کد خبر: ۸۲۲۷۴
تعداد نظرات: ۱۱ نظر
گفت‌وگوی حکیم مهر با «دکتر علی‌اکبر محمدی» رئیس اسبق سازمان دامپزشکی و موسسه رازی:
«دکتر علی‌اکبر محمدی» افزود: پیشنهاد من این است که طرح «برج فناوری» به صورت عملیاتی پیاده شود. این برج باید ساختاری مستقل و در عین حال هماهنگ با دولت داشته باشد؛ زیر نظر مستقیم دفتر رئیس‌جمهور یا معاون اول ریاست‌جمهوری ...

حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی:‌ در پی پیشنهاد رئیس‌جمهور مبنی بر ادغام موسسه تحقیقات واکسن و سرم‌سازی رازی با انستیتو پاستور ایران، «دکتر علی‌اکبر محمدی» رئیس اسبق سازمان دامپزشکی کشور و موسسه رازی، مدیر پیشین تحقیقات واکسن سازمان جهانی بهداشت  و مسئول کنونی مشاورین بین‌المللی بهداشت و امنیت در سوئیس، در گفت‌وگویی اختصاصی با حکیم مهر، با نگاهی به تجربیات چند دهه‌ای خود در این حوزه در سطح ملی و بین المللی، از ابعاد ناپیدای این طرح پرده برمی‌دارد.

او با اشاره به تفاوت‌های بنیادین مأموریت و ساختار این دو نهاد، چنین ادغامی را نه‌تنها غیرکارآمد، بلکه مخل جایگاه علمی، دامپزشکی و تولیدی کشور می‌داند.

دکتر محمدی در این گفت‌وگو راهکارهای ساختاری، تجربی و بین‌المللی برای ارتقاء عملکرد این نهادهای کلیدی سلامت انسان و دام ارائه می‌کند و خواستار بهره‌گیری هوشمندانه از ظرفیت متخصصان کشور می‌شود.

دکتر محمدی معتقد است موسسه رازی، به عنوان تنها مرجع تولید واکسن‌های انسانی و دامی در کشور، نیازمند استقلال مالی، اداری و فناورانه است و باید از قالب یک نهاد صرفاً دولتی خارج شود تا بتواند وارد تعامل سازنده با بخش خصوصی و نهادهای بین‌المللی شود.

وی در این گفت‌وگو، با ارائه تجربه‌های موفق داخلی و همکاری‌های بین‌المللی، پیشنهاد ایجاد برج فناوری زیستی با ساختاری فرادستگاهی را مطرح می‌کند؛ الگویی که با تکیه بر توان متخصصان جوان و با استعداد، می‌تواند موسسه رازی را به جایگاه شایسته جهانی خود برساند. او همچنین تأکید می‌کند استفاده از تجارب مدیران و محققین پیشکسوت و نخبگان کشور، نه تنها ضرورتی تاریخی، بلکه راهی مؤثر برای پیشگیری از خطاهای پرهزینه مدیریتی و ارتقتء جایگاه موسسه است.

حکیم مهر:‌ چند روز پیش رئیس‌جمهور از مؤسسه رازی بازدید داشتند و در آنجا طرحی مبنی بر ادغام مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم‌سازی رازی با انستیتو پاستور ایران ارائه کردند. ارزیابی شما از این طرح چیست؟ آیا چنین ادغامی شدنی است؟ چه تبعات یا منافعی می‌تواند برای دامپزشکان داشته باشد؟

با تشکر از رسانه وزین حکیم مهر که نقش بسیار ارزشمندی در اطلاع رسانی، روشنگری و ایجاد ارتباط بین جوامع دامپزشکی کشور دارد، بنده اگرچه متأسفانه به‌صورت فیزیکی حضور نداشتم اما اخبار را پیگیری می‌کردم. اصولاً هرگونه ادغام یا تغییر تشکیلاتی باید با هدف مشخص و در راستای بهینه‌سازی سیستم مدیریتی، تخصیص بودجه، افزایش اثربخشی و خروجی مجموعه انجام شود.

ما تجربه‌هایی مشابه از ادغام‌ها در کشور داریم، مانند ادغام نیروی انتظامی با کمیته در اوایل انقلاب یا ادغام وزارت جهاد سازندگی با وزارت کشاورزی. این‌ها اقداماتی برای جلوگیری از دوباره‌کاری‌ها، موازی‌کاری‌ها، رقابت بی‌رویه و هدررفت منابع بودند و در بسیاری موارد هم منطقی و مؤثر بوده‌اند.

