حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «صدور پروانه داروخانه دامپزشکی یک خشت کج از دیوار عظیم درمان دامپزشکی کشور بود.» این را یکی از کلینیسینهای پیشکسوت استان مازندران به حکیم مهر میگوید: «به نظر من بزرگترین مشکل دامپزشکی در قسمت تشخیص و درمان، صدور پروانه داروخانه دامپزشکی بود. درواقع پروانه داروخانه دامپزشکی یک کار انحرافی بود که در حوزه خصوصیسازی صورت گرفت و الان تبدیل به یکی از معضلات بخش درمان شده است.»
به گزارش حکیم مهر، از نظر «دکتر علیاکبر کلانتری» کسی که داروخانه میزند، بدون اینکه ویزیت بگیرد، معاینه کند و تشخیصهای درستی دهد، دارو تجویز میکند. یعنی دامدار به شکل مستقیم به داروخانه مراجعه میکند و مثلا میگوید که گاو من غذا نمیخورد یا سرفه میکند و یک دارو میگیرد. این سیستم معیوب باعث شده که درمانگاههای ما رونق پیدا نکنند و عملا سازمان دامپزشکی و نظام دامپزشکی هیچوقت نتوانستند جلوی این کار را بگیرند.
وی تصریح میکند: «مدتی طرحی به نام تجمیع از سوی دکتر هاشمزاده مطرح شد اما ظاهرا نتوانستند حریف داروخانهداران شوند و کوتاه آمدند و آن را نیمهکاره رها کردند. طرح تجمیع یعنی شما درمانگاه را مرکز قرار دهید و آن را اساس در نظر بگیرید. اما کسی این را نمیپذیرد و توجهی به آن نمیکند.»
حکیم مهر: آقای دکتر چه شد که به رشته دامپزشکی ورود پیدا کردید؟
بنده در سال ۴۹ دیپلم گرفتم و همان موقع از یکی از دوستانم که در سپاه ترویج مشغول به واکسیناسیون دام بود، آوازه دامپزشکان را شنیده بودم و میدانستم که وضعیت کاری و وجهه شغلی خوبی دارند. این مسائل باعث شد که به این رشته علاقهمند شوم و همان سالی که در آزمون کنکور شرکت کردم، رشته دامپزشکی را هم زدم و وارد دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران شدم.
حکیم مهر: دوران عمومی شما چطور گذشت و فضا در آن زمان چگونه بود؟
فضا که البته بیشتر سیاسی بود. به طور کلی اساتید خیلی خوبی داشتیم که آموزشهای آنان خیلی ما را تشویق میکرد که به ارزش علم پی ببریم و از آنها الگو بگیریم. اساتیدی چون آقایان دکتر بازرگانی، دکتر نادعلیان، دکتر شیمی، دکتر تاجبخش، دکتر فرخنده و ... از اساتید ما بودند که شخصیتهای آنها طوری بود که در دانشجو ایجاد شوق میکرد تا به علم بها دهد و درست کار کند. اساتید از جان و دل مایه میگذاشتند اما متاسفانه امروز به نظر میرسد که خیلی آموزش خوبی به دانشجویان نمیدهند.
حکیم مهر: در چه سالی فارغالتحصیل شدید؟
در سال ۵۵.
حکیم مهر: بعد از فارغالتحصیلی چه کردید؟
به خدمت سربازی رفتم و در آنجا مشغول به بازرسی مواد غذایی بودم. به هر حال این دوران هم سپری شد. بعد از دوران خدمت، به استخدام اداره دامپزشکی شهرستان ساری در قسمت درمانگاه درآمدم.
حکیم مهر: در بخش دولتی چه فعالیتهایی کردید؟
حدود ۱۲ سال در اداره دامپزشکی بودم و در بخش درمانگاه در زمینه دام، طیور، طب و ... کار میکردم. درواقع من بودم و درمانگاه دامپزشکی شهرستان ساری و کس دیگری در این حوزه فعال نبود و کار کلینیکی نمیکرد. در سال ۷۰ زمزمه واگذاری بخش درمان به بخش خصوصی مطرح شد و من احساس کردم که روحیه کار اداری ندارم و ترجیح دادم که بیرون بیایم و کار درمانگاه را در بیرون و به شکل خصوصی ادامه دهم.
