حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: تورم افسارگسیخته حاکم بر جامعه که گلوی آحاد افراد را میفشارد، در کنار فشار روزافزون ارگانهای دولتی، فعالیت دامپزشکان شاغل در عرصه درمان حیوانات خانگی را دچار چالشهای جدی کرده است، تا جایی که به جای ادامه روند شکوفایی دامپزشکی حیوانات خانگی که در چند سال اخیر شاهد آن بودیم، هر روز از گوشه و کنار کشور خبر تلخ تعطیلی کلینیکهای دامپزشکی را میشنویم.
«دکتر کورش قدسی» یکی از دامپزشکان قدیمی فعال در حوزه درمان حیوانات خانگی است که به دلیل تنگنای اقتصادی و فشارهای روانی ارگانهای حکومتی، چند روز پیش مجبور به تعطیلی کلینیک دامپزشکی خود شد. به این بهانه، دقایقی را با او به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
حکیم مهر: آقای دکتر، چه شد که به حوزه دامپزشکی علاقهمند شدید؟
من از دوران نوجوانی به این حوزه علاقه داشتم. اواخر دبیرستان سریالی تحت عنوان «قدم به قدم» از تلویزیون پخش میشد که در مورد یک دامپزشک انگلیسی به نام «دکتر ترنر» بود و روزمرههای شغلی او را به صورت مجموعهای از فعالیتهای بسیار متنوع و پرچالش به نمایش میگذاشت و این عقیده را رواج میداد که «باید خیلی باهوشتر از یک پزشک باشی تا بتوانی دامپزشک شوی و بیماری حیوانات مختلف با فیزیوپاتولوژیهای گوناگون آنها را تشخیص دهی و درمان کنی». این موارد برای من نوجوان خیلی لذتبخش بود و یکی از دلایلی که تصمیم گرفتم دامپزشکی بخوانم، همین بود. شاید اگر دیدگاه الان را داشتم، تصمیم خود را عوض میکردم.
حکیم مهر: لطفا اشارهای به گذشته و سوابق تحصیلی و کاری خودتان نمایید.
بنده در سال ۷۶ از دانشگاه شهید چمران اهواز فارغالتحصیل شدم. بعد از آن دو سال خدمت سربازی را به شکل امریه سازمان دامپزشکی در استان چهارمحال و بختیاری کار کردم و بعد به اصفهان آمدم و به مدت ۱۰ سال در بخش مارکتینگ شرکتهای دارویی انسانی فعالیت کردم. در ادامه کلینیک دام کوچک راهاندازی کردم و به مدت حدود ۴ سال به امور درمانی مشغول بودم اما به دلیل مشکلاتی که با شهرداری، اماکن و دادستانی داشتم، کلینیک را تعطیل کردم و به تهران آمدم.
حکیم مهر: در تهران با چه مشکلاتی روبرو بودید؟
اولین مشکل من این بود که صاحب ملک به یکباره اجاره من را دو برابر کرد، در حالی که درآمد من تغییری نکرده بود و با توجه به فشارهای مختلف، کمتر هم شده بود. در چنین شرایطی که هزینهها دو یا سه برابر میشود، عملا چارهای جز تعطیلی نیست. مگر به حق ویزیتها یا دریافتی ما چقدر اضافه شده که بتوانم دو برابر شدن هزینه اجاره ملک را جبران کنم و از جیب بپردازم؟
حکیم مهر: تعرفههای جدید که همچنان ابلاغ نشده است.
دقیقا. مجموع این عوامل باعث شد که کلینیک را تعطیل کنم.
حکیم مهر: اجاره بهای ماهیانه کلینیک شما چقدر بود؟
پیش از این ۳۰۰ میلیون تومان ودیعه و ماهیانه ۳۰ میلیون تومان اجاره بود که مالک در سال جاری نرخ ۵۰۰ میلیون تومان ودیعه و ۶۰ میلیون تومان اجاره ماهیانه را در نظر گرفت که در نهایت حاضر شد مبلغ پنج میلیون تومان از اجاره ماهیانه را تخفیف قائل شود. اما عملا برای من به صرفه نبود و ارزش کار نداشت، چون نمیتوانستم هرچه کار میکنم را بابت اجاره بها بپردازم. کمااینکه فقط بحث اجاره نیست و هزینههای دیگر نظیر مالیات، شهرداری، هزینههای پرسنلی و... نیز افزایش پیدا میکند، لذا سبد درآمد به جای بزرگتر شدن، دائما کوچکتر میشود.
