حکیم مهر: در پی انتشار جوابیه
روابط عمومی پژوهشگاه فناوریهای نوین علوم زیستی جهاد دانشگاهی (ابنسینا) در پاسخ به یادداشت «دکتر
امیر نیاسری» استاد دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران (اینجا و اینجا)، دکتر نیاسری
مجدداً با ارسال یادداشتی به حکیم مهر، به ارائه توضیحاتی در این خصوص
پرداخت.
به گزارش حکیم مهر، متن این یادداشت به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن
الرحیم
یا ایها الذین آمنوا
اتقوا الله و کونوا مع الصادقین (قرآن کریم، سوره توبه: آیه 119)
ای کسانیکه ایمان آوردهاید، پرهیزگار
باشید و در صف راستگویان قرار بگیرید
با سلام و عرض ادب و احترام مجدد خدمت تمامی همکاران و
عزیزانی که با ارائه نقطه نظرات صادقانه، منصفانه و عالمانه خود بر غنای پیشنهادات
اینجانب بر اصلاح حرکتی که در کشور در زمینه تولید رویان شکل گرفته است افزودند. به
واقع قصد طولانی نمودن مباحثاتیکه در برخی موارد
سبب دلخوری و سوء برداشت شده است را نداشتم. ولی برخی از دوستان مطالب، ابهامات و
سوالاتی را مطرح نمودند که به حسب وظیفه معلمی لازم دانستم توضیحات دیگری را بر
آنچه عرض شده بود تقدیم حضور نمایم. البته من معلمی ساده هستم و در بیان حقایقی که
به مصلحت کشورم باشم، از هیچ کوششی فروگذار نخواهم بود. تنها از پروردگار می ترسم
و اینکه در محضر او روسپید باشم و توجهی به حواشی ندارم.
سعدیا گر بکند سیل فنا
خانه عمر
دل قوی دار که بنیاد بقا
محکم ازوست
در انتقاد خویش به خبر ابتدایی پژوهشگاه فناوریهای نوین علوم زیستی جهاد دانشگاهی (ابنسینا) پیرامون تولد
اولین گوساله گاومیش با استفاده از فناوری استحصال تخمک با سونوگرافی و تولید
رویان در آزمایشگاه، به دو نکته اساسی اشاره کردم؛ نخست اینکه «اولین بودن»، اگر
اصالت داشته باشد، آفرین دارد. ولی در شرایطی که کار رونوشتبرداری باشد، و به قول دوستان جهت بومیسازی دانش صورت پذیرفته باشد، تنها خسته نباشید دارد، که
البته اینجانب به سهم خویش تبریک عرض نمودم. ولی آنچه اهمیت شگرفی دارد و سبب خیر
و برکت برای کشور و مردم میشود، «بر شرایط
اولین بودن ماندن است» و «موجبات توسعه کشور را فراهم کردن است». در همانجا هم عرض کردم و اکنون بر آن نوشتار می افزایم که حتی در
آینده اگر این دوستان بتوانند یک گله پانصد راسی از گاومیشهای ایتالیایی ایجاد کنند، باز هم تاثیری در نجات جمعیت
گاومیش کشور که روبه زوال و نابودی است نداشته و افزایش بهره وری در این دام را در
مقیاس ملی متاثر نخواهد ساخت.
به نظر می رسد که بنیادهایی نظیر این پژوهشگاه که شاید از
بنیادهای ملی محسوب شوند، به جای حساس شدن و ترس و واهمه از واقعیات و پاک کردن
صورتمسالهها، خوب است که از
ما کارشناسان بخواهند که به آنها انتقاد کنیم تا فعالیتهایشان را اصلاح نموده و در
جهت توسعه کشور گام بردارند.براستی همین اختلاف نظرهای علمی و سازنده است که در
محیطی امن و بدون تنش و بدور از اتهام و ستیزهجویی می تواند سبب رشد و تعالی جامعه و توسعه کشور و حرکت
رو به جلو گردد. البته اعتقاد دارم که اساسا این پژوهشگاهها، با توجه به زیرساختهای آنها، بنیادهای پژوهشی و سپس آموزشی بوده و هستند و
امور توسعه ای در کشور باید به صاحبان آن سپرده شود که در نوشتار قبلی هم به آن
اشاره نمودم.
