جان اسنو آری، ایرج نوروزیان، کامران افشارپاد، شیوا فیروزی و ... نه!
تشریح و آسیبشناسی نحوه شیوع ویروس مرگ سیستمهای دامپزشکی!
دکتر صمد بختیاری
برای من زیاد پیش آمده که هر صبح با لبخندی به پهنای تمام حسرتهای جهان زیباییهای دیگران را چشم بودهام و زخمهایشان را مرهم، تا دلی نگیرد، دستی نلرزد و شانهای درد نگیرد، ولی قبول کنید ویرانهای است این حرفه که عمر ما کفاف آبادی آن را نمیدهد و شوربختانه غیرتمان رخصت رها کردنش را، ولی در این میان و در این حرفه مردان و زنانی را دیدهام در حالی که آخرین تکههای دانششان و صندلیهایشان را سخاوتمندانه میبخشیدند و کنار میرفتند تا گواه زندهای باشند بر اینکه همه چیز را میتوان از انسان گرفت بجز انسان بودنش و انتخاب نگرش انسانیاش در زمانهای که ترازش پلیدی و ناراستی است...
قرار بر این بود تا این نوشتار زودتر از اینها در اختیار خوانندگان قرار گیرد ولی متاسفانه فضای حاکم بر حرفه دامپزشکی همچون برگزاری مراسم چهارده مهر و ماراتن سنگین و بسیار نزدیک انتخاب رئیس برای سازمان دامپزشکی باعث شد تا انتشار آن را به تعویق بیاندازیم. بگذارید با این سوال شروع کنیم که واقعا چه چیزی بین ما در حال رخ دادن است که همه روی احترام به «جان اسنو» اتفاق نظر داریم ولی روی کسانی که مشابه همان یافتهها را به زندگی و جامعه ایران آوردند و گسترش دادند، نداریم؟ نه تنها احترام برای آنها قائل نیستیم بلکه به انکار زنده و سفر کرده آنها روی میآوریم و زندگانی خودشان و بازماندگانشان را دچار حرمان می سازیم. اذعان میدارم که نوشتار ذیل هیچ سمت و سوی فردی و یا گروهی ندارد و منحصرا به بیان واقعیات رخ داده در حرفه دامپزشکی خواهد پرداخت و اعتقادم بر این است که در برهه زمانی کنونی پرداختن به تحلیل سیستم به فراخور بستری که در آن این تحلیل منتشر میشود، میتواند نقش به سزایی در برداشتن بسیاری از اینرسیهای موجود در حوزه عمومی و حاکمیتی داشته باشد و این مهم میتواند از اعمال نگرشهای فردی بجای سیاستهای سازمانی ممانعت به عمل آورد. ولی همین راهبرد مهم و حیاتی نمیبایست موجبات بزرگنمایی غیرواقعی و مجیزگویانه برای برخی و کوچکنمایی غیراخلاقی و مذموم برای دیگری شود.
قریب به دو ماه است بحث بکارگیری فنآوری اطلاعات در حرفه دامپزشکی در رسانهها داغ است و هر یک از همکاران به فراخور مسئولیتهایی که داشتهاند و یا دارند، قسمتی از ابعاد آن را تشریح نموده و تبیین میکنند. شاید خوانندگان رسانهها و همکاران این سوال برایشان پیش آمده باشد که چرا این مباحث در رسانه مطرح میشود و در جلسات داخل سازمانی پیگیری نمیشود؟ چرایی این داستان را علاوه بر اینکه در در چند سطر آتی برایتان تشریح خواهم کرد، باید عنوان نمود که دلیل مهم و اصلی آن این است که سازمان دامپزشکی کشور سالهاست از مراحل ایجاد، بکارگیری و بازنگری پیادهسازی سیستمهای داخلی عبور کرده و در مرحلهای است که گسترش عمومی آن دیگر از اختیار این سازمان خارج شده و یکی از مهمترین فازهای این مرحله ایجاد شناخت در بهرهبرداران تخصصی و عمومی است تا در قدم اول بدانند خدمات سازمان دامپزشکی کشور در کدام حوزهها عملیاتی است و از چه مسیرهایی این سیاستگذاریهای حاکمیتی اعمال میگردد و در مرحله دوم از آشنایی و اطلاعات لازم برای بهرهبرداری از این خدمات بهداشتمحور برخوردار باشند.
