حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «دکتر بهارک اختردانش» متخصص بیماریهای داخلی دامهای کوچک و استاد تمام گروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان معتقد است که در گذشته، محدودیت دانشجویان خانم، ما را از آینده شغلی میترساند اما با روند رو به رشد ورود خانمها به دانشکده و حمایت اساتید و افراد فعال در حوزه، مقداری از ترس و اضطراب ما کمتر شد.
«دکتر بهارک اختردانش» در گفتوگو با حکیم مهر تصریح میکند: «هماکنون نگهداری از حیوانات خانگی کاملا بیقاعده و به شکل سلیقهای شده است. تصمیم در مورد اینکه حیوان داروی ضدانگل مصرف کند یا نه، در اختیار صاحب دام است، در صورتی که این مسئله باید مانند تمام دنیا کاملا قانونمند باشد و آموزش لازم برای مالکیت مسئولانه به افراد ارائه شود.»
وی با بیان اینکه پت شاپها یا مراکز فروش ملزومات حیوانات خانگی مثل مغازهها کار میکنند، ادامه میدهد: «دلیلی ندارد با این همه جمعیت دامپزشک، مجوز این فعالیتها از اختیار سازمان دامپزشکی خارج و به افراد غیرحرفهای سپرده شود.»
حکیم مهر: خانم دکتر، ورودی چه سالی و کدام دانشکده هستید؟
بنده ورودی سال ۷۳ دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز هستم.
حکیم مهر: چه شد که به رشته دامپزشکی ورود کردید؟
واقعیت این است که داروسازی و دامپزشکی از رشتههای مورد علاقه من بودند. دامپزشکی ششمین اولویت در لیست انتخاب رشته من بود. ما اصالتا شیرازی هستیم اما به علت شرایط شغلی پدر و مادرم، من تحصیلات خود را در اصفهان انجام دادم. از آنجا که اصفهان فاقد دانشکده دامپزشکی است، دانشگاه اهواز برای ما قطب محسوب میشد و لذا من با اشتیاق در این دانشکده ادامه تحصیل دادم.
حکیم مهر: آیا بعد از ورود به این رشته، فضای آن با تصورات شما یکسان بود؟
همانطور که میدانید از سال ۶۹ ورود خانمها به برخی رشتهها از جمله بعضی گرایشهای مهندسی، کشاورزی و دامپزشکی مجددا آزاد شد. در آن زمان محدودیت دانشجویان خانم، ترسی را از آینده شغلی برای ما ایجاد میکرد اما با روند رو به رشد ورود خانمها به دانشکده و حمایت اساتید و افراد فعال در حوزه، مقداری از ترس و اضطراب ما از آینده شغلی کمتر شد. کمااینکه دامپزشکی رشتهای است که فیلدهای کاری آن بسیار متنوع و بینظیر است. هر سال که میگذشت دامپزشکی مخصوصا برای من که این رشته را بهمنظور کار با حیوانات و حیطه درمان دوست داشتم، جذابتر و بهتر میشد.
حکیم مهر: دوران عمومی چطور بود؟
من سه سال از دوره عمومی خود را در دانشگاه اهواز گذراندم و در سال ۷۶ به واسطه ازدواج با همسرم که در دانشگاه تهران دستیار تخصصی میکروبشناسی بودند، به دانشگاه تهران منتقل شدم و سالهای باقیمانده تحصیل دوره دکترای عمومی را در تهران ادامه دادم. همان سال فارغالتحصیلی یعنی در سال ۷۹، در دوره رزیدنتی شرکت کردم. بنده و خانم دکتر گیتا اکبری اولین خانمهایی هستیم که در سال ۷۹ در دوره تخصصی در رشتههای بالینی پذیرفته شدیم و در واقع بنده اولین بانوی کلینیسین و متخصص علوم بالینی هستم.
حکیم مهر: بعد از دوره تخصص چه کردید؟
دوره رزیدنتی در زمان ما به این شکل بود که هنوز دانشگاههای کشور در رشتههای تخصصی نیازمند جذب نیرو بودند و لذا در صورت ورود به دوره تخصص، حتما باید در یکی از دانشگاههای شیراز، مشهد، کرمان و... بورسیه میشدیم. از آنجا که همسرم بورسیه دانشگاه کرمان بودند، من نیز این دانشگاه را انتخاب کردم. به نوعی از بدو کار، بورسیه دانشگاه محسوب میشدم و در دوره رزیدنسی دانشگاه تهران، علاوه بر تدریس، فعالیتهای بالینی نیز انجام میدادم. وقتی شما هدفگذاری میکنید و به کاری که دوست دارید، نزدیکتر میشوید، مسلما دورههای آموزشی برای شما خیلی پربار خواهد بود و برای من نیز دوره دستیاری آمادگی لازم را برای ارتقای دانش تخصصی در یک فیلد فراهم کرد. از طرفی فرصت تدریس، این دوره را برای من خیلی خاص و جذاب کرده بود.
