یادداشت مخاطبین:
گرا: انبارهای ذخیرهسازی نهادههای دامی و محصولات خام دامی
تسلیحات مورد استفاده: آفلاتوکسین، سالمونلا
پاتک: خروج از پروتکلهایی که فقط ایران به آن پایبند بود و تنبیه خاطیان
نویسنده: امضا محفوظ
سابق بر این زمانی که سخن از جنگ میشد، بدون استثناء در ذهن شنونده انواع و اقسام تسلیحات جنگی و بمبافکنها و جنگندههای پیشرفته تداعی میشد، سخن از قیاس ناوهای هواپیمابر و زیردریاییهای اتمی میشد، آن یکی تعداد کلاهکهای اتمیاش را را به رخ این یکی میکشید و این یکی به بهانه واهی وجود سلاحهای اتمی و شیمیایی به فلان کشور حمله میکرد و بهمان کشور را تا مرز استیصال مردم تحریم مینمود.
کشور ایران مدتهای مدیدی است که بهای گزافی را بابت استقلال خود میپردازد و به دلیل موقعیت استراتژیک ژئوپلتیک این کشور مورد رشک و حسد کشورهای زیادی بوده است. طبیعی است که تجربههای قبلی ما نشان میدهد که یک ایران مستقل و قدرتمند خواسته هیچ یک از مهاجمان سنتی ایران نبوده است. توانمندیهای کشور ایران در حوزه اقتصاد به موارد معدودی ختم میشود که صنعت اول آن همانگونه که همه میدانیم، صنعت نفت میباشد که بازیهای اخیر قدرتهای تراز اول جهان در خصوص آن را شاهد هستیم؛ سیاست سرکوب حداکثری!
اما در این میان، این کشور صنایع مهم دیگری نیز دارد که صنعت طیور و دامپروری یکی از آنهاست. یکی از نقاطی که صنعت طیور و دامپروری را از صنعتی همچون نفت متمایزتر میسازد، وابستگی امنیت غذایی و ایمنی بهداشت عمومی جامعه به آنها است. کشوری که نتواند تولید پروتئین مورد نیاز خود را به حد خودکفایی انجام دهد، چاره ای جز واردات و وابستگی نخواهد داشت و اما وابستگی غذایی خطرناکترین نوع وابستگی است.
دامداران و دامپروران و مرغداران ایرانی طی این سالها با همتی مثالزدنی گوی سبقت رقابت در تولید را از تمامی کشورهای منطقه ربوده بودند و با تحمل رنج و مرارتهای فراوان بار عظیم خودکفایی غذایی مردم ایران را بر دوش کشیدند و تا حد بسیار زیادی آن را محقق نمودند. در میان تمام کش و قوسهای عجیبی که در این مسیر پر نشیب و فراز برای این سربازان گمنام خودکفایی وجود داشت اما دیدهبانی بود که وظیفه خود را به درستی انجام نداد و ما در حال از دست دادن سربازان گمنام عرصه تولید و خودکفایی به دلیل غفلت آن دیدهبان غافل هستیم.
کشور ایران به طور متوسط مصرف کننده قریب به 22 میلیون تن نهاده دامی است که نزدیک به 17 میلیون تن آن وارداتی است و در این میان دولت جمهوری اسلامی ایران ضمن ارج نهادن به تلاش تولیدکنندگان همیشه ارز 4200 تومانی را برای آنان تامین نموده است و همانگونه که همگان میدانند تامین این ارز با این مبلغ چه دشواریهای را برای کشور داشته است و چه فشارهایی را کشور در حوزه تحریمهای حداکثری تحمل نموده است و از آن سربلند بیرون آمده است.
درست در زمانی که مسئولین کشور سرگرم مقوله بسیار حیاتی تامین ارز بودند، کشور بمباران شد و دیدهبانی که میبایست بمبافکنهای دشمن را شناسایی مینمود و به سیستم پدافندی کشور گزارش مینمود، غفلت نمود و شد همین که میبینید؛ انبارهای نهادههای دامی در شما و جنوب کشور با آفلاتوکسین بمباران شد، 120 هزار تن ذرت آلوده در بندر امام خمینی دپو شده و 5000 تن ذرت آلوده دیگر در گمرکات شمال ایران دپو شده است. داستان ورود این آلودگی ها به کشور یک موضوع است و باقی ماندن آن به مدت سالها خود موضوع جالب دیگری است. شمال ایران به دلیل نوع اقلیم آن و صنایع موجود در آن از یک سو قطب صنعت طیور کشور است و از سوی دیگر پذیرنده محموله آلودهای بوده است که قریب به دوسال است در آن دپو شده است.