از دهه هفتاد و هشتاد شمسی قریب به بیست و اندی سال میگذرد و بازیگران بسیاری به حوزه خدمات بهداشتی دامپزشکی افزوده شدهاند. بخش خصوصی واجد گسترشهای حیرتانگیزی، چه در حوزه ارائه خدمات بهداشتی به بهرهبرداران و چه در حوزه تحقیقاتی و تولید دانش گردیده است و دیگر سپهر دامپزشکی ایران منحصر به سازمان دامپزشکی کشور، دانشکدههای دامپزشکی و موسسه رازی نیست که تمامی زیرساختها را فقط بر اساس نیازها و قوانین آنها گسترش و توسعه داد. بازیگران مهم و توانمندی دراین عرصه وارد شدهاند که از قضا نقشهای بسیار مهمی به آنها سپرده شده است و قوانین، اهداف و دستورالعملهای خاص خود را دارند. مراکز تحقیقاتی خصوصی یکی پس از دیگری سر بر میآورند و نقطه ثقل مرزهای دانش دامپزشکی را از دانشکدههای به روز رسانی نشده در ید با کفایت هیات علمیهای وابسته به گروههای سیاسی میربایند. ارائهدهندگان خدمات درمانی دامپزشکی در حوزه دامهای کوچک و بزرگ در رخوت کهنگی آموزههای حرفهای دانشکدهها از مرز ارائه خدمات درمانی عبور کرده و به جایگاه تربیت نیروهای خبره حرفهای بر اساس نیازهای جامعه نائل شده و دست به کارهایی میزنند که در افق دهههای آینده دانشکدههای دامپزشکی نیز دیده نمیشود. دارو واکسن و مواد بیولوژیک و تجهیزات مورد نیاز این حرفه در شرکتهای دانشبنیان در حال تحقیق و توسعه است و مجلات علمی آنها به زبان انگلیسی در حال ایندکس شدن در مراجع معتبر است و این در حالی است که دانشکدهها که علیالقاعده میبایست منشاء و ماخذ چنین حرکتهای پیشرویی باشند، همچنان بزرگ،ترین هنرشان مقایسه ساختگی و به سفارش این شرکت و یا آن شرکت در خصوص اثر این واکسن در برابر بیماری نسبت به آن واکسن شرکت رقیب است. در کنار همه اینها سازمانهای تخصصی مردمنهاد در حال بازگشت به جایگاه واقعی خود از ایفای نقش تصنعی صندلی دوم برای بازیگران سنتی این حرفه به مدعیان راستین اعضای خود هستند. سیل انجمنها و نظامها و جامعهها تشکیل شده یا در حال تشکیل است و استیفای حقوق قانونی خویش و اعضایشان از جمله اولین اهداف آنها میباشند. با این بازیگران جدید نمیتوان با زبان خشک و رسمی نامههای اداری سخن گفت و انتظار عملی شدن اهداف کلان حاکمیتی را داشت و یا انتظار داشت در همین ابتدای راهشان قوانین و قواعد حاکمیتی را تمام و کمال بشناسند و رعایت کنند و درست به همین دلیل است که سازمان دامپزشکی کشور و مدیران آن این مهم را بخوبی درک نمودهاند و از دیدگاه مشارکت حرفهای در جایگاه سیاستگذار حاکمیتی آغاز به تعامل جدیدی با پروکسیهای خود نمودهاند تا هدف نهایی دولت و وزارت جهاد کشاورزی را که همان تامین بهداشت عمومی دامپزشکی و ایمنی و امنیت غذایی (ترتیب و توالی این سه کلمه بسیار مهم است) را تامین شده بیابند، همانگونه که این دو سرفصل مهم در پیام رئیسجمهور و وزیر جهاد کشاورزی به فعالان حرفه دامپزشکی مورد مطالبه جدی بوده است.
تمامی این مباحثی که اکنون در فضای رسانهای دامپزشکی در جریان است را میبایست در همین راستا دید و تفسیر کرد و از مشارکت همگانی و مشارکت نخبگان در آن استقبال کرد و بسترهای لازم قانونی را برای این مشارکت حداکثری فراهم ساخت، چرا که در صورتی که این بستر برای مشارکتکنندگان فراهم نگردد، مسیری جز مطالب زرد بیهویت که به اتلاف وقت و سرمایه منتهی میشود، چیزی عاید سیاستگذاران نخواهد گردید. در طرف دیگر پروکسی های تقریبا جوان سازمان دامپزشکی کشور با سن قریب به سی سال هم میبایست از ساختار و تجربیات یکصد سال خدمات این سازمان و نحوه عملکرد و اهداف ترسیم شده برای آن اطلاع داشته باشند تا بتوانند نقش خود را در هماهنگی با اهداف کلان کشوری به خوبی ایفا نموده در حالیکه از منافع اقتصادی و قانونی اعطا شده به آنان بهرهمند میگردند و از طرف دیگر سازمان دامپزشکی در سایه این مشارکت، خود را موظف به صیانت از حقوق مادی و معنوی کلیه پروکسیهایی که در این مسیر گام برمیدارند بداند؛ به عبارت دیگر تحقق حکمرانی خوب و دولتمداری قانونی به منظور توسعه رفاه مردم و پیشرفت کشور (لینک برای مطالعه بیشتر به قلم دکتر سید حسین حسنزاده).
برای نیل به اهداف فوق در این برهه زمانی ما نیازمند ترسیم مجدد الگوی اکوسیستم حاکم بر تعاملات درونی و بیرونی حرفه دامپزشکی و نیازهای جامعه بر اساس تکالیف قانونی این حرفه هستیم و همانگونه که در بخش اول این نوشتار مکتوب نمودیم، در صورتی که نگارش این الگو بصورت ناقص بوده و دیدگاههای فردی بر نگرش سازمانی و حرفهای غلبه نماید و بازیگران خرد و کلان و یا منافع و دیدگاههای قانونی آنان را در بر نگیرد، شکستخورده بودن طرحها و پروژهها دستآورد کوتاهمدت، و تامین نشدن اهداف کلان دولت، یافتهی بلند مدت آن خواهد بود و تنها چیزی که در این صورت میتوان بر آن باور داشت، عدم صیانت از بهداشت عمومی دامپزشکی به عنوان قیمتیترین دارایی جامعه است که آن را بر باد رفته خواهیم دید.
همانطور که در مقاله قبلی عنوان نمودیم، در خصوص پیادهسازی سیستم اطلاعات جغرافیایی در حوزه دامپزشکی باید مجددا یادآوری کرد که نظام مراقبتی و بهداشتی دامپزشکی در دپارتمانهای مختلف این سازمان و به فراخور تکنولوژیهای ارتباطی و علم روز دامپزشکی از همان سال 1303 ابتدای تاسیس این سازمان وجود داشته است و اگر به نامی که در همان اوان تاسیس بر روی این نهاد دولتی انتخاب شده است نگاهی بیاندازید، عبارت با وسواس انتخاب شده «بررسیهای دامپزشکی» را در آن به عینه خواهید دید، حالا این امر مهم بررسیهای دامپزشکی یک روز بر روی کاغذ مکتوب میشده و با استفاده از تلفن و تلگراف اطلاعات آن به مراکز بررسیکننده منتقل میشده است و روز دیگر بر روی بانکهای اطلاعاتی مبتنی بر کامپیوتر و با استفاده از شبکههای کامپیوتری و با استفاده از تکنولوژیهای مخابراتی و ماهوارهای تجمیع و تحلیل میشده و نتایج آن برای مخاطبان منتشر میشده است و این روند با فراز و نشیبها و نقاط عطفی همراه بوده است. تنها یک چیز است که در گذشتههای دورتر، کاملتر از اکنون بوده و در بازه زمانی ابتدای دهه هشتاد تا میانه دهه نود دستخوش تحلیل و تقلیل ارزش و اهمیت شده است که آنهم «شبکه تحلیلگر سیستم اطلاعاتی رخدادهای بهداشتی دامپزشکی» است که از قضا مولفه اصلی سیستمهای اطلاعات جغرافیایی به حساب میآیند؛ مزایای در اختیار داشتن این مهم در تلاش تحسینبرانگیزی که توسط «دکتر کریم قانعی» و «دکتر محمدحسین فلاح» در خصوص بیماری آنفلوآنزای طیور برای ایجاد این شبکه تحلیلگر صورت گرفت، به سازمان نمایانده شد ولی متاسفانه پس از این عزیزان با اعمال نفوذ افراد نامرتبط با این شبکه تحلیلگر کسانی به دورههای آموزشی مربوطه اعزام شدند که تنها علاقه آنان به این دورهها پر شدن ساعات آموزشی آنان برای تغییر در عدد و رقم نهایی حکم کارگزینی بود و پتانسیلهای بالقوه سازمان هیچگاه به حالت بالفعل درنیامدند.
