کد خبر: ۶۸۷۸۲
تعداد نظرات: ۱۶ نظر
پیشکسوتان دامپزشکی (۲):
«دکتر گیتی کریم» می‌گوید: در سن ۸۰ سالگی هنوز فکر می‌کنم که می‌توانم مثل یک انسان ۶۰ ساله فعال باشم و کار کنم. این را همکارانی که با من کار می‌کنند، می‌دانند ...
 

حکیم مهر: «دکتر گیتی کریم» پیشکسوت رشته دامپزشکی و بنیان‌گذار رشته تخصصی بهداشت مواد غذایی در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، اگرچه در کنکور در رشته داروسازی پذیرفته شد، اما به دلیل عدم علاقه به این رشته، ترجیح داد تا رشته دامپزشکی را دنبال کند. وی در سال 1345 و با ‌رتبه ممتاز از دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد و بلافاصله در دی ماه همان سال به استخدام دانشکده بهداشت دانشگاه تهران در آمد. خودش می‌گوید: «آن زمان دانشکده بهداشت داخل مجموعه دانشگاه تهران بود و هنوز علوم پزشکی جدا نشده بود. من به گروه بهداشت محیط دانشکده بهداشت رفتم و با افرادی آشنا و همکار شدم که دید گاه من را نسبت به مسائل بهداشتی محیط زیستم گشودند، کسانی که احترام زیادی برایشان قایل هستم. در آنجا یک فوق لیسانس بهداشت عمومی (MPH ) هم گرفتم. بعد از هفت سال خدمت در دانشکده بهداشت یه دعوت استادانم زنده یاد دکتر حسنعلی نشاط و دکتر رحیم قزوینیان که هر کجا هست به سلامت باشد، به دانشکده دامپزشکی و گروه بهداشت مواد غذایی دعوت و منتقل شدم.»

یک سال بعد از این جابجایی، وزارت علوم به دکتر کریم بورس دوره‌های تخصصی داد و وی به دانشگاه ردینگ انگلستان عزیمت نمود. در آنجا جزو معدود دانشجویانی بود که علی‌رغم مشکلات فراوان، اما فقط در مدت یک سال فوق لیسانس علوم غذایی با گرایش علوم و صنایع شیر را کسب نمود.

وی در سال ۱۳۵۴ به ایران بازگشت و مشغول تدریس شد. با وقوع انقلاب تمام اساتید به نام گروه بهداشت مواد غذایی دانشکده از مجموعه جدا و بعضا از کشور خارج شدند و ناچار اداره گروه به عهده دو استادیار جوان گروه، دکتر کریم و دکتر رکنی واگذار و به این صورت گروه بهداشت مواد غذایی سرپا نگهداشته شد.

در ادامه و در زمان وقوع جنگ بین ایران و عراق، به علت نبود امکانات برای فرستادن اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها برای دیدن دوره های تخصصی به خارج از کشور، کمیته ۵ نفره وزارت علوم برای راه اندازی رشته های تخصصی تشکیل شد که یکی از اعضای آن دکتر گیتی کریم بود و تصمیم گرفتند که دوره‌های تخصصی را ابتدا در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران راه اندازی نمایند. از این ۵ نفر، دکتر کریم مسئول راه‌اندازی رشته تخصصی بهداشت مواد غذایی شد و در نهایت این گروه تخصصی در سال 1374 راه‌اندازی شد و شروع به پذیرش دانشجو کرد.

بازنشستگی دکتر کریم توأم با اتفاقات عجیب بود. خودش می‌گوید: «در اردیبهشت سال 1379 و در حالی که من هنوز ۶۰ ساله هم نشده بودم و سال قبل از آن موفق به دریافت جایزه "زنان نام آور ایران در علم و فناوری " شده بودم، به ناگاه مدیر گروه وقت به من اطلاع داد که شما بازنشسته شدید. این خبر ناخواسته، نطلبیده و در عین تداوم فعالیت‌های زیاد من بود که تعجب همگان را برانگیخت. بعد از بازنشستگی به تدریس و پژوهش ادامه دادم که نتایج به صورت مقالات متعدد به زبان فارسی، انگلیسی و فرانسه در مجلات معتبر علمی داخل و خارج از کشور منتشر شده است. همچنین بعد از بازنشستگی مفتخر به کسب دو عنوان علمی کشور شده ام: کسب عنوان پژوهشگر پیشکسوت نمونه دانشگاه تهران درسال 1396 و کسب جایزه مریم میرزاخانی در دومین جشنواره ملی زن و علم در سال 1398».