گذشته از اینکه سیستمهای نظارت و دیدهبانی بهداشتی کشور که میبایستی ابتدا به ساکن از ورود هر گونه محموله آلوده به کشور ممانعت میکردند و در این زمینه میتوانستند از انواع و اقسام راههای مرسوم در این خصوص همچون اعزام بازرسان به کشور مبداء، نمونه برداری و انجام آزمایشات مضاعف و... استفاده می نمودند، متاسفانه علاوه بر شکست خوردن در مرحله اول سد دفاعی یعنی ممانعت از ورود، در مرحله دوم یعنی دپو شدن محموله های آلوده به عوامل بیماریزایی که به سادگی امکان گسترش و تکثیر را دارند، آنهم به مدت زمان طولانی نیز شکست قطعی را متحمل شده است.
جدای از آنکه سیستم دفاعی کشور در این خصوص در مرحله اول و دوم دچار شکست شده است، موضوع دیگری را نیز نباید از نظر دور نگه داریم و آن اینکه ظرفیت عظیمی از انبارهای نهاده های دامی کشور توسط محصولات آلوده ای اشغال شده است که شاید رهایی از این آلودگی مدتهای مدیدی زمان ببرد و هزینه های سنگین اقتصادی برای آلودگی زدایی به کشور تحمیل نماید. حال در این وانفسای تحریمهایی که فرقی میان این رئیس جمهور آمریکا با قبلی نمی کند، هم آلوده شده ایم و هم ظرفیت ذخیره سازی خود را از دست داده ایم و زنجیره تامین نهاده ها به سمت تولید کننده را دچار وقفه ساخته ایم.
متاسفانه موضوع فقط به آفلاتوکسین و نهادهها نیز ختم نشده و از این سو آن سو خبر می رسد که محموله های خام دامی همچون مرغ و تخم مرغ نیز آلودگی هایی را به کشور وارد می کند که نیازمند دقت مضاعف از سوی مسئولین کشور در حوزه پدافند غیرعامل است. از یاد نبریم که کشوری چون ترکیه بصورت ذاتی رقیب کشور ما در حوزه محصولات خام دامی است و ارسال محموله های آلوده ای که پایشان تا قلب پایتخت ایران می رسد، نگران کننده است چرا که ممکن است حامل جرم بیماریزای مسری باشد که با هدف خاصی به محموله ها اضافه شده باشد و چه دلیلی وجود دارد که اجازه میدهیم این محموله ها بجای قرنطینه و بازرسی در مرز ورودی، حتما تا قلب کشور ایران وارد شده و سپس مورد بررسی و بازرسی بهداشتی قرار بگیرند؛ سیاستی که که به راحتی میتواند محل استفاده دشمنان کشور ایران برای انتشار عوامل بیماریزای خاص قرار بگیرد و صنعتی را نابود و کشوری را وابسته و مردمی را بیمار نماید.
همکاران و مسئولین عزیز، بزرگترین پروتکلی که ما با به اصطلاح کشورهای پیشرفته دنیا داشتیم (برجام) را دیدید که چگونه زیر پا گذاشتند و با درایت مسئولین کشور اگر از آن تعهد نامه خارج نشده بودیم، مشخص نبود سرنوشت کشور به کجا ختم میشد. زمان جنگ را که فراموش نکرده اید که به کشورمان تسلیحات نمی فروختند و کشور دوست و همسایه عراق با موشکهای پیشرفته خود قلب شهرهای ما را در دورافتادهترین نقاط کشور به سادگی هدف قرار میداد؛ حال چگونه است موشکهای بهداشتی که وارد کشور میشود و سلامت مردم و امنیت غذایی آنها را در هم میکوبد را نمی بینید و به پروتکل هایی که همه و همه بر روی کاغذ است، اطمینان می کنید؟ چرا کشور خاطی که بهداشت مردم ایران را هدف قرار داده است را تنبیه نمی کنید و فقط به عودت دادن محموله، آنهم پس از ورود دستگاههای نظارتی اکتفا میکنید؟
کلام آخر: دیگر بمباران کشورها و جنگ با کشورها به روشهای قدیمی نیست و روشهای جدید بمباران مرسوم شده و در حال استفاده است که بهداشت، اقتصاد و مهمتر از همه آنها استقلال و خودکفایی کشورها را هدف قرار می دهد. حقیقتا عاقبت حذف چشمهای بینای متخصصین حرفه دامپزشکی در کشورهای مبداء کار را به جایی می رساند که محموله آلوده تا قلب پایتخت کشور وارد می شود و تازه مسئولین به فکر راههایی برای عودت محموله هستند و دقت نمیکنند که این محموله چه در مسیر ورود و چه در مسیر اخراج از کشور در حال آلوده کردن کشور، انبارهای ذخیره و ناوگان حمل و نقل است و مسئولین ما دلخوش به پروتکلهایی غیرقابل اعتنایی از سوی صادرکنندگان به ایران که علاوه بر آلوده کردن کشور، ظرفیت ذخیره سازی نهاده ای ایران را در این شرایط بحرانی تحریم کاهش داده است تا سربازان گمنام و باغیرت تولید (دامداران و مرغداران) بیش از پیش درمانده شده و از گردونه رقابت جهانی و ملی حذف شوند و گرسنگی و فقر را برای مردم ایران به ارمغان آورند.
