حکیم مهر- محسن
طاهرمیرزایی:
افرادی که متقاضی اخذ پروانه داروخانه دامپزشکی هستند، چه شرایطی باید داشته
باشند؟ چقدر سرمایه لازم دارند؟ راهاندازی داروخانه دامپزشکی بیشتر میصرفد یا کلینیک
و بیمارستان؟ اینها سوالاتی است که ممکن است به ذهن تمام دانشجویان یا تازه فارغالتحصیلان
رشته دامپزشکی خطور کرده باشد.
به گزارش حکیم
مهر، طبق تعریف «داروخانه دامپزشکی» به مرکزی اطلاق میشود که بر اساس سیاستها،
ضوابط حاکمیتی، دستورالعملها و شیوهنامههای سازمان برای نگهداری و فروش (نسخه پیچی)
داروهای دامپزشکی، مواد ضدعفونی کننده و سموم دامپزشکی در محدوده جغرافیایی تعیین
شده، به صورت تماموقت تاسیس شده و فعالیت میکند.
در این میان
مجوز یا پروانه تاسیس، مجوزی است که در قالب سیاستها و ضوابط حاکمیتی سازمان برای
متقاضی واجد شرایط تاسیس داروخانه دامپزشکی توسط سازمان نظام صادر میشود. مسئول
فنی نیز فردی واجد شرایط است که با اخد مجوز، مسئولیت اجرای ضواہط و مقررات اعلامی
از سوی سازمان را در داروخانه دامپزشکی بر عهده دارد. مسئول فني جانشین فرد واجد
شرایطی است که در غياب موسس یا مسئول فتی به صورت موقت در داروخانه دامپزشکی فعالیت
مینماید.
الزامات تاسیس
داروخانه دامپزشکی چیست؟
محل تاسیس
داروخانه دامپزشکی و انبار مربوطه، باید دارای سند مالکیت یا اجارهنامه رسمی
حداقل به مدت یک سال باشد. داشتن انبار، اختیاری است لیکن در صورت نیاز باید واجد
شرایط اختصاصی باشد. انبار باید در محل داروخانه با جداسازی آن یا همجوار با
داروخانه دامپزشکی قرار داشته باشد. محل تاسیس و استقرار داروخانه دامپزشکی، باید
در محل جغرافیایی مناسب و فاصله کافی از واحدهای دارای احتمال آلایندگی اعم از بیولوژیکی،
شیمیایی و فیزیکی و یا دارای حساسیت بهداشتی باشد. یعنی حداقل ۲۰۰ متر با دامداریها، مرغداریها، آبزیپروریها
و سایر موارد مشابه، حداقل ۲۵۰ متر با کارخانههای جوجهکشی،
کارخانههای خوراک دام، طيور و آبزیان، مزارع مرغ مادر و مراکز اصلاح نژادی و
حداقل ۳۰۰
متر با میدان دام، کشتارگاههای دام و طیور، کارگاههای عملآوری پوست و چرم،
کارگاههای تبدیل ضایعات و سایر کارگاههای مشابه، قرار داشته باشد.
وضعیت تابش نور
آفتاب در داروخانه دامپزشکی و انبار مربوطه باید قابل کنترل بوده و از تابش نور
مستقیم محفوظ باشد و در صورت قرار گرفتن در معرض تابش مستقیم نور آفتاب دارای سایهبان
مناسب باشد. مساحت داروخانه دامپزشکی باید حداقل ۲۰ متر مربع با حداقل ارتفاع ۲/۷ متر و در صورت استفاه از انبار با
حداقل مساحت ۱۵ متر مربع و ترجیحا در ورودی و خروجی انبار یکی باشد و برای
نگهداری سموم مورد مصرف دامپزشکی، فضای اختصاصی به مساحت حداقل ۴ متر مربع در نظر گرفته شود.
کف و دیوار
داروخانه و انبار، باید کاملا صاف و قابل ضدعفونی باشد. داروخانه و انبار باید
دارای سیستم تهویه با نصب هواکش به تعداد کافی و بر اساس قدرت هوادهی مجهز به قاب
توری یا کرکره بوده و در نقاط مناسب نصب شده باشد. داروخانه و انبار باید متناسب
با منطقه جغرافیایی محل استقرار، مجهز به سیستمهای سرمایشی و گرمایشی باشد. در
داروخانه و انبار شرایط استاندارد برای نگهداری دارو از نظر دما و رطوبت به ترتبب
معادل ۲± ۲۳
درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی ۵% ± ۵۵ می باشد. همچنین داروخانه دامپزشکی
برای نگهداری داروهای مشمول نگهداری در زنجیره سرد (۸-۲ درجه سانتیگراد) باید مجهز به یخچال
متناسب با ظرفیت مورد نیاز باشد.