اما در مورد ادغام انستیتو پاستور و مؤسسه رازی، با توجه به تجربیات بنده که بیش از سی سال در این مؤسسه خدمت کرده‌ام و حدود نه سال مدیریت آن را بر عهده داشتم، که طولانی‌ترین دوران مدیریت بعد از انقلاب بود، باید بگویم این طرح نه تنها کارساز نخواهد بود، بلکه از نظر فایده -هزینه نیز مقرون‌به‌صرفه نیست.

حکیم مهر: چرا این ادغام را مؤثر نمی‌دانید؟

ماهیت مؤسسه رازی از ابتدا، یعنی از سال ۱۳۰۳ که قانون آن تصویب شد —که البته سال گذشته هم صدمین سالگرد تأسیس آن جشن گرفته شد— بر پایه مقابله با آفات حیوانی مانند بیماری‌های دام، طیور، زنبور عسل و… بوده است. همین ماهیت سبب شد که بدنه‌ی علمی و تخصصی مؤسسه عمدتاً از دامپزشکان تشکیل شود. این نیروها با بیماری‌های دام و طیور آشنا هستند و مؤسسه نیز مدتی زیر نظر اداره کل دامپزشکی قرار داشت.

قوانین اولیه، از جمله قانون سال ۱۳۳۷ و سپس ۱۳۵۳، همگی تأکید داشتند که یکی از اعضای هیئت علمی با تخصص دامپزشکی باید در شورای عالی یا هیئت امنا حضور داشته باشد و با حکم وزیر کشاورزی منصوب شود. بنابراین، این مؤسسه ذاتاً و ساختاراً دامپزشکی‌محور است.

حکیم مهر: با این وجود، چرا مؤسسه رازی به تولیدات حوزه پزشکی هم ورود کرده است؟

این مسئله به بعد از جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد. در آن زمان بعلت شیوع دیفتری و توانمندی و ظرفیت علمی مؤسسه رازی و چهره‌هایی مثل مرحوم پروفسور شمسی باعث شد که مسئولین وقت مانند دکتر اقبال از ایشان بخواهند سرم دیفتری و کزاز را تولید کنند. مؤسسه قبلاً نیز سرم‌های مختلفی می‌ساخت و توانست با موفقیت سرم این دو بیماری را تولید کند و جان عده زیادی را نجات دهد. این سرآغازی بود بر ورود مؤسسه به حوزه پزشکی و از آن زمان تاکنون، مؤسسه رازی بیش از 80۰  نوع فرآورده بیولوژیک تولید کرده که حدود 20 تای آنها فراورده‌های مصرف پزشکی است. همچنین از میان ۱۰ واکسن الزامی برای کودکان، ۶ تا ی آنها توسط این مؤسسه تولید می‌شود.

طی سال‌ها، یک ساختار جداگانه در درون مؤسسه برای تولیدات پزشکی شکل گرفت که بخش مهمی از فعالیت‌های آن را تشکیل می دهد. حالا که آقای رئیس‌جمهور بحث برج فناوری را مطرح کردند، شاید بهترین زمان باشد که پیشنهاد کنیم مشابه بسیاری از کشورهای پیشرفته، ساختار جدیدی تحت عنوان «برج فناوری، تحقیق، توسعه و تولید فرآورده‌های بیولوژیک انسان و دام و طیور» زیر نظر مستقیم ریاست‌جمهوری ایجاد شود.

در این ساختار، هر دو مؤسسه (رازی و پاستور) می‌توانند با حفظ استقلال مالی، اداری و اجرایی خود، زیرمجموعه‌ی این نهاد جدید قرار گیرند. این کار می‌تواند آن‌ها را از بسیاری از مشکلات بوروکراتیک و اداری فعلی خلاص کند.

حکیم مهر: چه مشکلاتی امروز بر سر راه این مؤسسات وجود دارد که این طرح ممکن است آن‌ها را حل کند؟

معضلات اصلی موسسه، وجود مقررات سخت و محدودکننده اداری و مالی حاکم بر موسسه است که أصلا با ماموریت‌های استراتژیک و سخت آن همخوانی ندارد، وجود مدیریت‌های غیرتخصصی که شناختی از تکنولوژی و روند تحقیق و تولید فرآورده‌های بیولوژیک ندارند، عدم امکان جأب محققین کارآمد و متخصص در حوزه واکسن و عدم وجود ارتباط بین‌المللی با سازمان‌ها و مجامع علمی به ویژه سازمان‌های بین‌المللی ذیربط مانند سازمان جهانی بهداشت که مسئول تدوین استانداردهای تولید واکسن و صدور مجوزهای لازم برای تولید و صادرات آن هستند.