در راستای توجه دادن این پژوهشگاه به رویکرد استراتژیک در
توسعه و پرورش گاومیش کشور، یکی از بهترینهای کشور که بالغ بر 35 سال در این عرصه فعالیت داشتند و دارای ارتباطات بین المللی نظیر عضویت
در جامعه جهانی پرورش گاومیش بودند را برای جامعیت بخشیدن به فعالیتهای پژوهشگاه به آنها معرفی کردم. ولی متاسفانه از وجود
ایشان نیز بهره نبردند.
آگاهی از این موضوع که ما در کجا قرار داریم، به کجا می
خواهیم برسیم و برنامهریزی و نقشه راه ما
برای رسیدن به آن اهداف چگونه است، اهمیت دارد. از اوایل دهه 1340تا کنون، سرانه
مصرف شیر و گوشت در کشورهای در حال توسعه، به ترتیب دو و سه برابر شده است. بر این
اساس، در حال حاضر میانگین مصرف سرانه گوشت قرمز و شیر در جهان به ترتیب 25 و 150
کیلوگرم است. در حالیکه این شاخصها در ایران به ترتیب
4 و 50 کیلوگرم است! اینکه برنامهریزیهای وزارت جهاد کشاورزی در جهت بهبود این وضعیت در اکثر
مواقع با نتیجه مطلوب و منطبق بر پیشبینیها نبوده است نیز قابل تامل است. بر اساس مستندات علمی عدم
تامین پروتئین با منشاء حیوانی در رژیم غذایی روزانه می تواند در سلامت و هوش
جامعه تاثیرگذار باشد. اگر تامین پروتئین با منشاء حیوانی در نقشه راه ما برای
رسیدن به یک جامعه سالم مطرح است، آنگاه تمامی فعالیتهای دولتمردان، دانشمندان و
سرمایه ها در کشور باید در این راستا قرار گیرد. اختصاص بودجه های کشور برای امور
نمایشی و رونوشتبرداری شده چیزی جز زیان و هدر دادن زمان و سرمایه کشور
نیست. بنابر این اگر بپذیریم که برای هر گونه فعالیت و صرف هزینه، نیازمند مشخص
نمودن جایگاه برنامه خویش در نقشه راه کلی کشور هستیم، در راستای فعالیت انجام شده
در پژوهشگاه، در ابتدا باید وضعیت پرورش گاومیش در کشور و جایگاه این دام در چرخه
تولید مواد پروتئینی در کشور مشخص میشد. آنگاه اینکه
تولید گوساله گاومیش گرانقیمت در آزمایشگاه
چه توجیه علمی و اقتصادی می تواند داشته باشد، معنی پیدا میکرد.
در این مختصر تا
حدودی از فعالیتهای اخیر تولید رویان در کشور، تا جاییکه اطلاع دارم، به استحضار دوستان می رسانم. در ابتدا به
عرض می رساند که تولید رویان در دنیا بر پایه دو روش کلی استوار است؛ تولید رویان
به «روش درونتنی» که روشی قدیمی و مطمئن از حیث کیفیت رویان به شمار می
رود و «روش برونتنی» که مبتنی بر تولید رویان در آزمایشگاه است. به علاوه
روش درونتنی ارزانتر است و استفاده
از آن وابستگی کمتری را به مواد و تجهیزات خارج از کشور را به همراه دارد. در طول
سه سال گذشته و بر اساس تولید رویان به روش درونتنی، در حدود 200 راس گوساله زنده و سالم هولشتاین، جرزی و
سیمنتال توسط ما در استانهای تهران، البرز و
قزوین به دنیا آمده است.
کیفیت رویانهای تولیدی به روش
برونتنی، با انتقاداتی روبرو است و علاوه بر اینکه نرخ آبستنی
در حد رویانهای تولیدی به روش درونتنی ندارد، به دلیل اختلالات اپیژنتیکی پدید آمده در فرآیند تولید رویان، بروز عوارضی در
گوساله ها از جمله تولید گوساله های بزرگجثه اجتناب ناپذیر است، که وقوع آن به نوبه خود می تواند سبب
سختزایی و مرگ گوساله و احتمالا ماده گاو گردد. از طرف دیگر،
استحصال تخمک بوسیله سونوگراف می تواند در بر دارنده مخاطراتی برای دام دهنده باشد
و تداوم در سوراخ سوراخ کردن تخمدان آنهم در فواصل کوتاه
سبب چسیندگیها و کاهش استحصال تخمک گردیده و سبب حذف دام دهنده از چرخه
استحصال تخمک گردد.
