کد خبر: ۸۰۰۴۶
رئیس نظام دامپزشکی استان گلستان در گفت‌وگو با حکیم مهر:
«دکتر علیرضا یوسفی» افزود: در رابطه با مسئولین فنی راهکار من این است که باید استانداری‌ها، دادگستری، خود سازمان دامپزشکی، نظام دامپزشکی، معاونت اقتصادی استانداری‌ها و... پای کار بیایند و این موضوع را یک‌بار برای همیشه حل کنند ...

حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: رئیس نظام دامپزشکی استان گلستان معتقد است که تعرفه‌های بخش درمان و خدمات دامپزشکی به گونه‌ای است که اگر فرد بخواهد طبق قانون جلو برود، روند کار برای او توجیه ندارد: «در حال حاضر خیلی از بیمارستان‌های دامپزشکی استان ما عملاً غیرفعال یا تبدیل به داروخانه‌ای شده‌اند که در شرف تعطیلی است.»

«دکتر علیرضا یوسفی» در گفت‌وگو با حکیم مهر تصریح می‌کند: «در پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا هم زنجیره‌های بزرگی در قالب مرغداری، دامداری و... فعالیت می‌کنند و سایرین زیرمجموعه آنها قرار می‌گیرند و اصلا مسئله‌ی بدی نیست، اما در کشور ما مثل همه مقوله‌های دیگری که اول خودشان می‌آیند و بعد زمینه‌سازی مربوط به آن، ما بلافاصله به سمت زنجیره‌ها روی آوردیم و اصلا فکر نکردیم که معیشت سایر افرادی را که مثلا در صنعت طیور فعالیت می‌کردند، چطور باید تامین کنیم؟»

حکیم مهر: آقای دکتر، مهمترین مشکلات حال حاضر بخش خصوصی دامپزشکی در استان چیست؟

یکی از مشکلات بخش خصوصی دامپزشکی که به نوعی به تمام بخش‌های جامعه مربوط است، بحث تورم و بی‌ثباتی اقتصادی کشور است، به نوعی که دوستان و همکاران ما در هر گوشه‌ای از کار دامپزشکی با آن درگیر هستند. نرخ اجاره یک کلینیک دامپزشکی به حدی بالا رفته که عده‌ای توان ادامه فعالیت ندارند، هزینه‌های یک داروخانه به حدی افزایش یافته که آن را به ورطه تعطیلی کشانده، تعرفه‌های بخش درمان و خدمات به گونه‌ای است که اگر فرد بخواهد منصفانه و طبق قانون جلو برود که اکثر همکاران ما همین هستند، روند کار برای آنها توجیه ندارد. در حال حاضر خیلی از بیمارستان‌های دامپزشکی استان ما عملا غیرفعال یا تبدیل به داروخانه‌ای شده‌اند که در شرف تعطیلی است.

حکیم مهر: علت تمام این موارد، تورم است؟

یکی از علت‌های دیگر، حضور زنجیره‌هاست. من نمی‌گویم که زنجیره‌ها بد هستند، بلکه احتمالا در بلندمدت بسیار مثبت هم خواهند بود. در پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا هم زنجیره‌های بزرگی در قالب مرغداری، دامداری و... فعالیت می‌کنند و سایرین زیرمجموعه آنها قرار می‌گیرند و اصلا مسئله‌ی بدی نیست. اما در کشور ما مثل همه مقوله‌های دیگری که اول خودشان می‌آیند و بعد زمینه‌سازی مربوط به آن، ما بلافاصله به سمت زنجیره‌ها روی آوردیم و اصلا فکر نکردیم که معیشت سایر افرادی را که مثلا در صنعت طیور فعالیت می‌کردند، چطور باید تامین کنیم؟

بنده بزرگترین مشکلات بخش خصوصی دامپزشکی را شامل عدم ثبات اقتصادی در خود جامعه و کشور می‌بینم و در مرحله بعد، مسئولین فنی قرار می‌گیرند که عضوی از خانواده ما هستند. ما در مورد مسئولین فنی به یک جمع‌بندی کلی و واحد نرسیدیم که چطور باید به این دوستان کمک کنیم؟ همه ما شعار دادیم و گفتیم که باید به داد آنها برسیم و در شورای جدید این کارها را می‌کنیم. البته که کارهایی هم انجام شده اما به نظر من آن هماهنگی و قاطعیت نهایی بین نظام دامپزشکی و سازمان دامپزشکی برقرار نشد تا این دوستان بتوانند حق و حقوق خود را به درستی دریافت کنند و در کنار آن هم کار درست انجام دهند.

در حال حاضر با معضلی تحت عنوان مسئولین فنی‌ غیرحضوری مواجه هستیم که دامپزشک صرفا مهر خود را در اختیار کارفرما قرار داده است. توجیه او هم این است که کارفرما به من حقوق نمی‌دهد، پس به چه دلیلی باید بروم؟ از آن طرف هم وقتی با کارفرما صحبت می‌کنیم، می‌گوید همکار شما اصلا حضور ندارد و نهایتا نیم ساعت در هفته می‌آید و می‌رود، پس برای چه باید به او حقوق دهم؟ دید کارفرما این است که دامپزشکی او را مجبور کرده که مسئول فنی داشته باشد و این فرد اصلا آگاهی ندارد و خدماتی به او ارائه نمی‌دهد.