 در سال 1384 شاخه بهداشت مواد غذایی در گروه دامپزشکی فرهنگستان علوم شکل گرفت. خانم دکتر کریم به اتفاق آقایان دکتر رکنی، دکتر رضوی روحانی و دکتر کیایی به این مناسبت به فرهنگستان علوم دعوت شدند. اکنون هم چندین سال است که دکتر کریم رئیس شاخه بهداشت مواد غذایی در گروه دامپزشکی است.

حکیم مهر: خانم دکتر، متولد چه سالی و کجا هستید؟

من متولد ۳۱ اردیبهشت سال ۱۳۲۰ هستم. به علت ماموریت پدرم در اصفهان، در این شهر زیبا و تاریخی به دنیا آمدم و زمانی که ۶ ماهه بودم، ماموریت پدر تمام شد و به تهران برگشتیم. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراندم و در کنکور سال ۱۳۴۰ شرکت کردم و وارد دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران شدم.

حکیم مهر: آیا فقط رشته دامپزشکی را انتخاب کردید؟

دیپلم من رشته طبیعی بود و من برای گروه پزشکی که شامل پزشکی، دندان‌پزشکی، داروسازی و دامپزشکی در یک گروه بود، کنکور دادم. در دانشکده داروسازی و رشته‌های زیست‌شناسی، زمین‌شناسی دانشکده علوم دانشگاه تهران قبول شدم. به رشته داروسازی علاقه نداشتم، این بود که در نهایت به رشته دامپزشکی رفتم، ماندگار شدم و به این رشته علاقمند شدم.

حکیم مهر: در دوران ابتدایی و دبیرستان، شاگرد درس‌خوانی بودید؟

بد نبودم. یعنی هیچ وقت تجدید نمی‌شدم و به طور کلی شاگرد متوسط رو به بالا بودم. هیچ‌وقت شاگرد اول نبودم اما به هر حال درس‌ها را هم می‌خواندم.

حکیم مهر: در کدام مدرسه درس می‌خواندید؟

مدرسه ابتدایی مینا و دبیرستان انوشیروان دادگر که متعلق به زرتشتیان بود.

حکیم مهر: چه سالی فارغ‌التحصیل شدید؟

در سال 1345 و با ‌عنوان دانشجوی ممتاز فارغ‌التحصیل شدم.

حکیم مهر: اسامی اساتید به نام آن زمان در خاطرتان هست؟

بله. تمام آنها اساتید و پیشکسوتان دامپزشکی و از نسل اول استادان این رشته بودند که همواره در یادم هستند. اکثرا در فرانسه تحصیل کرده بودند، دو سه نفر از آنها فارغ‌التحصیل انگلیس بودند و یک یا دو نفر هم در آمریکا تخصص گرفته بودند. بیشتر اساتید من مثل مرحوم دکتر رستگار یا مرحوم دکتر رفیعی در فرانسه درس خوانده بودند و فرانسه زبان بودند. دکتر رستگار، دکتر رفیعی، دکتر شیمی، دکتر کاوه، دکتر میربابایی، دکتر عطایی، دکتر میمندی نژاد، دکتر زند افشار، دکتر مشکی، دکتر پریمن، دکتر کاظمی و همچنین دکتر نشاط که آن زمان جوان‌ترین استاد دانشکده بودند و دکتر قزوینیان، دکتر فرخنده و دکتر رضی فرد و اساتید دیگری که خاطره های زیادی از آنان دارم. استاد و راهنمای من در رشته تخصصی ام شادروان دکتر عباس فرخنده بودند که مرهون راهنمایی های ایشان هستم و خواهم بود.