حکیم مهر: آیا با معضلات الزام تجاری بودن ملک و... نیز مواجه بودید؟
سند کلینیک بنده اداری بود و من از این بابت مشکلی نداشتم، اما پرسنل شهرداری به تازگی میگفتند که باید به فکر جابهجایی از پهنههای مسکونی به بخش اداری باشید. کلینیک من در خیابان میرداماد بود و آنها میگفتند باید به جاهای دیگری بروید که کاربری آن بیشتر خدماتی و خارج از بافت مسکونی باشد.
حکیم مهر: کلینیک دامپزشکی شما برای چند نفر اشتغالزایی ایجاد کرده بود؟
بنده چهار نفر پرسنل داشتم؛ دو نفر در بخش پتشاپ، یک نفر در بخش آرایشگاه و یک نفر هم دستیار خودم بود.
حکیم مهر: زمانی نه چندان دور دوران اوج فعالیت کلینیسینهای دام کوچک بود و انتظار میرفت شرایط بهتر و بهتر شود. چه شد که به این سمت حرکت کردیم؟
مسئله این است که به دلیل مسائل فرهنگی و... نه سازمان دامپزشکی و نه جاهای دیگر به دامپزشکی دام کوچک بها نمیدهند و به آن به چشم یک حرفهی فانتزی نگاه میکنند. تا زمانی هم که نگرش مسئولین نسبت به آن، یک مقوله لوکس و تجملاتی است، عملا نمیتوان انتظاری از آن داشت. مردم ما نیز اگرچه علاقهمند به نگهداری از پت هستند، اما فرهنگ نگهداری آن در خیلی جاها هنوز جا نیفتاده است. چون ما نتوانستیم این فرهنگ را معرفی کنیم که مثلا اگر سگ خود را بیرون میبرید، باید کیسهای به همراه داشته باشید که مدفوع آن را جمعآوری کنید. ما نتوانستیم این آموزشها را ایجاد کنیم و به همین دلیل برخی حساسیتها در جامعه ایجاد شده است. از آن طرف، به تنها جایی که میتوانند فشار بیاورند، کلینیکهای دام کوچک است، چون معتقدند وضعیت امروز پت به خاطر فعالیت آنهاست. مسئولان تصور میکنند که با محدود کردن کلینیکها میتوانند از این فرهنگ جلوگیری کنند، در صورتی که این یک مقوله اجتماعی است و ارتباطی به کلینیکها ندارد.
یکی از رسالتهای مهم کلینیکهای دامپزشکی این است که شرایط نگهداری بهداشتی از حیوانات توسط مردم را فراهم میکنند تا در نهایت مشکلی برای جامعه ایجاد نشود، اما مسئولین ما این را نمیدانند و متوجه نیستند که اگر ما نباشیم، چه مشکلاتی ایجاد میشود. به همین دلیل تمام فشارها را بر روی کلینیکهای دامپزشکی اعمال میکنند.
حکیم مهر: فرض را بر این بگذاریم که همه کلینیکهای دامپزشکی را با فشار تعطیل کردیم. آیا مشکل حل می شود؟
دقیقا مثل یک کوه یخ است که مسئولین فقط قسمت بیرون آن را میبینند. وقتی انواع و اقسام بیماریهای انگلی رواج پیدا کرد، مشکلاتی مثل هاری، بیماریهای مختلف تنفسی و آلرژیایی، بیماریهای مختلف پوستی، لیشمانیوز و... گسترش پیدا کرد، آن موقع متوجه میشوند. چون با تعطیلی یا محدود کردن، آن شخصی که پت دارد، پت خود را از بین نمیبرد بلکه آن را در خانه نگهداری میکند، لذا بستن کلینیکها یا محدود کردن آن باعث رواج فعالیتهای زیرزمینی و قاچاق میشود، یا اینکه شخص را ترغیب میکند که برای پت خود کار بهداشتی انجام ندهد. آن موقع است که معضلات بهداشتی خود را نشان میدهد و ما روز به روز با بیماریهای خطرناکی مواجه میشویم که امکان کنترل آن را داشتیم اما نکردیم و هزینه آن برای دولت و جامعه خیلی بیشتر خواهد بود.
حکیم مهر: برای تامین معیشت آینده خود چه برنامهای دارید؟
دقیق نمیدانم، شاید باید به دنبال مرکزی بگردم که در آنجا به عنوان مسئول فنی کار کنم یا فعالیتهای این شکلی انجام دهم که دیگر دردسر مواجهه با صد ارگان را نداشته باشم و اعصاب خود را از بین نبرم. خودم به شخصه دنبال چنین فضایی هستم.
