حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «دکتر علی معززی» دانشجوی ممتاز دوره تخصص بیماریهای داخلی دامهای کوچک دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، آنگونه که خود میگوید در دوران دانشآموزی هیچ اطلاعی از رشته دامپزشکی نداشت و در زمان انتخاب رشته به صورت اتفاقی دامپزشکی را قبول شد؛ «وقتی وارد این رشته شدم، دیدم دنیای جدید و جذابی است و چقدر به آن علاقه داشتم و خبر نداشتم. دوره عمومی را گذارندم و در این دوره متوجه شدم که علاقه شخصی من به دامهای کوچک است. آنجا تصمیم گرفتم کنکور تخصص هم بدهم و وارد PhD بیماریهای داخلی دامهای کوچک شوم. قبول هم شدم و در حال ادامه دادن هستم.»
او در گفتوگو با حکیم مهر، به بیان تجربیات خود از روند قبولی در تخصص و انجام مصاحبه سخن میگوید و البته گلایههایی هم از نوع نگاه جامعه به رشته دامپزشکی دارد:
حکیم مهر: برای قبول شدن در تخصص چه مسیری را طی کردید؟
خیلی سخت بود. یادم است که از ۲ سال قبل از کنکور برنامه تخصص داشتم. سال اول به آرامی و ساعتهای کم اما سال قبل از کنکور به شکل خیلی جدی مطالعات را شروع کردم. حدود ۶ ماه قبل از کنکور دیگر کاری به غیر از درس خواندن و خوابیدن نداشتم. چون آزمون سختی است و متقاضی زیادی دارد، حجم مطالب بالاست و باید رقابت صورت گیرد.
حکیم مهر: چه منابعی را برای تخصص خواندید؟
منابعی که من استفاده میکردم به این شکل بود که اول جزوات را مورد بررسی قرار میدادم و سعی میکردم جزوات از قبل موجود و جزوههای خودم را خوب بخوانم و هر جایی که اشکال یا تناقض نوشتاری یا علمی میدیدم، به تکستهای دامپزشکی در حوزه دام کوچک مراجعه میکردم.
حکیم مهر: بیشترین تکستی که برای کنکور استفاده کردید، چه بود؟
کتاب نلسون بود.
حکیم مهر: بعد از آزمون، فرایند مصاحبه به چه شکل بود؟
روند مصاحبه به این شکل است که داطلبان CVها را به همراه مدرک زبان و ترجمه جمعآوری میکنند. من هم ترجمه، تالیف، مقالات، پوستر و فعالیتهای آکادمیک داشتم. کنگره برگزار کرده بودم و جزء نفرات اصلی برگزار کننده اولین کنگره دانشجویی کلینیکال پاتولوژی بودم که چند سال پیش برگزار شد. این CVها را روز مصاحبه همراه خودم بردم و هر یک از اساتید سوالات مختلف علمی و غیرعلمی خود را پرسیدند و با بررسی CVها در نهایت نمره خود را دادند.
حکیم مهر: مصاحبهکنندگان چند نفر بودند؟
تمامی اساتید اعم از جناب آقایان دکتر شیرانی، دکتر رستمی، دکتر جمشیدی، دکتر ملماسی، و یک نفر هم بهعنوان داور سرکار خانم دکتر خاکی که داوری مصاحبه را به عهده داشتند.
حکیم مهر: فرایند مصاحبه چند دقیقه طول کشید؟
فکر میکنم حدود ۱۰ دقیقه تا یک ربع.
حکیم مهر: این یک ربع برای شما چطور گذشت؟
قبل از آن استرس شدیدی داشتم و متاسفانه در لحظهای که میخواستم برای مصاحبه وارد اتاق شوم، برق آن منطقه قطع شد. به همان شکل هم هوا گرم بود و استرس داشتم و با قطعی برق، استرس دو برابر شد.
حکیم مهر: آیا بار اول پذیرفته شدید؟
بله. همان مصاحبه اول را که دادم پذیرفته شدم.
حکیم مهر: بین اخذ مدرک عمومی و قبولی در تخصص فاصله افتاد؟
خیر مستقیم قبول شدم اما برای اینکه بتوانم درس بخوانم و دانشگاه نیایم، ترم آخر عمومی را مرخصی گرفتم. قبلا سعی کرده بودم که واحدها را به صورت فشرده تمام کنم و در زمان مرخصی به شکل تماموقت در کتابخانه بودم و جزوات و زبان و تکست نلسون را مطالعه میکردم. در کل دوران سختی بود.
حکیم مهر: لطفا تشریح کنید که CV شما دقیقا شامل چه مواردی بود؟
من یک کتاب در رابطه با استخوانشناسی با کمک دکتر زهتابفرد، استاد بخش آناتومی دامپزشکی دانشکده تالیف کردم که کتاب خوبی از آب درآمد. در آن چند بخش ادراک تناسلی از کتاب نلسون را ترجمه کردیم و وارد بازار شد. چندین پوستر و مقاله داشتم که در یکی از آنها یکی از بیماریهای قلبی را با دکتر شیرانی و چند بیماری دستگاه کلیوی را با دکتر جمشیدی بررسی کرده بودم. مقالاتی که با اساتید کلینیکال پاتولوژی داده بودم و تقریبا دست پر رفته بودم و همه را مورد بررسی قرار دادم و خدا هم خواست و قبول شدم.
