حکیم مهر: امروز ۹ اسفند خبری تلخ در مورد تلف
شدن پیروز، توله یوز پردیسان منتشر شد و پس از آن ادعاهایی مبنی بر اینکه با زنده
نماندن پیروز، نسل یوزپلنگ ایرانی منقرض شده است فضای مجازی را فرا گرفت در حالی
که اینطور نیست و هنوز آذر، توران و ایرانِ باردار و تعدادی یوز ایرانی را در
طبیعت داریم.
به گزارش حکیم مهر به نقل از ایرنا، یوزپلنگ، گربه سانی با
بدنی کشیده و عضلانی است و وجه تمایز ظاهری آن با پلنگ در بدن ورزیده و خط اشکی
است که روی صورت کاریزماتیک این حیوان خودنمایی می کند و در گذشته در بیشتر مناطق
آفریقا و گستره وسیعی از آسیای مرکزی و شبهقاره هند زیست می کرد، اما امروزه با
کاهش شدید جمعیت روبرو شده است و از میان چهار زیرگونه یوزپلنگ یکی از آنها که با
نام یوزپلنگ آسیایی شناخته میشود در خطر جدی انقراض قرار دارد
که تعداد کمی از آن در دشتهای مرکزی ایران یافت می شود از این رو به
آن یوزپلنگ ایرانی هم می گویند.
اینکه گفته می شود یوزپلنگ ایرانی، قطعا جای غرور و افتخار
دارد اما شاید چندان هم جای خوشحالی نداشته باشد چون مسوولیت را بیشتر می کند، این
مسوولیت زمانی بیشتر می شود که بنابر آخرین اعلام سازمان حفاظت محیط زیست، فقط ۲۰ قلاده یوزپلنگ آسیایی در
ایران آن هم در استان های سمنان، کرمان، یزد، خراسان رضوی، خراسان شمالی و خراسان
جنوبی به عنوان زیستگاه اصلی این گونه، مشاهده شده است و این وضعیت یعنی زنگ خطر
برای این گونه ارزشمند.
البته سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولی حفاظت از گونه
های وحشی تمام تلاش خود را برای حفظ این گربه سان به کار می گیرد و تمرکز سازمان
بر حفظ زیستگاه و زادآوری طبیعی این گونه است.
با نگاهی به تاریخچه یوزپلنگ در دنیا می توان دید که اکنون ۲ زیرگونه یکی در آفریقا و یکی
در آسیا باقی مانده اند که گونه آسیایی آن بین ۳۲ تا ۶۷ هزار سال پیش از خانواده
آفریقایی خود جدا شد، بر اساس گزارش ها شرایط یوزپلنگ آفریقایی چندان بد نیست اما
یوزپلنگ آسیایی در فهرست گونه های در خطر انقراض قرار دارد که جای نگرانی دارد،
گفته می شود تا اوایل دهه ۲۰
حدود ۴۰۰
قلاده یوزپلنگ آسیایی در مناطق استپی و بیابانی نیمه شرقی ایران و بخشهایی از
نواحی غربی کشور زیست می کردند اما اکنون به حدود ۲۰ قلاده رسیده اند.
تخریب زیستگاه ها به علت پیشروی بیابانها و تبدیل شدن بخشی
از زمینهای زیستگاهی به زمینهای کشاورزی، مسکونی شدن بخشی دیگر و همچنین از بین
رفتن مراتع توسط دامهای اهلی و در نتیجه کاهش تعداد علفخوارانی که از منابع غذایی
یوزها هستند از جمله عوامل این کاهش جمعیت است، البته در این میان نباید تلفات
جاده ای را هم فراموش کرد که سالانه جان تعدادی از یوزها را در کشور تهدید می کند.
