حکیم مهر: دامپزشک پیشین یوزهای پردیسان با تاکید بر موفقیت بیشتر تکثیر در اسارت نسبت به شرایط نیمهاسارت گفت: همه گزینههای موجود برای یوزها را حذف کردهاند که فقط گزینه مد نظر خودشان باقی بماند.
به گزارش حکیم مهر به نقل از مهر، «دکتر ایمان معماریان»، دامپزشک حیات وحش در واکنش به مباحث اخیر درباره راهاندازی سایت جدید نگهداری یوزپلنگ و تکثیر در اسارت گفت: بحث تکثیر در اسارت و نگهداری حیوانات در اسارت و بیماریها و درمانشان یک بحث تخصصی دامپزشکی حیات وحش است. این بحث تخصصی اکولوژیست و بیولوژیست و کارشناس محیط زیست نیست. این فقط و فقط کار تخصصی دامپزشک حیات وحش است که ما هیچ گاه تخصصش را در ایران نداشتیم.
وی در پاسخ به اینکه هزینه نگهداری هر یوزپلنگ در ۱۰ سال ۲ میلیارد تومان خواهد بود، نیز گفت: این برآورد دو میلیارد تومانی مشخص نیست چگونه به دست آمده؟! سازمان محیط زیست تقریباً هیچ گاه هیچ هزینهای برای مسائل بهداشتی، دامپزشکی و داروهای یوزها نکرده است. حتی در مورد کارشناسان بینالمللی که بهترینهای دنیا هم بودند و به ایران آمدند هیچ وقت هزینهای به ایشان پرداخت نشد.
این دامپزشک حیات وحش توضیح داد: جیره غذایی استانداردی که برای یوزها تعریف شدهاست، سه روز در هفته خرگوش، دو روز مرغ، یک روز در هفته گوشت بز و یک روز استراحت است. خرگوش که مجانی است و هزینهای ندارد چون همه اهدایی هستند. یوزپلنگها روزانه بیش از ۱.۵ کیلوگرم گوشت مرغ نباید استفاده کنند و گوشت بز هم که هفتهای یک بار است. هزینه مراقبت و فنس و غیره را هم اگر بخواهیم خیلی خیلی زیاد در نظر بگیریم، شاید به ۱۰۰ میلون تومان نرسد.
معماریان تأکید کرد: اعلام اینکه چنین هزینه دو میلیارد تومانی در کار بوده شاید صرفاً به خاطر این باشد که مقایسه شود با هزینه طرح نیمه اسارت. یعنی منظور این است که اسارت هزینهای ۲ میلیاردی دارد و اگر شرایط نیمهاسارت نیز هزینه ۲ میلیاردی داشته باشد، پس اینها تفاوتی با هم ندارند. در حالی که به هیچ عنوان این طور نیست.
وی درباره اینکه گفته شده دو یوز از سه یوزپلنگ پردیسان یعنی کوشکی و دلبر باروری خود را از دست دادهاند نیز گفت: چه کسی و کجا گفته کوشکی و دلبر توانایی باروری ندارند؟ من دامپزشکشان بودهام و معاینهشان کردهام و تمام کارشناسان بینالمللی که آمدند و بهترینهای دنیا هم بودند این موضوع را تأیید میکنند که هم کوشکی و هم دلبر با وجود سن بالا و سایر مشکلات کماکان بارور محسوب میشوند. در تمامی نوبتهای اسپرمگیری انجام شده، هر بار تأیید شد که کوشکی کماکان یک یوزپلنگ بارور است. درست است که کیفیت اسپرم در چند باری که در سالهای مختلف اسپرمگیری کردیم، کاهش پیدا کرده ولی در مقایسه با سایر یوزپلنگها به طور کلی کوشکی کماکان یک یوزپلنگ بارور به حساب میآید و هیچ وقت هیچکس نگفته است که کوشکی نابارور است. اشاره به این نکته هم به نظر میرسد دقیقاً به این خاطر باشد که کوشکی از چرخه حذف شود و بعد لابد باید فکر کنیم که یوزپلنگ از طبیعت گرفته شود و کار دیگری نمیشود کرد. درواقع کوشکی را مرده حساب کردیم تا سناریو به این سمت برود که یوزپلنگ از طبیعت بگیریم.
