حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: چند روز پیش بود که یک دکتر دامپزشک مستقر در مجتمع صنعتی گوشت مشهد از سوی یکی از دلالان حاضر در این کشتارگاه مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت و مجروح شد. به منظور پیگیری وضعیت این همکار به سراغ او رفتیم و دقایقی را با وی به گفتوگو نشستیم.
«دکتر بهزاد قیصری رمضانیان» در گفتوگو با حکیم مهر، ضمن اعلام رضایت از پیگیریهای اداره کل و نظام دامپزشکی استان، میگوید: «در روز حادثه من مشغول بررسی دامها و انجام کارهای خود بودم که اولین ضربه را خوردم و کمی گیج شدم. پس از دریافت دومین ضربه، تعادل خود را از دست دادم و به روی زمین افتادم و در ادامه با لگد به پهلو و شکم من ضربه زد که نتیجه آن شکستگی بینی، گونه و خونریزی داخل چشم بود و الان مشغول روند درمان هستم.»
حکیم مهر: آقای دکتر، چه سالی فارغالتحصیل شدید؟
بنده در سال ۹۰ در مقطع عمومی رشته دامپزشکی فارغالتحصیل و سال ۹۱ در تخصص مامایی و تولید مثل دام پذیرفته شدم. در سال ۹۶ لطف خدا شامل حال من شد و خداوند ۳ دختر نازنین (۳قلو) به من و همسرم عطا کرد. در واقع از سال ۹۰ مشغول به کار هستم. در سال ۹۷ درمانگاه دامپزشکی خود را در یکی از بخشهای شهر مشهد تاسیس کردم و خدمات عمومی و تخصصی تولیدمثل را در منطقه انجام میدادم.
حکیم مهر: از چه زمانی و با چه سمتی در این کشتارگاه صنعتی مشغول به کار شدید؟
از آبان ماه سال ۱۴۰۰ بهعنوان کلینیسین و با توجه به سوابق و رزومهای که از نظر کار تولید مثلی و بالینی داشتم، در قسمت معاینه قبل از کشتار در این مرکز به کارگیری شدم و در حوزه تشخیص مولد بودن و آبستنی به کمک سونوگرافی برای دام سنگین و دام سبک انجام وظیفه میکنم. در واقع وظیفه من معاینه دام و صدور گواهی سلامت و تشخیص آبستنی و تعیین مولد و غیرمولد بودن دامها میباشد.
ممنوع بودن کشتار دام آبستن یک قانون کشوری است و در همه کشتارگاههای صنعتی استان خراسان رضوی با دقت و حساسیت بالایی انجام میگیرد.
حکیم مهر: در روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
در آن روز بنده طبق معمول در حال انجام وظیفه و روی قسمت بار خودروی خاور در حال بررسی مجوز صادر شده برای دامها بودم. فرد ضارب ابتدا از من خواست که پیش او بروم و من گفتم که با شما کاری ندارم. چون ایشان از قبل چندین بار برای من و تیم همکار مزاحمت ایجاد کرده بود و من اعتنایی نکردم تا اینکه چند ثانیه بعد خودروی حامل دام رسید و بنده برای بررسی صحت مجوز صادره و کنترل دامها و معاینه به قسمت بار خاور رفتم که ضارب با چاقو ابتدا تهدید و سپس به مشت و لگد چندین نوبت به من حملهور شد و متاسفانه به دلیل ترس از ضارب کسی جرأت نکرد که مداخله کند.
حکیم مهر: آیا فرد ضارب صاحب کشتارگاه هستند؟
خیر، ایشان کشتارکن هستند. در واقع کشتارکن و دلال بخش گوسفندی و دام سبک هستند و تمایل زیادی به کشتار دام ماده دارند. پیش از این نیز چندین نوبت دام ماده سالم را وارد کرده بود که تیم بنده دامها را برگشت داده و مانع از کشتار دام مولد سالم (که ذخیره ژنتیکی و پروتئینی کشور میباشد) شدیم.
ایشان از ماه آذر سال گذشته برای من پاپوش ساخت و ادعا کرد که تعدادی سکه و مقداری پول نقد به من داده که مجوز کشتار به او دهم، اما نقشه او عملی نشد و علیرغم فرصت یکماهه که به او داده شد تا مدارک و مستندات را ارائه کند، وی نتوانست مدرکی ارائه کند چون اساساً فقط افترا و تهمت زده بود که با پیگیریهای واحد حراست موسسه گوشت و اداره دامپزشکی پرونده بسته شد. بعد از آن کجدار و مریز و به طرق مختلف و با رساندن پیغام بهوسیله اطرافیان مرا تهدید میکرد که آن روز این تهدید را عملی کرد.