این موضوع باعث عدم توانایی رقابت با موسسات و شرکت‌های تولیدی واکسن در سطح جهانی و حتی کشورهایی که از نظر تکنولوژی هم‌سطح و حتی پایین‌تر از ایران هستند، در دریافت تأییدیه استاندارد سازمان جهانی بهداشت (WHO) موسوم به "PQ" شده است. الآن اینجانب شاهد هستم که مؤسساتی در این کشورها وجود دارند که با تنها ۴ یا ۵ سال سابقه توانسته‌اند این گواهی را کسب کنند و محصولاتشان را به بازارهای جهانی عرضه کنند. اما متأسفانه مؤسسات با سابقه و معتبر ما، مانند پاستور و رازی، به علت عدم پیاده کردن استاندارد کیفی تولید یا GMP حتی برای یکی از محصولاتشان موفق به دریافت گواهی "PQ" از این سازمان‌ها نشده‌اند.

این در حالی است که گرفتن این تأییدیه کار بسیار پیچیده و شاقی نیست؛ بنده شخصاً سال‌ها مدیر و بازرس سازمان جهانی بهداشت در حوزه مؤسسات واکسن‌سازی بوده‌ام و تجربه‌اش را دارم و مایه افتخار خواهد بود اگر بتوانم در این زمینه حدمتی انجام دهم. بنابراین، طرح ادغام به‌جای اینکه به بهبود وضعیت منجر شود، ممکن است تنها یک نهاد بزرگ‌تر با مدیریت دشوارتر و ناکارآمدتر ایجاد کند.

حکیم مهر: با توجه به ماهیت دامپزشکی مؤسسه رازی، به نظر شما ادغام با انستیتو پاستور چه خطراتی برای جایگاه دامپزشکان به همراه دارد؟

اتفاقاً در دوران مسئولیتم یکی از اولین افرادی بودم که گفتم اگرچه ما دامپزشک هستیم، اما برای پیشبرد اهداف مؤسسه به تخصص‌های مکمل دیگری نیز نیاز داریم؛ مانند داروسازی، شیمی، بیوشیمی، و پزشکی. بر همین اساس و با توجه به اینکه اعضای هیئت علمی مؤسسه رازی اکثراً دارای بیش از ۲۸ سال سابقه بودند، تصمیم گرفتیم نیروی انسانی جوان‌تری جذب کنیم.

وقتی بررسی کردم، متوجه شدم میانگین سابقه خدمت اعضای هیئت علمی که البته مایه افتخار موسسه و کشور بودند و هستند، حدود ۲۶ سال است، یعنی تنها ۴ سال تا بازنشستگی جمعی این عزیزان باقی مانده است. با حمایت همکاران و مجوز وزارتخانه، موفق شدیم ۱۴۷ نیروی جوان جذب کنیم که در نتیجه، میانگین سابقه خدمت در مؤسسه ۱۲ سال کاهش یافت.

در این فرایند ما نیروهای غیر دامپزشک را نیز جذب کردیم، اما باید تأکید کنم که دامپزشکان به دلیل تنوع و عمق آموزشی که در زمینه‌هایی مانند میکروبیولوژی، ایمونولوژی و علوم آزمایشگاهی دارند، از آمادگی بیشتری برای فعالیت در حوزه‌های تولید و کنترل کیفی واکسن و سایر فراورده‌های بیولوژیک برخوردارند. بنابراین، حذف یا کم‌رنگ کردن نقش دامپزشکان در این فرایند، نه‌تنها مشکلی را حل نمی‌کند بلکه به پیچیده‌تر شدن مسائل منجر می‌شود.

حکیم مهر: مؤسسه رازی هم‌اکنون چه نقش‌هایی را ایفا می‌کند و این نقش‌ها چگونه در برابر ادغام تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند؟

مؤسسه رازی در حال حاضر سه مأموریت کلیدی دارد: تحقیق و تولید فرآورده‌های بیولوژیک برای دام و طیور؛ تحقیق و تولید فرآورده‌های بیولوژیک برای مصرف انسانی و تحقیق و تشخیص بیماری‌های دام و طیور.

در واقع، مؤسسه رازی مرجع رسمی کنترل و تست بیماری‌های دامی در کشور است و معمولا سازمان دامپزشکی تنها پس از آزمایش نمونه‌ها و تائید وجود یک سویه جدید عامل بیماری توسط مؤسسه رازی، اجازه اعلام همه‌گیری را صادر می‌کند. این نشان می‌دهد که نقش مؤسسه در سلامت دام و امنیت غذایی، اساسی و غیرقابل جایگزینی است.

از نظر من، به‌جای ادغام، شاید لازم باشد خود مؤسسه رازی به علت وسعت فعالیت‌ها سه زیرمجموعه مجزا ولی تحت یک مدیریت تقسیم شود تا هرکدام تمرکز خود را بر حوزه تخصصی‌شان داشته باشند. در حال حاضر، تعامل این حوزه‌ها با هم ممکن است باعث تأثیرات مثبت یا منفی متقابل شود که ارزیابی آن هم چندان ساده نیست.