حکیم مهر: از نظر شما مهمترین مشکلات و چالشهای دامپزشکی دامهای کوچک چیست؟ چه راهکاری برای حل این چالشها به ذهن شما میرسد؟
در حال حاضر به هیچ عنوان نمیتوانیم جهش تعداد حیوانات خانگی و تنوع خدماتی را که به آنها ارائه میشود، نادیده بگیریم. این حیطه در حال رشد خیلی سریع است و به نظر من جای جایگاه رسمی آن در فضای دامپزشکی کشور خالی است. رشد نگهداری از حیوانات خانگی به تبع تغییراتی است که در سطح زندگی انسان در تمام دنیا ایجاد شده و کشور ما نیز از این مسئله مستثنی نیست.
زندگی شهرنشینی و تایم زیاد ساعات کاری انسانها و حضور افراد در خانهها و خانوادههای کوچکتر، این نیاز را برای انسان ضروری کرده که یک سمبلی از طبیعت در کنار او باشد. همانطور که به نگهداری از گیاهان نیازمندیم، حیوانات نیز به خاطر دور شدن ما از طبیعت و زندگی شهرنشینی به بخشی از نیاز ما تبدیل شدهاند. کمااینکه از نظر علمی هم اثبات شده که نگهداری یک موجود زنده، تا چه اندازه میتواند در ارضای روانی فرد موثر باشد. لذا حوزه دام کوچک در کشور در حال رشد است و ما هم که در این حیطه کار میکنیم، در طول زمان افزایش جمعیت حیوانات خانگی را میبینیم، به همین دلیل این مسئله باید کاملا قانونی باشد.
حکیم مهر: منظورتان از قانونی بودن چیست؟
به نظر من سازمان دامپزشکی هنوز نتوانسته صاحبان حیوانات را ملزم کند که مثلا به منظور کنترل بیماریهای مشترک، حتما به حیوان واکسن هاری تزریق یا برای آن شناسنامه تهیه کنند. در واقع هماکنون نگهداری از حیوانات کاملا بیقاعده و سلیقهای شده است. تصمیم در مورد اینکه حیوان داروی ضدانگل مصرف کند یا نه، در اختیار صاحب دام است، در صورتی که این مسئله باید مانند تمام دنیا کاملا قانونمند باشد و آموزش لازم برای مالکیت مسئولانه به افراد ارائه شود.
آموزش مالکیت مسئولانه به این معناست که اگر شما دوست دارید حیوان خانگی نگهداری کنید، این حیوان نباید باعث آزار دیگران شود. اگر آن را بیرون از منزل میبرید، قانون قلاده و زنجیر در فضاهای خاص را رعایت کنید. این مساله باید به شکل رسمی پذیرفته شود و برای آن امکانات در نظر گرفته شود تا مخاطرات نگهداری از حیوانات خانگی، جامعه ما را آزار ندهد. نباید به این شکل باشد که فرد حیوان خانگی خود را به همان پارکی ببرد که وسایل بازی بچهها در آن قرار گرفته و باعث ترس مضاعف افراد شود. این قوانین در کشورهای مختلف دنیا ازسوی صاحبان حیوان رعایت میشود.
ما تعداد زیادی مراکز پرورش حیوانات خانگی داریم که بدون قاعده و نظارت سازمان دامپزشکی کار میکنند. پتشاپها یا مراکز فروش ملزومات حیوانات خانگی مثل مغازهها کار میکنند، در صورتی که دلیلی ندارد با این همه جمعیت دامپزشک، مجوز این فعالیتها از اختیار سازمان دامپزشکی خارج و به افراد غیرحرفهای سپرده شود. افرادی که قرار است ملزومات حیوانات خانگی را بفروشند، باید کلینیکها و دامپزشکان باشند که با علم به اینکه چه غذا، شامپو، فراورده بهداشتی و... مناسب است که بتوانند در آن فعالیت کنند.
