حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «اولین قدم در ارتباط با موضوع یوز آسیایی یا بهتر بگویم یوز ایرانی، پرداختن به چرایی تلاش در جهت حفظ و تکثیر این مخلوق منحصر به فرد است»؛ این نخستین مطلبی است که «دکتر علیرضا خلجزاده» دامپزشک حیاتوحش و فعال محیط زیست در گفتوگو با حکیم مهر در مورد موضوع توله یوزها مطرح میکند و در ادامه گفتوگو به موضوع از منظر علمی حل مسئله میپردازد.
از نظر او، آسیب به حیات وحش ایران از چهار منظر عمده که در نقاطی همپوشانی نیز دارند، قابل بررسی است که شامل تخریب زیستگاهها و کاهش یا فقدان منابع غذایی، شکار بیرویه توسط انسان، افزایش جمعیت حیوانات اهلی بیصاحب و آسیب آنان به حیات وحش و همهگیریها و تغییرات اقلیمی است که حل هر کدام از آنها نیازمند راهکارهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت است.
دکتر خلجزاده در گفتوگو با حکیم مهر تصریح میکند: «اولین نیاز در مسیر عملیاتی این پروژه، محل مناسب نگهداری حیوانات است که این مهم توسط سازمان محیط زیست فراهم گردید. همچنین آمیزش این حیوانات با موفقیت انجام شد که خود گواه شرایط مناسب نگهداری است و در مرحله سوم، مراحل رشد جنینی به خوبی طی شده و این حیوان آماده زایمان شده است. بنابراین تا اینجا باید کلاه از سر برداریم و سازمان حفاظت از محیط زیست کشور و افراد مرتبط را جانانه تشویق کنیم.»
حکیم مهر: آقای دکتر، در روزها و هفتههای اخیر شاهد اظهارنظرهای متفاوت درخصوص اتفاقی که برای یوزپلنگها افتاد، بودیم. ارزیابی شما از آنچه گذشت، چیست؟
بنده از زمان تولد تولهها شاهد اظهارنظرهای متفاوتی در این خصوص از سوی افراد مختلف، چه از سر دلسوزی و با حسن نیت و چه با سوگیری و به قصد تخریب، بودهام و به این نتیجه رسیدم که متاسفانه کسی حرف درست را نمیزند و همه اظهارنظرها، بهنوعی عجولانه است.
بنده از سال ۱۳۹۰ در زمینه حیوانات و پارکهای حیاتوحش، همکاریهایی را با سازمانها و افراد کردهام و علاوه بر گذراندن واحدهای درسی و دورههایی، مطالعات گستردهای را در داخل و خارج کشور در این ارتباط داشتهام و لازم میدانم که با توجه به مساله پیش آمده، برخی مباحث را مطرح کنم. اولین مساله در ارتباط با توله یوزپلنگها این است که ما به جای تمرکز بر چگونگی رویداد و جزئی نگری، بایستی به چرایی موضوع بپردازیم و با در پیش گرفتن یک مسیر علمی، مشکل پیش آمده را به نحو قابل قبول مدیریت کرده و از بروز موارد اینچنینی در آینده جلوگیری نمائیم. بنابراین به عنوان اولین قدم باید از خود بپرسیم که هدف از پروژه نگهداری و تکثیر یوزها چیست و این هدف با چه شیوه یا شیوه هایی قابل دستیابی است. در مرحله بعد باید تمام جوانب از قبیل ریسک، سود، زیان و… هر کدام از روشها به دقت بررسی شود تا از هدررفت منابع مادی و معنوی کشور جلوگیری شود.
حکیم مهر: پس لطفا بفرمایید که هدف چه بوده است؟
همانطور که میدانید گونههایی در حیات وحش وجود دارند که به دلایل مختلف در معرض خطر و یا برخی در حال انقراض هستند و بنابراین سازمان ها و نهادهای مرتبط با روش های مختلف از بانک ژن گرفته تا تکثیر آنها در شرایط اسارت و… تلاش زیادی جهت حفظ آنها انجام میدهند. حال این سوال پیش می آید که این مخاطرات چیست؟ در ارتباط با حیات وحش یکی از مسائل بسیار مهم، شکار بیرویه است. دومین مسئله قابل تامل که یکی از مقامات محیط زیست هم در همین ایام به آن اشاره کرده بودند (هر چند عجولانه و نابه جا، ولی درست)، از بین رفتن زیستگاه و منابع غذایی این حیوانات است که خود باز به نوعی متاثر از مفقود شدن زنجیرههای اکوسیستم توسط اقدامات بشری است. مساله سوم صدماتی است که توسط حیوانات اهلی ولگرد به حیاتوحش وارد میشود و مساله چهارم همهگیریها و تغییرات اقلیمی است.