حال سوال اینجاست
که شخص متقاضی اخذ پروانه داروخانه دامپزشکی، قبل از تدارک سختافزارهای مورد نیاز
برای حرفه خود، از لحاظ قانونی چه شرایطی باید داشته باشد؟
قانون درخصوص
امتیاز داروخانه دامپزشکی، سختگیرانهتر عمل کرده است
«طبق
آخرین دستورالعملی که توسط قانونگذار یعنی سازمان دامپزشکی کشور بهمنظور اجرا
ابلاغ شده، مقداری درخصوص امتیاز داروخانه سختگیرانهتر عمل شده است.» این را
معاون توسعه و ساماندهی بخش خصوصی نظام دامپزشکی استان تهران به حکیم مهر میگوید:
«مثلا فردی که در استان تهران قصد راهاندازی داروخانه دامپزشکی داشته باشد، نیازمند
حداقل ۴
هزار امتیاز است که این رقم به نسبت، در میان سایر کلانشهرها، مراکز استان، مراکز
شهرستانها، سایر شهرستانها و... متفاوت است و حداکثر امتیاز برای تهران لحاظ شده
است.»
«دکتر
فرانک ابناء رودحله» با تاکید بر اینکه که هر کدام از این امتیازات، یک مبانی
محاسباتی و شاخص دارند، توضیح میدهد: «مدرک تخصصی برای فرد متقاضی امتیاز محسوب میشود.
همچنین بحث سابقه کار مطرح است، به این شکل که برای فعالیت یا اشتغال در بخش دولتی
و غیردولتی به صورت سالیانه یک امتیاز در نظر گرفته شده است. امتیاز سالیانه فعالیت
برای تهران در بخش دولتی سالی ۸۰ امتیاز و در بخش غیردولتی ۱۱۰ امتیاز است. شاخص بعدی، امتیاز بومی
بودن است، اینکه آیا شخص متقاضی پروانه در یک استان یا شهرستان، بومی هست یا نه؟
اگر بومی شهرستان باشد ۱۰۰ امتیاز و اگر بومی آن استان باشد، ۵۰ امتیاز دارد.»
وی میافزاید:
«سایر امتیازها مربوط به سابقه ایثارگری است که به نسبت اینکه فرد رزمنده، جانباز،
آزاده یا خانواده شهید باشد، حداکثر سقف امتیازی که میگیرد ۱۵۰ امتیاز است. در ادامه امتیاز آموزشی
را داریم که برای آن هم یک حداکثر امتیازی را در نظر گرفتند. اگر فرد تالیف، چاپ
مقاله، ترجمه کتاب و شرکت در دورههای بازآموزی با معرفینامه نظام دامپزشکی، شرکت
در سمینارها، دورههای آموزشی و ... داشته باشد، امتیاز دیگری خواهد گرفت.»
برنامهریزی
برای پروانه ندادن
نکته جالب در
شاخصهای امتیازدهی این است که اگر یک فارغالتحصیل ساکن تهران که به تازگی از
دانشگاه بیرون آمده، همه این جداول امتیازی را کسب کند، باز هم امکان دستیابی به
حدنصاب لازم امتیازات جهت اخذ پروانه تاسیس داروخانه را نخواهد داشت؛ گو اینکه
قانونگذار با هدف عدم اعطای پروانه به تازه فارغالتحصیلان، این امتیازات را
برنامهریزی کرده است و خواسته یک حداقل سابقه کار ۱۰ ساله را نیز چاشنی کار متقاضیان کند.
دکتر رودحله در
این خصوص معتقد است که قانونگذار اهدافی را دنبال کرده است، کمااینکه داروخانه
محلی برای عرضه و فروش داروهاست و یک دامپزشک بالقوه بعد از فارغالتحصیلی، شاید
بهتر باشد که ابتدا تجربه کار در سایر زمینهها از جمله درمان را کسب کند و بعد
وارد بحث داروخانه شود: «از نظر قانونگذار، اولویت کار دامپزشک باید روی بحث
درمان باشد و اگر در سالهای بعد به این نتیجه رسیدند که علاقهمند به فعالیت در
داروخانه هستند، به این سمت بیایند و امتیازات لازم را کسب کنند و داروخانه تاسیس
شود. همانطور که بیشتر آموزشهایی که در طول دوران تحصیل خود گرفتهاند، بیشتر
مربوط به پروسه درمان میشود.»
