اگر در گذشته حیوانات خانگی محدود به برخی کبوتران، سگها و گربهها میشد، امروزه دامنه حیوانات خانگی به مار، شیر و ... هم رسیده است.
به گزارش حکیم مهر به نقل از ایسنا، نگهداری از حیوانات خانگی از گذشته در ایران رایج بوده، اما با رواج آپارتماننشینی نوع حیوانات خانگی نیز متفاوت شده است. انگار آن چشمرویهمچشمی که در برخی حوزههای دیگر زندگی وجود دارد، به اینجا هم تسری یافته و افراد علاقه دارند حیوان خانگیای داشته باشند که دیگران ندارند، البته در پشت ظاهر فریبنده و زیبای حیوانات خانگی تولهکشی و نسلکِشیهایی وجود دارد که افراد سودجو برای کسب درآمد بیشتر انجام میدهند.
جامعهشناسان و روانشناسان مهمترین دلایل نگهداری از حیوانات خانگی را تقلید از فرهنگ غربی، خلاء عاطفی، پر کردن تنهایی، دوستدار حیوانات بودن و...میدانند.
گفتوگوی ما با تعدادی از افرادی که حیوان خانگی دارند، نشان میدهد که معمولا اولین آشنایی این افراد با حیوان خانگی به صورت هدیه، مواظبت از حیوانی آسیب دیده و ... بوده است. این افراد در اعتیادآور بودن نگهداری از حیوانات خانگی اشتراک نظر دارند و معتقدند سریع به حیوانات وابسته شدهاند.
واگذاری و سرپرستی حیوانات در حال افزایش است
«مرجان» یکی از افرادی است که برایش همستر هدیه آوردهاند و پس از آن به حیوان خانگی وابسته شده. او در مورد تجربهاش از داشتن حیوان خانگی میگوید: حیوان خانگی چه کوچک باشد و چه بزرگ، اعتیادآور است؛ چراکه رسیدگی و بازی کردن میخواهد. پس از همستری که برایم هدیه آوردند با خودم گفتم چرا زودتر اقدام به خریداری نکرده بودم. مساله مهمی که در خرید حیوان خانگی باید در نظر گرفت این است که توجه کنیم حیوانات خانگی نیاز به شرایط نگهداری خاص دارند، باید برای آنها وقت بگذاریم و نباید آنها را به حال خودشان رها کنیم. همچنین از خرید حیواناتی که متعلق به طبیعت هستند پرهیز کنیم؛ مثلا در منزل یکی از دوستانم ناگهان یک مار دیدم و نزدیک بود سکته کنم؛ مگر مار حیوان خانگی است؟
وی ادامه میدهد: زمانیکه میبینم کسی سگ هاسکی میخرد دلم میخواهد از او شکایت کنم؛ چراکه سگ هاسکی یک فضای حداقل ۱۰۰ متری برای خودش میخواهد و این حیوان به آب و هوای سرد تعلق دارد، نه هوای گرم و خشک ایران. فردی را میشناسم که سگ هاسکی خریده و تمام پارکینگ یک برج مسکونی را به آن اختصاص داده و دو کولر گازی ۲۴ هزار هم برایش نصب کرده، اما باز هم بالاخره این حیوان در فضای بسته است. همستر، گربه پرشین، سگهای کوچک، خرگوش مینیاتوری، خوکچه و ... نمیتوانند در طبیعت زندگی کنند و میمیرند و جزء حیوانات خانگی هستند. همستر روسی از ابتدا تنها چیزی که دیده بالشت آزمایشگاه بوده است. این حیوانات اهلی هستند و نمیتوانند در طبیعت دوام بیاورند.
مرجان تصریح میکند: زمانی که شرایط نگهداری از حیوانی را داشته باشم این کار را انجام میدهم؛ مثلا هنگامیکه همستر به من هدیه دادند، هزینه بسیار زیادی کردم تا یک قفس بزرگ و مناسب برایش تهیه کنم. عدهای از افراد هستند که به رغم نتایج علمی، حیوانات خود را عقیمسازی نمیکنند و زمانیکه حیوانشان بچه میآورد دچار مشکل میشوند و نهایتا آن را واگذار میکنند، در صورتی که با عقیمسازی میتوان جلوی این امر را گرفت. برخی هم پس از این که چندسالی حیوان داشته و خسته شدهاند، اقدام به واگذاری حیوانات میکنند و تمایل دارند صرفا افراد هر چندماه عکسی از حیوانشان بفرستند یا با حیوان ملاقات داشته باشند. واگذاری و سرپرستی حیوانات هم طی یکی، دو سال اخیر رواج بیشتری یافته که امری مثبت است. برخی افراد هم هستند که اقدام به خریداری نژادهایی از گربه میکنند که اینها وارداتی است و باید از روسیه بیاید.
