کد خبر: ۸۲۶۷۷
تعداد نظرات: ۵ نظر
گفت‌وگوی حکیم مهر با «دکتر مرضیه شایق» بانوی دامپزشک و مدیر داروخانه دامپزشکی در شهرستان فسا:
«دکتر مرضیه شایق» افزود: دارو یک کالای تجاری معمولی نیست که بخواهیم با آن تجارت صرف انجام دهیم. وقتی قوانین بازدارنده و نظارتی دقیق وجود نداشته باشد، گپ‌ها و خلأهای موجود تبدیل به فرصت سوءاستفاده می‌شوند ...

حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: در شرایطی که نام دامپزشکی در ذهن بسیاری از مردم صرفاً با درمان حیوانات گره خورده است، کمتر کسی به نقش کلیدی این حرفه در تضمین سلامت عمومی جامعه و امنیت غذایی فکر می‌کند. در این میان، زنان فعال در این حوزه، به‌ویژه در شهرستان‌ها، با چالش‌های دوچندانی روبه‌رو هستند؛ از نابرابری‌های فرهنگی گرفته تا بی‌ثباتی اقتصادی و خلأهای نظارتی.

«دکتر مرضیه شایق» فارغ‌التحصیل دانشگاه شهید چمران اهواز و مدیر داروخانه دامپزشکی در شهرستان فسا، یکی از بانوان پیشگام در این عرصه است که با بیش از یک دهه فعالیت حرفه‌ای، نه‌تنها با سختی‌های مسیر کنار آمده بلکه دغدغه‌های جدی و عمیقی درباره وضعیت فعلی صنف دامپزشکی، اقتصاد دارو، و تبعات مصرف بی‌رویه آنتی‌بیوتیک‌ها بر سلامت جامعه دارد.

او در گفت‌وگو با حکیم مهر با نگاهی صریح، تجربه‌محور و مسئولانه، از روزهای اول تحصیل در رشته‌ای که در ابتدا انتخاب قلبی‌اش نبود، تا جایگاه امروزی‌اش به عنوان یکی از زنان فعال در حوزه داروخانه‌های دامپزشکی سخن گفته است. این گفت‌وگو، صرفاً روایتی فردی نیست؛ بلکه بازتابی از مشکلات ساختاری، هشدارهایی درباره آینده و دعوتی است برای بازنگری در سیاست‌گذاری‌های بهداشتی و دارویی کشور.

حکیم مهر: لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید.

من دکتر مرضیه شایق هستم. حدود ۱۱ سال است که در شهرستان فسا، استان فارس، داروخانه دامپزشکی دارم.

حکیم مهر: ورودی چه سالی و کدام دانشگاه بودید؟

من ورودی سال ۱۳۸۲ دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز هستم.

حکیم مهر: چه شد که به رشته دامپزشکی وارد شدید؟ آیا از ابتدا علاقه‌مند بودید؟

راستش علاقه خاصی به این رشته نداشتم. رشته اولم را قبول نشدم و با مشورت مشاور تحصیلی‌ام که پیشنهاد داد دامپزشکی را هم انتخاب کنم، این رشته را زدم. چون مدرک دکتری داشت و به نظرم ارزشمند بود، پذیرفتم و در نهایت هم قبول شدم.

حکیم مهر: وقتی وارد دانشکده شدید، نظرتان نسبت به رشته تغییر کرد؟

اوایل کمی سردرگم بودم و نمی‌دانستم این انتخاب در نهایت به کجا خواهد رسید، اما به مرور و با شناخت بیشتر متوجه شدم اگر در این رشته خوب کار کنیم، می‌توانیم نقش مهمی در جامعه و سلامت مردم داشته باشیم. به نظرم دامپزشکی رشته‌ای بسیار مهم است. متأسفانه در جامعه ما هنوز جایگاه واقعی خودش را پیدا نکرده و خیلی‌ها نمی‌دانند که دانشجویان دامپزشکی چه درس‌های سخت و تخصصی‌ای را باید طی شش سال بگذرانند تا فارغ‌التحصیل شوند. حجم اطلاعات علمی ما و مسئولیت‌هایی که داریم بسیار بیشتر از چیزی است که در نگاه عمومی به نظر می‌رسد.