الان اگر حیوانی آلوده به لیشمانیوز احشایی به ما ارجاع داده شود، نمیتوانیم به صاحب دام بگوییم که این حیوان باید معدوم شود. در این خصوص هیچ مصوبه قانونی خاصی از من دامپزشک حمایت نمیکند که بتوانم این اجبار را برای دام ایجاد کنم. لذا گپها و نقاط مبهم زیادی در این حیطه همچنان وجود دارد که باید مرتفع شود.
حکیم مهر: از نظر شما علت اقبال بیشتر دامپزشکان جوان به حوزه دامهای کوچک در مقایسه با دامهای بزرگ چیست؟
دلایل خیلی زیادی مطرح است که یک بخش از آن مرتبط با اقبال عمومی مردم به نگهداری از حیوانات خانگی است که این امر را به یک بیزینس خوب و زودبازده تبدیل کرده است. از طرفی امروزه نگهداری از حیوانات خانگی و بحث درمانهای تخصصی آنها در کشور درست مانند طب انسانی زیرشاخههای زیادی از جمله فیزیوتراپی، دندانپزشکی و چشمپزشکی پیدا کرده است. از آنجا که این گرایشها یونیک و منحصربه فرد است، فرد اگر یکی دو سال زمان بگذارد، خیلی راحت میتواند درآمدزایی خیلی خوبی داشته باشد.
نحوه فعالیت در حوزه دام کوچک بسیار شبیه به طب انسانی است و دامپزشک زمانبندی مشخصی دارد. در حالی که دامپزشک فارم باید به صورت ۲۴ ساعته آنکال باشد، چون مسئولیت آن فارم و کار با حیوانات فارم را پذیرفته است. در حال حاضر شیفتها در بیمارستانهای حیوانات خانگی مثل بیمارستانهای انسانی است و کار کردن در آنها ساعت خاصی دارد و کار از نظر فیزیکال راحتتر است و فشار کمتری را به فرد وارد میکند.
از طرفی در طول چند سال گذشته در اکثر ورودیهای رشته دامپزشکی، جمعیت خانمها از آقایان بیشتر بوده است. این تیپ کار بالینی که قدرت بدنی کمتری را میطلبد، برای خانمها راحتتر است و خیلیها به همین دلیل وارد این فیلد میشوند. از طرفی به نظر میرسد که مشکلات اقتصادی موجود در بحث تولید و همچنین کاهش دامداریهای صنعتی باعث میشود که دامپزشکان بهخاطر درآمدزایی بهتر و کار راحتتر در محیط شهری، تمایل بیشتری به فیلد حیوانات خانگی داشته باشند.
حکیم مهر: برای فارغالتحصیلان دامپزشکی علاقهمند به حوزه دامهای کوچک چه توصیههایی دارید؟ بهتر است از کجا شروع کنند؟
خوشبختانه سالیان طولانی است که این حیطه در کشور، بسته به محلی که دامپزشک قرار است در آن فعالیت کند و اینکه چه رقابت کاری در آن محل حکمفرماست، دارای دوره تخصصی است. مثلا در شهری مثل تهران با تعدادی بیشمار بیمارستان تخصصی، فرد برای اینکه بتواند یک کلینیسین موفق شود، باید یک دانش اختصاصی در این زمینه داشته باشد یا اینکه یک کار منحصربه فرد و یونیک انجام دهد. به همین دلیل در طول چند سال گذشته، غیر از دانشگاه، آکادمیهای مختلف، کارگاههایی را به صورت حضوری، آنلاین و مجازی برای افزایش مهارتهای دامپزشکان فارغالتحصیل برگزار میکنند تا با حیطههای جدید، مثل فیزیوتراپی و جراحیهای خاص دندانپزشکی آشنا شوند.
ضمن اینکه با هر گرایش دیگری در دامپزشکی، فرد باید با مشکلات صنفی حوزه خود آشنا باشد. حوزه دام کوچک دامپزشکی محتاج این است که فرد در کنار دانش تخصصی، دانش اقتصادی و مهارتهای ارتباط اجتماعی خیلی خوبی هم داشته باشد، چون صاحبان حیوانات خانگی آنها را به عنوان عضوی از خانواده میدانند و میزان توجه و حوصله مورد نیاز در امر درمان در این حیطه خیلی زیاد است.
در نهایت فرد برای تبدیل شدن به یک کلینیسین موفق، باید دارای مهارتهای ارتباطی و اجتماعی خیلی خوب باشد و حتما روی مهارتهای تجارت، اقتصاد و بازاریابی کار کند. در واقع مباحث اجتماعی، ارتباط جمعی و مهارتهای علمی و تخصصی مناسب در کنار هم بسیار اهمیت دارند.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.