفتند و جمعیت انواع گونههای پستانداران، آبزیان و خزندگان طی قرنها در کشور کمتر و کمتر شده است این در حالیست که همچنان با شکار غیرمجاز، تغییر کاربری اراضی و تخریب جنگلها و زیستگاههای طبیعی در کشور مواجه و با خطر انقراض انواع گونههای حیات وحش روبه رو هستیم.
«باقر نظامی» دکتری مدیریت حیات وحش- ضمن بیان اینکه تقریبا هیچ پستاندار بزرگ جثهای در کشور نیست که جمعیت آن در معرض تهدید نباشد، به ایسنا میگوید: وقتی گفته میشود گونهای در معرض خطر انقراض قرار ندارد به این معناست که سطح در خطر بودن آن گونههای جانوری نسبت به سایر گونهها مانند یوزپلنگ آسیایی در وضعیت بهتری است اما در مجموع فکر میکنم تمام پستانداران بزرگ جثه کشور از جمله خرس، پلنگ و مرال وضعیت بسیار اسفباری دارند.
وی با اشاره به اینکه در بین پستانداران بزرگ جثه جمعیت یوزپلنگ آسیایی نسبت به سایر گونهها در شرایط بحرانیتری قرار دارد، اظهار کرد: یک بخش از حفاظت مستقیم این گونه افزایش حفاظت فیزیکی یعنی افزایش تعداد و سطح آگاهی و سواد محیطبانان است و بخش دیگر آن اجرای درست و اصولی تکثیر در اسارت است.
نظامی در ادامه ضمن بیان اینکه اکنون تکثیر در اسارت گونههای جانوری کشور خیلی شفاف نیست و برنامه مشخصی برای آن وجود ندارد، خاطرنشان کرد: تکثیر در اسارت را ۴۰ سال گذشته برای گوزن زرد آغاز کردیم و بسیار هم موفق بوده است اما در معرفی این گونه به طبیعت آن چنان موفق نبودهایم بنابراین تکثیر در اسارت نیازمند برنامه بلند مدتی است که گام به گام اجرا شود یعنی ابتدا تکثیر گونه و پس از آن معرفی گونه به طبیعت و بازگرداندن آن به چرخه طبیعت است.
وی ادامه داد: تکثیر در اسارت برای گوشتخواران خیلی پیچیده است و برخی معتقدند که حفاظت از زیستگاه کفایت میکند اما واقعیت این است زمانی که جمعیت گونهای به زیر ۱۰۰ برسد باید تکثیر در اسارت آن گونه آغاز شود چراکه نمیتوان بهصورت عام از زیستگاه حفاظت کرد بنابراین باید در کنار تکثیر در اسارت گونه مورد نظر، عوامل نابودی گونه در زیستگاهها نیز بررسی شود تا در نهایت بتوانیم زیستگاه را حفاظت و گونههای حفاظت شده را مجدد به آن معرفی کنیم.
سرپرست دانشکده محیط زیست، حفاظت از زیستگاهها را یکی از مهمترین اقدامات در جهت حفظ گونههای حیات وحش دانست و گفت: درصورتی که گونهای حفاظت شود اما زیستگاهی برای آن باقی نمانده یا وجود نداشته باشد حفاظت از گونه فایدهای نخواهد داشت.
وی ادامه داد: مساله مهمی که باید در کنار حفاظت از زیستگاه آن را مد نظر قرار دهیم، توجه به مطالبات، مشکلات و نیازهای مردم و جوامع محلی است چراکه طی سالهای گذشته فعالیتهای آموزشی فراوانی بهویژه برای یوزپلنگ آسیایی، گوشتخواران و حفاظت از محیط زیست صورت گرفته اما واقعیت این است که در امر حفاظت موفق عمل نکردهایم چراکه گروه مخاطب این آموزشها بیشتر جوامع شهری و دانشگاهی بودهاند و مردم محلی در این زمینه زیاد سهیم نبودهاند.
این دکتری مدیریت حیات وحش ضمن بیان اینکه یک بخشی از حفاظت به آموزش و همکاری مردم محلی گره خورده است، تاکید کرد: از اقدامات موثری که میتواند در حفاظت از گونهها صورت بگیرد بیمه دام، زمینهای کشاورزی و حتی فردی است که توسط گونههایی از جمله خرس، گراز، یوزپلنگ و... آسیب دیده است چراکه در بسیاری از موارد این گونهها به دامها و زمینهای کشاورزی جوامع محلی حمله می کنند و آنان نیز برای دفاع از سرمایه و کار خود این گونهها را از بین میبرند.
وی ادامه داد: بیمه تنها ضرر و زیان را جبران میکند در حالیکه ما باید به سمتی گام برداریم که مردم محلی از حفاظت منتفع شوند. بهمنظور کسب درآمد جوامع محلی از حفاظت میتوانیم قرقهای به خصوصی را توسعه و اکوتوریسم و انواع توریسم در زمینههای مختلف را در کشور گسترش دهیم.
نظامی درباره نقش مردم در حفاظت از گونههای حیات وحش کشور گفت: نقش مردم به سیاستگذاریهای کلان باز میگردد چراکه مردم بهصورت خودجوش نمیتوانند نقشی در حفاظت از گونهها داشته باشند و اگر هم داشته باشند اثر آن بزرگ و موثر نخواهد بود بنابراین تا زمانی که سیاستگذاریهای کلان کشور مردم را در امر حفاظت دخیل نکنند، نقش مردم نمیتواند به تنهایی در حفظ گونههای حیات وحش موثر باشد.