حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «دکتر محمدعلی راد» در آبان ۱۳۲۲ در روستای پاریز از توابع کرمان به دنیا آمد. وی پس از گذراندن تحصیلات متوسطه در رشته علوم طبیعی وارد مرکزتربیت معلم کرمان شد و پس از فارغالتحصیل شدن، مدتی را به معلمی در زادگاهش سپری کرد. اما در سال ۴۲ با قبولی در آزمون دانشگاه در دوره کارشناسی دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد. سپس بورس تحصیلی گرفت و به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد علوم بالینی دامپزشکی در دانشگاه ایلینوی آمریکا مشغول شد. وی پس از بازگشت به ایران وارد دانشگاه تهران شد و در سال ۶۴ توانست مدرک دکترای تخصصی بیماریهای داخلی دام کوچک را از این دانشگاه دریافت کند.
دکتر راد در سال ۶۴ مرتبه دانشیاری دریافت کرد و به مددت ۴ سال به سمت رئیس دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و از سال ۶۵ به مدت ۱۲ سال به سمت دبیری شورای آموزش دامپزشکی و تخصصی در وزارت فرهنگ و آموزش عالی گمارده شد.
وی در سال ۷۷ به مقام استاد تمامی رسید و با تلاش مستمر و با همکاری اساتید دامپزشکی کشور، گروه دامپزشکی شورایعالی برنامهریزی را در وزارت فرهنگ و آموزش عالی بنیانگذاری کرد. بعدها با همکاری ۷۶ استاد و دانشیاران علوم پزشکی و دامپزشکی، ۱۴ رشته تخصصی در مقطع دکترای تخصصی علوم دامپزشکی را تاسیس کرد که در ادامه به ۳۰ رشته ارتقا یافت. دکتر راد در سالهای ۶۸ و ۷۵ موفق به گذراندن ۲ فرصت مطالعاتی در دانشگاه ایالتی داکوتای شمالی آمریکا و دانشگاه هوکایتای ژاپن شد که حاصل آن نگارش ۷۰ مقاله علمی است. وی تاکنون ۱۰ کتاب نیز تالیف، ترجمه و ویرایش کرده است. بیماریهای مشترک انسان و دام، ۲ قرن وحشت، بیماریهای درونی دامهای کوچک و ترجمه کتاب بیماریهای پوست دامهای کوچک عناوین برخی آثار اوست.
دکتر راد از سال ۷۸ تا ۸۰ ریاست بیمارستان دامهای کوچک را به عهده داشته و از مهر ماه سال ۸۰ به مدت ۳ سال، معاون تحصیلات تکمیلی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران بوده است. وی در سال ۸۴ از سوی کمیته ارزیابی وزارت علوم استاد نمونه کشوری معرفی و در سال ۸۶ بعد از ۴۰ سال خدمت علمی و سوابق اجرایی به افتخار بازنشستگی نائل شد، هرچند فعالیتهای علمی پژوهشی وی همچنان ادامه دارد.
حکیم مهر: آقای دکتر، کتاب "از پایز تا پاریس" دکتر باستانی پاریزی بسیار خواندنی است. از حال و هوای پاریز و دوران کودکی برایمان بگویید.
پاریز از روستاهایی است که بین رفسنجان و کرمان و در فاصله ۱۷ کیلومتری معدن مس سرچشمه واقع شده و البته الان دیگر تبدیل به شهر شده است. بنده دوران دبستان را در این منطقه کوهستانی که آب و هوای خنک و خوبی دارد، گذراندم و بعدها مجبور شدم برای ادامه تحصیل به شهرستان سیرجان مهاجرت کنم.
شغل پدر بنده کشاورز بود و در عین حال مغازه هم داشت و به دامداری و کشاورزی مشغول بود. در خانوادهای که کار دامپروری انجام میدهد با مسائل پرورش حیوانات آشنا شدم و شاید یکی از انگیزههایی که باعث شد حرفه دامپزشکی را انتخاب کنم، یادگارهای دوران کودکی بود.