تعریف سیستم اطلاعات جغرافیایی و نقطه عطف اول سازمان دامپزشکی کشور:
هر چند میدانم اکنون به راحتی چند کلیک موس میتوانید به حجم عظیمی از اطلاعات مورد نیاز در خصوص این سیستم دست بیابید ولی ضروری است تا قبل از اینکه به سراغ جزئیات داستان برویم، ابتدا تعریف سیستم اطلاعات جغرافیایی را با هم مرور کنیم: طبق تعاریف پذیرفته شده در دنیا سیستم اطلاعات جغرافیایی عبارت است از «تکنولوژی منحصر به فردی که برای ایجاد، مدیریت، تجزیه و تحلیل و به تصویر کشیدن جغرافیایی تقریبا تمام انواع اطلاعات بکار میرود». GIS دادهها را به نقشه متصل میکند تا درک آن برای کاربر ملموستر بوده و تحلیلهای آتی را بتواند حول این محور به انجام برساند. این سیستم دادههای مکانی را با انواع اطلاعات توصیفی یکپارچه میکند و این پایهای برای نقشهبرداری و تجزیه و تحلیل فراهم میکند که در علوم مختلف و تقریبا در هر صنعتی استفاده میشود. GIS به کاربران کمک می کند تا الگوها، روابط و زمینههای مرتبط با مولفه های جغرافیایی را درک کنند و از مزایای آن میتوان به «بهبود و نظاممند نمودن ارتباطات، ارتقاء کارایی، افزایش بهرهوری در مدیریت و تصمیمگیری» اشاره نمود، در حالیکه باید عنوان کنیم نقشهکشی (Mapping) در این سیستم یک نیاز پایه است که تواناییهای بعدی این سیستم متکی به آن است، باید اذعان کرد که سیستم اطلاعات جغرافیایی تواناییهای به مراتب بالاتری را برای کاربران خود فراهم میسازد.
در حقیقت باید اذعان نمود که GIS منحصرا تکنولوژی تولید نقشه نیست و «تجزیه و تحلیل اطلاعات» که موجب تقویت تصمیمات تجاری، پشتیبانی از عملیاتهای دولتی میشود «یکی از اجزای جدایی ناپذیر این سیستم» است که توسط پرسنل ذیدانش و ماهر و در چند سال اخیر با کمک گرفتن از هوش مصنوعی انجام میپذیرد. یکی از اشتباهات رایج و موانع بزرگ بر سر راه پیادهسازی این سیستمها نداشتن دانش در خصوص بکارگیری نرمافزارهای این حوزه میباشد. مثال بارزی را در خصوص عدم توجه به خرد جمعی و پیرو آن بکارگیری اشتباه نرمافزارهای این حوزه در سازمان دامپزشکی کشور در گذشته رخ داده است و بعدها با استفاده از اعتبارات سازمان پدافند غیرعامل اصلاح گردید را اینجا با هم مرور میکنیم تا علاوه بر بیان رویدادها، جنبه آموزشی نوشتار نیز رعایت گردد.
ریلگذاری اشتباه در بانک اطلاعات و نقطه عطف دوم بکار گیری فنآوری اطلاعات در سازمان دامپزشکی کشور کدام بود؟
قبل از پرداختن به بحث اصلی، باید یک نکته در مورد نرمافزارهای کامپیوتری تخصصی در حوزه مطالعات مکانمحور را با هم مرور کنیم: شرکت های تولیدکننده نرم افزارهای تخصصی حوزه مطالعات مکانمحور در سطوح مختلفی نرم افزارهای خود را به بازارهای هدف ارائه مینمایند. یکی از شرکتهای مطرح در این حوزه شرکت ESRI می باشد که محصولات خود را از سطح Single User تا Enterprise ارائه می دهد و در میان این دو بازه سطوح کاربری دیگری نیز وجود دارند که میتوان به ردههای Developer – User و Programmer یا Developer اشاره نمود و بر اساس نامهایی که برای سطوح مختلف مشاهده میفرمایید، همه آنها برای پاسخدهی به نیازهای سطوح مختلف کاربری به منظور برقراری سیستمهای اطلاعات جغرافیایی عرضه گردیدهاند.