حکیم مهر: چه توصیهای برای جوانان علاقهمند به رشته دامپزشکی دارید؟
به هر کسی که قصد تحصیل در رشته دامپزشکی دارد، میگویم که اگر قصد مهاجرت از ایران را دارید، این رشته را بخوانید یا در خارج از کشور تحصیل کنید. اما اگر به هر دلیل در ایران خواندید، اینجا نمانید. دکتر نوری استاد بیماریهای داخلی دانشگاه اهواز در همان سال اول ورود ما به دانشگاه، گفتند که دامپزشکی در ایران به معنای «گاو پزشکی» است. ما آن زمان واقعا به این مسئله توجه نکردیم اما الان به این نتیجه رسیدم که دامپزشکی در ایران جایگاه درست و حسابی ندارد و شناخته شده نیست و تبعات آن دامن هر کسی را که در این رشته تحصیل میکند، میگیرد. آینده این رشته نامشخص است چون سیاست مشخصی در این زمینه نداریم.
حکیم مهر: به عنوان حرف آخر...
امیدوارم که مشکلات حل شود و هیچیک از همکاران در شرایط مشابه من قرار نگیرند که مجبور شوند فعالیت خود را تعطیل کنند.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
امیدوارم هر چه زودتر آنچه به خیر و صلاح ایشان است در زندگی شغلی شان اتفاق بیفتد.
بزرگترین معضل دامپزشکان بخش خصوصی این است که "بد سرپرست" هستیم.
یک زمانی نظام دامپزشکی وجود نداشت و ما به دنبال راه اندازی نظام دامپزشکی بودیم و فکر می کردیم اگر این اتفاق بیفتند مشکلات مان خواهد شد.
حالا بعد از این همه سال و به دلیل عملکرد افتضاح نظام دامپزشکی نه تنها مشکلات قبلی حل نشده بلکه به آن اضافه هم شده !
من نظام دامپزشکی و رئیس آنرا را نماینده خودم نمی دانم چرا که اولا ایشان منتخب ما دامپزشکان بخش خصوصی نیست و ثانیا بیشتر حواس شان به بالادستی ها و جلب رضایت آنهاست تا دامپزشکان بخش خصوصی
فکر میکنم مهم ترین وظیفه نظام دامپزشکی نظم دادن به بخش خصوصی است؛ در حالیکه در حال حاضر عملکرد آن دقیقا برعکس است.
نظام دامپزشکی شده سخنگوی بخش دولتی در بخش خصوصی!؟!؟
اگر دارایی نامه زد که دامپزشکان باید برای فلان مورد مالیات بدهند بلافاصله رونوشت آن نامه را بر ی ما می فرستد که اقدام کنید.
اگر شهرداری نامه ای زد؛ برای ما رونوشت می فرستد
اگر سازمان دامپزشکی نامه ای زد باز هم رونوشت نامه برای ما فرستاده می شود و پاراف می فرمایند که اقدام کنید
نباید اینطور باشد. نظام دامپزشکی باید یک یا چند تیم کارشناسی و حقوقی قدرمتندو زبده داشته باشد و اگر آنها نامه ای زدند اول آن درخواست را بررسی کند و اگر غیرموجه بود با آن ارگان وارد مذاکره شود و مشکل را حل کند.
یکی از مواردی که نظام به شدت پیگیر آن است بحث بی ضابطه شدن صدور مجوزهاست (ایجاد بی نظمی). وقتی اعتراض کردیم فرمودند که قانون بالادستی می گوید که نباید محدودیت ایجاد کنیم و ظرفیت سنجی معنی ندارد.
اگر مثلا در منطقه ای تعداد بسیار کمی دام وجود داشت که با آن امکان تامین هزینه ی روزمره زندگی دامپزشکان شاغل فعلی هم وجود ندارد چه دلیلی دارد که چند کلیکنیک و چند داروخانه و چند مرکز واکسیناسیون جدید هم به آنها اضافه شود؟ در این حالت نه تنها همه دامپزشکان قبلی مجبور به تعطیلی خواهد شد بلکه دامپزشکان تازه کار هم سرخورده و افسرده خواهند شد و انگیزه ای برای ورود به سایر شاخه های دامپزشکی را هم نخواهند داشت.
در این مورد خاص نظام دامپزشکی باید با آن ارگان های بالادستی وارد مذاکره شود و ایشان را توجیه کند که "دامپزشکی" با سوپرمارکتی و لباس فروشی متفاوت است. اما نظام دامپزشکی فعلی نه تنها انگیزه ای برای اینکار ندارد؛ بلکه حتی توان اینکار را هم ندارد. از طرف دیگر نگران میز شان هم هستند و به همین دلیل فقط می گویند چشم و پارف می کنند که انجام بشود.
در نهایت فکر می کنم بعد از این هم زحمات و دردسرهایی که برای تاسیس نظام دامپزشکی کشیده شده الان به مرحله ای رسیده ایم که باید درخواست انحلال آن را بدهیم.
اگر یک صنف هم رده صنف "کله پاچه ای ها" یا صنف "جگرکی ها" داشتیم شاید خیلی بهتر عمل می شد.