نمیتوان جلوی تجارت حیوانات خانگی را گرفت
«مهرداد» به پرندگان علاقه زیادی دارد و از ۱۶ سالگی پرنده کاسکو خریده است. قبل از خرید درباره طوطیسانان تحقیقات کاملی کرده و سپس کاسکو را انتخاب کرده است. او بیان میکند: نمیتوان گفت که مساله حیونات خانگی با حقوق حیوانات تعارض ندارد، اما اتفاقیست که از قبل برای این حیوانات افتاده و تبدیل به یک تجارتی شده که نمیتوان جلوی آن را گرفت؛ در نتیجه منی که شرایط نگهداری از یک حیوان را در خودم میبینم یکی از آنها را به بهترین شکل نگهداری میکنم. حداقلش این است که از آن پرنده فروش یا صاحب قبلی بهتر میتوانم از حیوان مراقبت نمایم.
با حیوان نخریدن من و دیگران مشکل حیوانات خانگی برطرف نمیشود/ نیازمند وضع قانونیم
«ملیکا«» تجربهاش از داشتن حیوان خانگی را اینگونه بیان میکند: زمانیکه بچه بودم پدر و مادرم برایم خرگوش خریدند. وقتی به دانشگاه رفتم، اولین حیوانی که خریدم باز هم خرگوش بود و سپس یک همستر خریدم. همسترها معمولا دو تا سه سال عمر میکنند و اگرچه همستر من هم همین اندازه عمر کرد، اما بر اثر بیاحتیاطیام مرد. پس از آن سه تا خوکچه گرفتم که مریض شدند و یکی از آنها ماه گذشته مرد و من افسردگی شدیدی گرفتم. تصمیم داشتم دیگر حیوان خانگی نگیرم، اما الان سه تا سگ دارم؛ دوتا هاسکی و یک سگ نگهبان. هاسکیها بعضی وقتها در خانه هم هستند ولی سگ نگهبان فقط در باغ حضور دارد. به این دلیل حیوان خانگی خریدم که چون زیاد اهل اجتماع نیستم، دوست داشتم موجود زندهای را در خانه داشته باشم که کنارم باشد و به او محبت کنم. نگهداری از یک موجود زنده و محبت کردن را دوست دارم؛ حالا چه گل باشد چه حیوان، اما تفاوت گل و گیاه با حیوان این است که حیوان وقتی محبت میبیند سریعا پاسخ محبت را میدهد.
او با اشاره به اینکه خرید و فروش حیوانات کار درستی نیست، ادامه میدهد: اما بعضی کارها نشدنی است و با انجام ندادن یکی-دو نفر نمیشود جلوی آن را گرفت. با نخریدن من یا چند نفر دیگر این مشکل برطرف نمیشود و باید یک قانون دراینباره وضع شود. فردی را میشناسم که چندسال پیش در خانه چندهکتاریاش توله شیر و مار داشت. اگر من و چند نفر دیگر حیوان نخریم، دیگرانی هستند که میخرند؛ بنابراین من با خودم میگویم یک حیوانی را از مغازه بخرم تا در فروشگاه اذیت نشود. قبل از خریدن تمامی حیوانات خانگیام دربارهشان تحقیق میکنم و مقالات مختلفی را میخوانم؛ مثلا برای هاسکی خیلی باید وقت گذاشت چون حیوانی اجتماعی است و حداقل پنج ساعت در روز باید با او بازی کرد وگرنه افسردگی میگیرد. برخی میگویند هاسکی متعلق به آب و هوای سرد است، اما من از افراد مختلفی مشورت گرفتم و گفتند این حیوان به ایران آورده شده، نسبت به آب و هوای اینجا هم مقاوم شده و اصلا اذیت نمیشود؛ همچنین این حیوان در ایران به دنیا آمده و از ابتدا اینجا بوده است.
