آیا بر مبنای پروتکل ذرت آلوده میتوان به گوشت آلوده رسید/ حکایت حذف نظارتهای دامپزشکی در داخل و خارج
نویسنده: امضا محفوظ
همین چند روز پیش بود که نایب رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی از واردات 140 هزار تن ذرت آلوده به آفلاتوکسین به کشور خبر داد. کافیست نگاهی سطحی به خبر بیاندازیم تا متوجه شویم که واقعاً در بخش واردات چه اتفاقی در حال رخ دادن است. اگر اعداد و ارقام ذکر شده در خبر را صحیح و بدون اشتباه در نظر بگیریم و حتی پرتترین اعداد و ارقام را نیز در این محاسبات لحاظ کنیم، به عبارتی 140 هزار تن ذرت وارداتی را در گرانترین قیمت ذرت در برزیل ضرب و تقسیم کنیم، به عدد 200 میلیون دلار نمیرسیم، در حالی که در خبرها از پایمال شدن رقمی معادل 350 میلیون دلار سخن گفته می شود که قریب به دو برابر نرخ کنونی ذرت در کشور برزیل می باشد؛ شاید واردکنندگان گرانقدر بخواهند عنوان نمایند که ذرت با ذرت تفاوت دارد و این ذرت از نوع اعلاء دو آتشه است و قیمتهای اعلامی در سایتها مربوط به ذرت شکسته میباشد! در پاسخ باید خدمت ایشان عرض کنیم که وقتی میگویند واردکننده گونی نباید واردکننده محصولات غذایی به کشور باشد، دقیقاً همینجا به کار میآید چراکه واردکننده حرفهای ذرت به خوبی آگاه است که چه ماهی در برزیل مناسب خرید ذرت و حمل به ایران است، در حالی که واردکننده گونی و فلش مموری، این مسائل اهمیتی برایش ندارد و صرفاً گرفتن ارز و قالب نمودن جنس بنجل به کشور و مردم را محاسبه میکند و از همان ابتدا نیز سوراخ سنبههای کشور دوست و برادر کانادا را برای مدتی که لازم است تا آبها از آسیاب بیفتد، واکاوی نموده است!
پس از این مقدمه ابتدایی برویم سر اصل مطلب؛ همانگونه که در خبرها خواندید و رئیس محترم جمهور نیز بیان فرمودند، ظاهراً امکان مرجوع نمودن ذرتهای آلوده برای ایران وجود ندارد و هزینههای معدومسازی آن نیز دست کمی از هزینههای خرید ندارد. چه بسا که این موارد، تنها هزینههای ما در این موارد آلوده نیستند؛ هزینه بزرگتر و گزافتر ما به باقیماندن این سم در سایتهای معدومسازی بر میگردد؛ آفلاتوکسین چه در سایتهای انبارداری و چه در زمان انتقال به مراکز معدومسازی، قسمت اعظمی از صنایع کشاورزی و زیرساختهای انبارداری و حمل و نقل ما را آلوده خواهد نمود و این در حالی است که هنوز مخاطرات آلودگی بخشی از محموله که ترخیص شده و مورد استفاده قرار گرفته است را در محاسبه این ضرر و زیان نیاوردهایم، چرا که جان انسانها و امنیت غذایی مردم را که دستگاههای بسیاری، از وزارت اطلاعات گرفته تا سازمان دامپزشکی، برای آن زحمت میکشند، نمیتوان قیمت نهاد.
در بررسی محتوایی رفرانسهای استاندارد در زمینه واردات دانه ذرت برای تغذیه دام، طیور و آبزیان به ایران، به استاندارد 1445 در پورتال سازمان استاندارد بر میخوریم که متاسفانه تاریخ بازنگری یا تاریخ ویرایش بر روی آن وجود نداشت که بتوان اظهار نظر نمود که این استاندارد چقدر بهروز میباشد ولی در همین حد که نویسندگان این استاندارد بیش از 20 سال است از محلهای خدمت خود بازنشسته شدهاند، بهتنهایی برای پی بردن به قدمت این استاندارد کفایت میکند؛ متاسفانه برخلاف دوست خوب که قدیمیاش بهتر است، قدمت یک استاندارد بیانگر بیاعتنایی دستگاه پدید آورندهی آن به بازنگری قوانین و استانداردها میباشد.
