حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی:
متاسفانه روایتهای دامپزشکان از بیاخلاقیهای برخی همکاران خود در فرایند درمان
همچنان ادامه دارد و شنیدن این حکایتهای دردآور، حقیقتا قلب هر انسان غیردامپزشک
را نیز مچاله میکند. اینکه دامپزشک باشی و با تمام مشقتهایی که در مسیر درمان
موجودات بیزبان وجود دارد، مطابق تشخیص خود عمل کنی و حتی در این مسیر از همکار
خود مشورت بگیری، اما در نهایت از سوی همان همکار مورد بیمهری و به نوعی سوء
استفاده قرار بگیری، توهین بشنوی و مجبور به رفت و آمد در نظام دامپزشکی و دادگاه
شوی، ماجرایی است که برای «دکتر فریبرز افروزی» اتفاق افتاده است.
او در گفتوگو با حکیم
مهر ماجرای مراجعهکنندهای را
تعریف میکند که دی ماه سال گذشته سگ خود را برای معاینه نزد او میآورد: «مشکل در
سگ پامرانین به صورت مزمن درآمده بود. صاحب حیوان به خاطر ترس و وسواسی که داشت،
مدام جراحی را عقب میانداخت تا اینکه بالاخره به مرحلهای رسیده بود که دچار استئوآرتریت شده بود. شرایط به گونهای بود که لگن هم باید جراحی FHO
(femoral head osteotomy) میشد که بنده طبق اصول علمی برای حیوان یک جراحی زانو به اضافه
جراحی لگن انجام دادم. طبیعی است که گاهی وزنگیری بعضی کیسها ممکن است دو یا سه
هفته طول بکشد و در مورد این کیس نیز روند بهبودی مقداری طول کشید و حیوان در
ابتدا پای خود را زمین نمیگذاشت. صاحب حیوان هم حساس بود و من درک میکردم که خیلی
به حیوان خود علاقه دارد اما در نهایت منتظر نماند و به همکاران دیگر مراجعه کرد.»
راهکاری برای جبران اجارههای سنگین برخی کلینیکهای دامپزشکی!
وی اضافه میکند: «بعضی از همکاران لطف داشتند و اظهار نظر
خاصی نکردند و گفتند اینکه حیوان هنوز پای خود را زمین نمیگذارد، ناشی از التهاب
زانوی بعد از جراحی است که برطرف میشود. اما در این میان برخی همکاران دیگر هم
بودند که اتفاقا جایگاه اجتماعی هم دارند، اما کملطفی کردند؛ به این صورت که به
صاحب حیوان گفتند که تشخیص و درمان اولیه اشکال داشته است و این کیس حتما باید
جراحی شود. بعدها خود صاحب حیوان در جلوی دادگاه اذعان کرد که این همکار دامپزشک
بنده چندین بار به او تلفن و اصرار کردند که این حیوان خوب نمیشود و باید جراحی
شود. متاسفانه یک هزینه چند برابری هم به صاحب حیوان تحمیل و از او دریافت کردند.
به هر حال این یک سؤال است که وقتی مکانهای پرهزینه را اجاره میکنند، هزینههای
خود را چطور تامین میکنند؟ در هر صورت سگ را جراحی کردند که البته به جراحی جواب
نداد. در ادامه نیز صاحب حیوان را تحریک کرده بودند که حق خود را از دامپزشک اول (که
من باشم) بگیرد.»
صاحب حیوان از سوی سایر همکاران دامپزشک تحریک شده بود
دکتر افروزی وقایع آن روز را اینگونه تعریف میکند: «در کلینیک
بودم و سرم فوقالعاده شلوغ بود و مراجعهکنندگان زیادی داشتم. صاحب حیوان به
همراه چند نفر به کلینیک من آمدند و شروع به توهین و بیاحترامی کردند و گفتند تو
اصلا دکتر نیستی، آمپولزن هستی و تمام همکارانت گفتهاند که آمپولزن و بیسواد
هستی! حجم بیاحترامی آن قدر وحشتناک بود که کار به حضور پلیس کشیده شد و آن آقا
حتی در حضور پلیس هم حاضر نبود مطب را ترک کند. البته شکی وجود نداشت که روی او
کار کرده بودند. کمااینکه همین فرد قبل از آن اتفاق، روی کار من قسم میخورد و با
من رابطه خیلی خوبی داشت اما در آن روز از سوی همکار بنده شستوشوی مغزی شده بود.
در نهایت در نظام دامپزشکی از من شکایت کرد و آنجا پرونده را بررسی کردند و به این
نتیجه رسیدند که اصطلاحا روی جراحی دست خورده است. این آقا حتی اعتراض میکرد که
دندان شیری را بیدلیل کشیدهای، در حالی که من نشان دادم که دندان اضافه است و
اگر باقی بماند باعث آسیب بیشتر میشود. این فرد آنقدر تحریک شده بود که آن دندان
را هم جزء شکایت منظور کرده بود. نظام دامپزشکی پرونده را بررسی کرد و به شکل خیلی
منطقی حکم برائت داد. اما من مجبور شده بودم همزمان با اینکه پرونده در نظام در حال
رسیدگی بود، از صاحب حیوان شکایت کنم.»