ضایع شدن حقوق حیوانات بیشتر در فروشگاهها اتفاق میافتد
«علی» هم به دلیل این که از دوران کودکی خانهشان حیاطدار بوده، همیشه حیواناتی نظیر جوجه، خرگوش و ... داشته است و ارتباط خوبی با حیوانات دارد. او معتقد است فرهنگ رفتار با حیوانات خانگی طی دهههای اخیر خیلی بهتر شده و البته هنوز هم بین مناطق مختلف شهری تفاوتهایی در رفتار با حیوانات وجود دارد. علی عنوان میکند: در نقطهای از شهر ممکن است چند حیوان را در یک قفس نگه دارند و صرفا در حد تغذیه مراقبشان باشند، اما در نقطهای دیگر قفسی بزرگ برای حیوانات بخرند و مدام حیوانات را به دامپزشکی و کلینیک ببرند. ضایع شدن حقوق حیوانات بیشتر در فروشگاهها اتفاق میافتد. مغازهداران چندین حیوان را در یک قفس نگه میدارند اما زمانیکه این حیوانی که طعم آزادی و طبیعت را نچشیده توسط فردی خریداری میشود و به جایی بزرگتر میرود، فضای بهتری را تجربه میکند. همچنین آوردن حیوانات از فضای طبیعت به منزل هم اشتباه است. حیواناتی که از دشت به منزل آورده میشوند سریعا افسردگی میگیرند و میمیرند.
او پیشبینی میکند تا چندسال آینده همه مردم مثلا سگ داشته باشند؛ چراکه اکثرا در حال رفتن به سمت نگهداری از حیوان هستند و نسبت به چندسال گذشته انقلابی در این حوزه رخ داده است. علی ادامه میدهد: بازار حیوانات خانگی به طور پی در پی در حال اشباع شدن است. مثلا در سالهای گذشته خرگوش لوپ، سگ هاسکی و ... قیمت بالایی داشتند، اما چون تولهکشیهای زیادی از آنها شد، بازار اشباع شد و قیمتشان کاهش یافت. چشمروهمچشمی در این بازار زیاد است و افراد علاقه دارند حیوانی داشته باشند که دیگران ندارند. این حیوانات هم معمولا در اینجا تولید نمیشوند و فقط وارداتی هستند؛ حیواناتی مثل کوالا، میمون، سنجاب و ... که گرایش مردم برای خریدشان افزایش یافته است.
علی خاطرنشان میکند: من با توجه به نگهداریای که خودم انجام میدهم معتقدم حقوق حیوانات را پایمال نمیکنم؛ حقوق حیواناتی پایمال میشود که از طبیعت به خانه آورده میشوند نه حیواناتی که از فروشگاهها خریداری میشوند. مثلا بچهای که از پرورشگاه به خانهای میرود و خانوادهای از او مراقبت میکنند بهتر حقوقش تامین میشود. همچنین این اتفاق در طول قرنها با حیوانات انجام شده است؛ گوسفند، گاو یا مرغی که سر سفره مردم میرود، اینها از ابتدا آزاد بودند بعد زیر یوق انسان آمدند.
برای پرندهای که پیدا کردیم، آگهی دادیم
تجربه «فاطمه» از داشتن حیوان خانگی به زمانی برمیگردد که حدود ۹ سال پیش پدرش از محل کارش یک پرنده آورده است. او میگوید: ماجرا از این قرار بوده که پرندهای نفس نفس زنان به محل کار پدرم رفته بود و پدرم هم که دیده حال پرنده بد است، آب و غذا جلویش میگذرد و سپس پرنده با پدرم دوست شده و او را به خانه آورده است. ما هم همان اول برای این پرندهای که پیدا کرده بودیم آگهی دادیم و حدود یک هفتهای در خانه ما بود و سپس مرد. حالمان خیلی بد شده بود و پدرم برایمان یک طوطی سبز رنگ خرید که تا سال ۹۶ آن را داشتیم.
فاطمه معتقد است که پدیده حیوان خانگی با حقوق حیوانات تعارض دارد و تصریح میکند: ما بهجز همان پرندهای که خریداری کردیم، سایر حیوانات خانگیای که داشتیم از حیواناتی بودند که توسط خانوادههای دیگر برای سرپرستی واگذار میشدند. حتی چندباری در و پنجرهها را باز میگذاشتیم تا پرندهها بروند، اما خودشان نمیرفتند؛ این حیوانات نمیتوانند در بیرون زندگی کنند؛ چراکه از ابتدا در خانه بزرگ شدهاند. تا زمانی که تقاضا وجود داشته باشد، افراد سودجویی هم هستند که از حیوانات نسلکِشی میکنند. البته رها کردن این حیوانات در خیابان هم کار درستی نیست. برای رهاسازی باید به مناطق مناسب برده شوند.