حکیم مهر: آیا آن تصوری که از تخصص بیماریهای داخلی دامهای کوچک داشتید با آنچه که از نزدیک دیدید، به هم شبیه بود؟
قطعا آن چیزی که تصور آن را میکردم نبود اما فاصله زیادی هم نداشت. بودن در کنار اساتید بسیار باتجربهای مثل دکتر شیرانی که یک کاردیولوژیست بسیار قوی هستند و دکتر جمشیدی که روی دستگاه ادراری و دستگاه گوارش و بیماریهای غدد حرف اول را میزنند و بودن در کنار آنها و یاد گرفتن از آنها تجربه بسیار شیرینی است.
حکیم مهر: مهمترین مشکلات فرایند تحصیل در تخصص چه چیزهایی هستند؟
البته که هر مجموعهای مشکلات خود را دارد و بیمارستان دانشکده دامپزشکی هم عاری از مشکل نیست. در کل مشکل خاصی که در بیمارستان اذیت کننده باشد، وجود ندارد اما لود کیس خیلی بالاست و ما مجبور هستیم که به صورت فشرده کار کنیم. این مساله خستگی بدنی زیادی ایجاد میکند که باز هم به خاطر علاقه شخصی به رشته سعی میکنم به آن توجه نکنم و بگذرانم. با وجودی که خسته میشوم اما باز هم برایم جذاب است.
حکیم مهر: برای آینده چه برنامهای دارید؟ آیا فعالیت حرفهای را در بخش آکادمیک و دانشگاهی ادامه میدهید یا به بخش خصوصی و بالین مراجعه میکنید؟
واقعیت این است که من فعلا جلو میروم و خیلی برای آن قسمت، برنامهریزی نکردم. اما خودم ادامه دادن در بخش آکادمیک را خیلی یبشتر دوست دارم تا اینکه در بخش خصوصی کار کنم. البته هر کس بگوید به پول فکر نمیکنم حتما دروغ میگوید. پول بخشی از تخصص گرفتن است اما همه آن برای من پول نیست. من خیلی تمایل دارم که مانند اساتید خودم، در یک بخش خودم را قوی کنم، در یکی از اندامهای بدن مثلا دستگاه تنفس یا چشم. خیلی دوست دارم به شکل تخصصی کار کنم تا اینکه بخواهم به شکل عمومی همه کیسها را ببینیم.
حکیم مهر: در ایران این امکان هست که تخصص تا این اندازه ریز باشد؟
خوشبختانه در حال حرکت به آن سمت هستیم. مثلا بیشتر کیسهایی که مشکل قلبی دارند پیش دکتر شیرانی میآیند. البته همه اساتید در همه قسمتهای دیگر تبحر دارند، اما هر کدام در یک قسمت تخصص و علاقه بیشتری دارند. کیسهایی که در بیمارستان دانشکده مشکل قلبی دارند، ریفر داده میشوند به دکتر شیرانی که تحت نظر ایشان باشند. این مساله در ایران به آن شکل جا افتاده نبود اما خوشبختانه جا میافتد و به سمت ریفر دادن و تخصصی شدن پیش میرویم. این اتفاق خوبی است که باعث میشود خروجی خوبی داشته باشد و صاحبان کیس هم علاقه بیشتری به این قضیه دارند.
حکیم مهر: یکی از مشکلات دوره عمومی دامپزشکی تعداد زیاد متقاضیان و جذب این تعداد در دانشگاههای فاقد استاندارد است. آیا در دوره تخصص هم این معضل وجود دارد؟
حجم بالای متقاضی برای دکترای عمومی و البته حجم بالای جذب، یک معضل است. کمااینکه وقتی کمیت بالا برود، کیفیت به شدت افت میکند و من نمیدانم علت اینکه این همه دانشجوی دامپزشکی را ثبت نام و وارد تحصیل میکنند، چیست؟ این مساله باعث میشود دید مردم هم نسبت به دامپزشکی خراب شود و نتیجه آن این میشود که در یکی از سریالهای تلویزیون، یک دامپزشک را در اسبداری به این شکل مورد اهانت قرار میدهند. من خیلی از این قضیه ناراحت شدم اما از ماست که بر ماست. اگر شاغلین رشته دامپزشکی در کشورهای اروپایی و آمریکا را ببینید، آنها جزء بالاترین درآمدها و بالاترین شخصیتها هستند که خیلی مورد رسیدگی قرار میگیرند.