همان فرد
عصبانی که آبروریزی کرده بود، من را در آغوش گرفت و عذرخواهی کرد
وی میافزاید: «روزی که
جلسه دادگاه تشکیل شد، منتظر بودم که این آقا حضور پیدا کند و توضیح دهد که چرا چنین
برخوردی داشته است. در دادگاه من را دید و همان انسانی که آن اندازه عصبانی بود و
در محل کار من ایجاد مزاحمت کرده بود، من را در آغوش گرفت و به شدت عذرخواهی کرد و
گفت شما درست گفته بودید و سگ من طبق آن دوره زمانی مورد تاکید شما، پای خود را زمین
گذاشت و مشخص بود که التهاب زانو است اما متاسفانه وقتی به همکاران شما مراجعه کردیم،
من را تحریک و ذهنم را خراب و بدون دلیل یک جراحی هم به من تحمیل کردند و اگر
اجازه دهید باز هم به شما مراجعه کنم. من هم خیلی قصد نداشتم که دادگاه ادامه پیدا
کند و فقط میخواستم صاحب حیوان را به آنجا بیاورم و با او صحبت کنم و بگویم این
چه کاری بود کردی و جلوی مردم با آبروی من بازی کردی اما دیدم که خودش پشیمان است
و میگفت خیلی دلم میخواست که به مطب بیایم اما خجالت میکشیدم. البته همه آن
افرادی که آن روز در مطب حضور داشتند به نفع من شهادت دادند و استشهادیه پر کردند
که این آقا ایجاد مزاحمت کرده است اما کار ما به پیگیری بعدی نرسید چون خود آن آقا
اعتراف کرد که بدون دلیل تحریک شده بود.»
همکار
دامپزشک تمام چتهای من را به صاحب حیوان نشان داده بود!
دکتر افروزی تصریح میکند:
«من به مشورت در فرایند درمان اعتقاد دارم و به همکار دامپزشکم اعتماد کرده و بعد
از جراحی از او راهنمایی خواسته بودم که چرا سگ پای خود را زمین نمیگذارد؟ اما این
همکار تمام چتهای من را به صاحب حیوان نشان داده و گفته بود که ببین این آقا خودش
دارد به اشتباه خود اعتراف میکند، پس باید جراحی شود. من از همکار خودم بسیار
دلخور شدم و دیگر هم با او صحبت نکردم و واقعیت این است که اعتماد خود را حتی برای
مشورت از دست دادم در حالی که باید در صنف نوعی همگرایی باشد و از تجربیات یکدیگر
استفاده کنیم. اما من دیدم که مورد سوء استفاده واقع شدم و این موارد علیه خودم
به کار گرفته شد.»
نقش اخلاق
دامپزشکی در این میان چیست؟
سوال تکراری در این موقعیتها
این است که نقش اخلاق دامپزشکی در این میان چیست؟ دکتر افروزی معتقد است اخلاق
دامپزشکی همین کاری است که حکیم مهر انجام میدهد و سعی میکند این موارد را بیان
و منتشر کند تا این مهم جا بیفتد که ما باید حرمت همکار را نگه داریم و اگر هم کسی
اشتباه میکند، خودمان دوستانه به او مشورت و راهکار بدهیم، نه اینکه صاحب حیوان
را به آن شکل تحریک کنیم که او هم استرس بگیرد و باعث شود سه هفته بعد از جراحی، یک
جراحی دیگر انجام دهد.
رفتار صحیح
در برابر کیسهای مراجعهکننده به دامپزشک دوم چیست؟
سوال دیگر این است که اگر
کیسی به دامپزشک مراجعه کرد که پیش از آن فرایند درمان را نزد دامپزشک دیگری
گذرانده است، دامپزشک دوم چه برخوردی را باید انجام دهد؟ آیا میبایست از کیس را
دوباره به همکار خود ارجاع دهد یا از او کسب رضایت و تکلیف کند؟
دکتر افروزی میگوید:
«اگر مورد جراحی باشد و جراحی دچار اشکال شده باشد، من به شخصه به هیچ عنوان به آن
کیس دست نمیزنم و آن را به همان همکار ارجاع میدهم و اگر همکار من صلاح دانست
رضایت داد، من کار را ادامه میدهم. اما کیسهایی که مورد داخلی هستند و صاحب حیوان
مصر است که به من مراجعه کند، حرفی که من همیشه میگویم این است که همکار من این
مسیر را رفته و اگر من هم بودم در ابتدا همین مسیر را میرفتم اما با توجه به اینکه
این کار نتیجه نگرفته، من یک راه دیگر را ادامه میدهم. به این شکل اگر نتیجه
گرفتم، آن همکار خراب نمیشود. به نظر من نوع برخورد ما با مردم ظرافت خاصی را میطلبد.
باید بدانیم که این یک مساله مهم در صنف ما و شغل ما و حرفه ماست و نباید به خود
آسیب بزنیم.»
وی ادامه میدهد: «در
قانون اشاره خاصی به این موقعیتها نشده است و تصمیم و نوع برخورد در این موارد
کاملا اخلاقی است. به نظر من اگر این مسائل را رعایت کنیم، اول از همه به خودمان
احترام گذاشتهایم. این مساله به شخصیت افراد برمیگردد و با هیچ درسی قابل تدریس
نیست. یک برخورد کاملا شخصی است و هرچقدر دانشجویان دامپزشکی در دوران دانشجویی در
رفتار اساتید خود این موارد را ببینند، بیشتر نتیجه میگیرند.»
در ضمن:
یک اشتباه تایپی در متن بود
استئوآرتریت است نه آرتریت روماتوئید
اصلاح شد.