حکیم مهر: به نظر شما راهحل این موارد و تهدیدهایی که اشاره کردید، چیست؟
راه حلهای بسیار زیاد و متنوعی وجود دارد که صرفنظر از بررسی تکنیکی و بار مالیای که برای کشور در بر دارند، بایستی همه را به سه گروه کوتاه، میان و بلندمدت تقسیم کرد. بعضی مقولهها مثل تغییرات اقلیمی و همهگیریها، از جنبه هایی نیاز به برنامهریزی بلندمدت و جهانی دارند که چه خوب است اگر سازمان حفاظت از محیط زیست کشور بتواند پایش و پژوهش کند و در سمینارهای جهانی آنها را ارائه کند که علاوه بر کمک به حل بحران های زیست محیطی باعث سرافرازی محیط زیست کشورمان نیز هست. اما در مورد آنچه در محدوده کنترل ماست که شامل صدمات توسط حیوانات ولگرد، از دست رفتن زیستگاه و منابع و شکار بیرویه است، باید دید ما در حال حاضر چه کاری میتوانیم انجام دهیم و چه کارهایی تا به امروز نکردهایم و اگر امکان انجامش وجود داشته، چرا اقدام نشده است؟
حکیم مهر: به نظر شما مهمترین اقدامی که میتوان انجام داد و آنچه انجام نشده چیست؟
به عقیده من مهمترین کاری که از پس از انقلاب اسلامی تا به امروز بسیار بسیار کم و ضعیف به آن پرداخته شده، بحث فرهنگسازی و بیان اهمیت محیط زیست است و بهترین دلیل برای آن نگاهی به بودجه این سازمان و مقایسه آن با کشورهای توسعه یافته است که خود شاهدیست بر اینکه حتی مسئولین کشور هم به اهمیت بحث محیط زیست واقف نیستند. واقعا امروز روزی است که بایستی متولیان محیط زیست پاسخگوی کمکاری خود در این زمینه باشند. شما در نظر بگیرید اگر روزی فقط چند ثانیه در میان این همه برنامههای مختلف صدا و سیما یک تیزر در ارتباط با محیط زیست و حفظ آن پخش میشد، بعد از این همه سال چه دستاورد بزرگی داشتیم! بسیاری از مخاطرات محیط زیست ناشی از همین عدم آگاهی ملت است و متاسفانه رسانهها گاهی در جهت معکوس حتی تصرف حیات وحش و محیط زیست را نیز تبلیغ کردهاند.
حکیم مهر: البته درخصوص یوزپلنگها مردم بسیار حساس و پیگیر ماجرا بودند.
دقیقا. چیزی که برای خود من خیلی عجیب بود، این بود که اینقدر موضوع برای مردم مهم است و در شبکههای مجازی به آن میپردازند و پیگیر این مسئله هستند. این یعنی برای آنها موضوع مهمی است و مردم آماده پذیرش این موارد هستند و این برای ما یک نعمت و ثروت است که در کشوری زندگی میکنیم که بدون هزینهکرد، مردم ما اینقدر نسبت به موضوع محیطزیست علاقهمند هستند و تا این اندازه روی آن حساسیت دارند. کماینکه اگر این حساسیت مردم نبود، شاید هرگز کسی متوجه نمیشد که چه اتفاقی افتاد و تولههایی آمدند و رفتند یا اصلا منقرض شد و...، پس این برای ما یک ثروت است که باید قدر آن را بدانیم و تلاش کنیم که فرهنگسازی کنیم و مهمترین نقش را هم در این زمینه رسانهها و آموزش و پرورش دارند.
