مرگ و میر پرندگان در میانکاله و سؤالات دامپزشکان از دکتر ماکنعلی:
زمانی برای درس گرفتن
نویسنده: امضا محفوظ
شبه جزیره میانکاله شبه جزیرهای در منتهیالیه جنوبِ شرقیِ دریای مازندران، در دوازده کیلومتری شمال شهر بهشهر واقع میباشد. مساحت آن بیش از شصتوهشت هزار هکتار و ارتفاع آن بین ۱۵ تا ۲۸ متر کمتر از سطح دریای آزاد است. میانکاله از سال ۱۳۴۸ به عنوان «منطقه حفاظتشده» تعیین شد و هماکنون با عناوین پناهگاه حیات وحش، تالاب بینالمللی و ذخیرهگاه طبیعی زیستکره تحت حفاظت محیط زیست قرار دارد. شبه جزیره و پناهگاه حیات وحش میانکاله مأمن طیف وسیعی از پرندگان آبزی مهاجر و جوجهآور و حمایت شده از جمله فلامینگو، پلیکان سفید، پلیکان خاکستری، قوی کوچک، قوی گنگ، قوی فریاد کش، اردک سر سفید، غاز پیشانی سفید کوچک، مرگوس بزرگ، سنقر تالابی، عقاب دریایی دم سفید و پرندگان خشکی زی همانند قرقاول خزری، دراج و زنبور خوار محسوب میگردد .
سوم بهمنماه بود که لاشه تعدادی از پرندگان مهاجر در تالاب میانکاله مشاهده شد و جمعآوری آن با همکاری ماموران محیطزیست و دامپزشکی و دفن بهداشتی لاشه پرندگان در دستور کار قرار گرفت. در دو روز اول بین 1800 تا 2 هزار قطعه پرنده تلف شدهاند که عبارت بودند از گونههای مختلفی همچون فلامینگو، اردک و چنگر. همچنین لاشه این پرندگان به صورت بهداشتی جمعآوری و دفن شد. پس از آن این آمار ظرف یک هفته به بیش از 8000 پرنده رسید که هنوز آمار دقیقی از تعداد تلفات صورت گرفته از سوی هیچ ارگانی منتشر نشده است، چه برای عموم مردم و چه برای جوامع تخصصی و این مساله اصل مشارکت بخش خصوصی در کنترل و مقابله با رخدادهای بحرانی را بیش از پیش زیر سؤال برده است.
بوتولیسم و اطلاعاتی برای دامپزشکان:
بوتولیسم پرندگان نوعی بیماری فلجکننده و غالباً کشنده در پرندگان است که در نتیجه سموم ایجاد شده توسط باکتری کلستریدیوم بوتولینوم ایجاد می گردد، هفت نوع مختلف از این سم توسط این باکتریها ایجاد میگردد که از A تا G دسته بندی می شود. از میان رفتن پرندگان آبزی معمولا در اثر سم بوتولینوم نوع C ایجاد می گردد. مرگ و میرهای پراکنده در بین پرندگان ماهیخوار از طریق سم بوتولینوم نوع E ایجاد میگردد؛ همچنین سم بوتولینوم نوع A بیشتر باعث مرگ و میر در پرندگان و مخصوصا در مرغهای خانگی می گردد. به نظر نمی رسد سموم نوع F,D,B,G باعث مرگ و میر در پرندگان گردد.