حکیم مهر: هیچ‌وقت پشیمان نشدید از اینکه داروسازی را رها کردید و دامپزشکی خواندید؟

خیر، هرگز. الان که فکر می‌کنم می‌بینم که اصلا نمی توانستم در آن رشته ادامه بدهم مگر اینکه به کارهای تحقیقاتی ورود می‌کردم. پزشکی را هم خیلی دوست نداشتم و نمی‌دانم اصلا چرا در کنکور ورودی گروه پزشکی شرکت کردم؟ راستش را بخواهید دوست داشتم که آرشیتکت شوم. در آزمون این رشته هم شرکت کردم اما من به هرحال رشته ام ریاضی نبود، نقاشی را دوست داشتم و با این وجود در بخش ذخیره دانشکده هنرهای زیبا قبول شدم، اما باز هم مهم نبود، به مطالعات شخصی در این موضوع ادامه دادم.

حکیم مهر: اگر در دانشکده هنرهای زیبا قبول می‌شدید، چه؟

بدون هیچ‌گونه فکری به آنجا می‌رفتم.

حکیم مهر: پدر هیچ‌وقت مخالف تحصیل شما در رشته دامپزشکی نبودند؟

اصلا، هیچ‌کس با من مخالفتی نکرد. خانواده من روشن بودند و ما فرزندان را مجبور به انجام کاری بر خلاف میلمان نمی کردند. مخصوصا پدرم خیلی مایل بودند که ما در مسیر علاقه‌ خود حرکت کنیم. مرحوم پدر بزرگ، پدر، عموها و عمه ام ذوق و استعداد نقاشی داشتند و به عنوان سرگرمی نقاشی می کردند. خانواده ما کلا گرایش‌های هنری داشتند، اما نشد که من به این سمت بروم. با این حال هنوز هم علاقه خود به معماری، طراحی داخلی و... را حفظ کردهام.

به هر حال به دانشکده دامپزشکی آمدم و ماندگار شدم، اما هیچ‌وقت فکر نکردم که کاش به داروسازی رفته بودم. سالی که وارد این رشته شدم، مرحوم دکتر میمندی نژاد رئیس دانشکده بودند. در روز اول که برای آشنایی و معارفه وارد کلاس شدند، اسامی را خواندند و به من گفتند که تو داروسازی قبول شدی. نمیدانم از کجا می‌دانستند. پرسیدند که چرا آ نجا نرفتی؟ پاسخ دادم که رشته مورد علاقهام نبود!

حکیم مهر: فضای دانشگاه و رشته دامپزشکی آن زمان که شما تحصیل می‌کردید، چه تفاوتی با فضای امروز داشت؟

به نظر من فضای خیلی خوبی بود. بهترین سال‌های زندگی من، سال‌هایی است که در دانشکده دامپزشکی دانشجو بودم. جوان بودیم، مسئولیت و تعهدی نداشتیم و هر فعالیتی را که می‌خواستیم انجام می دادیم. ورزش می‌کردیم، تیم داشتیم و من در تیم والیبال دختران بودم. برنامه های هنری غیر از دروس دانشکده بود که برای همه دانشجویان امکان فعالیت را می داد. یک زندگی نرمال، بی مسئولیت و بانشاط و خوب بود.

من با رتبه ممتاز قبول شدم. خرداد فارغ‌التحصیل شدم، آذر همان سال ازدواج کردم و بلافاصله در دی ماه در دانشکده بهداشت دانشگاه تهران استخدام شدم. آن زمان دانشکده بهداشت داخل مجموعه دانشگاه تهران بود و هنوز علوم پزشکی جدا نشده بود. من به گروه بهداشت محیط دانشکده بهداشت رفتم و با افرادی آشنا شدم که برای من بسیار قابل احترام هستند، کسانی که دید من را نسبت به مسائل بهداشتی باز کردند. در آنجا یک فوق لیسانس بهداشت عمومی (MPH ) گرفتم.