پس از این توضیح ضروری کوتاه، به مطلب اصلی باز گردیم: نامهای از مکاتبات پیشین سازمان دامپزشکی کشور در رسانه تخصصی حکیم مهر منتشر گردید (لینک مطلب) که اشاره دارد به مکاتبهای که با دکتر شمس مدیر کل وقت دفتر آمار و فنآوری اطلاعات وزارت جهاد در خصوص سیستم اطلاعات جغرافیایی سازمان دامپزشکی کشور؛ دو بند از این نامه دارای مشکلاتی میباشد که با هم به آن میپردازیم:
در بند 2 این نامه از دفتر مورد مکاتبه خواسته شده است تا نرم افزار Arcview جایگزین نرم افزار Map Object که هر دو متعلق به یک شرکت میباشند گردد و همچنین در بند 3 اشاره شده است که از FTP برای نقل و انتقال اطلاعات سازمانی استفاده گردد. وقتی شرکت طراح سیستم چنین درخواستی را از طرف کارفرما دریافت می کند، نفس راحتی برای تکمیل پروژه و تحویل آن میکشد، چرا که میداند چهارچوب سخت و منطبق با اصول طراحی نرم افزار را که می بایست با ساعتها کار توسط نیروهای خود عملیاتی مینموده است را کارفرما تقلیل داده و قرار است تا بار آن را کارکنان کارفرما به دوش بکشند. به این شکل که در تعاریف شرکت ESRI، محصول Map Object مجموعه ای از کامپوننتهای قدرتمند کلاینت سروری میباشد که در اختیار توسعهدهندگان قرار گرفته تا بتوانند سیستمهای اطلاعات جغرافیایی تخصصی غیر وابسته به پلتفرم را تولید نموده و توسعه دهند و در نقطه مقابل نرمافزار Arcview وجود دارد که در زمان شروع پیادهسازی این سیستم در سازمان از نسخه 3.3 آن که فقط زبان عربی را حمایت مینمود در نامه فوق الذکر مورد توصیه قرار گرفته است که نرم افزاری در سطح کاربری می باشد و برای هدفی کاملا متفاوت از اهداف برنامه نویسی طراحی و به بازار عرضه شده است.
برای اطلاع خوانندگان باید عنوان کنیم که Arcview که در همان سالها تحت عنوان مجموعه بزرگتری بنام ArcGis Desktop عرضه شد و اکنون به نام دیگری تغییر عنوان داده است، یک نرم افزار Entry Level در سطح Desktop می باشد که فرزند کوچک خانواده Desktop به حساب می آید و اصولا برای به تصویر کشیدن اطلاعات و پردازش های حاصل از Map Object آن زمان و ArcEngine کنونی عرضه شده است. همانگونه که می بینید این نامه چگونه مسیر دشوار و طولانی شرکت طرف قرارداد سازمان برای طراحی اصولی سیستم را که به درستی مسیر آن را خود شرکت انتخاب نموده و در حال طراحی بود را کوتاه نمود و با حذف کامپوننت های قوی و کارآمد Map Object سطح سیستم را بنا به درخواست کارفرما به Standalone Local Desktop تقلیل داد و این درست نقطه ای بود که باعث شد تا همکاران استانی و شهرستانی امکان مشاهده نقشه ها و به تصویر کشیدن اطلاعات خود و برقراری ارتباط با سایر شهرستانها و استانها را نداشته باشند و حتی بعدتر علیرغم توصیه هایی که صورت گرفت، نسخه Client – Server همین نرم افزار توصیه شده نیز مورد نظر تصمیم گیران قرار نگرفت که تاحدی این نقیصه را برطرف نماید، هر چند که در همان سالها شرکت ESRI موتور جدیدی را ارائه نمود که به همه این مشکلات خاتمه داد ولی متاسفانه دوره طراحی و پیاده سازی نرم افزار در سازمان گذشته بود و سالهای مهم و ارزشمندی در این خصوص را از دست داده بودیم.
قریب به ده سال حیاتی از بلوغ سیستم را از دست دادیم تا اینکه بالاخره نیروهایی که اعتقاد به خرد جمعی داشتند وارد سازمان دامپزشکی شده و بر روی این نقیصه دست گذاشته و برای رفع آن به رایزنی های سطح بالایی که دسترسی به آن داشتند اقدام نمودند. در این خصوص به طور ویژه باید اشاره کنیم به جلساتی که توسط دکتر محمد حسین فلاح مهرآبادی و همکارانشان با حمایت سازمان پدافند غیرعامل در سازمان به منظور بازنگری بر روی این نقیصه و با مشارکت همکاران از سراسر کشور برگزار شد که اینجانب نیز افتخار همراهی با آنان را داشته ام و نحوه حل این نقیصه مهم به مشورت تخصصی گذاشته شد و این ریل گذاری اشتباه برطرف گردید و تمام مشکلات ناشی از بند 2 و 3 نامه فوق الذکر که می رفت تا سیستم را به بنبست بکشاند، اصلاح شد و سیستمی که در حال حاضر همکاران در حال بهره برداری از آن هستند، با تکنولوژی و محصولات کاملا متفاوتی از آنچه در این نامه آمده بود اصلاح گردید و اکنون از نظر ذات طراحی سیستمی فاقد مشکلات ذکر شده می باشد. این جلسات و تغییرات صورت گرفته در اصل نقطه عطف دوم سیستم اطلاعات جغرافیایی سازمان بود که با مشارکت جمعی همکاران و با هدایت و تامین اعتبار دکتر فلاح و همکارانش صورت گرفت که شایسته است نامشان به حق عنوان گردد.
همانگونه که می بینید، تشخیص و تصحیح این خطا بسان ایجاد این سیستم توسط دامپزشکان صورت گرفت، در حالی که در قراردادهای مرتبط با فن آوری اطلاعات، بررسی و ارائه مشاوره به دامپزشکان مسئول پروژه در خصوص مولفههای مهندسی و طراحی نرمافزاری سیستم بر عهده نیروهای فنآوری اطلاعات است و متاسفانه نیروهای فنآوری اطلاعات که در استخدام سازمان دامپزشکی کشور بوده اند و وظیفه ذاتی آنها چنین موضوعی است، متوجه این نقیصه نشدند و بدتر از آن افراد تصمیمگیر به اخطارهایی که توسط سایر دامپزشکانی که متوجه این خطا شده بودند و در این خصوص کتبا و شفاها راهنمایی های لازم را داده بودند، توجه ننمودند و زمان طلایی گسترش سیستم از دست رفت، تا اینکه اصلاح ترجمه ناقص قبلی وظایف بهداشتی سازمان دامپزشکی کشور و نیازهای اطلاعاتی آن به زبان ماشین توسط افرادی صورت گرفت که متبحر در علوم مختلف حرفه دامپزشکی بودند، چرا که انتظارات بهداشتی سازمانی در مهندسی صورت گرفته نرمافزاری برآورده نگردیده بود و ما از نشانههای بیماری به تشخیص آن رسیده بودیم و تشخیصهای همکاران در خصوص احتمال وقوع این بیماری جدی گرفته نشد تا اینکه به مرحله اجرایی رسید. این جمله را در ذهن داشته باشید تا در سطور آتی توضیحاتی ارائه کنم که بدانید ایراد ریشهای این خطا چگونه در طرح و برنامه سازمان دامپزشکی کشور شکل گرفت.