از سویی دیگر، باید خدمت همکاران گرانقدرمان در سازمان استاندارد عرض کنیم که بهسان سایر امور غیرتخصصی که توسط سازمان استاندارد انجام میپذیرد، تدوین استانداردها در اموری که تجربه و تخصص آن در سازمان فخیمه استاندارد وجود ندارد، صرفاً با جمع کردن چهار نفر دامپزشک از این دانشگاه و آن اداره، آنهم افرادی که هیچ تجربهای در زمینه واردات و ارزیابی این محصول به کشور ندارند، در چند جلسه دو ساعته بیستسال یکبار به صرف پذیرایی نمیتواند سنگ پایه مناسبی برای حراست از امنیت غذایی 85 میلیون انسان و قریب به همین میزان دام موجود در کشور باشد؛ حال که با این رخداد 120 هزار تن ذرت آلوده به سم آفلاتوکسین تنها یک مورد از دهها مورد مخاطره مهم پی برده است صلاح بر این است تا دیر نشده این مبحث تخصصی را به متولی اصلی آن یعنی سازمان دامپزشکی کشور واگذار نماید، طرفه آنکه همین استاندارد بیست سال پیش را با افتخار در وبسایت سازمان استاندارد منتشر میکنند و تصور میکنند فقط خواننده داخلی آن را مطالعه میکند، در حالیکه کارشناسان صادرکنندگان برزیلی و ... که برای همین کار استخدام شده و حقوق میگیرند، زودتر از واردکنندگان داخلی آن را خواندهاند و خط به خط آن توسط کارشناس متولی صادرات ذرت آفلاتوکسینی به ایران مورد ارزیابی و دقت قرار گرفته است.
با توجه به موارد ذکر شده، شایسته است سازمان دامپزشکی کشور نیز بهسان سازمانهای معادل خود در سایر کشورهای پیشرفته که دغدغه آنها حفظ و حراست از بهداشت عمومی جامعه و مردمشان است، نسبت به انتشار بهروزرسانیهای تخصصی در این زمینه اقدام نماید و همان مطالبی را که در نامههای اداری مکتوب مینماید، در قالب بولتن رسمی و تخصصی منتشر نماید.
در این میان و در خصوص همین یک مورد آلودگی که منجر به خسارت 700 میلیون دلاری به کشور گردید، بهصورتیکه حتی امکان مرجوع نمودن آن به کشور مبداء وجود ندارد، ذکر این نکته خالی از لطف نیست که تلنگری باشد برای آنان که در وزارت فخیمه جهاد کشاورزی و سازمان دامپزشکی کشور صرفاً به بهانه امضاء یک پروتکل به دنبال حذف همین نظارتهای دامپزشکی بر محصولات خام دامی وارداتی از مبداء همین کشور میباشند. دانشمندان گرانقدر سازمان دامپزشکی و وزارت جهاد کشاورزی؛ صراحتاً عنوان میکنم که صرف داشتن پروتکل با کشوری همچون برزیل برای مردم ایران و محیط زیست و جمعیت دامی آن بهداشت به ارمغان نمیآورد، مگر اینکه قصد آن را داشته باشید تا در راستای حمایت از واردکنندگان سابق گونی که اخیراً به سرقت ارز و خیانت به بهداشت عمومی جامعه مشغولند، هر آنچه در توان دارید به انجام برسانید که این خود حکایتی مجزا است که حتم داریم گوشه چشمی از عنایت همانها که در این کارزار جنگ و ترور و بمب و موشک در منطقه آسایش خیال را برای مردم ایران به ارمغان آورده و اقتدار کشور را به زورگویان نشان دادهاند، برای رفع این مشکل کفایت خواهد نمود.
دوستان ............. به فکر سلامت مردم باشند نه اینکه به سرعت هر چه تمام لامبورگینی وار اقدام به حذف نظارت بهداشتی در کشورهای صادر کننده گوشت به ایران شدند