حکیم مهر: این دوره چقدر طول کشید؟

دوره های فوق لیسانس بهداشت عمومی در دانشکده بهداشت یک ساله بود و پزشکان، دندانپزشکان، داروسازان و دامپزشکان در این دوره ها شرکت می کردند.  شادروان دکتر نشاط و هم چنین دکتر قزوینیان که سلامت باشند، برای تدریس به دانشکده بهداشت می‌آمدند. ساختار به شکلی بود که برای بخش بهداشت مواد غذایی، بهداشت محیط و دانشکده تغذیه، اساتید از دانشکده دامپزشکی دعوت می‌شدند. به من گفتند که تو به دانشکده خودمان برگرد، جای تو در دانشکده دامپزشکی است. آن زمان با شرط و شروطی که برای انتقال من گذاشتند، از دانشکده بهداشت به دانشکده دامپزشکی منتقل شدم. در نهایت به گروه بهداشت مواد غذایی آمدم. یک سال بعد از اینکه به دانشکده آمدم، وزارت علوم به من بورس دوره‌های تخصصی داد و من به دانشگاه ردینگ انگلستان رفتم.

حکیم مهر: چه مدت آنجا بودید؟

ظرف یک سال فوق لیسانس صنایع غذایی گرفتم و گرایش اصلی من علوم شیر (Dairy Science) بود.

حکیم مهر: آن زمان آیا فرزند هم داشتید؟

بله، یک فرزند شش ساله داشتم. به تنهایی به انگلستان رفتم چون مجبور بودم، همسرم خیلی مساعدت کرد. البته این دوره را خیلی سریع گدراندم، وقتی با دو نفر از اساتیدم در گروه دانشکده صنایع غدایی دانشگاه ردینگ صحبت کردم، گفتند اگر بتوانی در امتحانی که در ماه دسامبر برای دانشجویان دوره قبل برگزار می شود موفق شوی، می توانی با دوره قبل ادامه بدهی که اتفاقا همین هم شد. روزهای سختی را گذراندم، تنها بودم و همسر و فرزندم در ایران. قبل از رفتنم به انگلستان، دچار یک مشکل ناشناخته چشم شدم که با وجود مراجعه به چند مرکز چشم پزشکی دنیا علت مشخص نشد. زمانی که در انگلستان دانشجو بودم و درس می‌خواندم، مجبور بودم ماهی یک بار به لندن و بیمارستان چشم پزشکی بروم و تزریق درون چشمی انجام بدهم. یالاخره هم معالجات بیجواب ماند و بینایی یک چشم را از دست دادم.

حکیم مهر: چه سالی به ایران برگشتید؟

سال ۱۳۵۴. آن زمان در سیستم آموزش جدید، ۴ گرایش برای رشته بهداشت مواد غذایی گذاشته بودند. من هم بعد از بازگشت بلافاصله تدریس برای گرایش بهداشت مواد غذایی را شروع کردم و با راهنمایی استاد بزرگوارم شادروان دکتر عباس فرخنده به پژوهش و راهنمایی پایان نامه های دانشجویان مشغول شدم.

در سال 1357 و بعد از انقلاب اسلامی ایران، اساتید گروه هر یک به شکلی گروه را ترک کردند. من ماندم و دکتر رکنی، دو استادیار جوان که توانستیم گروه را سرپا نگه داریم. خیلی سخت بود. مجبور بودیم تا از اساتید دیگر دانشگاه ها برای تدریس بعضی از دروس گروه دعوت نماییم. تا اینکه سال  1359 انقلاب فرهنگی رخ داد و دانشگاه از نظر تدریس و تحقیق موقتا تعطیل شد. من در آن زمان همکاری خود را با مرکز نشر دانشگاهی شروع کردم، در فکر نوشتن کتابی بودم که مرحوم دکتر فرخنده پیشنهاد کرده بودند، آن کتاب را با هم نوشتیم که در مرکز نشر دانشگاهی به چاپ رسید و تجربه خوبی برایم بود، بعد از آن چهار کتاب تالیف و یک کتاب هم ترجمه کردم که همگی در انتشارات دانشگاه تهران به چاپ رسیدند.

