دامپزشک اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران احتمال می‌دهد علت مرگ پلنگ کیاسر مسمومیت حاد با قرص برنج بوده باشد.
به گزارش حکیم مهر به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، پلنگ ماده ۵ ساله‌ای که ۲۳ آبان ماه به دلیل ناتوانی در حرکت در روستای بندبن کیاسر زنده گیری و برای درمان به پناهگاه سمسکنده ساری منتقل شده بود صبح دیروز تلف شد و همزمان فرضیه‌های متفاوتی در خصوص علت تلف شدن این حیوان از جمله مسمومیت یا سقوط از بلندی و آسیب‌های داخلی مطرح شد.
«دکتر بهرنگ اکرامی» دامپزشک معتمد اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران پس از کالبدگشایی لاشه این پلنگ گفت: این پلنگ دچار خونریزی داخلی نشده بود و مخاط‌ها، غدد لنفاوی و روده‌ها وضعیت طبیعی داشتند، اما نای حیوان و عروق پرخون و ملتهب بود.
او با بیان اینکه احتمالا ماده فعالی وارد بدن شده و خودش را داخل ریه نشان داده است، افزود: زمانی که پلنگ را برای بیهوشی زنده گیری کردیم متوجه خروج خونابه از بینی حیوان شدم که این هم می‌تواند نشانه‌ای از درگیری مجاری سیستم تنفسی باشد.
دامپزشک معتمد اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران گفت: در لاشه این پلنگ هرجا که ریه با دیواره قفسه صدری در تماس بود التهاب وجود داشت که این نشان دهنده نشت ماده‌ای از داخل ریه به بیرون است و برای این وضعیت امکان مسمومیت با سمومی که خاصیت تصعید دارند مانند قرص برنج وجود دارد.
دکتر اکرامی ادامه داد: ریه‌های این پلنگ نیز نکروز و سیاه شده و به شدت پرخون بودند و تهوع در زمان مسمومیت با سمومی نظیر قرص برنج که خاصیت تصعید دارند می‌تواند شدت آسیب به بافت‌های ریه را چند برابر افزایش داده و نکروز‌های وسیعی ایجاد کند.
دامپزشک معتمد اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران با احتمال اینکه علت مرگ این پلنگ، مسمومیت حاد با قرص برنج است، ادام داد: از صفرا، کبد، روده‌ها، محتویات داخل معده و ادرار پلنگ نمونه‌گیری شده و منتظر آماده شدن نتایج آزمایش هستیم.
با احتمال مسمومیت این پلنگ با قرص برنج حالا این سوال مطرح می‌شود که آیا بومیان برای جلوگیری از آسیب رساندن حیوانات وحشی به دام‌هایشان از طعمه مسموم با قرص برنج استفاده کرده‌اند یا شکارچیان غیرمجاز راهی جدید و بی خطر برای شکار حیوانات یافتند پرسشی پس از اعلام نتایج آزمایش روی نمونه‌های گرفته شده از این پلنگ بتوان پاسخی برای رد یا تایید آن داد.
ای کاش آقای دکتر بهرنگ اکرامی یا ریاست اداره کل محیط زیست استان پاسخی در این زمینه ارائه بدهند که چرا افتخار همکاری با یک متخصین پاتولوژی را ندادن؟ دامپزشکی که در تیم درمانی بوده چطور می تواند در تیم کالبدگشایی هم جهت کشف علت مرگ حضور داشته باشد؟ آیا به این ترتیب، امکان سوگیری در نتیجه حاصله وجود ندارد؟ از سویی برای چنین کیس های ارزشمندی از همان ابتدا باید آزمون های تشخیصی جامع جهت یافتن پروتکل درمانی صحیح انجام می شد. نه این که به صورت بی هدف با درمان علامتی به دنبال نجات جان بیمار بود!! جون ادمیزاد تو ایران ما ارزش نداره برای کسی بعد توقع دارین ب فکر حیوانات باشن. 
كالبد گشايي و تعيين علت مرگ كه در كتب مرجع از آن به عنوان ( Cause of Death) يا به اختصار COD ياد شده است، اصولي دارد و نحوه ي گزارش كالبدگشايي و تفسير آن نيز مبناي علمي مي طلبد. تعيين COD در مواردي اينچنيني كه تاريخچه مبهم است، علاوه بر مشاهدات ماكروسكوپي در كالبدگشايي، براساس آزمايشات هماتولوژي، بيوشيميايي، هيستوپاتولوژي ارگان هاي حياتي، ميكروبيولوژي و سم شناسي و در صورت نياز تصويربرداري تشخيصي، آن هم با احتياط و لحاظ قيدهاي محتاطانه، توسط متخصص پاتولوژي دامپزشكي علت مرگ اعلام مي شود.
اين نحوه گزارش و اعلام علت مرگ در اين خبر، از منظر علم دامپزشكي قانوني و پاتولوژي دامپزشكي، كاملا غيرحرفه اي و غيرعلمي ست.
متأسفانه دامپزشکی در ایران دچار آفتی شده است که سخت گریبانگیر ماست و آن اینکه بعضاً افراد چون اسم دامپزشک را یدک می‌کشند اجازه انجام هر کاری را در حیطه دامپزشکی (فارغ از تخصصی بودن و یا اهمیت) موضوع به خود میدهند.
چند ماه پیش شاهد بودیم که یک دامپزشک حیوانات خانگی که البته به گفته خودش تخصص اش مدیریت است یوزپلنگ را (که هیچ تجربه ای حتی در حد معاینه در این زمینه نداشت) بیهوش و معاینه می‌کرد.
امروز در این خبر میبینم که دامپزشک حیات وحش ظاهراً کالبدگشایی انجام میدهند.
متأسفانه ظاهرا سازمان حفاظت محیط زیست و احتمالأ سازمان دامپزشکی از وجود تخصص های مختلف در دامپزشکی و اینکه هر فردی در چه زمینه ای فعالیت دارد بی اطلاع هستند.