این دامپزشک حیات وحش گفت: حتی اگر به این نتیجه برسیم که باید از فرد نر دیگری استفاده شود، به جای زندهگیری و جدا کردن یک فرد از طبیعت امکان زنده گیری و گرفتن نمونه اسپرم وجود دارد. بدون اینکه این فرد از جمعیت شکننده طبیعی حذف شود. اسپرمها میتوانند تا ابد ذخیره شوند و یا برای لقاح مصنوعی در هر زمانی که نیاز باشد مورد استفاده قرار گیرند. در صورت لزوم انجام این کار امکان ردیابی یوزهای زندهگیری شده هم وجود خواهد داشت.
وی در خصوص دلبر و مشکلاتی که برای زادآوریاش مطرح بوده نیز گفت: درباره دلبر هم همینطور است. درست است که سنش بالا رفته و مشکلات جدی سلامتی داشته است اما تمام معاینات تا آخرین معاینهای که اوایل امسال بر روی این یوز ماده انجام شده نشان میدهد که کماکان امکان باروری برایش وجود دارد و هیچ وقت اعلام نشده که این حیوان نابارور است.
این دامپزشک حیات وحش در پاسخ به اینکه چرا علیرغم همه این موارد پردیسان موفق نبوده است گفت: اتفاقاً در فاز اول موفقیت در جفتگیری طبیعی محقق شد. پس از انتقال دلبر و کوشکی به مرکز تحقیقات و نگهداری یوزپلنگ آسیایی در پارک پردیسان تهران و با انجام تمهیدات خاص جفت گیری طبیعی اتفاق افتاد ولی دلبر مشکلاتی داشت و هنوز هم دارد که اتفاقاً این مشکلات در زمان نگهداری این یوز در سمنان برایش ایجاد شده بود. مشکلات کلیوی و مشکلات دیگری که باعث شد دلبر سقط جنین کند. پس از آن دلبر دچار مشکلات رحمی شد که طولانی مدت تحت درمان قرار گرفت و خوشبختانه بهبودی کامل ارگانهای تناسلی را در پی داشت. ولی مشکلات کلیوی دلبر قابل درمان قطعی نیست و این یوز ماده میبایست تحت درمان و کنترل دارویی تا پایان عمر قرار گیرد. متأسفانه آزمایشهای انجام شده بر روی ایران یوزپلنگ ماده جوان هم مشکلات مشابه کلیوی را نشان میدهد که با درمان دارویی قابل کنترل است.
وی تصریح کرد: مشکلات اولیه برای دلبر احتمالاً در سمنان و محل نگهداری اولیه اش وجود آمده است و اگر دلبر در آن سال به تهران نمیآمد حتماً در همان سال میمرد و الان اساساً دلبری وجود نداشت که بخواهد رویش کاری انجام شود. اما چرا این کار حاصل نداد؟ چون این یک طرح برنامهریزی شده شش ماهه بود که بارها برنامهاش برای ریاست وقت سازمان هم فرستاده شد اما هیچکدام از کارهایی که باید انجام در زمان معین انجام میپذیرفت اجازه محقق شدن پیدا نکرد.
معماریان یادآور شد: بعد از اینکه دلبر سقط جنین داشت، ترشحات خونی از واژن حیوان خارج میشد و در آن زمان اعلام کردیم که حیوان حتماً باید بیهوش شود و تحت معاینه و درمان قرار گیرد در غیر این صورت مشکلات شدید سلامتی پیدا خواهد کرد. اما اجازه معاینه و بیهوشی را هم به ما نمیدادند. میگفتند عادت ماهانه است و مشکلی ندارد درحالی که کلاً گربهسانان چنین علائمی در سیکلهای فحلی خود ندارند. با فاصله چندین روزه و با اصرار و حتی شاید توسل به التماس توانستیم مجوز بگیریم و بیهوشش کنیم و درمان را شروع کنیم، که اگر انجام نمیشد دلبر به علت عفونت رحم تلف میشد.