اقبال به کدام
سمت است؟ داروخانه یا کلینیک؟
سوالی که ممکن
است پیش آید، این است که با توجه به شرایط موجود، اقبال فارغالتحصیلان، بیشتر به
کدام سمت متمایل است؟ تاسیس داروخانه، کلینیک یا بیمارستان دامپزشکی؟ و البته
حداقل سرمایه مورد نیاز برای تاسیس یک داروخانه، چقدر است؟
معاون توسعه و
ساماندهی بخش خصوصی نظام دامپزشکی استان تهران معتقد است که داروخانه به نوعی، یک
بنگاه اقتصادی به شمار میرود و کسی که متقاضی دریافت پروانه داروخانه دامپزشکی
است، قطعا باید با یک پشتوانه مالی وارد این عرصه شود: «این فرد میبایست یک سهم
آورده داشته باشد و بتواند سند مالکیت یا اجارهنامه فضایی را که حالت مغازه و
انبار داشته و تجاری باشد، ارائه دهد. حداقل متراژ فضایی که برای تاسیس داروخانه
دامپزشکی نیاز است، ۲۰ مترمربع و به همین میزان نیز برای انبار اختصاصی آن داروخانه
در نظر گرفته شده است که باید تجاری باشد. گذشته از آن یک سرمایه در گردش جهت خرید
اقلام دارویی، احداث داروخانه و ... باعث میشود که اگر فرد بخواهد یک داروخانه
مرتب و در خور فعالیت یک دامپزشک داشته باشد، نیازمند سرمایه اولیهای در حدود
حداقل ۱۵۰ میلیون تومان در شهر تهران است.»
راهاندازی
داروخانه دامپزشکی صرفه اقتصادی ندارد
دکتر رودحله
تصریح میکند: «از آنجا که در حال حاضر تولید کنندههای دامی و مرغداری ما به سمت
زنجیرههای یکپارچه حرکت میکنند، قادرند که تامین داروی خود را از طرق مختلفی غیر
از داروخانه داشته باشند. از طرفی متاسفانه صنعت مرغداری و دامداری ما با توجه به
شرایط اقتصادی و تهیه خوراک و نهادههای دامی، روز به روز کوچکتر و تعداد واحدهای
مرغداری، دامداری صنعتی یا نیمه صنعتی ما کمتر میشود. به همین دلیل شاید راهاندازی
داروخانه در شهرهای بزرگ و در جاهایی مثل تهران که سرمایه اولیه زیادی هم میطلبد،
خیلی صرفه اقتصادی نداشته باشد. لذا در حال حاضر مطابق با درخواستهایی که به شورای
نظام دامپزشکی تهران ارائه شده، اقبال در بخش درمان خیلی بیشتر هست.»
سرمایه حداقلی بیش از این مبالغ است
و قطعا قابل برگشت نخواهد بود
حوزه درمان و دارو در حال نابودی است
جلوه دهند و هم رقیب را از میدان فراری دهند وگرنه همین ۱۵۰ میلیون هم برای شروع کار در یک روستای کوچک اول کار کافیه
همه عقلش رو دارند ولی همه چیز با خواسته دامپزشک پیش نمیره، دام و کار دامپزشکی که اساسا کارش تو روستا است حتی اگر تو شهر هم ساکن باشید باید کلی مسافت طی کنید تا روستا ، شما هم خودتان را به حماقت نزنید میرفتید پزشکی هم الان شاید تو روستا مطب میزدید دامپزشکی که جای خود دارد
میدونی وقتی کسی مثل شما حرف میزنه ۲۰۵۹ دردم میگیره
یه روستا پیدا کن که صرفه اقتصادی داشته باشه
میدونی بخش یا دهستان چیه؟؟؟؟؟؟
من الان تو بخش درمانگاه دارم.
روستا بخواد شوینده بخر میتونه از دکونه تو روستا بخره اما خرید ماهانه اش رو میاد بخش.
درمان گاوش هم همینطور، بعد فاصله بخش تا روستاها زیاد نیست من میرم سرکیس، اما این حرفت خیلی زور داشت، که خودت رو بزنی به نفهمی بگی تو روستا درمانگاه یا داروخانه بزنی
بله سال ۹۳ هم که میخاستم تو شهر کوچک خودم مجوز بگیرم با همین توصیف های شما بهم مجوز ندادن گفتن برو دامپزشک سیار با عشایر بشو، وقتی درده که تو میری تو عشایر اما میبینی بجز تو حتی معلم هم ثابت با عشایر نیست، معلم هم هر چند گروه عشایری یکی دارن، بعد یه گروه ....... پشت میز نشین که تو عمرشون هیچ وقت .......... نرفتن ببینند به من گفتن برو با عشایر، بازم دردم نیست، وقتی میری با عشایر، احمق که نیستم، ........... در حضور یک دامپزشک انتظار دارید گله مدیریت نشه، اما هیچ عشایری بخاطر مدیریت بع من پول نمیده، اون پشت میز نشین ها اگه دامپزشک سیار با عشایر میخاند یا دامپزشک ساکن تو روستا اونا باید مثل همان پزشکی که هر نیم ساعت یه خانه بهداشت رو سر میکشه تو روستاها بهش حقوق ثابت بدند؟؟،؟؟ میدید؟،؟؟ بگو خوب؟؟؟
حرف ...... زدن واشه کسانی که تو عمرشون نه با عشایر کار کردن نه ميدونند زندگی با عشایر و روستای ها چطور و درآمدش چطور کار نداره، از شکم سیریه
از غرور بیجا و خودبزرگ بینی کسی بجایی نرسیده بیشتر باید گوش داد و بیشتر فکر کرد تا به موفقیت رسید عمو جون