حکیم مهر: واکنش اطرافیان شما هنگام قبولی در رشته دامپزشکی چگونه بود؟

نظر خانواده و بسیاری از اطرافیان این بود که حیف است که بخواهم این رشته را بخوانم و پیشنهاد می‌دادند مجدداً در کنکور شرکت کنم.

حکیم مهر: چه سالی فارغ‌التحصیل شدید؟

در سال ۱۳۸۸ از پایان‌نامه‌ام دفاع کردم و فارغ‌التحصیل شدم. مدتی تصمیم داشتم ادامه تحصیل بدهم و پیگیر کار خاصی نبودم، اما در همان زمان به اداره دامپزشکی شهرستان مراجعه کردم. آن زمان گرفتن مجوز سخت بود، اما یک خانم دکتر قصد جابه‌جایی داشتند و این فرصت باعث شد وارد این مسیر کاری شوم.

حکیم مهر: اگر به گذشته برگردید، باز هم همین مسیر را انتخاب می‌کنید؟

خب، طبیعتاً هر کسی ممکن است فکر کند اگر شرایط متفاوتی برای خودش فراهم می‌کرد، شاید مسیر دیگری را طی می‌کرد. اما من از مسیری که آمده‌ام و از تلاش‌هایی که کرده‌ام، راضی هستم. در این راه تمام تلاشم را انجام داده‌ام و به نتایج خوبی هم رسیده‌ام.

حکیم مهر: از سختی‌های کار دامپزشکی برای خانم‌ها بفرمایید. آیا تا به حال تحت فشار قرار گرفتید و از انتخاب‌تان پشیمان شدید؟

کار در داروخانه دامپزشکی ارتباط نزدیکی با درمان دارد. اغلب دامداران یا دامپزشکان موارد را برای مشاوره یا تهیه دارو به داروخانه ارجاع می‌دهند، یا خودشان مراجعه می‌کنند و تاریخچه دام را توضیح می‌دهند. این ارتباط دائمی با حوزه درمان، نیازمند دانش، دقت و تعامل مداوم است.

یکی از مشکلات، به‌ویژه در مناطق کم‌جمعیت‌تر، این است که صحبت خانم‌ها به راحتی پذیرفته نمی‌شود. خود من این تفاوت را کاملاً لمس کرده‌ام. اوایل فعالیت برخوردها بسیار متفاوت بود. اما به مرور زمان با دیدن نتایج کار، نوع نگاه افراد تغییر کرد و دیدگاه‌ها نسبت به من و کارم بهتر شد؛ با این حال همچنان برای خانم‌ها در این حیطه چالش‌هایی وجود دارد، حتی من که نسبت به کلینیسین‌ها تماس مستقیم کمتری با دامدار دارم، این مسئله را کاملاً حس می‌کنم. به‌نظرم در حوزه دامپزشکی نیاز جدی به فرهنگ‌سازی وجود دارد؛ هم بین دامداران و هم درون خود صنف دامپزشکی.

ما باید در مورد جایگاه واقعی این رشته، استفاده صحیح از دارو، اصول علمی دامداری، و نقش حیاتی دامپزشکی در سلامت جامعه آگاهی‌رسانی کنیم. من عمیقاً به شعار «دام سالم، غذای سالم، انسان سالم» اعتقاد دارم، چون دامپزشکی مستقیماً با سلامت تغذیه و به تبع آن، با سلامت انسان‌ها ارتباط دارد.

حکیم مهر: از مشکلات عمومی داروخانه‌های دامپزشکی بفرمایید، به‌ویژه در زمینه شرایط اقتصادی، تورم و نقدینگی. شما برای راه‌اندازی داروخانه چگونه سرمایه اولیه را تأمین کردید؟

واقعیت این است که در یک جامعه، ثبات اقتصادی به اندازه امنیت اهمیت دارد. وقتی اقتصاد دچار مشکل می‌شود، همه چیز به‌صورت دومینویی تحت تأثیر آن قرار می‌گیرد. من در ابتدای راه سرمایه‌گذاری خاصی نداشتم؛ تازه از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده بودم و شرایط آن زمان هم به‌مراتب ساده‌تر از امروز بود.