تا ششم ابتدایی در پاریز بودم. وقتی دبستان تمام شد، معلم دبیرستان نداشتیم. از بین ۱۰ نفر، ۲ نفر موفق شدیم ۶۰ کیلومتر راه را با دوچرخه طی کنیم تا به شهر سیرجان برسیم. در سیرجان مشکل اول ما برای اقامت، نبود مسکن بود. یکی از آشنایان ما را حدود یک سال پناه داد. بعد از یک سال از پدر خواستم مسکنی را تهیه کند که نه فقط من، بلکه سایر اهالی پاریز که برای تحصیل به سیرجان میآیند، مشکلی نداشته باشند. پدر این کار را کرد و باعث شد سالهای بعد سایر پاریزیهایی که استعداد داشتند اما فاقد تمکن مالی بودند، به رایگان از اتاقهای آن خانه استفاده کنند. دبیرستان ابن سینا در سیرجان رشته طبیعی داشت و بنده از همان ابتدا به طبیعت علاقهمند بودم.
حکیم مهر: شما همان زمان میتوانستید با مدرک دیپلم کارمند دولت شوید. چه انگیزهای باعث شد ادامه تحصیل دهید؟
من در بین همکلاسیها شاگرد دوم و همیشه جزء ۵ نفر اول بودم. به همین خاطر پدرم مرا تشویق به ادامه تحصیل کرد. اما بضاعت مالی زیادی هم نداشتیم. ایشان گفتند اگر در تهران قبول شوی، ماهیانه ۲۵۰ تومان کمک کنم.
آن زمان بیشتر درس را به عنوان تفنن و یادگیری میخواندیم نه حفظ کردن. درس برای ما مثل بازی بود و به آن تعلق خاطر داشتیم. دبیرهای آن زمان هم خیلی تاکید داشتند که دروس را به صورت مفهومی یاد بگیریم. در سال ۴۰ در کنکور شرکت کردم، اما چون مبتلا به مالاریا شده بودم، سر جلسه دچار تب و لرز شدم و آن سال نتوانستم نمره قبولی در آزمون بگیرم. در ادامه از آنجا که روی بازگشت به پاریز را نداشتم، به کرمان رفتم. در کرمان آزمونی با حضور۱۲۰ نفر شرکت کننده برگزار شد که ۴۰ نفر برای مرکز تربیت معلم دانشسرای عالی کرمان نیاز داشتند. بین ۱۲۰ نفر اول شدم. به همین خاطر در کرمان یک سال دیگر تحصیل کردم و در رشته تربیت معلم فوق دیپلم گرفتم. در دوره انتهایی هم بین دوستان رتبه نخست شدم و گفتند که هر نقطهای از کرمان را که بخواهی میتوانی انتخاب کنی و آموزگار شوی. بنده پاریز را انتخاب کردم، در حالی که در شهر کرمان هم میتوانستم مشغول به کار شوم.
۹ ماه آموزگار رسمی در همان دبستانی که درس میخواندم شدم. از آنجا که قانع نشده بودم که زندگی را به همان شکل متوقف کنم، بعد از عید نوروز دوباره درس خواندن را شروع کردم. در واقع تصمیم گرفتم دوباره در کنکور سال بعد شرکت کنم و در مهر ماه سال ۴۲ مجددا در دانشگاه قبول شدم. آموزگاری را با وجود اینکه استخدام رسمی بودم، رها کردم. سال ۴۷ و بعد از اینکه از دانشکده دامپزشکی فارغالتحصیل شدم، به من گفتند که به آموزش و پرورش بروم. قرار شد زیست شناسی تدریس کنم اما من نپذیرفتم، چون میخواستم به دنبال دامپزشکی بروم.