اگر کشوری نظیر برزیل در تولید رویان به روش برونتنی مبتنی بر استحصال تخمک با سونوگراف سرآمد جهان است،
دلایل بسیاری دارد که از آن جمله می توان به جمعیت بسیار زیاد گاو در آن کشور به ویژه
گاوهای زبو (نلور) که ظرفیت تخمدانی بالایی داشته و در هر بار استحصال تخمک تعداد زیادی تخمک استحصال می شود، اشاره نمود.
در چنین شرایطی دام دهنده در فواصل منطقی و محدود مورد هدف تهاجمی سوزن استحصال
تخمک قرار می گیرد و تخمدان در فواصل ایجاد شده توانای ترمیم خویش را پیدا می کند.
ولی اینکه ماده گاو هولشتاین، جرزی و یا گاومیشی را که ظرفیت تخمدانی کم دارد
بیاوریم و به دلیل کمبود دام دهنده و تعجیل در ارائه گزارشات بطور مرتب تحت هدف
تهاجمی سوزن استحصال تخمک قرار دهیم، به طور قطع و یقین سبب خونریزی و چسبندگیهای شدید و کاهش استحصال تخمک در تداوم عملیات هفتگی
خواهدشد. شاید کیفیت پائین رویانها (تولید گوساله
های بزرگجثه) و نرخ آبستنی پائین (در حدود 30-10 درصد) سبب تعطیلی
موقت بخش تولید رویان گاو هولشتاین و سیمنتال در پژوهشگاه مذکور شده باشد. در چنین
شرایطی بیان و اصرار به اینکه چند هزار رویان گاو در تانک ازت موجود است، چه
اهمیتی می تواند داشته باشد!
در ادامه این دوستان مبادرت به واردات گاو جرزی از کشور
دانمارک نمودند. کشوری که به حسب شنیده ها از گاوهای جرزی خیلی خوبی هم برخوردار
نیست. به دلیل افزایش قیمت گاو جرزی در شرایط فعلی کشور، تا حدود یکصد میلیون
تومان برای هر راس، شاید امیدوار هستند که با تاسیس فارم جرزی بتواند سود سرشاری
را برای مجموعه رقم بزنند! در مورد گاومیش هم وارداتی داشته اند و حاصل آن تولد
چند گوساله است. ولی اینکه گاومیشهای وارداتی تا چه
زمانی تاب و توان سیستم تهاجمی استحصال تخمک را داشته و چه زمانی در اثر چسبندگیها دچار مشکلات باروری شوند، قصه ای شناخته شده است که به تفصیل
بیان گردید.
اینکه چنین گوساله گاومیشی با چه هزینه ای می خواهد به دست
دامپرور برسد نیز بسیار اهمیت دارد. اگر با توجه به مسایلی که در نوع گاو عرض شد و
نرخ آبستنی پایین انتقال رویانهای برونتنی، که در نوع گاومیش این مشکلات تشدید می شود، قرار باشد
تولید یک گوساله گاومیش برای دامپرور قریب به حدود پانزده میلیون تومان هزینه
داشته باشد، بطور قطع چنین فناوری نخواهد توانست جایگاه توسعه ای در صنعت گاومیشداری ایران پیدا کند. طبق استعلامی که از یکی از متخصصین
امر در ایتالیا داشتم، عملیات تولید رویان به روش برونتنی و استحصال تخمک توسط سونوگرافی توسط برخی مجموعه های
حرفه ای در کشور ایتالیا که مهد این فناوری بوده است، به دلیل هزینههای بالا و عدم تمایل گاومیشداران به پرداخت این هزینه ها متوقف شده است! ظاهرا دوستان
در پژوهشگاه در نظر دارند تا با در اختیار داشتن فناوری تولید رویان به روش برونتنی مبتنی بر استحصال تخمک با سونوگراف، هر مشکلی در توسعه
گاوداری، گاومیشداری، گوسفنداری، شترداری و اسبداری کشور را با نسخه تولید رویان به روش برونتنی حل و فصل کنند!