در آن دوره، داروها از شرکت‌های مختلف به‌راحتی تأمین می‌شدند، اما اکنون ممکن است همان شرکت‌ها تنها سالی یک‌بار و آن هم در حجم محدود، دارو توزیع کنند. افزایش مداوم قیمت داروها نیز یکی از مشکلات بزرگ است. متأسفانه گاهی در طول یک سال چندین بار شاهد افزایش قیمت دارو هستیم، و ما که به‌عنوان آخرین حلقه زنجیره عرضه با دامدار در تماس هستیم، بیشتر مورد انتقاد قرار می‌گیریم.

توضیح این افزایش قیمت‌ها برای دامدار بسیار سخت است. از طرف دیگر، دامدار هم با هزینه‌های سنگین خوراک و نگهداری دام روبه‌روست، در حالی که نرخ گوشت به شکل دستوری و با قیمت پایین تعیین می‌شود. در چنین شرایطی، موازنه اقتصادی به ضرر دامدار و فعالان زنجیره تأمین است. نه تنها انگیزه‌ای برای ادامه فعالیت باقی نمی‌ماند، بلکه ادامه مسیر هم با ریسک بالا همراه است.

خود من چند سال پیش شاهد بودم که بسیاری از دامداران منطقه، به دلیل همین شرایط ناپایدار، بخش عمده‌ای از دام‌های مولدشان را فروختند. این اتفاق باعث کاهش محسوس جمعیت دامی در منطقه شد. زمانی که وضعیت اقتصادی این‌قدر بی‌ثبات باشد، نه دامدار، نه دامپزشک، و نه داروخانه‌دار نمی‌توانند با اطمینان به آینده فکر کنند. این یک چالش جدی و فراگیر است.

حکیم مهر: وضعیت فعالیت در صنف دامپزشکی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

متأسفانه شرایط حرفه‌ای در صنف دامپزشکی به شکلی است که بسیاری از فارغ‌التحصیلان با انتظاراتی وارد بازار کار می‌شوند، اما وقتی مسیر شغلی مناسب برای آن‌ها فراهم نمی‌شود، بخشی از همکاران به رقابت‌های ناسالم روی می‌آورند؛ رقابت‌هایی که نه تنها به خود صنف آسیب می‌زند، بلکه سلامت جامعه را نیز به خطر می‌اندازد.

دارو یک کالای تجاری معمولی نیست که بخواهیم با آن تجارت صرف انجام دهیم. وقتی قوانین بازدارنده و نظارتی دقیق وجود نداشته باشد، گپ‌ها و خلأهای موجود تبدیل به فرصت سوءاستفاده می‌شوند. نتیجه این می‌شود که برخی افراد به هر شکلی که بتوانند، صرفاً برای رونق کسب‌وکار، دارو را بدون نظارت و قانون‌مندی لازم عرضه می‌کنند. فروش دارو به هر تعداد، با هر قیمت و به هر فردی انجام می‌شود، بی‌آنکه نظارتی وجود داشته باشد یا پاسخگویی خاصی مطالبه شود. این بی‌نظمی و آشفتگی، نهایتاً نه به نفع دامپزشکان است، نه دامدار و نه سلامت عمومی جامعه.

حکیم مهر: از تهدیدهای جدی‌تر برای سلامت جامعه بفرمایید.

دو مسأله بسیار مهم و نگران‌کننده در کشور ما که اغلب نادیده گرفته می‌شوند، یکی مقاومت آنتی‌بیوتیکی است و دیگری باقی‌مانده‌های دارویی در فرآورده‌های دامی. وقتی دام کشتار می‌شود، متأسفانه هیچ سازوکار دقیقی برای بررسی و ارزیابی باقی‌مانده‌های دارویی در گوشت وجود ندارد. از طرف دیگر، فروش دارو به‌طور گسترده و بدون نسخه در داروخانه‌ها انجام می‌شود، و در عمل نظارتی جدی و مؤثر دیده نمی‌شود.