حالا چند سوال از مقاله امروز از جناب بسیجی یا سپاهی نویسنده دارم.
۱) شما مطمئنید که الان ایران کشور مستقلی است؟ چند دلیل دوست دارید برایتان بیان کنم؟
۲) از کدام موقعیت ژئوپولتیک حرف میزنید و چرا باید بقیه حسد و رشک ایران را ببرند؟ مگه امروزه مثل ۲۰۰۰ سال پیش با الاغ از جاده ابریشم رد میشوند که ایران سرراه باشه؟
۳) عامل تحریمها چی چیز یا چه کسی بود؟
۴) زمان جنگ کسی به ما اسلحه نمی فروخت؟ ( بالای ۲۰ کشور اسلحه میفروختن که بیشترین اسلحه مربوط به ایالات متحده بوده و بعد اسراییل)
۵) غذا و دارو تحریم بودیم؟ پس چه جوری واکسن کوید ۱۹ و همین ذرتهایی که می فرمایید آفلاتوکسین داشته وارد کردید؟
۶) ذرتهای الوده به افلاتوکسین و تخم مرغهای گندیده وارداتی کار دشمن بوده؟ و توطئه علیه نظام بوده؟ چه کسی این محمولهها را خریده؟ دشمن که به زور ذرت و تخم مرغ نیاورده، آورده؟ شاید امثال شما وارد کردید؟ و بعد ناظران بهداشتی را حذف کردید؟
۷) بمب اتم وقتی بیافته یک شهر را نابود میکند ولی چند هزار بمب اتم باید بیافته تا ایران به این وضع اسفناک امروزی بیافته؟ نه آب مانده، نه خاک، نه هوا، نه سرمایه ملی و نه بیت المال
۸) این همه اختلاس، رانت خواری و چاپیدن سرمایه ملی مردم کار دشمنه؟ از کی تا حالا دشمن به شما میگه از بیت المال باید اختلاس کنید؟
۹) روزانه چندهزار برابر قیمت همان ذرت و تخم مرغ کپک زده که فرمودید در جایی دیگر به جز منافع ملی و منافع کشور هزینه میشود؟
حکیم لطفأ کامنت من را منتشر کن
حالا من هم متن این بابا رو خوندم و هم نوشته تو رو یکسری چیزهایی که بهش اشاره کردی عین واقعیته ولی راستش رو بخوای میتونم حدس بزنم که چطوری هم جانباز جنگ شدی و هم استاد دانشگاه حالا این بماند راستش رو بخوای خود شما هم در زمان درستش کارتون رو به خوبی انجام ندادین همین که سالها استاد بودی و درد مملکت رو میدونی و الان بازنشسته شدی و نمینویسی اسمش یبوست در ارائه طریق است مثل همان یبوست در تدریس که در دانشگاهها باب شده است
اینکه ایران کشور مستقلی هست با نیست عامل تحریمها چه بوده یا چه نبوده به من دامپزشک ارتباطی نداره و اینکه شما دلت میخواد نداشتن موشک در زمان جنگ رو انکار کنی انکار شما واقعیت رو تغییر نمیده ولی اینکه به عنوان استاد در حرفه دامپزشکی هنوز توانایی درک نکته اصلی گفته شده را نداری شاید نصف بیشتر بدبختی کنونی ما را بتواند توضیح دهد
نه پدر جان اون بالا اون بدبخت هم ننوشته غذا و دارو تحریم بودیم ولی تکنولوژی رو تحریم هستیم تجهیزات آزمایشگاهی رو تحریم هستیم روشهای شناسایی جدید را تحریم هستیم نکند اینها را هم انکار میکنید
شما حتی اصول جبهه و جنگ را هم درست یاد نگرفته آید و دشمن برای شما ورای مرزهای ایران زیست میکند و هنوز باور نمیکنید که دشمن میتواند یک مسئول خائن به آرمانهای کشور باشد یا یک بازرگان فرنگ نشین به دنبال دلارهای حمایتی مردم فقیر ایران
خوب این بدبخت هم همین بند هفت شما رو میگه پس اعتراض شما به چی هست
کار و تخصص ما دامپزشکان پژوهش در زمینه اختلاس و بودجه و اینها نیست اگر شما تخصصی در این خصوص دارید حداقل مثل زمان استاد بودنتان جامعه را از نوشتن محروم نکنید کار ما بهداشت است
حکیم مهر اگه خواستی کامنت من رو منتشر کن اگر هم نخواستی فدای سرت حقیقت عوض نمیشه که دادش گل من