وی تاکید کرد: بارها متخصصان مطرح دنیا از کشورهای مختلف از جمله فرانسه و آلمان برای کمک به ایران آورده شدند اما حتی اجازه نیافتند یوزها را معاینه کنند. دلبر شش ماه تحت درمان بود و جدا از کوشکی (تنها یوزپلنگ نر) نگهداری میشد اما با ادعای اینکه دلبر حامله است و بیهوشی و معاینه برای تولهها خطرناک خواهد بود، اجازه معاینه ندادند! گویا یوزها قابلیت گردهافشانی دارند. چنین دخالتها و اظهارات غیرکارشناسانهایی که از سوی تصمیم گیران و یا نزدیکان آنها در سازمان محیط زیست در طول این پنج سال صورت گرفت باعث شد تا حتی یکدهم درصد از برنامه علمی برنامه ریزی شده پیش نرود.
وی تصریح کرد: هیچکدام از مراحلی که باید انجام میشد به درستی انجام نشد. در نهایت خیلی دیر فقط یک بار برای انجام مرحله اول از انواع تلقیح اجازه کار با بهترین کارشناسان دنیا را پیدا کردیم و این تمام چیزی بود که فرصت انجام آن را یافتیم. حتی مراحل بعدی برنامه ریزی شده بعد از تلقیح مصنوعی اولیه هم اجازه انجام شدن پیدا نکردند. این در حالی است که تجربیات روز دنیا نشان میدهد اگر کلیه مراحل به درستی و به موقع انجام شود شانس موفقیت بسیار بالا خواهد رفت. مخصوصاً انجام تمرینهای خاص که در آن یوزپلنگها این قابلیت را خواهند یافت که روزانه به صورت کامل و بدون استرس مورد معاینه و حتی نمونهگیریهای خاص بدون نیاز به مقید سازی و یا بیهوشی قرار گیرند. در صورت انجام این مهم امکان تشخیص دقیق زمان اوج فحلی یا زمان پذیرش جنس ماده فراهم خواهد شد.
معماریان یادآور شد: این کار از آن جهت حائز اهمیت است که طول مدت زمان پذیرش جنسی در جنس ماده بسیار کوتاه است و پیش از این تنها با کنترل کردن رفتار یوزهای نر و ماده در شرایط خاص این دوره زمانی را تشخیص داده میشد که با توجه به علائم رفتاری کمتر در این زمان از سوی یوزپلنگها نسبت به سایر گربهسانان، تشخیص این دوره در یوزها به این روش دشوارتر خواهد بود.
وی افزود: در بررسیهای هورمونی انجام شده در مؤسسه IZW آلمان بر روی متابولیتهای وابسته به هورمونهای تولید مثلی در ادرار و مدفوع دلبر، بنظر میرسید دلبر فاقد سیکل فحلی مشخص باشد در حالی که آخرین معاینات انجام شده نشان از وجود فولیکولهای فعال بر روی تخمدانهای دلبر داشت. اگر طبق برنامه ریزی امکان انجام این تمرینها برای دلبر فراهم میشد، تعیین دقیق زمان پذیرش چه برای معرفی به یوز نر جهت جفتگیری طبیعی و چه برای انجام لقاح مصنوعی بدون نیاز به القا هورمونی فحلی محقق میشد. چه برای ایران و چه برای دلبر انجام معاینات روزانه باعث میشد در صورت تصمیم برای معرفی مستقیم به یوز نر و یا استفاده از اسپرم برای انجام تلقیح مصنوعی بهترین زمان ممکن انتخاب شود و شانس موفقیت به شدت افزایش یابد. تحقیقات روز دنیا در این زمینه نشان میدهد اگر تمامی مراحل به درستی و در زمان مناسب صورت پذیرد شانس موفقیت به صد در صد نزدیک میشود. اگرچه این اجازهها داده نشد و کارهایی که باید در این پنج سال انجام میشد نهایتاً یک دهم درصدشان هم انجام نپذیرفت.