میترسم گربهام در بیرون نتواند غذا پیدا کند
یاسمین هم شهریور ماه سه سال گذشته با گربهای مجروح در خیابان مواجه میشود، آن را به خانه میبرد و تا اکنون هم از آن نگهداری میکند. او بیان میکند: مدتی از این گربه نگهداری و سپس او را رها کردیم که برود، اما بیرون نمیرفت و بعد از این مدت هم دیگر میترسیم که این حیوان نتواند در خیابان زندگی کند و ما هم به آن وابسته شدهایم. معتقدم کاری که کردم با حقوق این حیوان در تعارض است و شاید خودخواهی کردهام، اما میترسم نتواند غذا پیدا کند، بدنش نسبت به آلودگیهای خیابان دیگر مقاوم نباشد و حقش این نباشد که ولش کنیم تا برود؛ شاید هم من اشتباه میکنم و یک دقیقه زندگی کردن در بیرون از ۱۰ سال زندگی در اینجا برایش ارزشمندتر باشد.
کدام حیوانات را میتوانیم نگهداری کنیم؟
«مسعود نبیدوست»، یکی از فعالین محیط زیستی در گفتوگو با ایسنا درباره پدیده حیوانات خانگی میگوید: یک گروه از حیوانات هستند که طی سالهای متمادی نگهداری شده و به گونهای در بین انسانها زندگی کردهاند که شاید کل نژاد و نسلشان از حیوان به این معنا که در طبیعت زندگی میکند خارج شده؛ بهنظرم در کشور ما فقط در گونههای خاص گربهها این اتفاق افتاده است. بر همین اساس هم یک شبکه تولید شکل گرفته که به این حیوانات ظلم میکنند و گزارشهای متعددی وجود دارد که چطور این حیوانات را به نسلکشی وادار میکنند. در حوزه این حیوانات قطعا این شبکه تقاضا باید از بین برود تا تولید این حیوانات صرفا در حد زاد و ولد متعارف خودشان پیش برود و زیست کنند، نه بهرهکشی و تولهکشی.
وی ادامه میدهد: در رابطه با گونههای دیگر حیوانات مثل سگها و سایر نژادهای گربههایی که در حوزه حیوانات خانگی هستند، اگرچه افراد تصور میکنند در حال بهاء دادن به این حیوانات هستند و هزینههای سنگین برای حیوان خانگیشان میکنند اما اینها باید در چرخه طبیعی زندگی خودشان زندگی کنند و بلایی که بر سر گونههای خاص حیوانی مثل پرشین آوردیم را سر دیگر نژادها نیاوریم. حیوانات باید در چرخه طبیعی زندگی خود در مجاورت انسان زندگی کنند. تنها حوزهای که نگهداری از یک حیوان پذیرفته شده است، نگهداری از حیوانات غیرنژادداری است که دچار آسیب شدهاند و نیاز به مراقبت دارند. فقط نگهداری حیوان آسیب دیده تا زمان بهبودیاش پذیرفتنی است.
نگهداری از برخی حیوانات خاص جرمانگاری شود
وی تاکید میکند: اما حوزهای که بسیار حساس و لازم است تا به طور جدی دربارهاش فعالیت شود، حوزه نگهداری برخی حیوانات خاص مثل سنجاب، ایگوانا و .. است که اگر این امر رواج پیدا کند، ممکن است هر انسانی تمایل داشته باشد یکی از آنها را داخل خانهاش داشته باشد و باید محکم جلوی این امر ایستاد. حتی قابلیت این را دارد تا این مساله جرم انگاری شود؛ چراکه این حیوانات جزو گونههای مهم محیط زیست هستند. اگر این کار را نکنیم، ممکن است این حیوانات هم به انسان وابسته شوند، از چرخه طبیعی خود خارج شوند و باز هم یک گونه دیگر را از دست بدهیم. حیوانات باید در چرخه طبیعت زندگی و زاد و ولد کنند و حتی توسط دیگر حیوانات خورده شوند. خورده شدن یک حیوان توسط حیوان دیگر جزئی از چرخه طبیعت است. این که یک حیوان را در محیط ایزوله خانه نگهداریم تفاوتی با از دست دادن آن گونه ندارد و درواقع آن حیوان را از طبیعت خارج کردهایم.