حکیم مهر: به لحاظ اقتصادی، درآمد مؤسسه از کدام بخش بیشتر است؟ پزشکی یا دامی؟

برخلاف تصور عمومی، درآمد مؤسسه رازی بیشتر از بخش دام و طیور حاصل می‌شود، نه از تولیدات پزشکی. در واقع می‌توان گفت که درآمد حاصل از محصولات دامی به‌نوعی سوبسید تولید محصولات پزشکی را تأمین می‌کند.

خاطرم هست زمانی که خدمت دکتر مرندی بودم، ایشان گفتند که نمی‌توانند مشکلات بخش دام را حل کنند. من در پاسخ عرض کردم که اتفاقاً برعکس است: ما گاهی صد تا دویست دُز واکسن دامی را در یک شیشه بسته‌بندی می‌کنیم که ارزش آن از یک ویال کوچک واکسن انسانی، که تنها یک یا پنج دُز در آن است، کمتر می‌شود.

در عمل، بسته‌بندی همان شیشه‌ی بزرگ نیاز به ۲۵ تا ۵۰ ویال کوچک دارد که هرکدام قیمت بالاتری دارند. بنابراین تکنولوژی، هزینه و ارزش افزوده در تولیدات دامی بسیار بالاست. به‌صراحت می‌گویم که محصولات دامی در حال حاضر بار مالی تولیدات پزشکی را به دوش می‌کشند. به همین دلیل، شاید به‌جای ادغام، مناسب‌تر باشد که تفکیک یا ساختاردهی جدیدی برای مؤسسه رازی در قالب سه زیرمجموعه تخصصی در نظر گرفته شود.

حکیم مهر: در نهایت، راهکار پیشنهادی شما برای بهبود عملکرد و ساختار مؤسسه رازی چیست؟

به نظر من، اگر قرار باشد بحث ادغام جدی دنبال شود، بهترین راهکار همان ایده‌ای است که آقای رئیس‌جمهور درباره «برج فناوری» مطرح کردند. چنین مدلی در بسیاری از کشورها از جمله سوئیس اجرا شده؛ مثلاً در ژنو، برج فناوری یا بیوتکنولوژی وجود دارد که در آن تمام مجموعه‌هایی که در حوزه تحقیق و تولید محصولات بیولوژیک فعال‌اند، در یک ساختار یکپارچه و منسجم اما با استقلال اجرایی فعالیت می‌کنند. این مدل می‌تواند در ایران هم پیاده‌سازی شود: مؤسسه رازی و انستیتو پاستور زیرمجموعه یک نهاد مستقل و فناورانه مانند برج فناوری قرار بگیرند؛ نهادی که مستقیماً زیر نظر ریاست‌جمهوری اداره می‌شود و دارای استقلال مالی، اداری و اجرایی است. این ساختار می‌تواند بسیاری از مشکلات فعلی را رفع کند.آگر لازم باشد، اینجانب میتوانم پیشنهاد اجرائی مناسب را ارائه کنم.

حکیم مهر: از دید شما، مهم‌ترین مشکلات فعلی مؤسسه رازی چیست؟

متأسفانه با مؤسسه رازی مانند یک اداره دولتی خدماتی برخورد می‌شود، در حالی که این مجموعه با إدارات دولتی و حتی سایر مؤسسات تحقیقاتی کاملاً تفاوت دارد. مثلاً مؤسسات تحقیقاتی دیگر، چه در سازمان تات و چه زیرمجموعه وزارتخانه‌ها، بیشتر مأموریت تحقیقاتی دارند؛ بودجه تحقیقاتی می‌گیرند، در آزمایشگاه‌ها یا در میدان تحقیق می‌کنند، و خروجی آن‌ها عمدتاً مقاله علمی است.

اما در مؤسسه رازی، تحقیق باید مستقیماً به تولید منجر شود. همان‌طور که مرحوم دکتر میرشمسی می‌گفتند: «تحقیق ما عین تولید ماست و تولید ما عین تحقیق ماست.» این یعنی جامعه از این مؤسسه انتظار خروجی ملموس دارد؛ خروجی‌هایی که مستقیماً با سلامت دام، طیور و انسان در ارتباط هستند.

یادم هست روزی که مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی به مؤسسه آمدند، به ایشان گفتم: «هیچ مؤسسه یا وزارتخانه‌ای به اندازه مؤسسه رازی بهره‌وری ندارد.» ایشان پرسیدند چرا؟ گفتم: «محصولات این مؤسسه توسط بیش از ۷۰ میلیون نفر جمعیت انسانی، ۱۲۰ میلیون رأس دام، و بالغ بر ۸۰۰ میلیون قطعه طیور استفاده می‌شود.» که البته همه این آمارها افزایش فراوانی داشته اند.