حکیم مهر: فعالیت در بخش خصوصی را چطور شروع کردید؟
آن زمان شرایط به این شکل شد که پروانه درمانگاه از داروخانه جدا شد. در صورتی که دید من این بود که کسی که کلینیک دامپزشکی دارد، باید در جوار آن داروخانه هم داشته باشد و دارو در اختیار او باشد و به این شکل نباشد که فردی با دام بیمار به درمانگاه مراجعه کند، من به او نسخه دهم و او به دنبال دارو بیفتد. دید من این بود که کلینیک باید در کنار داروخانه باشد و درواقع کلینیک دارو در اختیار داشته باشد و بتواند خودش از داروهایی که تشخیص میدهد، استفاده کند. به همین دلیل ابتدا درمانگاه زدم و به تدریج دوستانی را در اطراف خودم جمع کردم و آن را تبدیل به بیمارستان دامپزشکی کردم.
حکیم مهر: چند سال سابقه کار در بخش خصوصی دارید؟
حدود ۳۰ سال سابقه دارم.
حکیم مهر: مهمترین مشکلاتی و نارساییهایی که در این مدت فعالیت در بخش خصوصی دامپزشکی دیدید، چه چیزهایی بوده و چه راهکاری برای آن دارید؟
به نظر من بزرگترین مشکل دامپزشکی در قسمت تشخیص و درمان، صدور پروانه داروخانه دامپزشکی بود. در واقع پروانه داروخانه دامپزشکی یک کار انحرافی بود که در حوزه خصوصیسازی صورت گرفت و الان تبدیل به یکی از معضلات بخش درمان شده است.
حکیم مهر: چرا؟
علت آن این است که کسی که داروخانه میزند، بدون اینکه ویزیت بگیرد، معاینه کند و تشخیصهای درستی دهد، دارو تحویز میکند. یعنی دامدار به شکل مستقیم به داروخانه مراجعه میکند و مثلا میگوید که گاو من غذا نمیخورد یا سرفه میکند و یک دارو میگیرد. این سیستم معیوب باعث شده که درمانگاههای ما رونق پیدا نکنند و عملا سازمان دامپزشکی و نظام دامپزشکی هیچوقت نتوانستند جلوی این کار را بگیرند. الان در ساری بیشتر از ۳۵ داروخانه دامپزشکی وجود دارد اما تنها درمانگاه فعال دام بزرگ بنده هستم. چند نفر از همکاران نیز بدون اینکه کلینیک یا داروخانه بزنند، به شکل سیار کار دام بزرگ انجام میدهند.
حکیم مهر: یعنی شما معتقدید که پروانه داروخانه را فقط باید به کلینیک بدهند؟
اصلا نباید پروانه داروخانه می دادند. بلکه باید پروانه کلینیک میدادند و داروهای مورد نیاز را هم در اختیارش قرار میدادند.
