حکیم مهر: «دکتر امیر نیاسری» متخصص تولید مثل دام از استرالیا
و استاد دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در واکنش به خبر تولد نخستین گاومیش نژاد
ممتاز به روش IVF با کمک
دامپزشکان پژوهشگاه ابنسینا (اینجا)، در یادداشتی نوشت:
بنام خدا
با سلام و عرض و ادب و ارادت خدمت دوستان و علاقمندان به فناوریهای
تولید مثل دام و ضمن تبریک به گروه پژوهشی جنینشناسی و اندرولوژی پژوهشگاه ابنسینا
جهاد دانشگاهی درباره تولد اولین گوساله گاومیش متولد شده در پی استفاده از فناوری
استحصال تخمک با استفاده از سونوگرافی و تولید آزمایشگاهی رویان گاومیش، به بیان مطالبی
در خصوص رخداد اخیر میپردازم. درج مطالب حاضر به معنی عدم ارج نهادن به تلاشهای دوستان
در این گروه پژوهشی نیست، بلکه به منظور انتقاد سازنده و جلوگیری از هدر دادن بیشتر
سرمایههای ملی است.
متاسفانه در طی دو دهه گذشته و با کاهش تخصیص بودجه به موسسات
و پژوهشگاهها و کسری بودجه آنها برای استمرار فعالیتهای پژوهشی خویش، این مجال برای
آنها فراهم شد تا با تاسیس شرکتهای به اصطلاح دانشبنیان و انجام کارهای نمایشی تحت
نام «اولینها» خودنمایی کنند. در ادامه برخی از آن موارد نمایشی بعنوان «اختراعات»
در مراکزی که کارشناس لازم برای ممیزی آن ادعاها را نداشتند، به ثبت رسید.
اینگونه فعالیتهای رونوشتبرداری شده به همراه تبلیغات وسیع
در جراید و صدا و سیما، به آنها این فرصت را داد تا با دعوت از سازمانها و ارگانهای
دولتی و خصولتی و جلب نظر آنها، که عمدتا فاقد کارشناسان خبره بودند، بودجههای ملی
سرشار، که میبایست در جهت توسعه کشور از آنها استفاده میشد، به این شرکتها و موسسات
و پژوهشگاهها اختصاص یابد تا به فعالیتهای پژوهشی خویش ادامه دهند. تاسیس این شرکتها
صرفا با هدف مادی، سبب محافظهکار نمودن آنها در اشاعه اطلاعاتی که شاید میتوانست
در تربیت نیروهای مفید برای کشور موثر باشد، گردید. رونوشتبرداری صحیح و طی راه میانبر
و طبقهبندی اطلاعات و انحصارگرائی در اطلاعاتی که از ۴۰ سال
قبل به صورت جهانی در دسترس عموم بود، سبب گردید تا آن شرکتها بعنوان مدعی اولینها
در ایران معرفی گردند! تعیین جنسیت رویان گاو و تولید اولین گوساله گاو و گاومیش با
فناوریهای تولید مثل مبتنی بر استحصال تخمک با سونوگراف و تولید رویان در آزمایشگاه،
همه و همه با بهرهگیری از دانشهایی بوده است که در حدود چهار دهه در دنیا استفاده
میشده و هیچگونه نوآوری در بر ندارند.
اگر آن روزی که روش استحصال تخمک با استفاده از سونوگراف را
به این دوستان آموزش میدادم، میدانستم که با چه اهدافی به دنبال این فناوریها هستند،
شاید از آموزش به آنها انصراف میدادم. متاسفانه بیان مستمر کلماتی نظیر اولینها
و ثبت اختراعات ناصحیح در نزد عوام، سبب انحراف از حقیقت امر شده و «توهم دانایی و
اول بودن» سبب غرور و خروج از راه صحیح برای توسعه کشور به طریق صحیح شده است. البته
به لطف پروردگار، کشور ما از نظر دانش فنی در زمینههای مختلف در جایگاه مناسبی قرار
دارد و تولید علم توسط دانشمندان ایرانی در سطح بینالمللی خود گویای تلاش صادقانه
متخصصان فروتن کشور ما است.
براستی تولید گوساله گاومیش با فناوریهای برشمرده شده در کشور
ما چه جایگاهی دارد؟ همانطوریکه عرض شد، این روش در حدود چهار دهه است که بصورت صنعتی
در کشورهایی نظیر برزیل، ایتالیا، تایلند و هند انجام میشود و فاقد هر گونه نوآوری
است. متاسفانه شاهد هستیم که در وزارت جهاد کشاورزی و معاونت علمی و فنی ریاست جمهوری،
برخی کارشناسان غیر متخصص با داوریهای ضعیف، این قبیل کارها را بعنوان کارهای اساسی
برای کشور ارزیابی نموده و با دادن مجوزها، تسهیلات و وامهای ملی از طریق سازمانهای
دولتی و خصولتی، از این طرحها حمایت میکنند.