سال 1359 مصادف با جنگ ایران و عراق بود. دو روز قبل از شروع جنگ، پسر دوم من به دنیا آمده بود، چون مرخصی نداشتم، مجبور بودم بعد از یک هفته سر کار بروم؛ این هم یک مشکل دیگر بود که اضافه شد. به همین ترتیب جلو رفتیم تا اینکه بعد از انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها باز شدند، با سیستم جدید و درس‌های جدید، ما دوباره به کار تدریس و تحقیق برگشتیم. یکی دو همکار جدید هم به ما اضافه شدند و همچنان جلو می‌رفتیم. من در سال ۵۸ و قبل از انقلاب فرهنگی، دانشیار شدم و برای استادی تقاضا داده بودم اما چون جنگ بود، پرونده‌ها بررسی نمی‌شد تا وقتی که جنگ تمام شد و در سال 1369 استاد شدم. در حقیقت هم دانشیاری و هم استادی من به دلیل وقوع انقلاب و جنگ به تاخیر افتاد.

همزمان با دوران جنگ، زمانی که آقای دکتر راد رئیس دانشکده بودند، یک کمیته ۵ نفره در وزارت علوم راه اندازی شد که من یکی از اعضای آن بودم. قرار شد دوره‌های تخصصی نخست برای دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و سپس در دانشگاه های دیگر تاسیس شود، چون دیگربه خاطر جنگ و امکانات اندک، فرستادن مربیان دانشگاه ها به خارج از کشور برای اخذ تخصص با مشکلات زیادی همراه بود، کمااینکه بعضی‌از مربیان بورسیه مجبور به رها کردن دوره تخصصی و بازگشت به وطن شدند. کمیته پنج نفره در زمان جنگ و بمباران با دشواری های فراوان به دانشگاه های مختلف کشور مثل تبریز، ارومیه، کرمان و... سفر می کرد تا امکانات تاسیس رشته دامپزشکی یا تخصص را ارزیابی کند. یادم است شبی که وارد تبریز شدیم، بلافاصه با شنیدن آژیر خطر بمباران به پناهگاه رفتیم. خلاصه این دوره هم گذشت و جنگ تمام شد و گروه‌های تخصصی یکی بعد از دیگری راه‌اندازی می‌شدند. در نهایت گروه تخصصی ما در سال 1374 با کمک همکاران گروه راه‌اندازی شد و شروع به پذیرش دانشجو کردیم.

حکیم مهر: یعنی رشته تخصصی «بهداشت مواد غذایی» برای اولین بار در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و توسط شما راه‌اندازی شد؟

بله. من مدیر این گروه تخصصی بوم که با همیاری همکارانم این رشته تخصصی را راه اندازی کردیم و سپس این رشته در دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز، فکر کنم بهمن سال 1377 و یا سال 1378 با همت همکاران دانشگاه شیراز پایه گذاری شد که در آنجا هم من از بدو تاسیس تاکنون افتخار همکاری و تدریس بخشی از درس علوم و صنایع شیر را دارم.

حکیم مهر: چه سالی اولین گروه دانشجویان را گرفتید؟

سال 1374 و چهار همکار مربی از دانشگاه های مختلف بودند، آقای دکتر آخوندزاده از دانشگاه تهران، آقای دکتر تاجیک از دانشگاه ارومیه، آقای دکتر شکرفروش از دانشگاه شیراز و خانم دکتر منصوری نژند از دانشگاه کرمان.

حکیم مهر: چه سالی بازنشسته شدید؟

در اردیبهشت سال 1379 و در حالی که من هنوز ۶۰ ساله هم نشده بودم، مدیر گروه وقت به یکباره به من گفتند که شما بازنشسته شدید. این خبر ناخواسته، نطلبیده و در عین فعالیت‌های زیاد من بود. سال قبل (1378) موفق به کسب زنان نام آور ایران در علم و فناوری شده بودم.

حکیم مهر: چرا؟

نمی‌دانم و نمیخواهم که بدانم!!!