سازمان حفاظت محیط زیست با همکاری برنامه عمران ملل متحد
بعضی از این زیستگاهها را تحت نظارت قرار داده و با متخلفان برخورد می کند اما
به نظر می رسد این اقدامات کافی نیست چون هر چند وقت یکبار خبری مبنی کشف توله
یوزی از قاچاقچیان و یا پیدا شدن آنها در طبیعت به گوش می رسد، از معروفترین این
کشف و ضبط ها یوز ماده ای به نام ماریتا، یوز نر به نام کوشکی و
ماده دیگری به نام دلبر است، داستان این یوزها شنیدنی است، ۹ شهریور ۱۳۷۳ بود که یک یوزپلنگ مادر و سه
تولهاش برای یافتن آب و غذا به شهر بافق استان یزد نزدیک شدند اما فردی که شناختی
از یوزپلنگ نداشت، به دلیل ترس از یوزپلنگها به آنها حمله کرد که در این واقعه
یوز مادر از صحنه فرار کرد و دو توله نر و ماده تلف شدند، یک توله ماده باقیمانده
که ماریتا نام گرفت، به تهران انتقال یافت و ۹ سال در پارک پردیسان در شرایط
اسارت زندگی کرد تا اینکه در زمستان ۱۳۸۲ تلف شد، بر این اساس این روز به عنوان روز
ملی یوزپلنگ آسیایی در ایران نامگذاری شد.
چند سال بعد هم داستان دو توله یوز دیگر منتشر شد، در واقع
داستان از این قرار است که کوشکی یوزپلنگ نر بهمن ماه ۱۳۸۶ در چهار ماهگی و دلبر یوزپلنگ
ماده فروردین ۱۳۹۰
در سه ماهگی به اسارت درآمدند که بعد از این و با توجه به اهمیت حفاظت از این گونههای
ارزشمند و در خطر انقراض بودن آنها به پارک پردیسان منتقل شدند. البته کوشکی ۹ بهمن ماه امسال به علت کهولت
سن در پارک ملی توران در سمنان تلف شد.
سازمان حفاظت محیط زیست با همکاری برنامه عمران ملل متحد
بعضی از این زیستگاههای یوز را تحت نظارت قرار داده و با متخلفان برخورد می کند.بعد از آن در سال ۱۳۹۶ نیز یوزپلنگ ماده دیگری به
نام ایران در حالی که هشت ماه داشت و از قاچاقچیان در تهران
گرفته شده بود به این دو یوز اضافه شد، از آنجا که حفظ این گونه برای سازمان محیط
زیست از اهمیت زیادی برخوردار است تلاش کرد از این یوزها برای زادآوری و ادامه نسل
این گربه سان استفاده کند، بر این اساس برنامه هایی را در این طراحی کرد اما
باروری کوشکی و دلبر به علت بالا سن با شسکت مواجه شد از این رو بر روی ایران که
دختری جوان بود سرمایه گذاری کردند.
برای این منظور یک قلاده یوز نر به نام فیروز را از طبیعت
زنده گیری کردند و بعد از طی مراحل علمی برای شناساندن فیروز و ایران به همدیگر،
در نهایت اواخر بهمن ماه پارسال بود که سازمان محیط زیست اعلام کرد به احتمال زیاد
ایران باردار است و اگر درست باشد ۱۰
اردیبشهت ماه ۱۴۰۱
توله ها به دنیا خواهند آمد؛ این خبر درست از آب درآمد و ۱۰ اردیبهشت ماه ایران با عمل
سزارین صحرایی سه توله نر تحویل حیات وحش داد تا خیال دوستداران محیط زیست و حیات
وحش تا حدودی از خطر انقراض این گربه سان ارزشمند راحت شود.
البته در همان ابتدای تولد، مادر تولههایش را نپذیرفت و
آنها در آغوش نگرفت از این رو توله ها دستی گرم شدند و شیر خوردند، چندین بار تلاش
شد تا توله ها به مادر برسند اما نشد در نهایت به ناچار توله ها به دور از مادر
قرار گرفتند، از آنجا که یوزپلنگ گونهای حساس و منحصر بهفرد است از این رو
نگهداری از تولههای آن هم کار دشواری است؛ با توجه به اینکه تجربهای هم در این
زمینه در کشور وجود نداشت، این شد که خبر رسید اولین توله یوز در ۱۴ اردیبهشت یعنی سه روز پس از
به دنیا آمدن تلف شد، با این خبر نگرانی ها زیاد شد، اما دیری نپایید که دومین
توله هم در ۲۸
اردیبهشت ماه تلف شد بعد از آن گمانه زنی ها نسبت به اینکه امکان تلف شدن توله سوم
هم وجود دارد آغاز شد که سازمان حفاظت محیط زیست یک دامپزشک متخصص یوزپلنگ ها از
آفریقا را دعوت کرد، پیتر کالدول به ایران آمد و پنج روز شرایط توله سوم را زیر
نظر گرفت، شیر و مکمل های مخصوصی را با خود آورد و تیمارگر توله شروع به تغذیه
کردن توله با این مواد کرد و این توله پیروز نام گرفت.