کلستریدیوم بوتولینوم نوعی باکتری بیهوازی است که وجود اکسیژن در محیط را تاب نمیآورد که معمولاً در شرایط غیر مساعد محیط زندگی به صورت اسپورهای خفته باقی می ماند. اسپورها می توانند در برابر حرارت و خشکی هوا مقاومت کنند و سالها زنده بمانند، اسپورهای بوتولینوم نوع C بصورت گستردهای در رسوبات تالابهای پراکنده میشوند و در بافتهای بدن بیشتر ساکنین و موجودات زنده تالابهای یافت میشود؛ موجوداتی همچون حشرات آبزی، صدف و پوسته بسیاری از مهرهداران، حلزونها و همچنین پرندگان سالم. باکتریها در حالت اسپور سمی ندارند و تنها پس از خروج از حالت اسپور و پس از جوانه زدن در حالی که ارگانیسم بصورت فعال در حال رشد و تکثیر می باشد امکان تولید سم را می یابند. ژنی که تولید پروتئین سم بوتولینوم را انکود می نماید در حقیقت توسط یک ویروس و یا فاژ باکتری را آلوده می نماید و امکان روند تولید سم را فراهم می سازد. متاسفانه در مورد عوامل طبیعی کنترل عفونت فاژ و تکثیر آن در باکتری مکانیسم های کمی شناخته شده است ولی چندین عامل ممکن است در این جریان نقش داشته باشد: سویه باکتری که آلوده می شود، خصوصیات محیطی همچون دما و شوری.
از آنجاییکه اسپورهای باکتری بوتولینوم و فاژهایی که ژن تولید توکسین را حمل مینمایند در تالاب ها شیوع بالایی دارند، بنابراین نمی توانند به عنوان عوامل محدود کننده در رخداد بیماری در پرندگان آبزی در تالاب ها نقش ایفا کنند. تصور بر این است که عوامل مهم دیگری در زمان بندی و مکان شیوع بوتولیسم بسیار مهمتر می باشند؛ این عوامل شامل مواردی همچون: شرایط ایدهآل جوانهزنی اسپورها و رشد باکتریها، مواد عالی و یا بسترهای مناسب به منظور تامین انرژی لازم برای تکثیر باکتریها و همچنین واسط های زنده انتقال سم به پرندگان همچون لارو حشرات می باشد. احتمال بسیار زیادی وجود دارد که تولید سم بوتولینوم و همچنین در دسترس بودن سم برای پرندگان از طریق ناقلین واسط تا حد زیادی توسط عوامل اکولوژیکی کنترل می گردد.
همانند سایر باکتریها دما نقش حیاتی را در رشد و تکثیر باکتری کلستریدیوم بوتولینوم ایفا می نماید. رشد ایده آل در آزمایشگاه در دمای 25 تا 40 درجه سانتیگراد اتفاق می افتد و بر همین اساس بیشترین وقوع رخداد بوتولیسم در طول تابستان و ابتدای پائیز زمانی که دمای هوا مناسب و بالا می باشد اتفاق می افتد. رخداد زمستانی بوتولیسم در برخی از مناطق ثبت گردیده است ولی به نظر می رسد این نوع رخدادها به دلیل باقیمانده سموم تولید شده در تابستان قبل باشد. شرایطی همچون بالا رفتن دمای رسوبات موجود در تالابها و کاهش میزان اکسیژن محلول در آب و همچنین وجود مواد ارگانیک در حال فساد و آب کمعمق ممکن است باعث بالا رفتن شانس رخداد بوتولیسم گردد. به هر روی این شرایط برای رخداد بوتولیسم الزامی و پیش نیاز نمی باشند به این دلیل که بوتولیسم حتی در رودخانههای بزرگ و عمیق و دارای اکسیژن بسیار زیاد محلول در آب نیز رخ داده است و به همین دلیل است که عنوان می شود که ممکن است سایر شرایط محیطی نقش حیاتیتری را در خصوص رشد و تکثیر باکتری و رخداد مسمومیت ایفا می نماید. در مطالعات سازمانهای بین المللی چندین فاکتور محیطی همچون PH آب و یا رسوبات، میزان نمک موجود در آب، دما، پتانسیل کاهش اکسیداسیون در رسوبات تالاب و عمق آب به میزان قابل توجهی امکان رخداد بوتولیسم را در تالابها تحت تاثیر قرار می دهد.
