«خبرگزاری تسنیم» نوشت:
اینکه چرا مسئولان، گونههای شاخص حیات وحش کشور را حتی در حاشیه پارکهای ملی و مناطق حفاظتشده هم به حال خود رها نکرده و آنها را صرفا به دلیل مشاهده شدن توسط بومیان، مانند مهرههای شطرنج در صفحه محیط زیست کشور جابهجا میکنند پاسخی شفاف را می طلبد.
یک هفته از مرگ ناباورانه توله خرس گلستانی در حاشیه زیستگاهش میگذرد، بیآنکه مسئولان ستادی یا استانی محیط زیست در این باره کلامی به لب آورده باشند. توله خرسی که تنها به جرم مشاهده شدن توسط اهالی روستای ترجنلی در دو نوبت توسط مسئولان محیط زیست گلستان هدف اصابت سرنگ بیهوشی قرار گرفت و ساعتی بعد از پای درآمد.
بسیاری از دامپزشکان، فعالان محیط زیست و حتی کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست با مشاهده تصاویر مربوطه، اصابت دومین سرنگ بیهوشی را به قفسه سینه این خرس نحیف، نشان از بیتجربگی شخصی دانستند که بیهوش کردن این حیوان را عهدهدار شدهاست. سرنگی که با توجه به جثه نحیف این خرس جوان میتوانسته با اصابت به اندامهایی حساس چون قلب و ریه، مرگ حیوان را رقم زده باشد.
به علاوه، عدم مهارت در پرتاب سرنگ بیهوشی که نشان از بیتجربگی دارد این پرسش را پیش میکشد که شخصی که حتی مهارت لازم را در پرتاب سرنگ بیهوشی نداشته چگونه میتوانسته دوز مناسبی از داروی بیهوشی برای این حیوان استفاده کرده باشد؟ آن هم در جایی که استفاده از داروی بیهوشی مستلزم در نظر گرفتن نوع گونه، وزن و شرایط محیطی است! چه آنکه اداره کل حفاظت محیط زیست گلستان با حتی یک دامپزشک همکاری نداشته و بنابراین صلاحیت اقدام نسبت به بیهوش کردن گونههای شاخص حیات وحش کشور را ندارد.
«دکتر امیر رستمی» عضو هیات علمی و رئیس پیشین دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در این باره به تسنیم میگوید: در استفاده از داروی بیهوشی، باید معیارهایی چون ویژگیهای حیوان و شرایط محیطی لحاظ شود و به همین دلیل در بین اعضای تیمی که برای بیهوش کردن حیوانات اعزام میشود حتما میبایست یک دامپزشک متخصص بیهوشی حضور داشته باشد. در غیر این صورت مشکلاتی که ممکن است به دنبال بیهوشی توسط افراد غیرمتخصص شامل حال حیوانات شود برای این افراد بار حقوقی به همراه خواهد داشت. اما متاسفانه در کشور ما نظارتی بر این مقوله وجود ندارد .
از بیهوش کردن توله خرس بینوا توسط تیمی فاقد دامپزشک که بگذریم، پرسش دیگری ذهنمان را درگیر میکند: چرا میخواستند حیوان را بیهوش کنند؟ ماجرا بسیار ساده است. یکی از اهالی روستای ترجنلی، توله خرس نگونبخت را در اطراف روستا مشاهده کرده و ماجرا را به گوش مسئولان محیط زیست گلستان میرساند. اینکه مسئولان محیط زیست گلستان بر اساس کدام دستورالعمل برای زندهگیری و جابهجایی توله خرسی که از نزدیکی یک روستا واقع در حاشیه منطقه حفاظت شده زاو و در 3 کیلومتری پارک ملی گلستان عبور میکرده برنامهریزی کردهاند همچنان سوالی بیجواب است، چرا که مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست تاکید دارند، هرگونه جابهجایی گونههای حیات وحش مشروط بر هماهنگی و مشورت با دفاتر تخصصی ستاد است چه آنکه جابهجایی مستلزم بیهوش کردن حیوان بوده و حتی یک دامپزشک هم در تیم زندهگیری حضور نداشته باشد.
اینکه چرا خرس نگونبخت در حاشیه زیستگاهش هم از اعمال نظرهای شخصی مسئولان در امان نبوده و اینکه اصولا چرا مسئولان محیط زیست گونههای شاخص حیات وحش کشور، را حتی در حاشیه پارکهای ملی و مناطق حفاظتشده هم به حال خود رها نکرده و آنها را صرفا به دلیل مشاهده شدن توسط بومیان منطقه مانند مهرههای شطرنج در صفحه محیط زیست کشور جابهجا میکنند پرسشی است که پاسخی شفاف و قانعکننده را میطلبد.
توله خرسی که ناشیانه بیهوش شد تا بر اساس نظر شخصی مسئولان محیط زیست گلستان جابهجا شود از پای درآمد اما ماجرا اینجا هم تمام نمیشود. لاشه این توله خرس بدون هماهنگی با مسئولان ستادی محیط زیست مخفیانه دفن میشود تا بار دیگر قصه تلخ و تکراری حیواناتی را تداعی کند که در سکوت، قربانی اعمال نظرهای شخصی مسئولان گلستان شده و در گوشهای دفن میشوند. هیرکان، مشهورترین مصداق بارز این قصه است. پلنگی که علیرغم مخالفتهای صاحبنظران به اصرار مسئولان محیط زیست گلستان رهاسازی شد، تنها 35 روز بعد تلف شد و لاشهاش مخفیانه به خاک سپرده شد.
توله خرس پارک ملی گلستان، که تنها به جرم مشاهده شدن توسط بومیان در حاشیه زیستگاهش، اکنون چند روزی است در خاک خفته، به یمن اظهارات مسئولان محیط زیست گلستان، به عنوان خرسی مشکوک به هاری شناخته میشود که به یکی از اعضای شورای روستای ترجنلی حمله کرده است.
مسئولانی که میکوشند خرس نگونبخت را مبتلا به ویروس هاری جلوه دهند تا بار از بین بردن یکی از ارزشمندترین گونههای جانوری کشور را از دوش خود بردارند. توله خرسی سرگردان و وحشتزده از حضور جمعیت که پس از اصابت اولین سرنگ بیهوشی در واکنش به نزدیک شدن عضو شورای روستای ترجنلی وی را زخمی کرد، با اصابت دومین سرنگ بیهوشی از پای درآمد و امروز در رسانهها به عنوان خرس بیمار و مهاجمی شناخته میشود که به روستا حمله برده است!
این بچه خرس طفلکی گشنگی و لاغری از صورتش میباره از گشنگی اومده طرف روستا