در اینجا لازم است به استحضار علاقمندان برسانم که همانطوریکه در قبل اشاره شد، تمامی این فناوریها در جهان مواد، لوازم و شیوهنامههای در دسترس و
قابل استفاده دارند. هر مجموعه ای در داخل کشور که فکر می کند استفاده از فناوری
تولید رویان به روش برونتنی در سری دامهای حلالگوشت می تواند
برایش مفید باشد، اینجانب تعهد می نمایم با حداقل هزینه در ظرف یکسال سیستم تولید رویان برونتنی را گاو، گوسفند، بز و گاومیش را برایشان راه اندازی،
آموزش و تحویل دهم. در کشور برزیل دهها و شاید صدها تیم
عملیاتی در این زمینه فعالند و این فناوری در انحصار هیچ کس نیست. تنها در این
میان برخی عالمانه تر عمل کرده و نتایج بهتری را ارائه می دهند.
در خصوص شرکت ما با نام «فناوریهای دام نیانیک» که توسط اینجانب و دوست عزیز و بزرگوارم
جناب آقای دکتر نیکجو تاسیس گردیده است و دوستان می توانند با پتانسیل فعالیتهای شرکت در سایت www.nianik.com آشنا شوند، به استحضار می
رساند که انگیزه ما برای تاسیس شرکت محدودیت شرکتهای دولتی در کار با افراد تنها در چهارچوب شرکت بود. تاسیس
شرکت ما در پاسخ به درخواست آنها برای عقد قرارداد بود. ولی به دلایل بسیار تاکنون
حتی یک قرارداد نیز در قالب شرکت انجام نداده ایم.
اینجانب به عنوان عضو کوچکی از گروه مامایی و بیماریهای تولید مثل دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران صریحا و بدون
مبالغه اعلام می دارم که اکثر قریب به اتفاق همکارانی که از دیرباز تاکنون در عرصه
مدیریت تولید مثل گله های بزرگ گاو شیری کشور و نیز فناوریهای تولید دام فعالیت داشته اند، به طور مستقیم و یا به واسطه
از کلاسهای درس، سخنرانیها، کتابها و جزوات پیشکسوتان و اعضا هیات علمی فعلی این گروه بهره
مند شده اند. البته بطور قطع و یقین اختلاف سلیقههایی وجود دارد و حتی در مواقعی نیز تنش و ناخواسته تضییع
حقوقی هم شاید محقق شده باشد که اگر چنین بوده، این حقیر به سهم خویش از آن عزیزان
پوزش می طلبم. همواره اعضای گروه مامایی و
بیماریهای تولید مثل دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در تعالی و توسعه
این علم در کشور صادقانه فعالیت داشته اند. حتی جناب آقای دکتر شیرازی، دکترای
تخصص خویش در این رشته را در نزد ما گذرانده اند. آقای دکتر نادری که البته ایشان
تخصص داخلی دامهای کوچک از دانشکده ما را دارند و مسئولیت برخی پروژه های
اصلی در تولید رویان گاو در پژوهشگاه مذکور را بر عهده دارند، در کلاسهای تولید و انتقال رویان اینجانب شرکت داشته و از مطالب
اینجانب جهت تاسیس شرکتشان بهره برده اند. هماکنون نیز یکی از پرسنل آن پژوهشگاه دانشجوی مستقیم اینجانب
است و یکی از دانشجویان دیگر نیز که دانشجوی آقای دکتر شیرازی بوده اند، هماکنون دانشجوی گروه ما هستند و با پژوهشگاه پروژه مشترک
دارند.
البته من به یاد ندارم که ما دانشجویی را برای کارآموزی به
آزمایشگاه جنینشناسی ابنسینا فرستاده
باشیم! که البته اگر هم چنین بوده، شاید برای بازدید علمی بوده است و هیچگونه
منتی، نه از طرف ما و نه عوامل گروه جنینشناسی پژوهشگاه ابن سینا، که دانشجویان ما بوده اند، بر سر
یکدیگر نداریم. اینجانب برای راه اندازی فعالیت تولید و انتقال رویان با پژوهشگاه
همکاری داشتم. برای این منظور در ابتدا شرکتی را در پژوهشگاه تاسیس کردند. اینجانب
وسایل اصلی نظیر سونوگراف و پروب مخصوص و سوزنهای لازم برای استحصال تخمک با سونوگراف را از امارات
برایشان آوردم و نحوه استحصال تخمک با سونوگرافی را به ایشان آموزش دادم. ارتباطات
با بنیاد مستضعفان و اتحادیه دامپروران را برایشان هموار کردم.