این محصولات تولیداتی نیستند که نداشتن‌شان صرفاً یک کمبود ساده باشد؛ مثل گوجه‌فرنگی که اگر نبود، مشکلی پیش نمی‌آید. این‌ها محصولاتی‌اند که مستقیماً با سلامت و بقاء انسان‌ها و جلوگیری از بیماری‌های سخت یا مرگ‌ومیر در ارتباط‌اند. مثلاً قطره فلج اطفال باعث می‌شود یک انسان از یک عمر ناتوانی نجات پیدا کند و به‌جای نیروی انسانی سربار، به یک عنصر مفید برای جامعه تبدیل شود.

امروز بیماری‌هایی مثل دیفتری و کزاز تقریباً ریشه‌کن شده‌اند؛ فلج أطفال و سرخک هم به همین صورت. این موفقیت‌ها به خاطر واکسن‌هایی است که در همین مؤسسه تولید شده‌اند. پس طبیعی است که چنین مؤسسه‌ای باید از توانمندی‌های مالی، اداری و مدیریتی ویژه‌ای برخوردار باشد.

در حال حاضر، هم مؤسسه رازی و هم انستیتو پاستور نیاز دارند تا از ساختار بوروکراتیک اداری فعلی رها شوند. استقلال اداری و مالی باید برای آن‌ها تضمین شود، چرا که خروجی و تأثیرگذاری آن‌ها بسیار فراتر از مؤسسات تحقیقاتی صرف است.

حکیم مهر: برای بهبود تأمین بودجه مؤسسه رازی و دیگر مؤسسات مشابه، چه راهکاری پیشنهاد می‌دهید؟ چطور می‌توان منابع مالی را مؤثرتر جذب کرد؟

به عقیده من، باید زمینه‌ای فراهم شود که بخش خصوصی جذب سرمایه در این حوزه را جدی بگیرد و تشویق شود. وقتی تولید محصولات واکسن و سرم، ارزش افزوده بالایی دارد، چرا سرمایه‌ها به‌جای بیزینس‌های دیگر که لزوماً هم مردم‌نهاد نیستند، به این حوزه نیایند؟

البته من نمی‌گویم مؤسسات به بخش خصوصی تبدیل شوند. در دنیا هم بزرگ‌ترین مؤسسات واکسن‌سازی در نهایت به بخش خصوصی واگذار شده‌اند، اما نکته اینجاست که آنجا استانداردهای بسیار سختگیرانه‌ای حاکم است. بخش خصوصی نمی‌تواند پا را از این استانداردها فراتر بگذارد یا کیفیت را فدای کمیت کند.

اما در قدم اول، مؤسسه باید آن‌قدر توانمند باشد که بتواند با بخش خصوصی قرارداد ببندد، تولید انجام دهد و محصول را به آن‌ها تحویل دهد تا در کشور توزیع شود. ما این کار را در مورد چند واکسن انجام دادیم، مثلاً واکسن آنفلوانزای طیور و نیوکاسل روغنی. با چند شرکت خصوصی قرارداد بستیم، تولید کردیم و نتیجه بسیار خوبی هم گرفتیم. دو واکسنی که سال‌ها وارد می‌شد، داخل کشور تولید شد.

حکیم مهر: پس جمع‌بندی شما درباره طرح ادغام چیست؟

من خیلی صریح عرض می‌کنم: ادغام این دو مؤسسه نه به نفع کشور است، نه به نفع حرفه دامپزشکی، و نه حتی به نفع خود مؤسسات. به‌جای آن، پیشنهاد من این است که طرح «برج فناوری» به صورت عملیاتی پیاده شود. این برج باید ساختاری مستقل و در عین حال هماهنگ با دولت داشته باشد؛ زیر نظر مستقیم دفتر رئیس‌جمهور یا معاون اول ریاست‌جمهوری، با شورایی متشکل از وزرای مرتبط؛ مثل وزرای جهاد کشاورزی، بهداشت، اقتصاد و دارایی، صنعت، سازمان برنامه و بودجه. و سازمان أمور استخدامی و همچنین محققین برجسته در تحقیق و تولید واکسن.

این ساختار می‌تواند بودجه مستقلی داشته باشد، از قوانین سخت و پیچیده اداری دولتی آزاد باشد و بر اساس برنامه‌ریزی مشخص کار کند. مثلاً الان اگر بخواهیم برای خرید ساده‌ترین ملزومات، یا استخدام چند هیئت علمی، مسیر اداری بسیار طولانی داریم. اما تجربه من در صنایع شیر و کارخانجات شیر پاستوریزه نشان داد که با یک مجمع عمومی پنج‌نفره متشکل از وزرا، می‌توانیم خیلی سریع‌تر کار کنیم. ما فقط با یک مصوبه، کارخانه‌هایی را با صدها نفر نیروی متخصص راه‌اندازی کردیم.