بدون هیچ فکری این همه دامپزشک جذب میکنند، فارغ از اینکه بدانند بازار کار آن تقریبا اشباع شده است. الان در تهران حوزه دامهای کوچک و جراحی اشباع شده است و رقابت شدیدی برای پیدا کردن کار وجود دارد. در دکترای عمومی که سختتر هم هست. حالا دانشگاه تهران با وجود اینکه زیاد دانشجو میگیرد، اما کیفیت لازم را هنوز دارد. اما متاسفانه سایر دانشگاهها به این شکل نیست.
حکیم مهر: آیا جذب بیرویه دانشجو در حوزه تخصص هم وجود دارد؟
خیر. در تخصص در چند سال اخیر متقاضی خیلی زیاد شده اما ظرفیتها به آن شکل افزایش پیدا نکرده و کنترل شده است. چون متقاضیان در هر بخشی که میروند، اساتید آنها را مورد مصاحبه قرار میدهند و قطعا افراد با کیفیت را انتخاب میکنند. بخشی از متقاضیان ما آن کیفیت لازم را ندارند و چه در امتحان و چه مصاحبه رد میشوند. اما در دکترای عمومی به این شکل مدیریت و نظارت وجود ندارد و باعث میشود که دانشجوی زیاد بگیرند و بعد به این فکر نمیکنند که هیچ بازار کاری برای آنها نیست. آیا ما امکانات داریم که بخواهیم به دانشجویان جدید آموزش دهیم؟ چون دانشجو در مقطع دکترای عمومی تقریبا باید همه چیز را بداند.
حکیم مهر: دانشگاه آزاد در مقطع تخصص چند نفر جذب میکند؟
من شنیدم سالی ۱۲ نفر یا حتی ۱۵ نفر برای یک تخصص دانشجو جذب میکند. البته دانشگاه آزاد هم اساتید بسیار بزرگ و دانشجوهای قوی از نظر علمی دارد.
حکیم مهر: دانشگاه تهران چند نفر جذب میکند؟
دانشگاه تهران میانگین ۳ نفر میگیرد. امسال به خاطر برخی ناهماهنگیها بخش داخلی ۴ نفر گرفت اما فقط امسال بود. عموما آنچه طی سالیان سال بوده ۳ نفر یا ۲ نفر و در برخی بخشها یک سال در میان جذب صورت گرفته است. این باعث میشود که کیفیت کار خیلی بالا برود و بازار کار خوبی برای فارغالتحصیلان باشد.
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
من شنیدم که در شهرستانها آجر روی هم میگذارند و آن را تبدیل به دانشکده دامپزشکی میکنند. دانشجو میگیرند و از دانشجو پول میگیرند اما افرادی را که بخواهند به اینها آموزش دهند، ندارند. من نمیدانم روی چه حساب اینها را جذب میکنند و باعث میشوند که همه دامپزشکان زیر سوال بروند و این چنین یک کارگردان به خود اجازه دهد چنین فیملی بسازد. اگر این فیلم در یک کشور خارجی ساخته شده بود، قطعا اعتراضات سراسری در خیابان راه میافتاد اما اینجا این همه دامپزشکان اعتراض کردند و هیچ کس نه رسیدگی میکند و نه اهمیت میدهد. این در حالی است که واحدهایی که ما پاس میکنیم از پزشکان هم بیشتر است. مثلا ما آناتومی، فیزیولوژی و فارماکولوژی را بیشتر پاس میکنیم. پزشکان آناتومی را صرفا روی انسان به شکل یونیک مطالعه میکنند و میتوانند خیلی روی آن وقت بگذارند. اما ما چندین و چند گونه حیوانات را در دامپزشکی میخوانیم. در دوره تخصص باز هم در سگی که معاینه میکنیم، نژادهای متفاوتی را مطالعه میکنیم که بدن آنها ساختارهای گوناگونی دارد و بیماریهای آنها هم متفاوت است. داروهایی را که برای یک سگ استفاده میکنیم، نمیتوانیم برای خرگوش هم استفاده کنیم. چون عوارضی دارد که ممکن است باعث مرگ آنها شود. دامپزشکان از نظر اطلاعاتی بسیار گستردهتر از پزشکان هستند. یک دامپزشک میتواند با یک پزشک بحث کند و کم نمیآورد.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
فقط این نکته رو ذکر میکنم که تعداد کل واحد های دکترای عمومی پزشکی خیلی بیشتر از تعداد کل واحد های دوره دامپزشکی است
خیلی ممنون از ذکر نکته تون
لطفا به مفهوم نظرات دکتر معززی توجه کنید نه به نکات بی اهمیت!
اقیانوسی به عمق یک وجب چندان مطلوب نیست .
فکر میکنم با تعداد ارقام سختیه رشته ای معلوم نمیشه و اینکه در رشته دامپزشکی از اناتومی و فیزیولوژی گرفته تا بیماری تعداد بالایی از حیوانات پرداخته میشه و این نشونه ای از سختی این رشته نسبت به پزشکی با توجه به پرداختن صرفا به انسان هست، و البته صحبت اقای دکتر کوبوندن پزشکی نبوده که با اعداد مقایسه بشه
البته که پزشکی و دامپزشکی فرقی نداره به قول معروف علم و جهان هستی پایان ندارن