از تکرار آن سر شما و مخاطبانتان درد میآید ولی اجازه بدهید روشنتر بیان کنم؛ مدیران محیط زیست کشور ما که میتوانستند ارتباط خوبی را با سازمان صدا و سیما برقرار کنند، متاسفانه این کار را نکردند. ما دهها برنامه راجع به ادبیات، مسائل دینی، مسائل ورزشی و... داریم و شبکههای مختلف ساعتها در این خصوص حرف میزنند اما یک تیزر تبلیغاتی که به مردم یاد دهد که شکار نکنند و طبیعت را آلوده نکنند، ولو در حد چند ثانیه، در شبکههای مختلف تلویزیونی نبوده است که اگر انجام میشد، تحولی بزرگ پیش میآمد. با اینکه هیچ فعالیت جدیای برای آگاهسازی مردم نکردیم، اما مردم ما اینقدر حساس هستند. اگر این کار را انجام داده بودیم حتما امروز این موضوع اصلا مطرح نبود و ما شاید امروز در حال ارائه دستاوردهای زیست محیطیمان به دنیا بودیم. اگر مردم نسبت به صدمات محیط زیست و اتفاقات بعد از آن آگاه بودند و هرگز این کار را نمیکردند، تا حد بسیار زیادی بار از دوش محیط بانان ما برداشته میشد که به جد بار بسیار سنگینی بر دوش میکشند، چون خود مردم حافظ محیط زیست میشدند. اینها راههای علمی و مسیرهای درستی دارد که همگی بررسی و گردآوری شده و در دسترس است، اما متاسفانه مسئولین هیچ زمانی به سراغ آن نرفتند و این علامت سوال بزرگ را در ذهن همه ما و نسلهای بعد حک کردند که چرا کسی به داد این محیط زیست نرسید؟
حکیم مهر: چگونه میتوان منابع ژنتیکی را حفظ کرد؟
راههای متفاوتی وجود دارد که یکی از در دسترسترین و سادهترین آنها، پارکهای حیات وحش است که البته باید استانداردهای لازم از قبیل منطقه جغرافیایی مناسب، فضای لازم، امکانات پایش و… مطابق به آن گونه یا گونههای خاص را داشته باشد. البته وقتی بحث پارک حیاتوحش استاندارد میشود، مسئلهای در کنار آن مطرح است که من ۱۰ سال پیش آن را خدمت رئیسجمهور وقت ارائه کردم و با موافقت و استقبال بینظیر ایشان هم مواجه شد اما متاسفانه علیرغم پیگیریهای مختلفی که چه از طریق دانشگاه محیط زیست و چه از طریق سازمان محیط زیست کشور انجام دادم و با اینکه دستور رئیسجمهور هم داشت، اما هیچ توجهی به آن نشد.
حکیم مهر: طرحی که به رئیس جمهور ارائه کردید، چه بود؟
طرح «اولین بیمارستان پژوهشی حیات وحش کشور». شاید این سوال برایتان مطرح شود که چرا پژوهشی؟ مهمترین دلایل آن این است که در زمینه طب حیاتوحش به خصوص گونههای متمرکز در خاورمیانه منابع کم است و گاهی اصلا وجود ندارد و دوم اینکه نتایج حاصل از این پژوهشها میتواند برای ما تولید ثروت و آبرو در سطح بینالمللی نماید.
حکیم مهر: ارزیابی شما از اقدامات انجام شده برای یوزپلنگهای این پروژه چیست؟
بعد از فاز صفر پروژه که فاز تحقیق است و به نظر خالی از اشکال نیست، در فاز اجرایی میبایست سازمان حفاظت از محیط زیست محلی را برای نگهداری این حیوان ایجاد کند که البته ایجاد شده است. همچنین آمیزش این حیوانات با موفقیت انجام شده، مراحل رشد جنینها نیز به خوبی طی شده است و این حیوان آماده زایمان شده است. بنابراین تا اینجا باید کلاه از سر برداریم و سازمان حفاظت محیط زیست و یوزبانان، تیم مشاور و از همه مهمتر «ایران» و همسرش را جانانه تشویق نماییم. کسی که کار محیط زیستی و حیاتوحش کرده باشد میداند که در شرایط بد و نامساعد حتی یک درخت هم خشک میشود، چه برسد به این گونه بسیار حساس. حیوانی که تحت استرس باشد، آمیزش نمیکند، بنابراین تا به این مرحله فاز عملیات به خوبی انجام گرفته است و اما مرحله بعد، یعنی از لحظه شروع زایمان…؛ تمام سوالات، ابهامات و انتقادات از این مرحله به بعد شروع میشود و بسیار دیدیم و شنیدیدم که به صورت منطقی و غیرمنطقی، با سوگیری، با حسن نیت و… بیشمار کامنت و مصاحبه و اظهار نظر شد.
