دیدار و گفتگوی صمیمانه رئیس جدید سازمان دامپزشکی کشور با همکاران/ همراهی دکتر خلج با دکتر رفیعی‌پور (گزارش تصویری)

عجب یعنی رئیس جدید سازمان خودشون نمیتونستن برن به همکارا سر بزنن.حتما دکتر خلج باید معرفیشان میکرد

با سلام
ضمن تبريك و آرزوي توفيق براي آقاي دكتر رفيعي پور، انشالله شاهد تعالي بيشتر حرفه دامپزشكي باشيم.

با سلام وتبریک به جناب آقای دکتر رفیعی پور که واقعا مایه افتخار تمام دامپزشکان خراسان رضوی به خصوص همشهریان عزیزش بچه های تربت حیدریه ما تمام دامپزشکان خطه خراسان حامی جناب دکتر هستیم انشاءا... که موفق وپیروز وسربلند باشند

امید آنکه « مگسان گرد شیرینی» را قاطعانه از خود طرد نموده و جایگاه هر شخص را از همین ابتدا و فارغ از هرگونه توصیه و فشار ، جز بر اساس بار علمی فرد منظور ننمایند.
کدامیک از ما است که جمعی کم سواد اما ریاکار را در جایگاه های سازمانی ندیده باشد؟ متاسفانه کم نبودند فرصت طلبانی که حتی توانایی قبولی در آزمونهای ورودی را نداشتند اما به واسطه دارا بودن روابطی نامیمون و وابستگی به جناحی خاص ، به جایگاه هایی حساس در این سازمان مقدس دست یافتند!

سلام دکتر رفیعی پور یکی از مدیران توانمند وحامی محکمی برای کار کارشناسی آرزوی موفقيت برآی ایشان داریم

دقت کنید در یک سازمان با چنین وظیفه مهمی، بعد از گذشت سالها از تاسیس آن، یک نفر نیامده دست کم یک دستورالعمل جهت متحدالشکل کردن لباس کارمندان تهیه کنه تا وقتی عکس خبری تهیه میشه یا ارباب رجوع وارد سازمان میشه، دست کم از ظاهر مجموعه یک نظمی به چشم بیاد که سبب آرامش فرد میشه. من نمیگم لباس متحد الشکل رو دولت تهیه کنه. دست کم میتونن یک رنگ مشخص یا یک فرمت مشخص رو اعلام بکنن تا کارمندان رعایت کنن. این وضع شلخته واقعا در شان سازمان نیست.

امید به اینکه یه نظمی به اونجا بدن.
چندی پیش که در روز سه شنبه ای برای کاری به سازمان مراجعه کردم و از شب قبل تا صبح در راه بودم تا برسم تهران... ساعت 7 رسیدم اما فقط نگهبان ورودی بود و کم کم کارکنان اومدن و برخی رفتن تو اتاق و درو روشون بستن و برخی مشغول خوش و بش تا اینکه حدود 8 همه رسیدن اما گفتن زیارت عاشورا داریم....گفتم عجبا
تا ساعت 9.5 از کسی خبری نبود و 9.5 دیدم هرکی با یه تیکه نون سنگک دو رو خاش خاشی و یه ظرف صبحانه اومدن که برن تو اتاقا (فکر کنم هم خورده دن هم میکردن تو اتاق بیکار نباشند)...
خلاصه من با کلی عذاب رفتم و به کارمند بخش مربوط مراجعه کردم و نبود، همکاراش گفتن چند دقیقه دیگه میاد...یک ساعت بعد، گفتن احتمالا تو اتاق رییس یا همکاری هستن...یک ساعت بعد، گفتن مرخصی ساعتی گرفتن برمیگرده...منم که از شهرستان اومده بودم نشستم خبری نشد رفتم گفتم چی شد، گفتن اومد و رفت به خدای احد و واحد من دم در بودم اما نیومد...یعنی به همین راحتی هوای هم رو دارم و ارباب رجوع رو خار و ذلیل میکنن... بعدشم شد وقت نماز که چون ماه مبارک بود همه کارمندا از ترس حضور و غیاب 40 دقیقه به سخنرانی حاج آقا گوش میکردن و هرکس تا آخر بود یه نفر اسمش رو مینوشمت...
این هست حکایت دو راهی یوسف آباد
با تشکر از نشر مطلب...لازم بود معرفی میکنم.

برادر جان شما که ارباب رجوع بودی ما که در بخش خصوصی کار میکنیم چوب لای چرخ میکنند ......................... و به ضرر سلامت و بهداشت کارمیکنند وای به حال بقیه

روند رسیدگی به کار ملت تو سازمان افتضاحه و درست بشو نیست...
حالا چه بخش خصوصی و چه همکار و چه ارباب رجوع...
تازه خدا نکنه که یخورده پستش مدیریتی تر باشه، مثلا معاون سازمان یا مسئول یه بخش کوچک...دیگه اونوقت که حتی حاضر نمیشن دو دقیقه ببیننت...
..................