علاوه بر شرایط مساعد ذکر شده فوق برای تکثیر، باکتری کلستریدیوم بوتولینوم نیازمند منبعی از انرژی برای رشد و تکثیر می باشد به دلیل اینکه این باکتری از نداشتن توانایی برای سنتز آمینواسیدهای ضروری برای خود رنج میبرد و این باکتری نیازمند محیط غنی از پروتئین برای رشد و تکثیر می باشد و بطور خلاصه باید عنوان کرد که این باکتری ضرورتاً باکتری دوستدار گوشت می باشد. تاکنون مهمترین بستر برای تولید سم در تالاب های طبیعی هنوز ناشناخته باقی مانده است ولی چندین حدس در این خصوص وجود دارد همچون: مواد عالی در حال فساد یا سایر ذرات پروتئینی. لاشه های در حال تجزیه شامل مهره داران و بی مهره گان به عنوان بسترسازان تولید سم مطرح می باشند؛ فعالیت های انسانی نیز می تواند مواد لازم برای تولید سم در تالاب ها را فراهم سازد، به عنوان مثال درگیر سیل شد تالاب و تخلیه آن، حشره کش ها و سایر آلوده کنندگان کشاورزی ممکن است باعث مرگ آبزیان شوند و بسترسازی بیشتری برای تولید سم بنمایند. فاضلاب خام تصفیه نشده، گیاهان سبز در حال گندیدن و سایر منابع انرژی نیز در این میان دخیل می باشند.
اگرچه بسیاری از بسترها برای تولید سم بوتولینوم مناسب می باشند، به منظور رخداد مسمومیت بوتولیسم، سم باید به شکلی که برای پرندگان قابل مصرف باشد در دسترس باشد. گاهی اوقات ماده آلی در حال فساد ممکن است مستقیما توسط پرنده خورده شود ولی در بیشتر مواقع بایستی ناقل واسطی سم را از بستر به پرنده منتقل نماید و احتمالا از طریق زئوپلانگتون ها و یا غذاهای بی مهره ای (لارو حشرات) که بصورت سهوی سم را مصرف می کنند. بی مهرگان (لارو حشرات) تحت تاثیر مصرف سمی میخورند قرار نمی گیرند و به دلیل اینکه از مواد در حال فساد تغذیه می کنند سم را در بدن خود تغلیظ می نمایند. اگرچه اکثر پرندگان آبزی وحشی مستقیما از لاشه های مهره داران تغذیه نمی کنند ولی از لاروهای موجود بر روی این لاشه ها مصرف می کنند در این حالت بوتولیسم یک رخداد جاودان (خود تکرار شونده یا پایدار) در آن منطقه خواهد بود که از آن به نام بوتولیسم لاشهای - لاروی نام برده می شود.
گونههای تحت تاثیر سم:
بسیاری از گونه های پرندگان و برخی از پستانداران تحت تاثیر بوتولیسم نوع C قرار می گیرند. در حیات وحش پرندگان وحشی آبزی بیشترین مرگ و میر را تجربه می کنند ولی تقریبا تمام پرندگان حساس به بوتولیسم نوع C می باشند و تنها استثنا در این زمینه کرکسها می باشند که به بوتولیسم نوع C بسیار مقاوم می باشند عادت به کاوش و کندن به نظر می رسد شاخص ترین فاکتور رفتاری تعیین کننده برای بوتولیسم باشد. پرندگان آبزی کاوشگر، پرندگان شیرجه زن در آب در معرض بیشترین خطر می باشند. مرگ و میر حیوانات شکارچی وحشی از بوتولیسم بیشتر به دلیل نابود سازی نامناسب لاشه های پرندگان مبتلا اتفاق بیافتد. در میان پرندگان اهلی و زینتی قرقاوول ها، طیور خانگی و گونه های آبزی بیشتر تحت تاثیر مسمومیت قرار می گیرند. گاو، اسب و سمورها به بوتولیسم نوع C حساس می باشند و اگرچه سگ ها و گربه ها مقاوم به این نوع سم گزارش شده اند ولی برخی از گزارش ها در سگهایی که برای یافتن لاشه پرندگان مورد استفاده قرار گرفته اند صورت گرفته است و همچنینن در شیرهای آفریقایی که از طیور آلوده به سم تغذیه شده اند بوتولیسم نوع C گزارش گردیده است. مرگ و میرها در یک نقطه جغرافیایی مشخص سال به سال و از گونه ای به گونه دیگر می تواند متفاوت باشد. ممکن است در یک سال چند صد پرنده از میان بروند و در سال دیگر دهها هزار تلف شوند؛ حتی بیشتر از یک میلیون مرگ نیز در یک رخداد در طول سال تاکنون گزارش گردیده است ولی مرگ و میرهای نزدیک به 50 هزار پرنده معمولتر است. بر مبنای مقیاس جهانی بوتولیسم پرندگان به نظر می رسد مهمترین بیماری پرندگان مهاجر باشد.