حکیم مهر: از تجربه واگذاری‌ها در دنیا چه درسی می‌توان گرفت؟

تجربه انستیتو پاستور فرانسه بسیار آموزنده است. آنجا تولیدات متعددی داشت، اما در نهایت به بخش خصوصی (مری رو) واگذار شد. در مقابل، ما در داخل کشور برخی صنایع را دولتی نگه داشتیم اما به‌خاطر عدم نظارت کافی یا پاسخ‌گویی ناکافی، کیفیت‌ها به‌شدت پایین آمد.

بنابراین دولت باید در ابتدا و انتهای مسیر باشد: یعنی سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی، نظارت و کنترل نهایی. اما تامین بودجه و در مراحل بعدی اجرای کار را باید به بخش خصوصی بسپارد. اگر این مدل اجرا شود، بخش خصوصی هم موظف خواهد بود تابع دقیق سیاست‌ها، مقررات و استانداردهای دولتی باشد.

حکیم مهر: به عنوان جمع‌بندی، حرف پایانی شما چیست؟

یکی از مهم‌ترین مسائل امروز کشور، بهره‌گیری صحیح از ظرفیت علمی و تجربی متخصصان داخلی است؛ چه جوانان با انگیزه و آگاه به تکنولوژی روز، چه پیشکسوتانی که دهه‌ها تجربه مدیریتی و فنی دارند. گاهی تصور می‌شود افرادی که تجربه زیادی دارند دیگر کارایی ندارند، اما این‌گونه نیست. کسی مثل دکتر شافعی هیچ‌وقت نمی‌گوید فلان تکنولوژی را استفاده کن یا نه، اما توصیه‌های مدیریتی و راهبردی ایشان، حاصل پنجاه سال تجربه و بسیار ارزشمند است.

امروز توانمندی‌های خوبی در کشور هست. این ارتباط وجود دارد که از طریق نهادهای بین‌المللی مثل سازمان بهداشت جهانی (WHO) بتوانیم واکسن‌های تولیدی را به سطح استاندارد جهانی برسانیم. مسئولین مؤسسه رازی باید از این فرصت‌ها استفاده کنند. در عین حال، باید افرادی در رأس کار باشند که علاوه بر شایستگی علمی، شناخت تکنولوژیک و مدیریتی کافی از موضوع داشته باشند. من دامپزشک هستم، میکروبیولوژیست هستم، اگر من را بگذارند رئیس علمی میراث فرهنگی، خراب می‌کنم. پس در هر جایگاهی، تخصص باید در اولویت باشد.

نکته دیگر اینکه در طول تاریخ 100 ساله مؤسسه رازی، از میان 24 رئیس مؤسسه، غیر از سه نفر، البته با احترام به همه تخصص‌ها که جایگاه ویژه دارند، باقی همگی دامپزشک بوده‌اند. این یک سنت نیست، بلکه به‌خاطر عمق درک این افراد از ساختار و مأموریت مؤسسه بوده است. برای مثال، طبق قانون سال 1337، رئیس مؤسسه باید دامپزشکی از میان محققین باشد که با انتخاب شورای عالی یا هیئت امنا و با حکم وزیر کشاورزی منصوب می‌شد.

من بعد از مأموریتم در سازمان بهداشت جهانی، به همه همکاران و مدیرانی که که بعضی در زمان خودم استخدام شده بودند، گفتم: این فرصت وجود دارد که حداقل دو واکسن مؤسسه را استانداردسازی کنیم، تأییدیه بگیریم، و آن طلسم GMP را بشکنیم. و اینجانب با کمال میل حاضرم در این زمینه کمک کنم. به همین دلیل چندین دوره آموزشی در زمینه ارتقاء کیفیت و استاندارد واکسن در انستیتو رازی و پاستور برگزار کردم.

حکیم مهر: در حال حاضر مشغول چه فعالیتی هستید؟

در حال حاضر، مسئولیت مجموعه‌ای در سوئیس را بر عهده دارم به نام «مشاورین بین‌المللی بهداشت و امنیت» که یک سازمان مردم‌نهاد است و دولتی نیست. از طریق همین سازمان، با مؤسسات مختلف در سطح دنیا از جمله مؤسسه رازی همکاری کردیم. توانستیم دوره‌های آموزشی در حوزه‌های مختلفی مانند مدیریت ریسک فرآورده‌های بیولوژیک، ایمنی زیستی، استاندارد واکسن و تکنولوژی‌های واکسیناسیون برگزار کنیم.