و اما مساله دیگر که در جوابیه پژوهشگاه فناوریهای نوین علوم زیستی جهاد دانشگاهی (ابنسینا) نظر مرا به خود جلب کرد، فعالیتهای اینجانب در کشورهای حوزه خلیج فارس و به ویژه امارات
متحده عربی بود که در واقع مصداق بارزی از نشر اکاذیب است. نخست اینکه طرح این
موضوع اساسا ربطی به این پژوهشگاه نداشته است و خارج از موضوع مورد بحث است. عدم
پختگی و تعجیل در نگارش این جوابیه مستقیما توانایی مدیریت کلان آن مجموعه در
مواجهه با بحرانها را زیر سوال می برد. اینجانب پس از بیش از 25 سال آموزش
آمار، روش تحقیق و نقد و نگارش مقالات علمی به دانشجویان و آگاهی نسبی از مسایل
حقوقی و نشر اکاذیب بر خود لازم دانستم توضیحاتی در این خصوص داشته باشم. روش قلم
زدن اینجانب اینگونه است که برای تهیه متنی در این سطح حداقل چندین روز روی موضوع
فکر میکنم. دهها بار نوشتار خویش را ویراستاری می کنم. سپس آنرا برای
مطالعه و انتقاد برای چند نفر از دوستان می فرستم و از همفکری آنها استفاده بهره
می برم. همه این محافظهکاریها در امر نگارش به این خاطر است تا مبادا سخنی غیر علمی،
اهانت آمیز و در بر دارنده بار حقوقی در نوشتارم باشد. در انتقاد سازنده ای که در
ابتدا داشتم، انتظار هیچگونه جوابیه ای را
نداشتم. برعکس توقع داشتم که پژوهشگاه از نقطه نظرات سازنده اینجانب که بطور
رایگان در اختیارشان قرار گرفته بود تشکر کنند و در اطاقهای فکر پژوهشگاه آنرا مورد بررسی قرار دهند. حداقل برای بیان اظهاراتشان تحقیق
کنند تا خود در زمره مصادیق نشر اکاذیب که به آن اعتراض دارند قرار نگیرند.
خوشبختانه تمامی فعالیتهای علمی اینجانب در اینستاگرام: amirniasarinaslaji قابل ردیابی و رصد است. در همین سایت
فعالیتهای اینجانب در کشور امارات متحده عربی به تصویر کشیده شده
است. اینجانب بالغ بر 20 سال است که بر روی تولید مثل شتر تحقیق می کنم. فعالیتهای علمی ما در انتقال بینگونهای رویان، ساخت
ماکت اسپرمگیری شتر، انجماد اسپرم شتر دوکوهانه، ابداع دو رقیقکننده در سطح جهانی برای نگهداری اسپرم شتر یک کوهانه و
دوکوهانه و تدوین روش همزمانی چرخه فولیکولی و استحصال رویان شتر یک و دو کوهانه
بر کسی در عالم پوشیده نیست. همین تلاشها و ابداعات،
اینجانب را جزو چند دانشمند برتر جهان در عرصه فناوریهای تولید مثل شتر قرار داده است. بیان این توفیقات الهی
تنها در پاسخ به این شبهه بود که پژوهشگاه در بیاینه خویش خواسته بود که عرض کنم
تا کنون چه کردهام! البته در این مجال فقط به ذکر تلاشهایم در عرضه شتر پرداختم. خدمات ما در عرصه گاو شیری،
گاومیش و گوسفند در رزومه اینجانب موجود است و قابل ردیابی است.