نقطه عطف سوم سازمان دامپزشکی کشور در اداره کل دامپزشکی استان تهران:
و اما در نوشتارهای قبلی عنوان نمودم که بجای آنکه سیستم را در سال 1383 به دست مردم برسانیم، در سال 1403 این کار را عملیاتی نمودیم و تصور من بر این است که اگر همین یک جمله را به تفصیل تشریح کنیم، نقطه عطف بعدی این حوزه را که در اداره کل دامپزشکی استان تهران و با حمایت سازمان دامپزشکی کشور رخ داده است را به تصویر کشیدهایم. اداره کل دامپزشکی استان تهران به دلیل اینکه بهداشت عمومی دامپزشکی جمعیتی قریب به 14 میلیون انسان در این استان را مدیریت مینماید، در حوزه نظارت بر بهداشت عمومی وظیفه سنگینی بر عهده دارد. اگر بنا باشد مدیریت 35 کشتارگاه دام و طیور و قریب به 70 مرکز بسته بندی و نگهداری محصولات خام دامی و بالغ بر 7000 مرکز عرضه محصولات خام دامی بر مبنای قوانین و موازین بهداشتی دامپزشکی نظارت شوند، پرسنلی بسیار بیشتر از کارکنان فعلی سازمان مرکزی را مطالبه می کند که همه اذعان داریم که با سیاست درست معقول سازی حجم نیروی انسانی دولت، این مهم هیچگاه محقق نخواهد شد و براین اساس دولت به سمت استفاده از نیروهای بخش خصوصی سوق داده شده است. اعتقاد شخصی دارم روند کنونی استفاده از این نیروها هیچ گاه منطبق با استانداردهای خود دولت نبوده است، چرا که دولت اعتقاد دارد ناظر و بازرس بهداشتی می بایست مستقل و بدون تاثیر از نظارت شونده باشد و هنوز این مهم محقق نشده است؛ البته در این میان نیز برخی به عمد قصد جایگزینی قوانین بهداشتی کشور را با قوانین کارگری و کارفرمایی یا به بهانه بهبود فضای کسب و کار قصد به مخاطره انداختن ایمنی و امنیت غذایی کشور را دارند که در این خصوص «لازم است تا سیاستگذار حاکمیتی نظارتشونده را دقیقتر برای خود تعریف کند و بازتعریفی از ایمنی غذایی داشته باشد» تا این مهم دستخوش تامین منافع افراد و گروهها نگردد. به عبارت دقیقتر اگر اشاره کنیم: «در زمینه بهداشت عمومی، سازمان دامپزشکی کشور نقش دادستان یا مدعیالعموم را در حوزه جهاد کشاورزی ایفا مینماید و سایر نقشهای این سازمان نقشهای جنبی و فرعی میباشند».
حال با توجه به مشکلات تامین نیرو و وظایف مصرح در قانون برای سیستم دامپزشکی، باید اذعان نمود که اداره کل دامپزشکی استان تهرانی که امکان استخدام بیشتر از سهمیه تعیین شده ندارد، بنابراین به سمت استفاده از تکنولوژیهای جدید به منظور حل مشکل عملیاتی خود روی میآورد و سیستمی را طراحی مینماید که بر اساس آن کدهای واحدهای اپیدمیولوژیک از انبار دادههای بانک اطلاعات اداره کل دامپزشکی استان تهران بیرون کشیده و در اختیار مردم قرار میدهد.
این کار به ظاهر ساده «اولین گام سازمان دامپزشکی کشور برای در دسترس قرار دادن بانک های اطلاعاتی خود با عموم مردم» است که باعث گردید تا در قدم اول مردم با استفاده از راههای مختلف ارتباطی که با این سیستم طراحی شده است، به عنوان مثال اسکن بارکد نصب شده بر روی واحدهای تحت نظارت، از تحت نظارت بودن یا نبودن بهداشتی آن واحد اطمینان حاصل نمایند و پس از شناسایی واحد و اخذ مشخصههای بهداشتی آن واحد بتوانند ارتباط مستقیم و بدون بوروکراسی اداری را با کارشناسان دامپزشکی استان تهران برقرار نمایند و مطالبات بهداشتی خود را ثبت و پیگیری نمایند تا از این طریق، پروفایل بهداشتی نیز برای هر یک از این واحدها به کد اپیدمیولوژیک آن متصل گردد و نمایش این پروفایل بهداشتی و دسترسی به آن جزء حقوق قانونی مردم باشد؛ علاوه بر آن، کارشناسان دولتی دامپزشکی و به صلاحدید سازمان پروکسیهای عملیاتی اداره کل دامپزشکی استان تهران نیز در زمان صدور و تمدید پروانههای بهداشتی، به سیستم جامعی از رخدادهای بهداشتی آن واحد دسترسی داشته باشند و حتی برای اولین بار بازرسین حاکمیتی دامپزشکی را به راحتی اسکن یک بارکد شناسایی هویتی و ماموریتی نمایند. به عبارت دیگر نظارتها از مردم شروع میشود و هر شهروند میتواند به سرعت نوشتار، فیلم و عکس مربوط به ناهنجاریهای بهداشتی را بدون درگیر شدن در بروکراسیهای دست و پا گیر اداری به دستگاه رسیدگیکننده آن رسانیده و رسیدگی به آن را مطالبه نماید. اداره کل دامپزشکی استان تهران نیز بر اساس قانون، رسیدگی به مطالبات بهداشتی را یا توسط بازرسین خود به اجرا می گذارد و یا اجرای آن را از پروکسیهای قانونی خود مطالبه مینماید و نتایج آن را با نهادهای حاکمیتی و دولتی بالادستی در بستر امن شبکه دولت به اشتراک میگذارد تا استفادههای لازم و نظارتهای مهم آنی و سیستمی بدون خدشه قابل دسترس برای مقامات استانی و کشوری باشد.
