حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: فعالیت در بخش خصوصی همواره با مشکلات و بیمهریهای گوناگون همراه است؛ خاص اینکه دستاندرکاران یک حوزه از یک اتحاد منسجم برخوردار نباشند. گویا این عدم همگرایی در اهداف و مسئولیتها، در حوزه خصوصی دامپزشکی به چشم میخورد. رئیس بیمارستان دامپزشکی مرکزی تهران یکی از فعالان بخش خصوصی دامپزشکی است که عدم تناسب میان زحمات یک دامپزشک و درآمد او را یکی از مشکلات اساسی این حوزه میداند. «دکتر امید مرادی» بلاتکلیفی اعضای هیات علمی دانشگاهها را از دیگر مصائب دامپزشکی برمیشمرد.
حکیم مهر: آقای دکتر، چند روز پیش مراسم رونمایی از نخستین ایمپلنت داخل استخوانی و پروتز اندام مصنوعی حیوانات ساخته شده در کشور در بیمارستان دامپزشکی مرکزی تهران با حضور برخی از مسئولان سازمان دامپزشکی برگزار شد. کمی بیشتر در اینخصوص توضیح میفرمایید؟
مراسم مربوط به رونمایی از محصولاتی بود که توسط متخصصان بیمارستان دامپزشکی مرکزی طراحی و ساخته شد. یکی از این محصولات ایمپلنتی بود که داخل استخوان حیوانی که پنجههای خود را به دلیل حیوان آزاری از دست داده بود، کار گذاشته شد. همچنین معرفی پروتزی که به آن ایمپلنت متصل شده بود و اجازه میداد که حیوان دوباره قادر باشد که روی دست و پای خود راه برود. این برای نخستین بار در کشور بود که یک ایمپلنت پروتزی که با بیومکانیک بدن حیوان منطبق است، طراحی و داخل استخوان جاگذاری شد. اقدام دیگری که در این جلسه صورت گرفت، رونمایی از پروتزی بود که در پای یک فلامینگو قرار داده شد.
حکیم مهر: این محصولات چه ویژگیهای منحصر بهفردی دارند؟
یکی از ویژگیهای این پروتز این است که منجر به فشار روی مفاصل بالاتر و ایجاد آرتروز در آینده روی آنها نمیشود. از ویژگیهای دیگر جنس پروتز است که از الیاف کربن است و خاصیت مقاوم آن باعث افزایش طول عمر آن میشود و نمیشکند. ویژگی دیگر اینکه طراحی آن به صورت اختصاصی برای این حیوان انجام شده است.
از ویژگیهای محصول دوم، دارا بودن مفصل است که به مدد آن، حیوان میتواند از پنجه به صورت استاندارد و منطبق با آناتومی بدن خود استفاده کند. این ویژگی باعث میشود مفاصل بالاتر حیوان آسیب نبیند و حیوان قادر به تغییر حالت از نشسته به ایستاده بدون نیاز به جدا کردن پروتز باشد.
از خصیصههای دیگر این است که در ساخت پروتز از لایهای استفاده شده که باعث میشود ساختارهای داخلی پا از جمله عروق محافظت شده و در اثر فشار بیش از حد مسدود نشوند. ماحصل آن مراسم، رونمایی از این محصولات و همچنین ارائه گزارش عملکرد بیمارستان طی مدتی بود که از فعالیت بیمارستان میگذرد.
حکیم مهر: یکی از وعدههایی که مدیر کل دامپزشکی استان تهران در این جلسه دادند، قول حمایت از فعالیتهای اینچنینی بخش خصوصی بود. ارزیابی شما از جنس برخورد سازمان دامپزشکی با فعالان بخش خصوصی چیست؟
تا امروز هر تقاضایی که از اداره کل دامپزشکی استان تهران داشتیم، به ما کمک کردند و پشتیبان آن دسته از فعالان بخش خصوصی که در زمینه دامهای کوچک فعالیت میکنند، بودند. بنده این الطاف را طی سالهای گذشته که آقای دکتر برائینژاد در استان البرز حضور داشتند هم کاملاً حس کردم و هر زمان که کمکی نیاز بود، ایشان و مجموعه تحت مدیریتشان به ما کمک کردند و هر زمان مشورت خواستیم، در کنار ما بودند.
حکیم مهر: کمکهای مادی چطور؟
ما هیچزمان چنین توقعی را از یک اداره دولتی نداشتیم که زمینههای حمایت مادی برای ما ایجاد کند. هر چند خاطرم است که در اداره دامپزشکی استان البرز به مراکز درمانی که درخواست وامهای با کارمزد پایین داده میشد، ترتیب اثر میدادند و آنها را به بانکهای عامل معرفی میکردند. کمااینکه خود ما هم از این تسهیلات استفاده کرده بودیم.
حکیم مهر: مهمترین مشکلات و چالشهای پیش روی فعالان بخش خصوصی دامپزشکی چیست؟
در کشور ما طب دامهای خانگی یک طب جدید به شمار میرود که به نوعی هنوز جا نیفتاده است. خیلی از سختیهای آن مشابه بیماریهای انسانی است و بیماران آن هم نیازمند مداخلات پیچیده بیمارهای انسانی هستند. این مساله در مورد هزینهها هم صادق است. مثلا دستگاه بیهوشی یا ایمپلنت مورد نیاز برای درمان حیوان، دقیقا همان است که در موارد انسانی مورد استفاده قرار میگیرد. از طرفی بازگشت هزینههای انجام شده در دامپزشکی بسیار دشوار است. ضمن اینکه فعالیتهای طبابتی این رشته نیز در جامعه جا نیفتاده و هنوز نیازمند فرهنگسازی در این حوزه هستیم، مثلاً در زمینه برخورد همسایهها مشکل داریم.
از طرفی درآمدها پایین است و تناسبی بین زحمتی که کشیده میشود با درآمد وجود ندارد. مشکل دیگر این است که از چند سال گذشته تناسبی بین عرضه و تقاضا وجود ندارد و شیب آن به سمتی در حرکت است که عرضه را بیشتر از تقاضا میکند و این یکی از مسائل جدی است.
حکیم مهر: منظورتان از بداخلاقی صنفی چیست؟
به دلیل عدم وجود صنفی که همه نسبت به آن اتفاق نظر داشته باشند، آن اتحادی که از مجموعه خدماتی انتظار میرود، وجود ندارد. البته برخی سازمانهای مردم نهاد وجود دارند اما به دلیل اینکه تفکرات یک قشر خاص در آنها پررنگ تر است، آن حالت جامعیت را که مورد وثوق همگان باشد، ندارند. در نتیجه میبینیم خیلیها که دوست دارند به آن سازمان مردم نهاد کمک کنند، به دلیل اینکه احساس میکنند این سازمانها بحث فکری خاصی را پیگیری میکنند، از همکاری امتناع میکنند و این اتحاد شکل نمیگیرد. در صورتی که اگر شکل بگیرد، میتواند بسیار کمک کننده باشد.