در مورد شیر هم وضعیت مشابهی وجود دارد. تنها برخی داروها هنگام جمع‌آوری شیر دیتکت می‌شوند، در حالی که داروهایی هستند که مصرف آن‌ها در گاوهای شیرده به‌طور مطلق ممنوع است، اما ممکن است از مرحله کنترل عبور کنند. کشورهای توسعه‌یافته از ابتدا، یعنی از سطح دامدار، شروع به فرهنگ‌سازی و قانون‌گذاری می‌کنند تا استفاده از دارو کنترل‌شده و علمی باشد. اما در کشور ما، گاهی دامدار می‌تواند هر دارویی را، حتی با منع مصرف، به‌راحتی و به هر مقدار تهیه و استفاده کند.

حکیم مهر: این وضعیت چه پیامدی برای سلامت عمومی دارد؟

این موضوع اگرچه ممکن است در ظاهر پنهان باشد، اما تأثیر عمیق و مستقیمی بر سلامت عمومی جامعه دارد. باقی‌مانده‌های دارویی در گوشت و شیر، و مصرف بی‌رویه و غیرعلمی آنتی‌بیوتیک‌ها، باعث افزایش مقاومت دارویی می‌شود. متأسفانه حتی برخی از همکاران محترم ما داروهایی را برای دام تجویز می‌کنند که در حوزه انسانی جزو داروهای بسیار مؤثر و ارزشمند هستند و نباید در دامپزشکی مصرف شوند. این رفتار، منجر به این می‌شود که همان داروها در پزشکی انسانی کارایی خود را از دست بدهند، و مقاومت دارویی بالا برود. چنین نتایجی، علاوه بر تهدید سلامت دام، در بلندمدت برای سلامت انسان‌ها بسیار خطرناک است. ما به‌جای آنکه ارزش علمی و درمانی این داروها را حفظ کنیم، آن‌ها را بی‌رویه مصرف می‌کنیم و عملاً سرمایه‌های علمی و درمانی بشر را هدر می‌دهیم.

حکیم مهر: در شرایط فعلی، راهکار شما برای بهبود وضعیت موجود در حوزه داروهای دامپزشکی چیست؟

در حد توان خودم به عنوان یکی از اعضای جامعه دامپزشکی، همیشه سعی کرده‌ام دامداران را آگاه کنم و آموزش بدهم. البته این تنها سهمی کوچک است و نمی‌تواند تغییر بزرگی در سطح ملی ایجاد کند. امیدوارم مسئولان توجه بیشتری به موضوع کنترل مصرف دارو داشته باشند و جایگاهی برای این موضوع در سیاست‌گذاری سلامت جامعه قائل شوند.

اجازه بدهید خاطره‌ای را هم در این زمینه تعریف کنم. چند سال پیش دارویی را که بسیار پرمصرف است و اگر نامش را ببرم تقریباً همه آن را می‌شناسند، از یک شرکت تحت لیسانس تهیه کردم. پیش از آن این دارو را از شرکت‌های داخلی تهیه می‌کردم و هیچ اشاره‌ای به منع مصرف در دام‌های شیری روی برچسب آن نبود. اما در این نمونه جدید، دیدم که روی بسته‌بندی دارو نوشته شده بود «منع مصرف در دام‌های شیری». برایم بسیار عجیب بود. تماس گرفتم با کارشناس شرکت اصلی تولیدکننده در تهران و پاسخشان این بود که چون شرکت خارجی‌ای که ما تحت لیسانس آن هستیم این دارو را برای دام‌های شیری منع کرده، ما هم ملزم بودیم دقیقاً همان را بنویسیم.

این برای من بسیار ناراحت‌کننده بود؛ چون دارویی که در کشور ما به وفور و بدون محدودیت در دام‌های شیری مصرف می‌شود، در یک کشور توسعه‌یافته به‌کلی ممنوع است. این تفاوت فاحش نشان‌دهنده‌ی نیاز فوری به بازنگری در سیاست‌های مصرف دارو در کشور است.