فعالیت سیاسی خاصی داشتید؟

خیر، من هیچ گونه فعالیت سیاسی نداشتم. باورهای من شاید به مذاق آقایان خوش نمی آمد!!!! هیچ گاه رنگ عوض نکردم، همان چیزی که الان هستم، آن موقع هم بودم.

حکیم مهر: خودتان فکر می‌کنید که چرا این اتفاق افتاد؟

اطلاع ندارم! این مساله برای خودم و خیلی‌های دیگر عجیب بود. به هر حال میانه‌ اردیبهشت بودیم و من کارم و دانشجوهایم را رها نکردم، ۱۵ روز بعد از دفتر معاون دانشگاه زنگ زدند و گفتند در مورد شما اشتباه شده، اما شما به صورت حق‌التدریسی با ما همکاری کنید. گفتم مساله‌ای نیست و من در حال انجام کار خودم هستم. گو اینکه در پایان سال، همان حق‌التدریس را هم ندادند و... صحبت‌هایی که برای من دیگر ارزشی نداشت! من کارم را ادامه دادم و دانشجو و پایان‌نامه داشتم، اما به تدریج این همکاری با دانشگاه تهران کمرنگ شد. چند سالی هم به دعوت دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات با گروه تخصصی بهداشت مواد غذایی همکاری کردم که به نظر خودم کار درستی نبود، چون اصلا روحیه من با آن سیستم‌ها جور نبود. ولی از ابتدای تاسیس رشته تخصصی بهداشت مواد غذایی در دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز تا به حال با آن دانشکده همکاری صمیمی و نزدیک دارم. 

حکیم مهر: همکاری و عضویت شما در فرهنگستان علوم چگونه رقم خورد؟

یک بار در دهه هفتاد که هنوز در دانشکده مشغول بودم، مرحوم دکتر مخیر گفتند که شما را برای عضویت در فرهنگستان علوم در نظر گرفتنه اند. اما نمی دانم چه شد که موضوع مسکوت ماند!!! تا اینکه در سال 1384 شاخه بهداشت مواد غذایی در فرهنگستان علوم شکل گرفت. بنده، دکتر رکنی، دکتر رضوی روحانی و دکتر کیایی برای این کار به فرهنگستان دعوت شدیم. بعد از آن هم همکاران دیگری به ما پیوستند. الان هم چندین سال است که رئیس شاخه بهداشت مواد غذایی فرهنگستان علوم هستم.

چند سال پیش از سوی فرهنگستان در گروه دامپزشکی به من ماموریت دادند که به عنوان نماینده گروه به شاخه محیط زیست گروه مهندسی فرهنگستان ملحق شوم. به آنجا رفتم و با علاقه ای که به موضوع محیط زیست دارم به عنوان یک عضو فعال همکاری خود را آغاز کردم. همچنین یکی از اعضای شاخه انرژی و محیط زیست فرهنگستان هم می باشم. شاخه محیط زیست و انرژی مسئولیت تدوین دانشنامه محیط زیست ایران را نیز دارد. به دعوت این دانشنامه همکاری خود را با پژوهشکده دانشنامه نگاری شروع کردم و از سال 1398 نیز دبیر علمی این دانشنامه هستم.

بنده همچنین در چندین همایش علمی و جشنواره موفق به کسب جایزه، لوح تقدیر و... شده ام که مهمترین آن در سال  1396 بود که پژوهشگر پیشکسوت نمونه دانشگاه تهران شدم. در سال 1397 نیز در جشنواره ملی زن و علم، جایزه مریم میرزاخانی را کسب کردم.

حکیم مهر: در حال حاضر چه می‌کنید؟

در سن ۸۰ سالگی هنوز فکر می‌کنم که می‌توانم مثل یک انسان ۶۰ ساله فعال باشم و کار کنم. این را همکارانی که با من کار می‌کنند، می‌دانند. در حال حاضر به‌طور فعال دانشنامه محیط زیست را پیش می‌برم و سردبیر مجله بهداشت مواد غذایی دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد تبریز نیز هستم.