اکنون ۱۰
ماه از آن زمان می گذرد و این توله فراز و نشیب های زیادی را در این مسیر طی کرد
تا زنده بماند اما به علت مشکلات و نواقصی که از ابتدای تولد داشت در نهایت پنج
شنبه هفته گذشته (پنجم اسفند) با حال خراب به بیمارستان دامپزشکی مرکزی منتقل در
آنجا بستری شد ابتدا گمان کردند که مشکل پیروز انسداد روده است اما بعد از انجام
آزمایش های متعدد متوجه شدند که دچار نارسایی کلیوی است بر این اساس شب گذشته ۸ اسفندماه پیروز را دیالیز
کردند اما دوام نیاورد و زنده نماند.
البته در همین گیر و دار در ۱۱ آذرماه ۱۴۰۱امسال هم خبر رسید دو توله یوز
توسط یک چوپان در پناهگاه حیات وحش توران زنده گیری شده است که آذر و توران نام
گرفتند.
امروز ۹
اسفندماه که خبر تلف شدن پیروز منتشر شد شایعات زیادی مبنی بر انقراض نسل یوزپلنگ
آسیایی در فضای مجازی دست به دست می شود در حالی که باید بدانیم پیروز یکی از
یوزهای آسیایی بود که تلف شد و اکنون حدود ۲۰
قلاده دیگر یوزآسیایی در کشور وجود دارد بنابراین زنده نماندن پیروز به معنای
انقراض یوزپلنگ آسیایی نیست، این در حالی است که اکنون دو توله ماده به نام های
آذر و توران داریم همچنین ایران مادر پیروز هم باردار است، از سوی دیگر در چند وقت
گذشته تعدادی یوزپلنگ در طبیعت توران مشاهده شده است بنابراین اینکه گفته می شود
نسل یوزپلنگ آسیایی منقرض شده ادعای درستی نیست.
البته هر چند به علت کوچک شدن جمعیت یوزها ممکن است مشکلاتی
از نظر ژنتیکی برای آنها ایجاد شود اما مساله این است که هنوز جمعیتی از آنها هم
در اسارت و هم در طبیعت وجود دارد، چندی پیش حسن اکبری معاون محیط زیست انسانی
سازمان حفاظت محیط زیست به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفته
بود" با کوچک شدن جمعیت، درونآمیزی آنها افزایش و به مرور در تولههای آنها
اختلال ژنتیک ایجاد میشود، عاملی که به نظر میرسد تولههای تازه متولد شده ایران،
یوز در اسارت توران را تهدید میکند" و به نظر درست هم از آب درآمد.
وی افزود: اختلال ژنتیک، درون آمیزی مساله بلند مدتی است و
قاعده کلی آن این است که وقتی جمعیت از یک حد آستانه پایین تر می آید درون آمیزی
افزایش می یابد، وقتی این اتفاق می افتد دچار یکنواختی ژنی می شویم به این معنی که
آن جمعیت یوزی که داریم ژن های کافی برای مقابله با تمام تهدیدات محیطی را ندارند
یعنی فرض کنید که ممکن است در یوزپلنگ ژن هایی وجود داشته که مقاوم به خشکی، انواع
بیماری، عوامل محیطی نامساعد مانند خشکسالی های طولانی بودند اما امروزه جمعیتی که
ما داریم دیگر آن ژن ها را ندارند بنابراین ابزار کافی را برای مقابله با تهدیدات
محیطی ندارند.
اما با وجود این مشکلات هنوز آذر، توران و ایران باردار و
تعدادی یوز را در طبیعت داریم و می توانیم به ادامه نسل این گونه ارزشمند امیدوار
باشیم.