هیچ قانونی برای مقابله با تولهکشی حیوانات نداریم
«برهانی»، مدیرعامل انجمن حمایت از حیوانات مشهد نیز در گفتوگو با ایسنا اظهار میکند: ما تجربه دیگر کشورها را داریم؛ مثلا هلند برای سامان دادن به حوزه حیوانات خانگی برای سگهای نژاددار مالیات در نظر گرفت. این موضوع سبب شد تا هم به سگهای بومی توجه و هم اینکه جلوی تولهکشی گرفته شود. در کشور ما مدام سگها در حال کوچکتر شدن هستند؛ چراکه افراد نمیتوانند سگهای بومی که بزرگ هستند را به خانهشان ببرند و رو به سگهای کوچکتر میآورند وگرنه همین سگهای بومی که شهرداری جمعآوری میکند را با ۵۵ هزار تومان هزینه واکسن هاری میتوان نگهداری کرد. همچنین باید توجه کرد ما چیزی به نام سگ ولگرد نداریم. سالهاست در تلاش هستیم تا کسی از این عبارت استفاده نکند. این سگها فقط بلاصاحب یا بدون صاحب هستند. هیچ قانونی نداریم تا از حیوانات در مقابل افرادی که از آنها تولهکشی میکنند حمایت کند. سگ ماده و مولدی که باید در سال تنها دو بار توله بدهد را عمدا جفت میاندازند تا چهار الی پنج بار توله بدهد. همه این سگها ظاهری خمیده دارند و دارای مشکلات استخوانی و ... هستند.
شهرداریها با سگها رفتار درستی ندارند
وی با انتقاد از رفتار شهرداریها با سگها عنوان میکند: وقتی به یک حیوان آزار میگوییم چرا فلان کار را انجام دادی، در جواب میگوید شهرداری سگ را میکشد، شما نگرانی که من سگ را بستم یا کتک میزنم؟ فیلم و گزارشهای رفتارهای شهرداریهای سراسر کشور با سگها را ببینید. چند وقت پیش فیلمی از یکی از شهرها منتشر شد که سگها را به صورت زنده داخل ماشینی که زبالهها را چرخ میکند میانداختند یا شهرداری دیگری که با سم سگها را میکشت. همین سوله دهغیبی مشهد که شهرداری سگها را به آنجا میبرد، دوسال گذشته که اولین بار ما به آنجا سر زدیم ۱۸۰۰ تا سگ داشت که ماهی ۵۰۰ تا هم تلفات میداد، اما الان با تلاشهایی که صورت گرفت وضعش بهتر شده ولی کماکان اسفبار است. در چنین شرایطی، کسی که حیوانی را به خانهاش میبرد و به او امکانات میدهد، لطف میکند. در همین سوله مشهد از توله شیرخواره تا سگ پیر، سگ سالم و مریض کنار هم هستند.
پلنگ را هم اگر خانگی کنید دیگر نمیتواند بیرون زندگی کند
برهانی اضافه میکند: گربه پرشین، همستر، خرگوش مینیاتوری و ... توان زندگی کردن در طبیعت را ندارند؛ به طور کلی هر حیوانی که اهلی شود دیگر نمیتواند در طبیعت زندگی کند. پلنگ را هم اگر خانگی کنید دیگر نمیتواند بیرون زندگی کند. در طی چند هزار سال انسان رفتاری با سگ کرده که سگها اهلی شدهاند. این سگ از کجا باید تغذیه کند؟ ما هم که شهرها را تا جایی که میتوانیم گسترش دادهایم و الان هم که همه جا ویلا ساخته میشود، قلمرو حیوانات را گرفتهایم. ما موظفیم تغذیه این حیوانات را فراهم کنیم. همچنین بنرهایی در سطح شهر نصب میشود که حقوق حیوانات را نوشته است، اما باید واضح بنویسند که سگ گردانی در خیابان ممنوع است تا افراد آگاه باشند. واضح بنویسند اگر سگ به خیابان بیاورید آن را از شما میگیریم و هر چه هم تلاش کنید نمیتوانید سگتان را پس بگیرید. افرادی هستند که دو سال است تلاش میکنند تا سگشان را پس بگیرند، اما به جایی نرسیدهاند. سگ پاپی افراد میرود در سولههای مرگ در کنار سایر سگهای دیگر. حیوان که با پای خودش به خیابان نمیآید، صاحب بی اطلاعش میآورد، بعد حیوان مجازات میشود و در سولههای خراب قرار داده میشود.
آنچه از صحبتهای فعالین حوزه حیوانات و مردم دریافت میشود این است که رعایت حقوق حیوانات خانگی با خلأ قانونی و ناآگاهی برخی مردم مواجه است. حوزهای که نیازمند سر و سامان دادن است تا محیط زیست و طبیعت گونههای خاص خودش را از دست ندهد و از درون تهی نشود.