دیگر لازم نیست که بگویم تا زمانی که مردم از سودمندیهای سیستمهای موجود در حوزه نظارت بهداشتی آگاه نباشند و استفاده از این سیستمها در میان آنان به امری رایج و روزمره تبدیل نشده باشد، ما همچنان در حوزه ارتباط با مردم که بهرهبرداران اصلی خدمات حرفه دامپزشکی میباشند، شکستخورده به حساب میآییم و در این میان وظیفه روابط عمومی سازمان مرکزی و هدایت ایشان در مورد روابط عمومیهای استانی بیش از پیش خطیر جلوه مینماید؛ چیزی که تاکنون از آن غفلت شده است و در خصوص بکارگیری آن با مشکلات مهمی روبرو هستیم.
ذکر این نکته در این مجال خالی از لطف نیست که عنوان شود شاید در برهه کنونی راهاندازی این سیستم های نظارتی به مذاق افراد بسیاری از داخل و خارج سیستم دامپزشکی خوش نیامده و حداکثر تلاش خود را برای ابتر نمودن آن داشته باشند و حتی ممکن است در اثر کوتاه آمدن مسئولین موفق شوند سیستم های نظارتی با قابلیت به اشتراکگذاری منابع را از میان ببرند، ولی دیر زمانی نخواهد بود که پیادهسازی این سیستم ها ملاک ارزشیابی عملکرد و اعطای بودجه به سیستم دامپزشکی خواهد بود و این عزیزان تقابلگر و نمایندگان آنها بایستی به فکر مسیرهای متفاوت درآمدزایی، بجز این مسیر برای خویش باشند.
فنآوری اطلاعات در سازمان دامپزشکی کشور وسیلهای که به هدف تغییر ماهیت داده است!
اگر بخواهیم یکی از مشکلات موجود در سازمان دامپزشکی کشور و مرتبط به موضوع این مطلب را ریشهیابی کنیم، میبایست از وسیله ای که توسط دفتر طرح و برنامه سازمان دامپزشکی کشور به هدف تغییر ماهیت داده نامی به میان بیاوریم: «فن آوری اطلاعات!». قبول بفرمایید یا نه، ابزاری که میبایست از پتانسیلهای آن برای تحقق اهداف سازمانی استفاده کنیم، خود تبدیل به هدف برای این سازمان شده است و اینرسیهای غیرضروری را برای سازمان ایجاد مینماید، به عنوان مثال هنوز کارکنان به کار بر روی یک سیستم عادت نکرده، سیستم جدید جایگزین میشود! باور میکنید که سازمان دامپزشکی کشور در شش سال اخیر سه بار سیستم اتوماسیون اداری خود را تغییر داده است و چندین بار نیز موتور تولید محتوی پرتال اطلاعرسانی خود را تغییر داده است و این موضوع موجبات قطع زنجیره پیوستگی و مستندسازی خدماترسانی در بعد داخلی و خارجی برای سازمان دامپزشکی را فراهم آورده است.
برای یافتن چرایی به وجود آمدن چنین معضلی، بایستی به تصمیمات دفتر دیگری در سازمان دامپزشکی کشور که بر این مهم تاثیرگذار بوده است نگاهی بیاندازیم، آنچه که به زعم من عبارت است از «اشتباه طرح و برنامه سازمان دامپزشکی در تعریف ساختار فن آوری اطلاعات در سازمان دامپزشکی کشور!». شاید برخی تصور کنند که چون نویسنده خود دامپزشک است چنین دیدگاهی دارد ولی همانگونه که اول مطلب عنوان نمودم، گذشتن از افراد و نگرش بر تاریخچه عملکرد سیستم و به روز رسانی های آن در این مجال بسیار مهم است و فقط قصد دارم تا واقعیات موجود و مستندات رسمی سازمان و تجربه قریب به پانزده سال مسئولیت در فنآوری اطلاعات اداره کل دامپزشکی استان تهران را به خوانندگان منتقل نموده و مدیران را نسبت به باگهای موجود در سیستم آگاه سازم تا نسبت به آن آگاه شده و در صورت صلاحدید آنرا برطرف نمایند، چرا که همین رویه اشتباه در سازمان نظام دامپزشکی مرکزی نیز قبلا رخ داده است و هماکنون نیز در حال تکرار است؛ همکاران فراموش نکردهاند که چگونه تمدید عضویتهای آنان به شوخی مضحکی تبدیل شده بود، چرا که توسط شرکت طراح سامانه عضویتها به گروگان گرفته شده بود و کلیه دامپزشکان بخش خصوصی را تحت تاثیر قرار داده بود. لازم به ذکر است که در دوره مدیریت جناب آقای دکتر صفری بر سازمان نظام دامپزشکی، به تفصیل این مسیر برای معاونین ایشان آقایان دکتر جعفری و دکتر لامعی تشریح گردید که با مقاومت فردی آنان مواجه شد چرا که این عزیزان نیز دیدگاههای فردی را بر نگرش سازمانی مقدم میدانستند و به واسطه مشکلات شخصی که با برخی افراد داشتند، حرکتهای سازمانی قانونی را برای اعضا بلوکه مینمودند.