زمان رخداد:
نشانههای بیماری در تالاب:
خطوط لاشه های پرندگان که همزمان با نشانه های عقب نشینی سطح آب مشاهده می شود یکی از علائم تیپیک عمده رخداد مرگ و میر ناشی از بوتولیسم می باشد. اگرچه رخداد بیماری در حوضچه هایی حاوی چندین فوت آب یا دریاچه هایی با سطح آب پایدار و رودخانه های بزرگ نیز رخ داده است. زمانی که شرایط عقب نشینی سطح آب در رخداد بوتولیسم دخیل می شود، بوتولیسم به طور معمول بیماری لبه آب (Water Edge) است و به ندرت پرندگان مریض یا مرده ای پیدا می شوند که دورتر از لبه پوشش گیاهی در حاشیه آب یا لبه اصلی آب واقع شده اند. در حوضچه هایی که سطح آب نسبتا پایداری دارند یافتن پرندگان مبتلا در پوشش های گیاهی سبز متاثر از سیل معمول تر می باشد و همچنین پرندگان متاثر از بوتولیسم تمایل به تجمع بر روی جزایر گیاهی یا شبه جزایر دارند.
در رخداد بوتولیسم پرندگان سالم، بیمار و تازه تلف شده معمولا با هم یافت می شوند و همچنین لاشه هایی که در مراحل مختلف فساد پس از مرگ می باشند و غالبا دو یا سه گونه از پرندگان موجود بصورت همزمان متحمل تلفات می شوند.
بوتولیسم پرندگان سیستم اعصاب محیطی را که منجر به فلج عضلات اختیاری می گردد را تحت تاثیر قرار می دهد. عدم توانایی در پرواز در ابتدای درگیری بوتولیسم مشاهده می شود ولی این نشانه معمولا برای تشخیص پرندگان آلوده به سم بوتولیسم از درگیری با سایر بیماریها مفید نیست. به دلیل اینکه اردکهایی که از بوتولیسم رنج می برند توانایی پرواز ندارند و پاهای آنها دچار فلجی می گردد، اغلب آنها با بالهای خود در آب و گل و لای اطراف فرو می روند و این توالی علائم با نشانه های مسمومیت با سرب در تضاد است چرا که در مسمومیت با سرب هرچند توانایی پرواز از میان می رود ولی پرندگان توانایی پیاده روی و دویدن خود را از دست نمی دهند.
فلجی پلک داخلی و عضلات گردنی باعث میشود تا پرنده نتواند گردن خود را افراشته نگه دارد که این دو نشانه از علائم بالینی اصلی تشخیص بوتولیسم پرندگان می باشد. زمانی که پرندگان به این مرحله می رسند، اغلب قبل از اینکه از عوارض فلج تنفسی ناشی از بوتولیسم از میان بروند معمولا در اثر غرق شدن از بین می روند که شناسایی کالبدگشایی آن کار سختی نیست.