همچنین با مشارکت و بودجه مستقیم سازمان جهانی بهداشت WHO پنج دوره آموزشی در مؤسسه رازی، دانشگاه علوم پزشکی، و انستیتو پاستور برگزار کردیم. هدف من کمک به ارتقای سطح علمی کشور و استفاده حداکثری از ظرفیت‌هاست و تا جایی که بتوانم، در خدمت کشور و عزیزان هستم.

حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

 

انتشار یافته: ۱۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۵
ناشناس
|
Germany
|
۰۸:۱۲ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۰
0
3
کارکنان موسسه اگر زیر نظر هر وزارتی غیر از جهاد فعالیت کنن دریافتی و حقوق و مزایاشون بهتر از جهاد میشه که به دکتر دامپزشک اندازه یه کارگر بخش خصوصی حقوق میده
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۱۵ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۰
0
9
تو این مملکت اسلامی مراجع میگویند هر کس تخصص کاری را نداشته باشد و آن کار را بپذیرد مثل اینست که غصب اموال دولتی انجام داده باشد.
علی اکبری
|
Germany
|
۱۱:۳۲ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۰
1
16
با سلام تحیت، و تشکر از حکیم مهر باعنایت به افت آمار تولید موسسه رازی و همچنین عدم تطابق رشته تحصیلی رئیس موسسه با اساسنامه ....................... از وزیر محترم خواهشمندیم یک رئیس موسسه دامپزشک جهت تصدی موسسه منصوب کنن. با تشکر از
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۳ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۰
1
11
همین جذب غیر دامپزشکان موسسه را به این سرنوشت دچار کرده آقای دکتر گرامی
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۰۵ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۰
0
3
احسنت!

ماندن انستیتو با ارزش رازی در زیر نظر وزارت خانه تولید محور و بیگانه با موازین بهداشت و سلامت یعنی وزارت جهادکشاورزی، منجر به نابودی آن و تنها ایجاد محلی برای استخدام و نان دانی افراد ...... سفارش شده و نورچشمی می شود.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۵:۵۶ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
1
11
.....به جایی رسیده که می گویند دامپزشکان اینجا چکاره اند؟ نیازی به دامپزشکان نیست....
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۵۱ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
0
3
ظاهراً اراده‌ای معطوف بر آن است که به هر طریق ممکن، دو مؤسسه‌ بازمانده از دوران پیش از انقلاب، در مسیر انحلال یا ادغام قرار گیرند.
.‌.......................
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۰۴ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۲
0
1
دنبال دلیل می‌گردید؟ ................ وقتی با تصمیمات نادرست مدیریتی شما، نامه‌برها، نیروهای خدماتی، منشی‌ها و کارکنان اداری و ستادی، تنها به‌دلیل قرار گرفتن در موقعیت‌هایی خاص ــ نه به‌واسطه‌ی ماهیت کارشان ــ حق مسئولیت و مدیریت دریافت می‌کنند و از حقوق و مزایایی بالاتر از نیروهای آزمایشگاهی برخوردارند، و زمانی‌که متخصصان آزمایشگاهی غیرهیات‌علمی، ارزش ریالی هر ساعت اضافه‌کارشان نصف نیروهای خدماتی‌تان است و برخلاف کارمندان اداری، از بدو ورود تا زمان بازنشستگی، بدون ارتقای پست سازمانی باقی می‌مانند، باید بدتر از این‌ها را هم انتظار می‌داشتیم. با این حال، هنوز این حلال‌خواری و وجدان کاری نیروهای آزمایشگاهی‌ست که مانع بروز فاجعه شده است!
...............
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۳۸ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۲
0
2
ادغام یا انحلال تدریجی سرمایه‌های علمی کشور؟!

به نام آن‌که علم و وجدان را معیار قرار داد

سال‌هاست که مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم‌سازی رازی و انستیتو پاستور ایران، هر یک با پیشینه‌ای افتخارآمیز و مأموریت‌هایی متفاوت اما مکمل، ستون‌های زیست‌فناوری و سلامت در کشور بوده‌اند. رازی با تکیه بر توان دامپزشکان و کارشناسان تولید، حافظ سلامت دام، امنیت غذایی و سلامت عمومی جامعه بوده و پاستور با تمرکز بر انسان‌محوری و علوم پایه پزشکی، نقش مهمی در پایش بیماری‌های واگیر و توسعه دانش واکسن انسانی داشته است.

اکنون سخن از ادغام این دو نهاد می‌رود؛ طرحی که نه بر پایه منطق علمی است و نه با الگوهای جهانی توسعه پژوهش و تولید هم‌خوانی دارد.
اما واقعیت تلخ‌تر از آن است که تنها به تفاوت‌های مأموریتی و ساختاری ختم شود؛ باید از خود پرسید: دنبال دلیل می‌گردید؟! به خودتان رجوع کنید!