حکیم مهر: چند فرزند دارید؟

دو پسر دارم. هیچ کدام از آنها در علوم زیستی ادامه تحصیل ندادند، بلکه ریاضیات و مهندسی خواندند. پسر بزرگم فوق لیسانس مهندس عمران از دانشگاه تهران و از حدود ۲۲ سال پیش ساکن کاناداست. پسر کوچکم علاقه زیادی به رشته کامپیوتر داشت. در رشته مهندسی صنایع  دانشگاه شریف مشغول بود اما این رشته را ادامه نداد و به دنبال علاقه خود یعنی کامپیوتر رفت و الان در آلمان در یک کمپانی معروف بازیهای رایانه ای مشغول کار است. یک نوه ۲۲ ساله دارم که در دانشگاه UBC ونکوور کانادا در رشته متالورژی درس می‌خواند.

حکیم مهر: آیا هیچ‌وقت تمایل نداشتید که برای زندگی به خارج از ایران بروید؟

اتفاقا موقعیت پیش آمد اما نمی توانستم، دلم راضی نمی شد. ریشه ما در اینجاست، کجا برویم؟ هیچ وقت فکرش را هم نکردم. زنده یاد فریدون مشیری شعر زیبایی دارد:

من اینجا ریشه در خاکم،

من اینجا عاشق این خاک آلوده یا پاکم،

من اینجا تا نفس باقیست می مانم،

من از این جا چه می خواهم نمی دانم!

حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

گفت‌وگو از: محسن طاهرمیرزایی

دبیر بخش پیشکسوتان دامپزشکی: دکتر محمدکاظم کوهی

 