ضایعات عمده:
در پرندگان آبزی تالاب ها مبتلا به بوتولیسم ضایعات تیپیک عمده که بتوان بر مبنای آن امر تشخیص را انجام داد وجود نخواهد داشت. اغلب پرندگان مبتلا که به واسطه غرق شدن میمیرند ضایعات ناشی از غرق شدن را به وضوح میتوان مشاهده نمود.
تشخیص:
علاوه بر روشهای تشخیص سریعی همچون HPLC دو روش دیگر آزمایش بر روی روی پروتکشن موشهای آزمایشگاهی و ELISA نیز برای تشخیص این سم کاربرد دارند و در روش موش آزمایشگاهی مشاهده علائم در موشهای فاقد آنتی توکسین مبنای تشخیص خواهد بود و در روش الیزا سموم فعال و غیر فعال بیوتکسن را شناسایی خواهد نمود.
در یک روش پیش تشخیص کلی مبنا بر مشاهده ترکیبی از علائم موجود در پرندگان بیمار که در بالا ذکر شد و همچنین عدم وجود ضایعات آشکار بیماری در اندامهای داخلی و بافتهای بدن پرندگان مبتلای معاینه شده صورت می پذیرد. به هر روی این تشخیص اولیه باید توسط روشهای آزمایشگاهی فوق الذکر و جداسازی سم بوتولینوم تائید گردد و از مسمومیت با جلبک، دانه های کرچک و سایر مسمومیت ها که علائم مشابهی ایجاد می نمایند تفریغ داده شود. به مسمومیت بوتولیسم زمانی باید بیشتر شک نمود که لاروهای حشرات در سنگدان پرندگان تلف شده یافت شوند ولی یافتن چنین نشانه هایی معمولا امکانپذیر نیست به دلیل اینکه از زمان مصرف لارو حشرات تا هضم آنها و بالا رفتن غلظت سم در بدن پرنده زمان زیادی می گذرد که امکان یافتن لارو در سنگدان را مشکل می نماید.
پیشگیری و کنترل بیماری:
پیشگیری و کنترل بیماری بوتولیسم در پرندگان آبزی وابسته به درک عمیق تراکنش های میان میزبان، عامل و محیط و ناقلین می باشد و به دلیل اینکه اسپورهای موجد بوتولیسم بسیار فراگیر و مقاوم هستند، تلاش برای کاهش یا از میان بردن آنها در حال حاضر عملی نیست ولی میتوان با مداخلات محیطی امکان وقوع آن را کاهش داد.
تلاش برای کاهش ورود مواد آلی به تالاب ها و یا از میان بردن فاکتورهایی که عرضه مواد آلی در حال فساد را در تالاب کاهش دهد؛ به عنوان مثال برای تالاب هایی که محل تجمع پرندگان مهاجر همچون اردک، قو و غاز می باشند پر کردن تالابی که قبلا برای مدت طولانی در طول فصل تابستان خشک بوده است به هیچ عنوان توصیه نمی گردد (بر مبنای این شرایط تالاب های بسیاری در کشور داریم که ممکن است در اثر سیل های اخیر مجددا احیاء شده باشند و آنها نیز محلی برای رخداد بوتولیسم برای حیات وحش و حتی دام های روستائیان و ساکنین باشد).
مچنین کم کردن شدید سطح آب در تالاب ها در تابستان نیز که باعث کشتار در میان ماهیان تالاب و یا سایر مهره داران و بی مهره گان آن تالاب می شود به هیچ وجه توصیه نمی گردد چرا که باعث می شود لاشه این آبزیان خود به بستری برای رشد کلستریدیوم بوتولینوم گردد. در مناطقی که عمدتا برای پرندگان ساحلی مدیریت می گردد کنترل بوتولیسم می بایست بر اساس کنترل لاشه های مهره داران پدید آمده ناشی از کاهش سطح آب صورت پذیرد.