این یک مشکل بزرگ است و ما باید تلاش کنیم که دو طرف را رشد دهیم. البته منظور بنده تمام همکاران نیست، بلکه بخشی از همکاران مسئول فنی که توانمندی لازم را ندارند یا به صورت غیرحضوری می‌روند. آنها باید توانمند شوند و اعتماد به نفس داشته باشند که به درستی در محل کار خود حاضر شده و کار انجام دهند. کارفرما را هم باید توجیه کنیم که باید حق و حقوق همکار ما را از ابتدا درست پرداخت کند و بعد از او انتظار کار خوب داشته باشد.

مشکل دیگری که بخش خصوصی دامپزشکی با آن مواجه است، بی‌توجهی و نگاه از بالا به پایین به آن است. استان گلستان قطب تولید گوشت مرغ و تخم‌مرغ کشور است. خیلی از همکاران دامپزشک ما تولیدکننده هستند و در صنعت و زنجیره‌ها کار انجام می‌دهند. آنها از فرایند قیمت‌گذاری‌ دستوری و دخالت‌های دولت در کار آنها عاجز شدند و برای آنها توجیه ندارد. همکار دامپزشک ما صاحب کشتارگاه است و من قبول دارم که باید بیلان کاری او را در طول یک سال بسنجیم، کمااینکه ممکن است دو ماه ضرر دهد و ۱۰ ماه سود کند، اما چرا باید مرغ کمتر از قیمت تمام‌شده بفروشد؟ توجیه این کار کجاست؟

حکیم مهر: چه راهکاری به ذهن شما می‌رسد؟

خیلی خوب است که ما صرفا مشکلات را فریاد نزنیم. متاسفانه بخش عمده‌ای از صنف و جامعه دامپزشکی امروز، فقط مشکلات را فریاد می‌زنند و پای کار که می‌آیند، راهکاری برای آن ندارند. اگر هم راهکاری به آنها ارائه دهیم، حاضر به انجام آن نیستند. ما یک نهاد بسیار قدرتمند قانونی به نام نظام دامپزشکی داریم اما تا چه اندازه از پتانسیل‌های آن استفاده می‌کنیم؟ به نظر من شاید کمتر از نصف، در حالی که باید یک نهاد قدرتمند و تاثیرگذار باشیم که حرف ما را بخوانند. ما باید تلاش کنیم که پایه‌ها و بنیان‌ها را تقویت کنیم. رایزنی و تعامل کنیم و با نماینده‌های مجلس، قوه قضاییه، دادستان استان و استانداران ارتباط برقرار کنیم.

رؤسای نظام دامپزشکی استان‌ها حرکتی را در حمایت از وزیر پیشنهادی جهاد کشاورزی انجام دادند که بسیار تاثیرگذار بود. زمانی که با نماینده‌های مجلس ارتباط گرفتیم، تازه فهمیدند که نظام دامپزشکی هم زیرمجموعه آنجاست. این شروع کار است و باید ادامه پیدا کند. من بزرگ‌ترین راهکار را ابتدا تقویت بنیان خود نظام دامپزشکی کشور می‌دانم که شاخه شاخه شود و نظام‌های استان نیز تقویت و قدرتمند شوند. در مرحله بعد راهکارها را ارائه دهیم و به نتیجه برسانیم.

بی‌ثباتی اقتصای به همه اقشار فشار می‌آورد، اما سایر اقشار چه رایزنی‌هایی می‌کنند؟ ما هنوز نتوانستیم مشکل مالیات بر ارزش افزوده خود را حل کنیم. آیا دامپزشکی در نهان واقعی خود چیزی غیر از خدمت به سلامت جامعه انجام می‌دهد؟ من به بحث تجارت کاری ندارم. طبق صحبت خیلی از رؤسای نظام، عملکرد و فعالیت بخش ناچیزی از همکاران دامپزشک این شائبه را ایجاد کرده که دامپزشکی صرفا کار کردن با سگ و گربه، پت‌شاپ، فروختن غذا و... است که همه می‌دانند این نیست. آیا عملکرد دامپزشکی چیزی غیر از خدمت و تلاش برای حفظ سلامت و تولید پایدار در جامعه است؟ پس چرا مالیاتی که پرداخت می‌کند، متناسب با آن نیست؟ چرا مالیات ما یکباره چندین برابر شده است؟