وقتی سال‌هاست که در سایه تصمیمات مدیریتی غلط، کارشناسان آزمایشگاهی غیر هیات علمی مؤسسه‌های تحقیقاتی نه ارتقایی در پست دارند، نه ارزش ریالی ساعت کارشان به اندازه‌ی نیروی خدماتی لحاظ می‌شود، و همزمان کارکنان ستادی و پشتیبانی ، منشی‌ها و نامه‌برهای این دو موسسه با عناوین پوشالی و بی‌ربط، «حق مسئولیت» و «مدیریت» می‌گیرند، چه انتظاری از سرنوشت این مؤسسات می‌رود؟

وقتی متخصصان فنی با دانش روز، با کمترین حقوق و بیشترین فشار کار، ستون‌های اصلی تولید واکسن و فرآورده‌های بیولوژیک‌اند، اما مزایا و منزلت اداری‌شان از کارمندان ستادی هم کمتر است، فاجعه‌ای خاموش در حال شکل‌گیری است.

و این همه نه از کمبود منابع، که از سیاست‌های عوام‌فریبانه شبه‌نخبگانی است که بر گرده کارشناسان و متخصصان، ثروت می‌اندوزند. نخبگانِ ........ با شعار بهره‌وری و چابک‌سازی، شیره جان مؤسسات را می‌مکند و اکنون ادغام را به‌عنوان مُسکن بحران معرفی می‌کنند؛ غافل از اینکه ادغام بدون اصلاح ساختار، فقط نامی جدید بر انحلال تدریجی است.

ما مخالف ادغام نیستیم اگر هدف، هم‌افزایی علمی، ارتقاء کیفیت و توسعه ملی باشد؛ اما آن‌چه امروز رخ می‌دهد، نه هم‌افزایی، که هدررفت سرمایه‌های انسانی، علمی و اخلاقی کشور است.

راه‌حل چیست؟

حفظ استقلال ساختاری هر مؤسسه

اصلاح نظام ارزشیابی و پرداخت بر اساس تخصص و نقش واقعی در زنجیره تولید و دانش

ایجاد ساختارهای فرادستگاهی هماهنگ‌کننده (نظیر برج فناوری زیستی) به‌جای تحمیل ادغام

بازگشت به اصل شایسته‌سالاری و وجدان کاری در مدیریت پژوهش و تولید


تا زمانی که نگاه کالایی و رانتی به علم و پژوهش حاکم است، ادغام‌ها نه نجات، که تیر خلاص‌اند.
و آن‌چه تا امروز مانع فاجعه شده، نه درایت مدیران، که وجدان کاری و حلال‌خواری متخصصانی است که حتی نادیده گرفته شده، دست از کار برنداشته‌اند.
دامپزشک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۳۱ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
0
5
سالهاست که رازی درجا می‌زند و کوچکتر می‌شود. مطمئن باشید مدیریت این سالها چنان با ضعف بوده که افراد توانمند این موسسه جذب شرکت های دیگری شده اند. از سوی دیگر عدم جذب افراد کارآمد و حضور سیاه لشگر در این موسسه سبب شده که این موسسه حتی از شرکت های نوپای ویتنامی آفریقایی یا پاکستانی یا حتی کشور های استقلال‌ یافته شرقی عقب بماند. در شرایطی که این موسسه حتی توانمندی تولید واکسن های سبد خود را ندارد و نمی تواند نیازمندی های کشور را تامین کند، چرا بر مستقل بودن رازی پافشاری میکنید....!
مشکل از مدیریت و جذب نیرو برخلاف شایسته سالاری کمبود بودجه و... می باشد.
طالب
|
Bulgaria
|
۰۷:۲۹ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
0
0
آنچه که برای فعالیت یک مرکز تولید فرآورده های دارویی و بیولوژیک اصل است، انطباق مجموعه تولید، با مقررات ملی و بین المللی است. بدیهی است ذیل فعالیت بر اساس مقررات مربوطه کلیه امور از جمله مسایل مدیریتی، ساختمانی، تجهیزاتی، تاسیساتی، پرسنلی و .... بطور هماهنگ دیده شده و حل خواهند شد. بنابراین، صرفا با ادغام یا عدم ادغام موسسه رازی با موسسه پاستور مسأله ای حل نخواهد شد. توصیه می شود با پرهیز از راه حل های سنتی و غیر موثر، این موسسات همچنان در دور باطل نگهداری نشوند. توجه داشته باشیم که برای داشتن یک مرکز تولید فرآورده های بیولوژیک مطلوب شاید لازم باشد در مورد مراکز سنتی تجدید نظر اساسی تری صورت گیرد.
نظر شما
ادامه