در مورد بخصوص پروژه کشور امارات به استحضار می رساند که
اینجانب به دعوت دولت دبی و در پاسخ به دعوتنامه ارسالی آنها به دانشگاه تهران و
در راستای عقد تفاهم نامه بین دولت دبی و دانشگاه تهران، به آن کشور رفتم. اینجانب
از طرف دانشگاه تهران ماموریت پیدا کردم تا مرکز تحقیقات پیشرفته تولید مثل شتر را
برای دولت دبی که در زیرمجموعه شیخ محمد بن راشد آل مکتوم، امیر دبی، بود احداث
نمایم. این تفاهم نامه به شرطی مورد موافقت دانشگاه تهران قرار گرفت که دانشجویان
اینجانب بتوانند پایان نامه تخصصی خویش را در مرکز احداث شده به انجام برسانند. در
واقع قرار شد که اینجانب مرکزی را در امارات تاسیس نمایم که هم به اماراتیها سرویس تخصصی دهد و هم هزینه دانشجویان تخصصی ما را تامین
نماید. در همان زمان، با پیشنهاد اینجانب، به دانشجویانمان از طرف دولت دبی حقوق
هم پرداخت میشد و از پوشش بیمه درمانی برخوردار بودند و در سال یکبار بلیط رفت و برگشت به ایران داشتند! گمان کنم این هم
پاسخی دیگر به سوال بدون تحقیق پژوهشگاه است که در طول بیست سال من چه کردم. اگر
اینجانب به زعم شما فرد بیسواد و منشا اثری
نبودهام، چرا باید دولت دوبی از اینجانب برای همکاری دعوت به
میان آورد. من ساخت، تجهیز و راه اندازی آن مرکز را در طی دو سال به پایان رساندم
و دو نفر از دانشجویان ما نیز پایان نامه دکترای تخصصی فناوری تولید مثل دام را در
آنجا به پایان رساندند. آیا براستی شما هم چنین دستاورد ناچیزی در رزومه خویش
دارید؟ خوشحال می شوم با آن آشنا شوم.
در پایان به عرض شما می رساند که اینجانب از جمله
دانشجویانی بودم که در سال 1369 در امتحان دستیاری مامایی و بیماریهای تولید مثل دام در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته
شدم. همزمان در امتحان اعزام دانشجو به خارج از کشور شرکت نموده و قبول شده و با
توصیه اساتیدم در گروه مامایی و بیماریهای تولید مثل
دانشکده برای ادامه تحصیل در کشور استرالیا تشویق شدم. پس از اتمام تحصیلات در
استرالیا، در سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی
استرالیا و دانشگاه کوئینزلند استرالیا مدتی را برای کسب تجربه بیشتر شاغل بودم و اگر
تمایل به ماندن داشتم، به راحتی در آن سالها می توانستم بمانم. در بازگشت به کشور تا کنون نیز بیشتر
بر روی حفظ ذخایر دامهای بومی ایران شامل گاو سیستانی، شتر، گاومیش و گوسفندان
بومی فعالیت داشته ام.
یکی از وظایف ما دانشگاهیان پاسداری از حریم علم و
دانش و ارائه تذکرات لازم در زمانی است که
احساس می کنیم از ساحت علم و دانش سوء استفاده می شود که سعی کرده ام این مهم را در
حد توان و برای مصالح کشور به انجام برسانم. در پایان از دست اندرکاران جهاد
دانشگاهی و به ویژه پژوهشگاه مذکور درخواست می کنم به امور بنیادی و کاربردی خود
در امر پژوهش کما فیالسابق ادامه دهند و در جهت تولید علم و بومیسازی فناوریها اقدام نمایند.
ولی امور توسعه ای کشور را به وزارتخانه ها و بنیانهای اقتصادی خصوصی کشور بسپارند تا آنها با در دست داشتن
افراد و زیرساختارهای لازم و با رویکرد استراتژیک در توسعه کشور اقدام نمایند. بیتردید آلوده نمودن پژوهشگاهها به امور اقتصادی، سبب خسران و اضمحلال انها در آینده نه
چندان دور خواهد شد.
حسبنا الله و نعم
الوکیل، نعم المولی و نعم النصیر
جدای از مطالبی که مرقوم فرمودید و وقت ارزشمند خود را برای تبیین موضوعات به این مهمی صرف نمودید به خاطر داشته باشید که تلاش برخی همکاران به منظور خدشه دار شدن چهره خدمتگزاران و پیشروان علم و اخلاق این کشور تاکنون به جایی نرسیده و اینها همه ناشی از نقص یادگیری آموزه های است که در کلاسها نتوانستند یاد بگیرند البته اگر بگوییم نخواستند بهتر است چرا که خود را بی نیاز از آن میدانستند و اکنون با چنین پدیده هایی مواجهیم که برای این جهل فرهیخته ای که به آن مبتلا شده اند دست به تخریب دارایی های کشور در ابعاد مادی و معنوی و مفاخر آن بزنند
قاطبه همکاران موضوع را میدانند حتی اگر مرقومه های شما و ایشان نبود ولی اکنون که مکتوب شد آیندگان مستند خواهند خواند که در را تعالی علمی و اخلاقی یک کشور چه مخاطراتی خواهد بود تا برای رفع آن از قبل برنامه بریزند
قاطبه همکاران موضوع را میدانند حتی اگر مرقومه های شما و ایشان نبود