در ساختار تعریف شده اداری سازمان دامپزشکی کشور مسئول فنآوری اطلاعات (پست شماره 63) را فردی دارای مدرک کارشناسی یا بالاتر در حوزه مدیریت و یا IT و یا ریاضی و آمار معرفی نموده است و از طرف دیگر بر اساس ساختار تعریف شده برای دفتر آمار و فنآوری اطلاعات، این دفتر دارای 6 گروه است که ذیلا به بخشی از وظایف آن اشاره میکنم (کلیه مطالب این بند در سایت اطلاعرسانی سازمان دامپزشکی کشور قابل دسترس برای عموم است):
1- تعیین و انجام مطالعات لازم به منظور اصلاح ساختار، اهداف، شرح وظائف و تشکیلات سازمان دامپزشکی کشور و ادارات تابعه (بند 11)
2- برنامهریزی عملیاتی جهت پاسخگویی به نیازها براساس اولویت سازمان در قالب برنامههای کوتاه، میان و بلند مدت (بند 8)
3- مطالعه، سیاستگذاری، برنامه ریزی و نظارت و پیگیری برای استقرار اصولی و علمی جمعآوری، آنالیز و تحلیل آمارها و گزارش عملکرد (بند 16)
4- مطالعه و برنامهریزی و پایش مستمر به منظور کنترل و تضمین خدمات (بند 17)
5- سیاستگذاری و برنامهریزی برای آموزش بخش غیر دولتی (بند 29)
6- همکاری و هماهنگی با مراکز آموزشی در برنامهریزی برای پرورش و آموزش نیروی متخصص مورد نیاز دامپزشکی (بند 32)
7- ترویج و انتقال آخرین یافتههای بهداشتی، قرنطینهای و امنیت زیستی دامپزشکی به بهرهبرداران (بند 31)
8- برنامهریزی و پیگیری برای اخذ مجوز و برگزاری دورههای آموزشی بر اساس نیازهای تعیین شده (بند 24)
9- مدیریت بهرهبرداری از شبکه و سیستمهای اشتراک اطلاعات سازمان (بند 2)
10- تعیین خط مشی و چشمانداز، اهداف کمی و کیفی و برنامه ریزی به منظور تحقق سازمان الکترونیک، عرضه خدمات الکترونیکی، کار از راه دور و اجرای سیاستهای کلان در حوزه دولت الکترونیک (بند 4)
کافی است به این ده بند از بندهای 32 گانه وظائف دفتر فنآوری اطلاعات و ارتباطات سازمان دامپزشکی نگاهی بیاندازید، حتم دارم که تایید خواهید کرد که صرف داشتن مدرک لیسانس در حوزه فن آوری اطلاعات (ضمن احترام به فارغ التحصیلان آن) برای مسئول چنین دپارتمانی با این شرح وظایف مصوب نمی تواند چنین بینشی به دارندگان آن اعطا کند که بتوانند مدیریت اصلاح ساختار و اهداف و شرح وظایف سازمان دامپزشکی را بر عهده بگیرند و یا مدیریت استقرار اصولی و علمی جمع آوری، آنالیز و تحلیل آمارها و گزارش عملکرد را بر عهده بگیرد و چنین فردی اگر دانشی از علم دامپزشکی نداشته و فاقد تجربه در سطوح مختلف عملیاتی این حرفه باشد، وضعیت همین میشود که میبینید؛ یعنی دستیابی به سیستمهای پایه را برای سازمان هدف نهایی فرض می کنیم، داشتن ایمیل و اتوماسیون اداری و وب سایت و شبکه رایانه ای را به عنوان عملکرد منتشر می کنیم، حصول امنیت اطلاعات را هدف سازمانی برای سازمان دامپزشکی کشور در نظر می گیریم، در حالیکه امروزه هزاران پیمانکار تایید صلاحیت شده برای تامین چنین زیرساختهایی در حال ارائه خدمات منحصرا به بخش دولتی می باشند که کافیست تا با آنها عقد قرارداد شود تا دیگر مدیران سازمان از دغدغه سیستمهای پایه خارج شوند و به توسعه سامانه های تخصصی خود بپردازند. به عبارت دیگر تمامی فعالیت های جاری که در فن آوری اطلاعات صورت می گیرد، هیچ قرابتی با آنچه واقعا باید در فنآوری اطلاعات سازمان و ادارات کل استانی بر اساس وظایف قانونی تعریف شده برای آنان اتفاق بیافتد و محقق شود ندارد و تمامی اینها فقط بسترهای پایهای هستند که میبایست توسط گروه توسعه خدمات الکترونیک، گروه آمار، گروه آموزش و پژوهشهای کاربردی و گروه سازماندهی تشکیلات و اصلاح فرآیندها از گروههای ششگانه این تشکیلات از آنها بهرهبرداری نمایند. آنچه در حوزه فنآوری اطلاعات در حرفه دامپزشکی در حال رخ دادن است، مشابه خرید مصالح ساختمانی برای استادکار بنایی است که اجازه کار کردن ندارد و صاحبکار منتظر است تا ساختمان تکمیل شود و کنترل بیماریهای مشترک و تامین ایمنی غذایی را فراهم شده بیابد!
در اینجا لازم است یا سازمان دامپزشکی کشور نسبت به بازتعریف شرح وظایف دفتر و ادارات فن آوری اطلاعات اقدام نماید و واقعیات موجود فعلی که فقط مدیریت سختافزاری یا نرمافزاری صرف است را در آن ببیند و شرح وظایف نامرتبط را که با تعاریف فعلی این دفتر از عهده آن بر نمیآید را از شرح وظایف و ساختار آن خارج نماید و یا اینکه نسبت به اصلاح شرایط احرازی که بتواند چنین شرح وظایفی را محقق کند تا دغدغه ما هر چهار سال یکبار تغییر اتوماسیون و موتور تولید محتوی وبسایت نباشد، اقدام نماید تا دغدغه ما آن باشد که گزارشات فاز شناخت سیستمهای در دست توسعه چنان دقیق باشد که جلوی خسارات ناشی از بیدانشی افراد تاییدکننده در همان مراحل ابتدایی گرفته شود؛ این مهم تامین نمیگردد مگر با انتخاب افرادی که دانش و تجربه لازم را برای این کار در اختیار دارند و خوشبختانه سازمان دامپزشکی و ادارات استانها گزینههای بسیاری که از قضا ذیدانش و تازهنفس هم هستند را اخیرا به استخدام خود درآورده است و اگر بتواند از توانایی آنها بهرهبرداری هوشمندانه انجام دهد، مسیر روشنی برای این سازمان متصور خواهد بود.