انتشار یافته: ۱۶
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۵
دامپزشک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۵۶ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۵
1
9
حیف که یک زمانی امثال ایشون استاد دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران بودند ...................
حیف از این نسل طلایی .............
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۳۲ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۵
2
4
با سلام و درود بر استاد ارجمند سرکار خانم دکتر کریم
استاد فرمودید زمانی اساتید دامپزشکی به تدریس دانشجویان رشته تغذیه میپرداختند، اطلاع ندارم آگاهی دارید یا خیر، اما در حال حاضر دامپزشکان اجازه شرکت در دکتری تغذیه را ندارند، اگر امکان دارد لطف کنید به طریق مقتضی پیگیری فرمایید. سپاس.
دامپزشک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۴۵ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۵
1
7
لطفا نظرات رو کامل منتشر کنید که باعث سوتفاهم نشه.
نظر من این بود که زمانی ایشون و همکاران ایشون استاد بودند و سطح علمی بالایی داشتند ولی الان متاسفانه بسیاری از اساتید دانشکده سطح علمی پایینی دارند.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۱۷ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۵
وضعیت معیشتی اساتید آن زمان هم با الان قابل مقایسه نیست.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۰۰ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۵
بله قبول دارم که الان وضعیت معیشتی اساتید مثل اون زمان مناسب نیست.
اما باید در نظر گرفت که استاد دانشگاه شدن یک انتخابه کسی که استاد دانشگاه میشه باید علاقه داشته باشه به تدریس و پژوهش و به روز بودن. چیزی که بسیاری از اساتید امروزی ندارند.
اگر دنبال شغل با درآمد مناسبتر هستند کسی مجبورشون نکرده استاد دانشگاه بشن.
دانشجو
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۲ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۵
6
0
بسیار عالی
کاش با کلینیسن های خانم موفق مثل دکتر شادی موسوی هم مصاحبه کنید.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۰۳ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۵
2
3
این خانم فعال و با سواد رو قبل از ۶۰ سالگی بازنشست کرده اند در حالیکه الان در ...........، اساتید بالای۶۰ سال داریم که حتی هنوز از مرحله دانشیاری عبور نکرده و استاد نشده اند و سابقه کارشون هم بالای ۳۰ سال هست ولی هنوز بازنشست نشده اند! ...............
به نظرتون این ظلم به قشر تحصیلکرده جوان جویای کار نیست؟؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۵۹ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۵
2
4
ایشون قابل تحسین هستند ولی حیف که در نسل بعدی اساتید این رشته حتی یک نفر هم مثل این خانم نشده.
محمد سعیدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۳۲ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۵
2
3
سلام و درود به استاد عزیز و بزرگوارم علم و دانش، اخلاق نیکو ، محبت ،احترام به دیگران ، فروتنی و... از شاخصه های خانم دکتر می باشد
ناشناس
|
United States of America
|
۰۳:۳۱ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
4
0
جا داره از همین جا خدمت آقای دکتر صفاریان سلام و خسته نباشید عرض کنم ایشون زحمات زیادی در گروه بهداشت مواد غذایی کشیدند
مریم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۰۰ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
2
1
ایشان یک انسان به تمام معنا و معلم اخلاق هستند، امیدوارم در سلامتی کامل به فعالیت هایشان ادامه بدهند.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۳ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۷
0
5
خوش به حالشون نه خبری از آزمون استخدامی نه آزمونی برای جذب هیت علمی و نه حتی آزمونی برای تخصص تو زندگیشون انگار نبوده، من بدبخت ۱۵ سال دارم آزمون میدم، و دربدر کار هستم، ای کاش یکی هم پیدا می‌شد میگفت تو هم رتبه ۲ دکتری تخصصی تهران بودی،تو هم حقته بری خارج از کشور فلان سال درس بخونی، نه اینکه بخاطر نداشتن ضامن حتی فرصت هم نرفته باشم، ضامن هم پیدا می‌شد خودم از خودم صفر ریال نداشتم، خدا رحمت کنه مسبب پرداخت های مالی رایگان دوره این آدم رو، زنده باد روحش، بهشت جاش باشه. اما موندم اساتیدی که خودشون اینطوری کشکی کشکی راه به هیت علمی پیدا کردن چرا پدر ما رو سر تعداد مقاله چه برای تخصص چه جذب هیت علمی دراوردن، اینا اصلا ميدونند هزینه مثلا ۶۰ تا تستhplc چقدره؟؟؟؟ چطور مقاله علمی پژوهشی میخاند، بابا میشه یه جوری با تست های ارزون تر مقاله سمیناری با جیب خودم کار کنم اما مقاله پژوهشی هر چه هست همان مقالات پابان نامه ام هستند، ای کاش منم یه استادی داشتم که میتونست بگم هرجا هست خدا نگهدار باشه یا خدا رحمتش کنه
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۵۱ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۷
هم دردیم دوست عزیز.
منم دکتری تخصصی دانشگاه تهران خوندن و سطح زبان خیلی خوبی دارم ولی هیچ امیدی به جذب هیئت علمی ندارم.
چقدر قبلا همه چیز بهتر بوده‌.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۰:۱۲ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۹
وقتی بهش فکر میکنم نا خدا قلبم تیر میکشه. بمیره بی پولی، بمیره منطقه محروم بزرگ شدن، بمیره فقر، بمیره استاد بی گرنت که دانشجوی تخصص ور میداره ، بمیره غریب بودن و فقیر بودن. چرا رفتی تخصص خوندی، یکم علاقه و یکم هوش داشتم، چرا هیت علمی نشدی، پول نداشتم مقاله کار کنم، تا به خودم اومدم دیدم داره ۳۵ سالم میشه و متاهلم نشدم، کلا من یکی امید به زندگیم صفره، چرا تو این سن باید مسول فنی باشم با این سطح سواد. چرا نباید کار خودم رو حداقل داشته باشم
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۱۴ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۹
کاملا میفهمم دوست عزیز.
منم گاهی فکر میکنم نسبت به هوش و توانایی که داشتم به جایگاهی که لیاقتم بود نرسیدم.
همینطور هم سنم داره میره بالا. فکر کنم دوباره هم که جذب هیئت علمی رو شروع کنند ما انقدر سنمون بالا رفته باشه که دیگه جذبمون نکنند.
حالا هیئت علمی که در جای خود، حتی استخدامی ها هم کاملا سهمیه ای و پارتی بازی شده.
محمد مهدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۸ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۷
1
1
سلام و درود به استاد عزیز و بزرگوارم نمونه در علم و دانش، اخلاق نیکو ، محبت ،احترام به دیگران ، فروتنی و...
قدر آینه بدانید چو هست ........
نظر شما
ادامه