درست است که فشار اقتصادی در همه اقشار جامعه وجود دارد اما آیا آنها هم به اندازه ما آسیب می‌بینند؟ خیر، بلکه توانستند مشکلات خود را برطرف کنند و در فرایند فروش خود تعرفه‌های درستی بگیرند. ما هنوز نتوانستیم مشکل درصد سود داروهای خود را حل کنیم. من دارویی دارم که مثلا برای شش ماه پیش است و در این مدت دو مرتبه قیمت آن تغییر کرده است. من هنوز اجازه ندارم که آن را به قیمت خرید امروز بفروشم، بلکه باید به قیمت روی جلد به فروش برسانم، اما داروهای انسانی به این شکل نیست و قیمت آن به روز است. آنها دارویی را که از دو سال پیش دارند و هنوز تاریخ دارد، می‌توانند بفروشند و به همین راحتی روی تورم سوار می‌شوند، در حالی که من باید دو برابر قیمت آن را بدهم تا بتوانم شارژ کنم. فهم اینکه این فرآیند ضرر است، خیلی ساده است. هر کسی که علم اقتصاد دارد، می‌گوید این ضرر است.

در رابطه با مسئولین فنی راهکار من این است که باید استانداری‌ها، دادگستری، خود سازمان دامپزشکی، نظام دامپزشکی، معاونت اقتصادی استانداری‌ها و... پای کار بیایند و این موضوع را یک‌بار برای همیشه حل کنند. این قانون است که مطابق آن هر یک از مسئولین فنی اگر معترض شوند و شکایت داشته باشند، قاعدتا ما محکوم هستیم، چون آن را انجام نمی‌دهیم و این خیلی ساده است. باید یک‌بار بنشینیم و اگر در سطح کشور نمی‌شود، این مسئله را در حد استانی حل کنیم. من می‌دانم این ظرفیت در دادگستری‌ها وجود دارد که مقام قضایی ورود کند، یک حساب بانکی باز شود تا کارفرما پول را به آن واریز کند و بعد به شکل خودکار به حساب مسئولین فنی واریز شود. از دیدگاه من بهتر است که به مسئله مسئول فنی به صورت استانی نگاه شود. کمااینکه به سختی می‌توان اعتماد کرد که پول در مرکز به حسابی واریز شود و بعد وارد حساب مسئول فنی شود.

در رابطه با قیمت‌گذاری دستوری و نگاه بالا به پایین که عرض کردم، هر استان یک base دامپزشکی دارد. اقتصاد استان گلستان بر پایه دامپروری و کشاورزی است. اگر چرخ دامپروری و صنعت طیور آن بچرخد، کل استان رشد می‌کند و دامپزشکی در درجه اول قرار دارد، لذا در این خصوص باید در سطح ملی تعامل کنیم و قیمت‌گذاری را در اختیار تولیدکننده قرار دهیم و سازمان حمایت از تولیدکننده و مصرف‌کننده را درگیر کنیم و اجازه دهیم خود بازار خودش را کنترل کند.

حکیم مهر: انتظارات شما از وزیر جدید جهاد کشاورزی چیست؟

امیدوارم وزیر جهاد کشاورزی این باور را داشته باشد که ما در زمانی که او نیاز داشت، در کنار او بودیم. خیلی جاها هم به ما انتقاد شد که وقتی از وزیری که هنوز نیامده به این محکمی حمایت می کنید، بعدا نمی‌توانید از او  انتقاد کنید اما من قبول نکردم و گفتم که امروز حامی دوستمان هستیم و ممکن است فردا منتقد او باشیم. امروز وقت آن است که ایشان کنار ما باشند. دامپزشکی در وزارت جهاد کشاورزی همیشه مغفول و کنار بوده است. رئیس سازمان دامپزشکی کشور دامپزشک است اما دیگر کدام معاون وزارت جهاد دامپزشک است؟ کدام رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان دامپزشک است؟ دامپزشکی هم عضوی از بدنه همین وزارت‌خانه است، چرا نباید در استان‌هایی که دام محور توسعه است، رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان دامپزشک باشد؟

انتظار بعدی ما از وزیر به‌روزرسانی و منطقی‌سازی تعرفه‌هاست. همچنین درخواست دیگر ما حل بعضی از مشکلات یک‌بار برای همیشه است. وزیر جهاد کشاورزی باید در بحث مسئولین فنی ورود کند؛ با وزیر دادگستری و کشور صحبت و این مسئله را حل کند، چون بیش از اندازه ادامه پیدا کرده است. اگر ما در مدت خدمت خود در نظام نتوانیم مشکل مسئول فنی را حل کنیم، با چه رویی دوباره کاندیدا شویم؟

وزیر باید یک‌بار برای همیشه در بحث کلینیک‌های دامپزشکی و خانگی ورود و مشکلات آنها را حل کند. اینکه رئیس سازمان دامپزشکی پشت یک مسئله باشد یا وزیر جهاد کشاورزی، خیلی فرق می‌کند. ما چه بخواهیم یا نخواهیم، حیوانات خانگی کنار ما زندگی می‌کنند و از گوشت، مرغ و دارویی که برای انسان تولید و وارد می‌شود، استفاده می‌کنند. حیوانات خانگی نیاز به دارو، تجهیزات و کنترل بهداشتی دارند.

حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

 

نظر شما
ادامه