حکیم مهر: روایت این هفته فارس من به فراز و نشیبهای زندگی یک دامپزشک میپردازد؛ دامپزشکی که حالا سردبیر خبرگزاری فارس هم هست !
به گزارش حکیم مهر به نقل از فارس، ما فکر میکنیم هر آدمی قصهای دارد و هرکس یک زندگی را در خود خلاصه کرده است. حالا که به لطف در میان گذاشتن مسائل و نگرانیها، ما را مَحرم خود میدانید، چرا به همین اکتفا کنیم؟ ما راوی قصهها و دردهای شما هستیم. در فارس من شما سردبیر هستید و ما تنها میانجی شماییم برای شنیده شدن صدا و پیگیری مشکلاتتان. در این روایتها میکوشیم تصویر بیروتوش و دستاولی از جهان شخصی مردم را به اشتراک بگذاریم. این روایت درباره زندگی یک دامپزشک است !
۱- از وقتی که یادم میآید حیوانات را دوست داشتهام. همیشه دلم میخواست کاری کنم تا درد کمتری بکشند. یادم هست حدود سال ۶۶ سریالی پخش میشد، به اسم «قدم به قدم» که شخصیت محوریاش دکتر دامپزشک جوانی بود به نام «دونالد ترنر». سریالی که باعث شد من به شدت عاشق این رشته شوم. من حتی پزشکی هم قبول شدم اما نرفتم .
۲- ما جزو ورودیهای اولیه دانشگاه آزاد هستیم و حق آب و گل داریم. هیچوقت دوست نداریم به آن ضربه بزنیم. با دانشگاه آزاد بزرگ شدیم، ولی ما نمیخواهیم فقط اسم متخصص رویمان باشد. میخواهیم کاربلد باشیم. ما میگفتیم باید طبق قانون، امتحان در خود دانشکدهها برگزار شود. موضوع نمره نیست، بحث سنجش تواناییهاست. میگفتند ممکن است تقلب شود. حال آنکه همه ورودیهای سال ۹۴ علوم تحقیقات را اساتید انداختند. دانشکده خودش میداند چکار میکند. وزارت علوم هم تأکید دارد که در دانشکدهها این آزمون برگزار شود.
۳- از سال اولی که وارد دانشگاه شدیم امکانات نداشتیم. ما حتی یک جراحی دام بزرگ و اسب هم ندیدیم، اما در امتحان ۲۰ سؤال از اسب پرسیدهاند که ما در طول تحصیل اصلاً ندیدهایم. دو سال هست امتحان بورد را سراسری کردهاند. باعث شده من نوعی که یک سال زندگیام را برای درس گذاشتهام به خاطر دو تا تست رد شوم. این عادلانه نیست کسی که ۶۹ شده دعوت به مصاحبه نشود و کسی که ۷۰ شده متخصص شود. حقیقت این است که سوالات آزمون مشکل داشت و بیش از آنکه شبیه امتحان باشد به انتقام میمانست.
۴- رشته جراحی بسیار وابسته به استاد است. در همه دنیا کسی که به تو درس داده باید از شما امتحان بگیرد. منِ نوعی که روی دام کوچک کار میکنم چرا باید به ۳۵ سوال درباره دام بزرگ جواب بدهم. من کسی بودم که یکسال مداوم درس خواندهام. الان یک و ماه و نیم است که کتابهایم دارد خاک میخورد. جو ترسناکی ایجاد شده و همه ناامیدند و از انصراف حرف میزنند.
۵- با همسرم دچار مشکل شدم. برای اینکه تمام مدت مجبور بودم درس بخوانم. همسرم میگوید تو دوباره نشستی کتاب دست گرفتی. من کار خودم را به روزی سه ساعت تبدیل کرده بودم. صبح تا شب درس میخواندم. حالا لطمههای شدیدی به زندگی شخصیام وارد شده و احساس درماندگی میکنم. با خودم میگویم این همه وقت گذاشتن و درس خواندن بیفایده بود؛ یک شکست تمام عیار.
۶- برای مصاحبه ورودی درس کلینیکال پاتولوژی، اساتید معتبر را دعوت نکردند. از پاتولوژیست دعوت کردند؛ آنهم پاتولوژیست انسانی، نه دامپزشکی. مثل این است که کسی دندانش درد کند و برایش پزشک اعصاب بیاورند. حتی حاضر نیستند با ما گفتوگو کنند. روزی که قبول نشدم، مادرم افسردگی گرفت. میدید چقدر تلاش کردهام. چند سال از کار و زندگیام عقب افتادم. بدتر از من همکارانی هستند که مطب ندارند و گرفتن مجوز مطلبشان منوط به قبولی در این آزمون است.
۷- این درست که ممکن است تعداد ما ۲۰۰ نفر باشد، اما همه ما ۴۰ سال را رد کردهایم و کلی دانشجوی کارآموز داریم و خودمان وظیفه آموزش به آنها را بر عهده داریم . با ما چنین کاری کردند. ظاهرا ۲۰۰ نفر هستیم اما ۲۰۰ زندگی را نابود کردند. همکارانم میخواهند انصراف دهند. به ما میگویند بروید درس بخوانید تا قبول شوید، مگر نخواندیم؟ اصلاً چرا خلاف قانون وزارت علوم عمل کردهاند؟
۸- خیلی از آدمها پیر و تنها هستند. وقتی که حیوان آنها را نجات میدهیم از ته دل خوشحال میشوند. خیلی از حیوانات را میبینم که دارند رنج میکشند اما وقتی درمانشان میکنم ذوق میکنند و دستم را لیس میزنند. همین دیروز حیوانی آمد که در حال مرگ بود، اما با درمان زنده ماند. خیلی وقتها حیوانات خیابانی را میبرم کلینیک و درمان میکنم. به این فکر نمیکنم که صاحبی ندارد. هرچه نباشد مخلوق خداوند که هست.
۹- چند روز پیش حیوانی را آورده بودند که وقتی شکمش را باز کردم دیدم همه کبدش سرطانی شده. اندازه یک توپ والیبال در شکم حیوان، توده سرطانی تشکیل شده بود. نتوانستم کاری برای حیوان انجام دهم و مرگش فرا رسیده بود. بینهایت غمگین شدم. حس میکنم حیوانات همه چیز را میفهمند. گاهی که میخواهم یکی از آنها را آمپول بزنم با اینکه میداند درد دارد، دستش را جلو میآورد و نگه میدارد و سعی میکند من را گاز نگیرد. بسیاری از مشکلات زندگی من به خاطر درمان حیوانات برطرف شده است.
به گزارش فارس «کمپین دامپزشکان» (گلایه دانشجویان به امتحان بورد دامپزشکی دانشگاه آزاد) مهر امسال در فارس من به ثبت رسید و تاکنون بیش از ۷۰۰ امضا جمعآوری کرده است.
روایت از فردین آریش
واحدهاهم حدود شش و یاهفت ملیون