این دامپزشک حیات وحش تأکید کرد: اگر روزی به هر دلیلی قرار باشد یوزی از طبیعت زندگیری شود طبق پروتکلهای استاندارد در چنین شرایطی میبایست حیوان ابتدا به شرایط قرنطینه با حداقل دید و نور و همچنین کوچکترین سایز ممکن جایگاه انتقال یابد. به این شرایط شرایط قرنطینه اولیه گفته میشود. در این مدت استرس حیوان تازه جدا شده از طبیعت کاهش پیدا کرده و تمامی معاینات بهداشتی لازم صورت میپذیرد و سپس حیوان به فضاهای مدیریتی بزرگتر منتقل میشود. پس اینکه بگوییم یوزپلنگی که تازه از طبیعت جدا شده اگر به فنس بزرگی در زیستگاه برده نشود خواهد مرد دور از اصول علمی کار است. کاملاً برعکس در صورت استفاده از فنسها و جایگاههای بزرگ در مرحله اولیه که نمونههای آن در دنیا بسیار است حیوان میتواند آسیبهای جدی مخصوصاً در برخورد با فنس به خود وارد کند و درصد تلفات طبق گزارشهای مختلف بشدت افزایش مییابد. شاهد مثالهایی هم که برای این موضوع ذکر شد است صحیح نیست. برای مثال پلنگی که در خراسان شمالی به علت تعارض با جوامع محلی زندهگیری شد و با دستور سازمان محیط زیست به تهران منتقل شد دچار مشکلات مختلف سلامتی بود که باعث شده بود این پلنگ به روستا نزدیک شود و از سگها تغذیه کند. علت تلف شدن حیوان هم همین مشکلات شدید سلامتی، نارسایی شدید کلیه و مشکلات گوارشی بود و نه بودن در شرایط قرنطینه، و این داستان شباهتی به زندهگیری حیوانات بهظاهر سالم از طبیعت ندارد.
وی در پاسخ به اینکه چرا تنها به نکات منفی تکثیر در نیمه اسارت اشاره میشود گفت: بدون شک نکات مثبت و منفی در هر دو (اسارت و نیمه اسارت) وجود دارد ولی خود افرادی که متولی تکثیر در نیمه اسارت در آفریقای جنوبی هستند، در گزارشهای مختلف به میزان تلفات بسیار بالای این کار در مقایسه با اسارت اشاره میکنند. با وجود تلاشهای فراوان تا سال ۲۰۱۶ فقط یک فرد یوز که در اسارت بوده و بعد به شرایط نیمه اسارت برده شده زنده مانده است. از سال ۲۰۱۷ به بعد تلاشها بیشتر موفقیت داشته چرا که افراد بیشتری با فنسها و شرایط نیمه اسارت سازگار شدهاند ولی هیچ جا اشاره نشده که شما فقط سه فرد یوز داشته باشی و بخواهی این ریسک تلفات بسیار بالا را با آن انجام دهی.
این دامپزشک حیات وحش اعلام کرد: به هیچ عنوان درصد موفقیت تولید مثل در شرایط نیمه اسارت بیشتر از اسارت نیست. به خاطر اینکه در اسارت امکان پایش خیلی بیشتری وجود دارد و شرایط مدیریتی بهتری میتوان فراهم کرد. چه در اسارت و چه در نیمه اسارت تعداد یوزها هر چه بیشتر باشد و هر چه نرهای بیشتری داشته باشی شانس زادآوری افزایش پیدا میکند و این ربطی به اسارت، نیمه اسارت، خیلی بزرگ بودن فنس و یا در زیستگاه طبیعی بودن یا نبودنش ندارد. در برخی موارد ذکر میشود چون پنج سال در پردیسان تولید مثل صورت نگرفته است باید مکان تغییر کند و در صورت تلاش برای تکثیر در زیستگاه طبیعی شانس تولید مثل افزایش مییابد ولی این ادعا پایه علمی ندارد.
معماریان تصریح کرد: کفه ترازوی موفقیت زادآوری در اسارت و نیمه اسارت بدون شک به نفع اسارت است. اسارت مدیریت شده با شرایط استاندارد درصد موفقیت زادآوری بیشتری دارد و نکته مهم این است که تلفات در شرایط نیمه اسارت به دلیل همین عدم مدیریت بسیار بسیار بالاتر است. باید اشاره کنم که این درصد تلفات بالا در شرایط کاملاً استاندارد نیمه اسارت و حتی از سال ۲۰۱۷ به بعد در گزارشهای آفریقای جنوبی وجود دارد، چه برسد به اینکه شرایط کاملاً استاندارد رعایت نشود.