بیان شده است که تولید گوساله به ترتیب فوق میتواند گامی در
جهت افزایش بهرهوری در گاومیش محسوب گردد. این کلام شاید بتواند صحیح باشد، ولی اولا
در دراز مدت و در ثانی در شرایط استاندارد. در شرایطی که دامپروران ما در تامین نهادههای
دامی اصلی، مکملهای غذایی، واکسنها و داروها با مشکل مواجهاند، و روز به روز شاهد
ارسال دامهای آبستن به کشتارگاهها هستیم، و جمعیت دامی کشور سیر نزولی دارد، براستی
صحبت از تولید گوساله از طریق فناوریهای تولید مثل چه جایگاهی دارد؟ آیا کارشناسان
گروه پژوهشی جنینشناسی و اندرولوژی پژوهشگاه ابنسینا، تا کنون فقط یکبار به کوت
عبدالله در حوالی اهواز و یا گاومیشآبادهای دزفول و یا دشت آزادگان و یا گاومیشداریهای
استانهای آذربایجان غربی و اردبیل سر زدهاند تا از وضعیت پرورش این دام اطلاع حاصل
کرده و نسخه افزایش بهرهوری در گاومیش را با تولید چند راس گوساله گاومیش آیویافی
صادر نکنند؟
براستی فعالیتهای این گروه پژوهشی و شرکت اقماری آن پژوهشگاه
پیرامون تولید گوساله گاوهای گوشتی و شیری از نژادهای مختلف، به کجا انجامید؟ نتایج
ضعیف این گروه در ایجاد آبستنی و تولید گوسالههای سنگین وزن غیرمتعارف و از بین رفتن
ماده گاوها در حین زایمان به همراه گوسالههای مهندسی شده در برخی از دامپروریها
مطلب گمشدهای است که این دوستان هرگز از آن سخنی به میان نمیآورند. عوارضی که همگی
قبلا در دنیا نسبت به آن اخطار شده بود و متاسفانه توسط دوستان به آن توجه نمیشد،
زیرا طرح این موضوعات برای مقاصد دیگری بوده است که به آنها اشاره گردید. اخیرا هم
مطلع شدم که برای تولید کرهاسب به روش فناوریهای تولید مثل توسط این گروه برنامه
چند ده میلیاردی نوشته شده است و ظاهرا این روال در دریافت بودجههای ملی به مذاقشان
خوش آمده است!
بیبرنامگی در نگارش نقشه راه دامپروری کشور و عدم توجه به
دانشمندان استراتژیست و متعهد و دلسوز کشور که در آن سوی مرزها برای خود و خانوادهشان
منزلگاه امنی فراهم نساختهاند، سبب گردیده است تا وضعیت ما در حفظ و افزایش بهرهوری
دامهای بومی ایران هر روز بدتر از دیروز شده و فرزندان ما در آینده بر آنچه بر دامهای
بومی ایران در طول این مدت گذشته است، افسوس بخورند. امیدوارم مسئولین منصف جهاد دانشگاهی
نسبت به ادامه فعالیتهایی نظیر آنچه عرض شد، تجدید نظر کنند و اجازه ندهند تا فعالیتهای
درخشان قبلی جهاد دانشگاهی در عرصههای ملی با ارائه نتایج غیر کاربردی، هزینهبر و
تبلیغاتی، مخدوش گردد.
در خاتمه به عنوان یک دانشمند ایرانی از تمامی پژوهشگاهها
و موسسات تحقیقاتی کشور در عرصه علوم دامی و دامپزشکی، تقاضا دارد که فعالیتهایشان
را در سطح بالای تحقیقاتی حفظ نمایند و دولت هم برای تعالی آنها تخصیص بودجه داشته
باشد، ولی در صورت دستیابی به موردی که شاید بتواند در عرصه دامپروری تحولی ایجاد
نماید، اجازه دهند سرمایهگذاریهای کلان و ملی توسط بخش خصوصی انجام شود و با اشاعه
پدیده همخونی درون سازمانی و با احداث شرکتهای به اصطلاح دانشبنیان، به کارهای اقتصادی
بیپایه و اساس نپردازند.
والسلام علی من اتبع الهدی
خیلی دلسوزانه و مسئولانه فرمودید