خوردن سه یا چهار لارو حشره برای یک اردک آبزی کاملا کشنده است و چرخه تکرار بتولیسم را کامل و تکرار پذیر می نماید و یافتن چندین پرنده تازه مرده در کنار یک لاشه گندیده حاوی لارو تظاهر نرمالی در این شرایط است. بنابراین اصل اول برای کنترل و مقابله با این بیماری جمع آوری سریع این لاشه ها از سطح تالاب می باشد تا بتوان چرخه مجدد بوتولیسم را از میان برد.
بسیاری از رخدادهای بوتولیسم معمولا سال به سال در همان تالابی که سال گذشته رخ داده بود اتفاق می افتند و این به معنی پدید آمدن هاتاسپات برای بوتولیسم می باشد و همچنین رخدادهای بیماری بوتولیسم اغلب از یک چهارچوب زمانی قابل پیش بینی و مشخصی تبعیت می کند و این شرایط باعث پیچیدگی های مدیریتی مستقیمی می شود که می بایست به منظور کاهش عوارض بیماری در نظر گرفته شوند. عملیات های خاصی که می بایست بکار گرفته شوند عبارتند از: مستند نمودن کامل شرایط و زمانبندیهای رخداد بیماری در مناطق درگیر، برنامه ریزی به منظور بکارگیری پایش شدید بیماری و برداشت و حذف لاشه های پرندگان، تغییر تالاب به منظور کاهش اثرات رخداد بیماری و جلوگیری از مصرف پرندگان موجود در تالاب توسط ساکنین حداقل در فصل رخداد مسمومیت بوتولیسم و یا هر دوی آنها.
از آنجاییکه لاشه آبزیان میتواند به عنوان محیطی برای رشد و تکثیر کلستریدیوم بوتولینوم مطرح باشد، این لاشهها باید سریعا از تالاب خارج شوند و برنامه کنترل آبزیان مخصوصا در فصلی که پرندگان مهاجر نیستند و یا کمتر می باشند و یا به فصل های سرد سال محدود گردد. وجود خطوط انتقال نیروی برق در تالاب ها و باتلاق های اطراف آن می تواند منبع عمده شیوع بوتولیسم باشد زیرا لاشه های حاصل از پرندگان برق گرفته شده می تواند به عنوان بسترهای اولیه تولید سم در باتلاق ها و تالاب ها عمل نماید و در صورت امکان خطوط برق موجود در این تالاب ها حذف گردد یا تغییر مسیر داده شوند.
ریختن فاضلاب و پسماندهای خانگی یا صنعتی عامل آخر شیوع بوتولیسم در تالابهایی چون میانکاله می باشند که محل امنی برای پرندگان مهاجر و یا زیستگاه پرندگان محلی باشد.
مشکلات بررسی رخداد مرگ و میر اخیر در تالاب میانکاله در سال 1398 و سؤالات دامپزشکان:
1. همانگونه که در سخنان معاون محترم سازمان عنوان شد، جمع آوری لاشه ها از سطح تالاب میانکاله از همان ساعت اول با همت ستودنی همکاران محیط زیست و دامپزشکی آغاز شد. به چه دلیل علمی با اینکه لاشه ها سریعاً جمع آوری و دفن گردید، عامل مرگ و میر پرندگان تا یک هفته بعد همچنان به کشتار ادامه داد و تعداد تلفات از 500 بال به رفم نزدیک به 10000 رسید؟
2. در حالیکه معاونت محترم سازمان دامپزشکی در اغلب مصاحبه ها سخن از خونریزی و عوارض شدید دستگاه گوارش داده اند، چگونه میتوان با علائم تیپیک بوتولیسم که عوارض ناشی از خفگی و فلجی است را تطبیق داد؟ حتی پرنده فلجی نیز به تصویر کشیده نشد که بتوان به آن اتکاء نمود؟
3. وظیفه سازمان دامپزشکی کشور ارائه اطلاعاتی همچون اطلاعات این نوشته در زمان بحران یا قبل از آن، هم به عموم دامپزشکان و هم به تیمهای به اصطلاح واکنش سریع میباشد. کدام داکیومنت منتشر شده یا دوره برگزار شده را میتوانید در این خصوص ارائه نمائید که به وظایف اصلی مدیریت بحران خود عمل کرده باشید؟ متاسفانه تمام اطلاعات منتشر شده شما به مصاحبههای پراکنده با هدف اطلاعرسانی به عموم مردم و بصورت غیرتخصصی بوده است و در این زمینه حتی از برگزاری دوره آموزشی و توجیهی برای عوامل واکنش سریع خبری نبود.