وی تأکید کرد: در برخی مصاحبههای انجام شده، همه گزینهها را به تنها به دو گزینه تقلیل دادهاند و کوشکی و دلبر را هم عملاً مرده حساب کردهاند. سناریوی اول این است که ایران را ۱۰ سال همینطور نگه داریم و ۲ میلیارد خرجش کنیم و یا باید ببریمش زیستگاه و یوز نر از طبیعت بگیریم و پیشش بیاندازیم. یعنی همه گزینهها را حذف کردهاند و برای خودشان یک گزینه که همان گزینه مدنظرشان یعنی تکثیر نیمه اسارت است را باقی گذاشتهاند!
این دامپزشک حیات وحش یادآور شد: اتفاقات زیاد دیگری میتواند برای ایران بیافتد. میتواند با خود کوشکی جفتگیری طبیعی داشته باشد؛ میتواند با اسپرمهای رزرو شده کوشکی و یا سایر اسپرمهای رزرو شده موجود بارور شود؛ در مراحل بعدی میتوان به روشهای مختلف دیگر لقاح مصنوعی داخل و یا حتی خارج از رحمی فکر کرد. با امکان معاینه روزانه و انجام تمرینهای خاصی که به یوزها برای کنترل دقیق سیکلهای تولید مثلی داده میشود شانس موفقیت در تمامی موارد ذکر شده افزایش مییابد؛ حتی در آینده شاید این امکان باشد که اسپرم از یوزهایی که در طبیعت هستند، بگیریم. اما هنوز امکان جفتگیری طبیعی ایران و کوشکی وجود دارد و عدهای این گزینهها را حذف کردهاند.
معماریان گفت: بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴ از بین ۱۱۲ مرکز تحت نظر اتحادیه باغ وحشهای اروپا ۷۰ مرکز توصیه نامه تکثیر داشتند که ۵۰ مرکز موفق به تکثیر یوزپلنگ شدهاند. بعد از سال ۲۰۱۴ درصد موفقیت با ابداع روشهای تمرینی جدید و امکان معاینات سیکل جنسی به صورت روزانه افزایش پیدا کرد. در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ تقریباً تمامی مراکزی که توصیه نامه تکثیر داشته و یوزپلنگهای آنها دارای سلامت دستگاه تناسلی بودهاند موفقیت تکثیر داشتهاند. این مثالها اهمیت انجام کارهای برنامهریزی شده در گذشته برای مرکز تحقیقات و نگهداری یوزپلنگ آسیایی در پردیسان که متأسفانه انجام نشد را نشان میدهد.
معماریان در پایان گفت: با وجود تمامی دانستههای روز دنیا و این مهم که تا امروز هیچ یوزپلنگی که در اسارت یا نیمه اسارت بزرگ شده باشد حتی در زیستگاههایی با امنیت بسیار بالاتر و شرایط بهتر از زیستگاههای کنونی یوز در ایران با موفقیت کامل به طبیعت بازنگشته است باز هم اگر فکر میکنیم ایران با تولید مثل کردنش نقش حفاظتی پیدا میکند، یعنی همین یک فرد قرار است نقش حفاظتی برای ما داشته باشد، در اسارت شانسش برای تولید مثل بسیار بیشتر خواهد بود؛ اما واقعیت آن است که یک فرد به تنهایی نقش حفاظتی پیدا نخواهد کرد و اگر که واقعاً امکان این هست که زنده گیری انجام بشود میتوان از یوزهایی که زنده گیری میکنیم نمونه گیری کنیم و نمونههای گرفته شده برای ابد حفظ شوند. در این صورت تنوع ژنتیکی بیشتری هم در آینده خواهیم داشت. شاید در آن زمان بتوان با در دست داشتن این اندوخته ژنی به تداوم بقای یوزپلنگ آسیایی با این روش اندیشید. باز هم باید خاطر نشان کرد که ما کماکان سه یوزپلنگ آسیایی در اسارت داریم و طبق آخرین معاینات هیچکدام نابارور نیستند.