حکیم مهر: آقای دکتر، رشته دامپزشکی را پیش از کنکور انتخاب کردید یا به واسطه اینکه نتوانستید در رشته پزشکی قبول شوید، مجبور به انتخاب این رشته شدید؟
در واقع من به پزشکی علاقه داشتم. همه افرادی که به گروه پزشکی وارد میشوند ترجیح میدهند پزشک شوند سپس دامپزشک، دندانپزشک و داروساز. این ۴ رشته در مقطع دکترای عمومی بودند. زمانی که در پزشکی نمره نیاوردم و در دامپزشکی حائز رتبه شدم، آنها مرا به دانشکده دامپزشکی معرفی کردند.
حکیم مهر: حال و هوای آن روزهای دانشکده دامپزشکی به چه شکل بود؟
همیشه اولینها در خاطر انسان میماند. دانشکده دامپزشکی آن زمان به این شکل که الان هست، ساختمان آماده نداشت. ما درس آناتومی یا علوم تشریحی را در خیابان فلسطین در یک ساختمان اجارهای آموختیم. این دانشکده تنها دانشکده دامپزشکی ایران بود و تعداد دانشجویان ورودی آن ۵۰ نفر بودند. دروس ما خیلی سنگین بود و بیشتر اساتید ما در فرانسه تحصیل کرده بودند.
حکیم مهر: پس میتوان گفت که مرجع دروس دامپزشکی کشور از فرانسه بوده است؟
بله. در ابتدا به همین شکل بود. پیدایش دامپزشکی در ۸۵ سال پیش و زمانی که ارتش به اسب نیاز داشت، ریشه دارد. آن زمان ۱۱ نفر به فرانسه اعزام میشوند که علم دامپزشکی را بیاموزند و در ایران دانشکده ایجاد کنند.
در کل ما ایرانیان جزء اولینها بودیم که مستقل از انسانها، بیمارستان مخصوص حیوانات داشتیم. در واقع بعید نیست که ما از اولین تاسیس کنندگان این رشته هم باشیم و این مساله در کتاب تاریخ ایران نوشته دکتر حسن تاجبخش نیز اشاره شده است.
حکیم مهر: بسیاری از مورخین نوشتهاند که زرتشت هم در زمینه دامپزشکی تبحر داشت.
البته همینطور است.
حکیم مهر: از خاطرات دانشگاه برایمان بگویید.
یکی از مهمترین درسها و مشکلترین آنها کالبد شکافی بود. در علم پزشکی دانشجو با یک موجود به نام انسان سروکار دارد اما در دامپزشکی تنوع وسیعی به چشم میخورد. آن زمان معیار اصلی آناتومی ما، اسب بود. تجهیزات امروز وجود نداشت و فقط امکانات استخوانشناسی موجود بود. اگرچه عمده کتابهایی که نوشته شده بود، به زبان فارسی بود اما ۸۰ درصد همین ترجمه فارسی، اصطلاحات عربی بود. یعنی ما یک حالت سردرگمی میان چند زبان داشتیم. این پیچیدگیها یادگیری این مسائل را برای ما سخت کرده بود. من دروس سخت و لغات مشکل را به صورت شعر درآورده بودم و زمانی که پیش همکلاسیها میرفتم، شعرها را برای آنها میخواندم و آنها هم خیلی خوشحال میشدند. به این شکل بنده دروس و لغات سخت را تبدیل به شعر کردم و این یکی از بهترین خاطرات من بود.
حکیم مهر: از مسیری که پیمودید راضی هستید؟
این را باید از دانشجویان و از کسانی که آنها را تربیت کردیم پرسید.
حکیم مهر: امروز جایگاه آموزش دامپزشکی را چطور ارزیابی میکنید؟
آنچه از گذشته خیلی من را راضی میکند، برنامهریزی دوره دکترای تخصصی بعد از دکترای عمومی بود که برای اولین بار بود که در ایران اتفاق میافتاد.