4. علت عدم ثبت نقاط یافت شدن پرندگان و عدم ترسیم نقشه اپیدمیولوژیک رخداد که کمک بزرگی به رفع مجهولات می نمود، به چه دلیل انجام نشده یا منتشر نگردیده است؟
5. چرا تمامی عکسهای منتشر شده از تلفات میانکاله در درگیری اخیر بدون استثنا محل مرگ پرندگان در داخل آب بوده است، نه در جزایر و شبهجزایر و زمینهای دارای پوشش گیاهی که با تعاریف تیپیک بوتولیسم متفاوت است؟
6. فصل زمستان در میانکاله زمان عقبنشینی سطح آب نمی باشد که به واسطه آن شرایط بیهوازی ایجاد شود و تریگر بوتولیسم گردد؛ چگونه این امر را توجیه مینمائید؟
7. به چه دلیلی اجازه نمیدهید مقامات محلی و استانی در این موضوع مدیریت را بر عهده بگیرند؛ هرچند بر اساس مدیریت توسط شما باشد و در این راه ضمن آموختن روشهای مدیریت بحران، بهصورت عملی اثبات نمایند که فینفسه توانایی این مساله را دارند و میتوان به آنها در این زمینه اعتماد نمود و البته حسن دیگرش این خواهد بود که اگر احیانا اشتباهی در اعلام موضوع شد، هنوز مقام بالاتر دیگری هست در سازمان که بتواند وسط بیاید! یک اپسیلون حساب کنید محاسبات شما درست درنیاید؛ آنوقت چارهای باقی میماند؟ و تعبیر جالبی از صف و ستاد شد که در این مورد بهخصوص صف شهرستان و ستاد اداره کل مازندران خواهد بود، چرا که واقعه ملی نبود که بتوان سازمان مرکزی را ستاد تصور نمود.
8. چه کسی به رئیس محترم سازمان مشاوره داده که 30 نوع بوتولیسم وجود دارد که این مورد میانکاله از نوع سیام میباشد و یا بسیاری اطلاعات دیگر و عدم رعایت اصول ایمنی زیستی در استفاده از تجهیزات بهداشتی همچون پوشیدن کاپشن بر روی لباس یکبار مصرف بهداشتی که قرار است در محل بازدید امحاء گردد و یا عدم رعایت استفاده از دستکش و ماسک و دلیل حضور شخص رئیس سازمان داخل تالاب به چه دلیلی بوده است؟
9. مسمومیت با بوتولینوم از هر نوعی که باشد موجب خونریزی در امعاء و احشا و دستگاه گوارش نمی گردد و فلجی و خفگی ناشی از عدم توانایی در تنفس مهمترین دلیل مرگ می باشد. چه توجیهی برای خونریزی لاشه ها در دستگاه گوارش دارید که آنرا صراحتاً گزارش نموده اید، در حالیکه ارتباطی با بوتولیسم ندارد؟
10. نظر به اینکه میانکاله از ابتدا در زمره مکانهای مورد استفاده هر ساله پرندگان مهاجر میباشد، چه توجیهی برای عدم رخداد این مسمومیت در سالهای قبل دارید؟ آخرین بار این نوع تلفات بسیار بالا مربوط به سال 1373 بود که اثبات گردید در اثر تزریق سم توسط شکارچیان و ساکنین محلی بوده است.