حکیم مهر: چطور به شما حمله کرد و آیا در حین حمله کسی به کمک شما آمد؟
خیر متاسفانه، نیروی حراست آن مرکز اصلاً وارد درگیری با ضارب نشد، بلکه رفت و با مراجع بالاتر از خود تماس بگیرد و بعد بیاید. در واقع ۳ دقیقه گذشت و بعد به کمک من آمدند. فرد ضارب ابتدا با چاقو مرا تهدید کرد اما خوشبختانه چاقو را کنار گذاشت و به داخل آمد. من مشغول بررسی دامها و انجام کارهای خود بودم که اولین ضربه را خوردم و کمی گیج شدم. پس از دریافت دومین ضربه، تعادل خود را از دست دادم و به روی زمین افتادم و در ادامه با لگد به پهلو و شکم من ضربه زد که نتیجه آن شکستگی بینی، گونه و خونریزی داخل چشم بود و الان مشغول روند درمان هستم.
حکیم مهر: آیا ضربه ابتدایی را با جسم سخت به شما زد؟
خیر. با مشت زد و از چاقو استفاده نکرد.
حکیم مهر: بعد از درگیری چه کردید؟
ابتدا سریعا با پلیس و تمامی مسئولین بالادستی خود تماس گرفتیم. پس از حضور پلیس راننده خاور که شاهد تمامی ماوقع بود از ترس حمله ضارب، حاضر به شهادت نشد و جلوی تمامی شاهدین اقرار کرد که اگر من هم شهادت بدهم، به سرنوشت دکتر دچار میشوم که پلیس این اظهارات وی را نیز صورتجلسه کرد.
ابتدا خودم به مرکز پزشکی قانونی مراجعه کردم تا کارهای قانونی آن را انجام دهم و مدارک و مستندات را کامل کنم. بعد از آن به پزشکان شخصی خودم مراجعه کردم و الان درگیر جراحی بینی هستم.
حکیم مهر: پزشکی قانونی چه آسیبهایی را تایید کرد؟
شکستگی بینی در قسمت چپ در دو نقطه، شکستگی حدقه یا اوربیت و قسمت تحتانی آن و شکستگی سمت چپ داخل چشم.
حکیم مهر: در این چند روز کسی از اداره کل یا نظام از شما حمایت کرد؟
بله، اداره کل و نظام دامپزشکی تمامقد پشت من ایستادند و به صورت مشاوره، نامهنگاری، تلفن و تماس در کنار من بودند که جا دارد از آقای دکتر قنبری تشکر ویژه کنم. ایشان خیلی از من حمایت کردند و نظام دامپزشکی تا اینجا واقعا تمامقد پشت من ایستاده است. اداره کل دامپزشکی استان هم از من حمایت کردهاند.
حکیم مهر: آیا فرد ضارب دستگیر شده است؟
متاسفانه خیر. با کمک مراجع و نامهنگاریهای نظام دامپزشکی حکم جلب فوری صادر و روند کار تسریع شد. متاسفانه امروز هم که برای جلب فرد ضارب به بازار دام مشهد مراجعه کردیم، اقدام به فرار کرد. ایشان مجهولالمکان است و خانواده و زندگی ندارد و جزو اشرار منطقه به شمار میرود و دارای پرونده باز کیفری به دلیل ضرب و جرح با چاقو میباشد.
تمامی روند اداری را اعم از دریافت حکم جلب، توقیف خودرو، استعلامات ثبت احوال و... من و پدرم انجام دادیم که متاسفانه تا شنبه ۲۱ خرداد نتوانستیم ایشان را جلب کنیم و متواری است.
حکیم مهر: در حال حاضر خواسته شما از مسئولین چیست؟
این است که حمایت کنند، چون ما در حال اجرای قوانینی هستیم که مسئولان ابلاغ میکنند. ما دامپزشکان خط مقدم در همه اجزا و ارکان هستیم و یکی دیگر از خواستههای من از همکاران این است که با وجود سختی فراوان، قوانین را کامل اجرا کنند.
بنده در روز چهارشنبه گذشته در بیمارستان بستری و مورد عمل جراحی قرار گرفتم. در روز میلاد امام رضا(ع) جناب آقای دکتر قنبری ریاست نظام دامپزشکی خراسان رضوی و جناب آقای دکتر جوادینژاد ریاست اداره دامپزشکی مشهد مقدس، معاونت موسسه صنعتی گوشت مشهد، کارشناس بازرسی اداره کل دامپزشکی و ناظر عالی دولتی کشتارگاه و جمعی از خادمین حرم مطهر امام هشتم جهت عیادت و پیگیریهای لازم به منزل بنده تشریف آورند و جویای حال من شدند. با پیگیریهایی که انجام دادیم توانستیم مدارک را خدمت جناب آقای دکتر آقامیری ریاست محترم سازمان دامپزشکی تحویل بدهیم و ایشان هم دستور پیگیریهای لازم را مبذول فرمودند.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
دامدارها هواپیمایی اند ک فکر میکنند با زور میتونن کارشون پیش ببرند و در این داستان مقصر را دکتری میدانند که آنجا جلوشون است در صورتی که این سیاست اشتباه است و دکتر بدبخت با مدرک تخصص مجری است .