امروز اما یکی از چالشهای اصلی، تعداد زیاد دانشکدههای دامپزشکی است. دانشگاه آزاد بدون اینکه استاد کافی داشته باشد، دانشکده دامپزشکی تاسیس کرد، در حالی که ما برای تنظیم و تشکیل یک دانشکده دامپزشکی شرایط خاصی قائل شده بودیم. از جمله اینکه حداقل ۴۰ هیات علمی متخصص داشته باشد. اینها براساس موقعیتهای آن زمان بود که الان بیش از ۳۰ سال از آن گذشته است. الان با توجه به رشدی که در پرورش طیور، شترمرغ، آبزیان و بهداشت مواد غذایی و سایر عرصههای دامپزشکی ایجاد شده، قطعا باید نیروهای بیشتری را تربیت کرد. اما نه در آن حدی که دانشگاه آزاد به شکل بیرویه و بدون توجه به استانداردهای آموزشی انجام داد. این دانشگاه نباید از ضوابط استانداردی که تعریف شده تخطی کند. چراکه فارغالتحصیلان بیکار میشوند و مسائل پیچیدهای پیش میآید که در سایر رشتهها نیز قبلا پیش آمده بود. باید دانشکدههایی که واجد شرایط هستند حفظ و آنها که واجد نیستند حذف شوند.
حکیم مهر: تجربه دنیا در این زمینه چیست؟
من خاطرم هست که در آمریکا حدود ۲۰ سال پیش، ۲۵ دانشکده دندانپزشکی را به علت اینکه زیادی بودند، تعطیل یا آنها را تبدیل به مراکز تحقیقاتی کردند. امسال در اخبار میبینم که بین دانشگاه آزاد و وزارت علوم از این حیث یک اختلاف سلیقه وجود دارد که امیدواریم به نحو مطلوب حل شود.
حکیم مهر: نظر شما در خصوص انتقال آموزش دامپزشکی به وزارت بهداشت چیست؟
بنده با این نظریه کاملا موافقم اما مشکل این است که همه اساتید در خصوص این مساله تعهد لازم را ندارند. در سال ۶۵ که بنده رئیس دانشکده و دبیر شورای تخصصی دانشکده بودم، از این طرح در مجلس دفاع کردم، اما متاسفانه در کمیسیون آموزش عالی به لحاظ بعضی مسائل سیاسی رای نیاورد. دامپزشکی از گروه پزشکی جداشدنی نیست. آن زمان گفتند که این انتقال مقطعی است اما الان ۳۱ سال گذشته و آموزش باز نگشته است. لذا من اعتقاد دارم که اگردامپزشکی در گروه پزشکی همچنان باقی میماند رشد بهتری میکرد و ما را از نظر پژوهشی بهتر درک میکردند. دامپزشکی در زمینههای بهداشت عمومی و پیشگیری بیماریهای واگیر حرف اول را میزند. در علم پزشکی بیشتر روی یک مورد به خصوص کار میشود اما دامپزشکی هم از بعد همهگیریها و هم از بعد اقتصادی مساله را بررسی میکند. البته منظور من این نیست که در ایران اهمیت دامپزشکی بیشتر از پزشکی است. در همه جوامع پیشرفته ۳ حرفه پزشکی، دامپزشکی و حقوق از سایر رشتهها مهمتر هستند. در بعد آموزشی تمام اصول آموزشی دامپزشکی بر مبنای گروه پزشکی است. دکترای عمومی آن ۲۲۲ واحد دارد. یکی از کارهای مهمی که باید انجام شود تقویت بخش پژوهش است که تاکنون کمک بزرگی برای دامپزشکی بوده است. در اینجا میتوان موسسه رازی را مثال زد که هدف اولیه از تشکیل آن تامین و تولید واکسنها بوده اما امروزه شاهدیم که بالغ بر ۸۰ درصد تولیدات این موسسه، تهیه و تولید واکسنهای انسانی مانند دیفتری، کزاز، سیاه سرفه و ... است.
ما هنوز علاقه داریم که بعد آموزشی و پژوهشی دامپزشکی به وزارت بهداشت منتقل شود. خیلیها معتقد هستند که این کار از ابتدا اشتباه بوده است اما من میگویم که هرجا گروه پزشکی باشد، جایگاه دامپزشکی هم از نظر آموزشی و پژوهشی و حتی خدماتی و بهداشت عمومی در کنار گروه پزشکی است و هم بهتر میتواند به کل جامعه خدمت کند. مزیت دیگر این است که خود فارغالتحصیلان دامپزشکی نیز بیکار نمیمانند که بخواهند به این شکل در جاهای غیر عادی مشغول به کار شوند.