مجدداً به تیتر مطلب باز میگردیم و میگوییم تا زمانی که به همین روش عمل کنیم و سابقه عملیاتی واضح و صحیحی از گذشته در اختیار نداشته باشیم و یا عامدانه آن را نابود کنیم، برای ما همچنان درب بر روی پاشنه اختراع مجدد و مکرر چرخ خواهد چرخید و حرکتهای قابل ستایش فردی نیز محکوم به شکست بوده و باعث میشود تا از جان اسنوی انگلیسی به کرامت یاد کنیم ولی نام شیوا فیروزی و کامران افشارپاد و جعفر درودی و کریم قانعی و ایرج نوروزیان و پیام محبی و ... را به زعم باطل خویش پنهانی از کتابچه تاریخ گسترش علم دامپزشکی خواهیم زدود تا خیالمان راحت باشد که ببری بودیم در بیابان دانش ایران که نقش ابوعلی سینا را بازی میکردیم و از تکریم دیگرانی که قدمی برای کشور و مردم برداشته بودند، در فرهنگستان علوم وحشتزده میشدیم، در حالیکه حقیقت لخت و عور در گوشه بیابان منیتهای ما نشسته و به دنکیشوت بودن ما قهقه میزند.
تبعیض میان بیماریها و نقطه عطف چهارم پیش رو عنوان نوشتار آتی خواهد بود که به شرط رخصت تقدیم خواهد شد.
برای مثال شما سامانه ساندا نظام دامپزشکی رو ببینید، همان سامانه قدیمی هست با ظاهر جدیدتر و همچنان با اشکالات جدی در طراحی سامانه. برای صدور یا تمدید پروانه باید جداگانه برای پروانه تاسیس و اشتغال اقدام کرد و این سیستم از انجام همزمان این دو عاجز هست. هیچ نوع امکان ارتباط با مدیران نظام دامپزشکی هم برای اعضا گذاشته نشده برای مثال یک سامانه دبیرخانه ندارد که یک عضو دامپزشک بتواند نامه ای را به رئیس یا معاونان نظام دامپزشکی ارسال کند. ثبت اطلاعات کارگاه ها و کلاس های بازآموزی همچنان دستی هست و اتومات نیست و مدتها طول میکشه تا بعد از شرکت در کلاس، کارمند نظام دامپزشکی حوصله کنه و امتیاز کلاس رو در سیستم وارد کنه. خود سایت نظام دامپزشکی هم که آشفته بازی هست برای خودش و قسمت های مختلفش خطاهای مختلف PHP میدن. از جمله قسمت تماس با که بعد از پر کردن فرم، و فشردن دکمه ارسال، پیام خطا میده. اشکالات زیادی هم در طراحی ظاهر سایت وجود دارد. نظام دامپزشکی اخبار و وقایع رو از طریق پیامک یا ایمیل به اعضا اطلاع نمیده. مصوبات شورای مرکزی که باید طبق قانون به اطلاع اعضا برسه در سایت قرار داده نمیشه.
اما در مورد وبسایت سازمان دامپزشکی کشور، شما برای پیدا کردن قوانین و مقررات در وبسایت این سازمان اگر با جستجوگر خود سایت جستجو کنید اغلب به صفحه خالی میرسید در حالی که قوانین با همان عنوان و کلمات مورد جستجوی ما وجود دارند. نحوه تقسیم بندی شدن صفحات هم فاجعه هست. خدمات الکترونیک خاصی ارائه نمیشه. برای مثال برای ملاقات با یکی از مدیران در سازمان باید تلفنی یا حضوری از نگهبان وقت بگیرید از قبل! امکان وقت گرفتن الکترونیک وجود نداره. برای سیستم های جمع آوری اطلاعات هم ساب دومین های جداگانه تعریف شده مثلا ساب دومین d.ivo.ir یک کاری میکنه و ساب دومین e.ivo.ir کار دیگری میکنه! یک سامانه جامع وجود نداره.
شما شاهد اتفاقات عجیبی هم در این سامانه ها خواهید بود. برای مثال رمز عبور شما به سامانه d.ivo.ir هر چند روز یکبار به اجبار باید عوض بشه و جالبه که تمام رمزهای قبلی رو هم سامانه ذخیره میکنه و شما رو از استفاده از اونها منع میکنه! همچین سیستمی در اینترنت دنیا اصلا سابقه نداشته. وضع امنیت نرم افزاری این سیستم ها هم فاجعه هست. نحوه و سطح دسترسی ها مشخص نیست. برای مثال یک کارمند ساده اداره دامپزشکی میتونه سرخود رمز عبور شما رو ریست کنه و از طرف شما لاگین کنه! که امکان سواستفاده رو فراهم میکنه. این واقعا فاجعه هست. سیستم قادر به ثبت لاگ های ورود و خروج نیست. یعنی سیستم آدرس آی پی و موقعیت جفرافیایی فردی که لاگین میکنه رو نگهداری نمیکنه در حالیکه باید نگهداری کنه تا بعدا در صورت نیاز بشه از این طریق لاگین های غیرمجاز رو تشخیص داد. اصلا سیستم های سازمان دامپزشکی، آشفته بازاری هست برای خودش.
آمارها و اطلاعات که طبق قانون باید عمومی منتشر بشه در وبسایت قرار نداره. برای مثال آمار واردات و صادرات. آمار به روز داروهای وارداتی و شرکت های خارجی ثبت شده. آمار داروخانه ها، آمار کلینیک ها، اصلا شما به سختی آمارهای به درد بخوری در وبسایت سازمان پیدا می کنید.
زیاد دانشجو گرفتن و رشته های غیر کاربردی زیاد به گروه دامپزشکی اضافه کردن و نمیتونن واسش اشتغال آفرینی کنند ،حداقل ده سال دانشکده های دامپزشکی رو تعطیل کنند تا تکلیف سونامی فارغالتحصیلان فعلی مشخص بشه بعد اگه ظرفیت بود باز دانشجو بگیرین خیلی شهرها به جایی رسیدیم یه رستوران و ده دکتر دامپزشک در حال رقابت برای تصرف جایگاه مسول فنی !