حکیم مهر: چه توصیه‌ای به خانم‌هایی دارید که علاقه‌مند به ورود به رشته دامپزشکی هستند؟

به‌نظر من، پیش از ورود به این رشته یا انتخاب فیلد کاری خاصی مثل داروخانه، کلینیک یا آزمایشگاه، بهتر است مدتی در آن حوزه کار عملی انجام دهند. مثلاً یک ماه در داروخانه یا کلینیک مشغول شوند تا فضای کار را از نزدیک ببینند. این تجربه می‌تواند کمک زیادی به تصمیم‌گیری آگاهانه‌تر آن‌ها بکند و تصویر واقعی‌تری از آینده شغلی‌شان به آن‌ها بدهد.

حکیم مهر: و سخن پایانی شما؟

از شما و مجموعه محترم حکیم مهر بسیار تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادید. آرزوی من این است که روزی برسد که رشته دامپزشکی جایگاه واقعی و شایسته خود را در کشور پیدا کند. امیدوارم بتوانیم گام‌های مؤثری در تأمین تغذیه سالم مردم برداریم، باقی‌مانده‌های دارویی را به حداقل ممکن در فرآورده‌های دامی برسانیم و مصرف آنتی‌بیوتیک‌ها نیز با نظارت و آگاهی به حداقل ممکن کاهش یابد. این مسیر البته نیازمند تلاش همگانی و حمایت جدی مسئولان است.

حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

 

 

انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۲
غیر قابل انتشار: ۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۱۶ - ۱۴۰۴/۰۳/۱۸
3
8
اتفاقا زنان مخصوصا در حرفه مسئول فنی ضربه های بدی به صنف زده ان با مسئول فنی غیرحضوری
پاسخ ها
ناشناس
| India |
۰۹:۰۹ - ۱۴۰۴/۰۳/۱۸
فقط خانوما؟
مطمئنی؟
کسایی که جای منو با حقوق کم گرفتن و غیر حضوری مرد بودناااا
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۱۶ - ۱۴۰۴/۰۳/۱۸
زن و مرد ندارد ، هردو متاسفانه این بداخلاقی و اشتباه را مرتکب می شوند ولی متاسفانه در خانم ها به دلیل عدم مسئولیت تامین مالی ، میزان بسیارکمی بیشتر است
و البته در مردان هم باز بدلیل مسئولیت تامین مالی ، گاها محبورند با ارقام پایین قرارداد ببندند تا همان مبلغ ناچیز را هم از دست ندهند
این مشکل ریشه ای و قانونی ست ، ارتباطی به جنسیت ندارد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۳۰ - ۱۴۰۴/۰۳/۱۸
1
6
آرزوی موفقیت و سربلندی برای شما همکار فهیم، دلسوز و فرهیخته؛ ما هم با شما در آرزوی ارتقاءِ جایگاه واقعی این حرفه‌ی موثر در جامعه و افکار عمومی و سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری‌های ملی سهیم هستیم چون ارتقاءِ جایگاه این حرفه و فهم عمومی جامعه از ارزش و تاثیر آن، قبل از این که به نفع جامعه‌ی دامپزشکی کشور باشد به نفع کشور و عموم مردم است.
در سایه‌ی خالق منان پایدار باشید.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۴۱ - ۱۴۰۴/۰۳/۱۸
5
5
روایت است که یک نفر در درون چاهی افتاد . شخصی از نزدیک چاه می‌گذشت. صدای آه و ناله شنید . نزدیک تر شد و متوجه شد که صدا از درون چاه می‌آید . به چاه رسید و دید یک نفر در ته آن افتاده است . سرش را پایین آورد و گفت :« چی شده» . شخص درون چاه جواب داد : « می‌بینی که در چاه افتادم ». گفت : « صبر می کنی بروم طناب بیاورم و از چاه بیرون بیاورمت؟» شخص درون چاه گفت : اگر صبر نکنم ، چه کار کنم .
حال حکایت ماست که ۹۰ درصد دامپزشکان از سر حادثه و بدون علاقه وارد این رشته شده‌اند و‌ حالا مجبورند با آن کنار بیایند . چاره‌ای ندارند. «آش کشک خاله است ، بخوری پاته ،نخوری هم پاته».
نظر شما
ادامه