حکیم مهر: نظر شما در خصوص انتقال خود سازمان دامپزشکی به وزارت بهداشت چیست؟
انتقال دامپزشکی از وزارت جهاد کشاورزی کار سختی است چون به هر حال با آن مخالفت میکنند. من نمیدانم چرا سازمان دامپزشکی را در وزارت جهاد کشاورزی به خوبی درک نمیکنند و به همین علت بود که در سالهای گذشته بنده حاضر نشدم در سازمان دامپزشکی خدمت کنم. در مجموع بعد آموزشی، پژوهشی و خدماتی دامپزشکی باید در خدمت ارتقای بهداشت عمومی جامعه باشد و همه تلاش کنند که به سامان برسد.
حکیم مهر: وزیر بهداشت خیلی تمایل دارد این انتقال صورت بگیرد. اما یکی از نگرانیها این است که اگر این اتفاق بیفتد سازمان دامپزشکی به حاشیه برود.
من موافق این نظریه نیستم. سازمان دامپزشکی یک تشکیلات کاملا مستقل است که اتفاقا در وزارت جهاد کشاورزی هم مستقل است اما این استقلال را متولیان جهاد کشاورزی درک نمیکنند. از نظر علمی، پزشک، داروساز و دندانپزشک، خیلی بهتر از یک مهندس کشاورزی، دامپزشک را درک میکنند. به همین دلیل است که من فکر میکنم با توجه به استقبالی که وزیر بهداشت اخیرا عنوان کرده، دامپزشکی میتواند جایگاه خود را در گروه پزشکی وزارت بهداشت حفظ کند. این طرح فقط مربوط به امسال نیست. بلکه یک برنامه ۵ ساله است که میتواند در یک چارچوب جدید پیشنهاد شود و بودجههای آن را نیز افزایش دهند. چون همین الان هم برخی از بوددجههای سازمان دامپزشکی را از جمله بودجه تب کریمه کنگو و بیماریهای خطرناکی چون آنفلوانزای حاد پرندگان را وزارت بهداشت تامین میکند.
یکی از دلایلی که خیلی از بیماریها را بعد از چندین سال نتوانستهاند ریشهکن کنند این است که وزارت کشاورزی درک صحیحی از فعالیتهای خدماتی دامپزشکی ندارد اما پزشکان این درک صحیح را دارند. سازمان دامپزشکی میتواند تحت پوشش یک معاونت مثلا معاونت بهداشت در وزارت بهداشت قرار گیرد. موسسه رازی هم مانند موسسه پاستور که در وزارت بهداشت است، جایگاه مشخصی دارد، چه در وزارت کشاورزی باشد چه وزارت بهداشت. مساله مبهمی که وجود دارد سازمان دامپزشکی است که آن را نیز همکاران بزرگ میکنند.
مسلما تردید ندارم که انتقال تمام تشکیلات آموزشی، پژوهشی اجرایی و خدماتی دامپزشکی به وزارت بهداشت به مراتب در نهایت به نفع کل جامعه است و بهتر میتوانند مرکز مدیریت بیماریهای واگیر را از نظر بهداشتی کنترل کنند.
همه اعمال جراحی و پیشرفتهایی که در پزشکی شده است، مدیون دامپزشکی و حیوانات آزمایشگاهی است. بنابراین بنده به شدت موافق انتقال هستم اما خب فعلا که از دور دستی بر آتش دارم، اما به علت علاقهای که دارم نظر خودم را اعلام میکنم.
حکیم مهر: سپاس از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
من ایشان رو نمیشناسم اما خیلی خوشم اومد که از طرح انتقال دامپزشکی به بهداشت حمایت کردند
ممنون استاد