حکیم مهر: در این لحظه که دو توله تلف شده است و وضعیت توله دیگر هم مشخص نیست، به نظر شما باید چه کرد؟
در مورد اینکه آیا مادر می تواند دوباره بارور شود یا اصلا زنده بماند، تا به این لحظه کسی چیزی نمیداند و نمیتوان اظهارنظر کرد. اما حتما مشکلاتی وجود داشته که این دو توله که با این زحمت متولد شدند، تلف شدند که خود این مشکلات در دو بخش قابل بررسی است؛ آن بخشی که بر عهده سازمان محیط زیست است و آن بخشی که بر عهده تیم دامپزشکی پروژه است و تاکید میکنم تیم دامپزشکی پروژه، نه بر عهده سازمان دامپزشکی کشور، نه جامعه دامپزشکی کشور. چرا که بسیاری از انتقادهای داخلی و خارجی تلاش داشت تا مجموعه دامپزشکی ایران را زیر سوال ببرد. صد درصد هیچ ارتباطی با دامپزشکی پیدا نمیکند. آن تیم درمانی احتمالا مجوزی از سازمان دامپزشکی داشته اما در نهایت زیر نظر سازمان محیط زیست بوده است و پاسخگو سازمان محیط زیست است، نه دامپزشکی. اما اگر سوال این است که چرا به حیطهای که مربوط به دامپزشکی نیست ورود می کنید، باید عرض کنم که طب حیات وحش به لحاظ تکنیکی و علمی در صلاحیت دامپزشکان حیات وحش است و از آن مهمتر این ثروت ملت ایران است و باید از آن حراست شود.
اما در پاسخ به اینکه چه باید کرد، جواب آن یک چیز است: «تحقیق عملیات»، کاری که در مملکت ما کمترین توجهی به آن نمیشود و به جای آن، راه تکذیب، توجیه، تخریب، دروغ، تغییر دادهها و محکوم کردن دنبال میشود. شما را به خدا قسم اگر هواپیما سقوط کرد، اگر سیل و زلزله آمد، بعد از هر اتقافی پس از اینکه حواشی ماجرا جمع شد، تحقیق عملیات را شروع کنید؛ چیزی که متاسفانه در کشور ما اصلا انجام نمیشود یا در نهایت اگر هم جایی انجام شود و نتایج در گزارش خاک میخورد و استفادهای شایسته از آن نمیشود. بنابراین اگر میخواهیم راه علمی برویم، باید تحقیق عملیات انجام دهیم و بعد به نتایجی که به ما میدهد، توجه و عمل نماییم و از متهم کردن، احیانا کنار دیوار گذاشتن یک نفر و کتک زدن او، شانه خالی کردن و فرار از بار مسئولیت (که در موضوع یوزها بسیار شاهد بودیم) پرهیز کنیم. تحقیق عملیات به ما می گوید که چطور از یک سوراخ بارها و بارها گزیده نشویم.
بخش دوم این گفتوگو به زودی منتشر خواهد شد...
این همکار عزیز و سایر دوستان علاقه مند به حیات وحش صرفا با مطالعه و کسب تجربه شخصی و محدود و یا گذراندن دوره های کوتاه مدت در خارج کشور نباید خود را متخصص و صاحب نظر در زمینه حیات وحش عنوان کنند.
لازم است ابتدا این موضوع را بپذیریم که این تخصص و شمار دیگری از تخصص های دامپزشکی در کشور وجود ندارد، پس دولت برای جبران کمبود متخصص مربوطه افرادی را برای گذراندن این دوره های تخصصی در کشورهای پیشرفته اعزام کند.
باید مشکل را بپذیریم و برای رفع آن قدم برداریم در غیر اینصورت حوادث این چنینی باز هم تکرار خواهد شد!
لیست تخصص ها و کالج های دامپزشکی:
https://en.wikipedia.org/wiki/Veterinary_specialties
کالج تخصصی طبابت حیات وحش آمریکا:
https://www.aczm.org/
دور های تخصصی کالج حیات وحش در زمینه های مختلف:
https://www.aczm.org/content.aspx?page_id=22&club_id=366916&module_id=49007