حکیم مهر: این کار باعث انحصار یا از بین بردن شغل نمیشود؟
اصلا. اتفاقا اگر الان این کار را انجام دهند، تمام دامپزشکان ما شاغل میشوند. در حال حاضر فعالیت این ۳۵ داروخانه در ساری رونق دارد و این بدان معناست که تمام دامداران، مرغداران، کبوترداران و اخیرا سگداران و تمام کسانی که دام نگهداری میکنند، مستقیم به داروخانه مراجعه میکنند. اگر داروخانه بخواهد به اینها ۱۰۰ هزار تومان دارو بدهد، سود آن ۱۰ هزار تومان میشود. اگر آن شخصی را که در داروخانه نشسته، به عنوان کلینیسین در نظر بگیریم، از یک مراجعه کننده دام بابت کار درمانگاهی ۱۰۰ هزار تومان میگیرد. یعنی به اندازه کار ۱۰ نفر مراجعه کننده داروخانه. حال فرض میکنیم که از آن ۱۰ نفر، ۹ نفر مراجعه نکنند و بگویند چون ویزیت میگیرند، نمیرویم. بالاخره یک نفر مراجعه میکند. پس میتواند از یک نفر به اندازه ۱۰ نفر مراجعه معمولی، ویزیت بگیرد. حالا فرض را بر این بگذارید که هر ۱۰ نفر، مراجعه کنند. چقدر کار ایجاد میشود؟
الان در ساری ۹۰ نفر به داروخانهها مراجعه میکنند و مستقیم یک دارو میگیرند که یا دام به صورت اتفاقی خوب میشود یا بدتر میشود. دارخانهها دارو میدهند و در قبال آن سود میبرند و ارتزاق میکنند. اگر همه آن ۱۰ نفر به درمانگاهها مراجعه کنند، حساب کنید که ۱۰ تا ۱۰۰ هزار تومان، یک میلیون تومان میشود. حالا این افراد میتوانند به ۳ نفر هم مراجعه کنند و ۳ تا ۳۰۰ هزار تومان به دامپزشکان برسد. دامپزشکی که داروخانه دارد، دامدار را مجبور میکند که به درمانگاه مراجعه کرده و ویزیت دهد و کارش به شکل درست انجام شود، کمااینکه کار در درمانگاه، تشخیصی و در داروخانه تجاری است. داروخانهدار ممکن است خیلی وقتها دارویی بدهد که تاثیری هم نداشته باشد. اما در کلینیک، جنبه درمانی وجود دارد. وقتی متقاضی به درمانگاه مراجعه میکند، انتظار دارد که درمان او انجام شود و اگر خوب نشود، فردا شاکی میشود. لذا درمانگر مجبور است که علم و قدرت تشخیص خود را بالا ببرد، چون ویزیت میگیرد و به این شکل دامپزشکی رونق زیادی پیدا میکند.
در حال حاضر در ساری یک دامپزشک که بتواند به شکل صحیح و اصولی از بیماری گوسفند سر در بیاورد، وجود ندارد. من ۴۰ سال کار کردم و اطلاعاتی دارم و از این و آن پرسیدم و مطالعه کردم و کار میکنم. اخیرا ۱۴ تا ۱۵ کلینیک پت احداث شده و دقیقا کاری را انجام میدهند که بنده عرض کردم. کسی که به داروخانه دام کوچک مراجعه میکند، آنجا دکتر هست و به عنوان درمانگاه، تشخیص میدهد، سرم میزند و دارو تجویز میکند. لذا در زمینه پت همان دیدگاهی که من داشتم، پیاده شده است، هرچند اگر بخواهیم به شکل قانونی به آن نگاه کنیم، خلاف قانون است. براساس قانون فعلی، دارو باید دست یک دکتر باشد و درمانگر باید فرد دیگری باشد. لذا آنهایی که کار پت میکنند، فعالیتشان غیرقانونی است، اما عملا جا افتاد و الان پدذیرفته شده است. همین کار باید در رابطه با دام و طیور هم انجام میشد.
1-افزایش اشتغال زایی و کاهش بیکاری
2-رقابتی شدن بیشتر
3-کاهش استفاده از دارو
4-افزایش درامد
5-توزیع عادلانه در امد بین همکاران
6-تخصصی شدن درمان ها
7-جامع الاطراف شدن
8-افزایش قدرت انتخاب دامدار
9-کاهش هزینه برای دامداری ها
10-افزایش در دسترس بودن
11-افزایش اشتغال زایی رده های دیگر دامپزشکی غیر از دکتر ها
و................
همین الان کلینیسن های محترم میرن تاریخ گذشته های داروخونه ها رو مفت میخرن و با خدا تومن قیمت برای دام دامدار بدبخت استفاده میکنن .
بابا یه کم تشریف بیارید ایران زندگی کنید .
اینجوری بشه کاملا به نفع دامداره چون دیگه در اثر رقابت زیاد کسی ویزیت نمیگیره و آب تو شیشه میکنن میزنن