11. در فقدان منبع پروتئینی رو به فساد در تالاب میانکاله، این نیاز ضروری برای باکتری و این محیط غنی از پروتئین نمیتواند از طریق ریشه گیاهان در حال فساد ایجاد شود و میبایست منبع عظیمی از پروتئین حیوانی در دسترس باکتری برای چنین قتل عامی در پرندگان بوده باشد.
12. چه تغییری در میانکاله افتاده که پس از اینهمه سال بوتولیسم (اگر هم اتفاق افتاده باشد) ظاهر شده است؟ پس سخن شما مبنی بر طبیعی بودن رخداد مسمومیت با توجه به عدم وجود سابقه آن نیاز به توضیح بیشتر دارد.
13. چرا اطلاعات و شواهد اپیدمیولوژی میدانی بیماری برای اطلاع جامعه تخصصی منتشر نمیشود و یا از آن برای آموزش حداقل کارکنان دولتی و دامپزشکان بخش خصوصی استانهای دارای تالاب استفاده نمیشود؟
14. چرا در زمستان و در اوج سرمای فصلی این مسمومیت رخ داده و اگر مربوط به تولید سم تابستانه میباشد، چرا این رخداد با وجود حضور پرندگان و وجود سم فروکش نموده است؟ به عبارت دیگر مسمومیت با بوتولینوم دارای یک شیب فلت نزدیک به دو ماهه در صورت رخداد میباشد ولی در مورد میانکاله این رخداد طبق اطلاعات شما ظرف یک هفته فروکش نمود که با نمودارهای طبیعی رخداد بوتولیسم متفاوت است؛ آن را چگونه توجیه میکنید؟ چگونه توانستید سم موجود در تالاب را از دسترس پرندگان خارج کنید (لارو حشرات و ...)؟
15. PH آب تالاب میانکاله اندازهگیری عنوان شده توسط معاون محترم سازمان (که عنوان نمودند 8.3 بوده است) در دمای بسیار پایین موجود در این فصل که در بهترین حالت به 10 درجه سانتیگراد بالغ میشود، نمیتواند محملی برای رشد باکتری و ایجاد سم تلقی گردد؛ حتی PH رسوبات نیز در این دما نمیتواند این میزان از رشد و تکثیر را به ارمغان بیاورد. حتی اگر سمی هم موجود باشد، عدم وجود لارو حشرات در زمستان را که قاعدتاً باید واسط انتقال سم به پرندگان باشد را چگونه میتوان توجیه نمود؟
16. آیا سیل آققلا و گرگان و هدایت آبهای این سیل به سمت تالاب میانکاله باعث تغییر اکوسیستم این تالاب گردیده است؟ اگر اینطور است به چه دلیل از سوی محیط زیست و سازمان دامپزشکی اولاً این موضوع عنوان نگردید و حتی عنوان شد که این رخداد در میانکاله طبیعی است و از طرف دیگر موضوع احتمالی این تغییرات بررسی نگردید و راهکارهای مقابله با این تغییر اکوسیستم نیز ارائه نگردید؟
پاسخ به این سؤالات و ارائه اطلاعات مستند گردآوری شده از رخداد صورت گرفته در میانکاله میتواند نقش مهمی در شفافسازی عملکرد سازمان در مواقع بحران ایجاد نماید و این فاصله عمیق میان بخش خصوصی دامپزشکی و بخش دولتی را کاهش دهد و همچنین منبع مطمئنی از اطلاعات برای رخدادهای احتمالی آینده باشد.
برای من هم این سوال پیش آمده که پرندگان از طریق خوردن حشرات و بی مهرگانی که دارای ذخایر بالایی از سم هشتند درگیر می شوند ایا در این فصل امکان وجود حشرات وجود داردو اینکه در م بوتولیسم بایستی پرندگان زنده دارای علائم هم مشاهده شوند که در گزارشات اشاره ای به ان نشده.