حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «در سنوات گذشته نیاز مهارتی فارغالتحصیلان که از طریق بازآموزی و نوآموزی و به وسیله سازمان نظام دامپزشکی کشور باید پاسخ داده میشد، برآورده نشده است.» این را مدیر گروه ارتقای درمان دامپزشکی ایران به حکیم مهر میگوید: «اخیرا نیز آموزش در حرفه دامپزشکی به شکل یک بنگاه اقتصادی زود بازده در آمده است، به این معنا که از ماهیت اصلی که قانونگذار در قانون سازمان نظام دامپزشکی کشور و دستورالعملهای ابلاغی دیده، فاصله گرفته و اغلب فارغالتحصیلان بالاجبار و جهت کسب امتیاز بازآموزی برای تاسیس یا تمدید مجوز در این دورهها شرکت میکنند.»
«دکتر بهروز کبیری» با یادآوری اینکه در سنوات گذشته بدون اینکه امتیاز بازآموزی مطرح باشد، سازمان دامپزشکی کشور به عنوان متولی بخش دولتی برای آموزش بخش خصوصی از اساتیدی که در صنعت و دانشگاه فعالیت کرده بودند، بهره میبرد، تصریح میکند: «در حال حاضر اما بسیاری از افراد از روی اجبار و صرفا جهت کسب امتیاز بازآموزی در این دورهها شرکت میکنند و گاها حتی بدون شرکت در دوره، فقط هزینه دوره را جهت کسب امتیاز میپردازند. متاسفانه به دلیل کیفیت پایین این آموزشها، میل و رغبت چندانی از سوی همکاران محترم دامپزشک برای شرکت فعال و باانگیزه در این دورههای بازآموزی و نوآموزی وجود ندارد.»
وی ادامه میدهد: «از طرفی افزایش بیرویه هزینهها برای چنین آموزشهایی بدون داشتن بار فنی و مهارتی لازم، بجز کسب درآمد برای بعضی از اساتید و همکاران این حرفه تاثیر دیگری نخواهد داشت.»
حکیم مهر: آقای دکتر، دورههای بازآموزی دامپزشکی از چه زمانی آغاز شدند؟
متولیان حرفه دامپزشکی در سال ۱۳۷۴ به این فکر افتادند که خانواده دامپزشکی را پرجمعیت کنند تا در جامعهی حرفهای حرفی برای گفتن داشته باشند؛ در همین راستا نیاز داشتند که جایگاهی را با توجه به این افزایش اعضا برای شاغلین حرفه دامپزشکی تعیین کنند. آنها به فکر افتادند که از طریق تشابهی که بین حرفه دامپزشکی و پزشکی وجود دارد، از قانون سازمان نظام پزشکی برای تاسیس یک جایگاه جدید برای بخش خصوصی این حرفه استفاده کنند، لذا در سال ۱۳۷۴ با برخی تغییرات در قانون سازمان نظام پزشکی، اقدام به تدوین قانون تاسیس سازمان نظام دامپزشکی کشور برای بخش خصوصی این حرفه کردند. پیشنویس اولیه قانون در سال ۱۳۷۴ آماده و نهایتا با رایزنیهای زیاد با مجلس و ریاست جمهوری، در سال ۱۳۷۶ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و جایگاهی برای بخش خصوصی به نام سازمان نظام دامپزشکی ایران پایهگذاری شد.
یکی از مواردی که در این قانون به آن اشاره شده، برگزاری دورههای بازآموزی و نوآموزی است. کمااینکه با توجه به افزایش غیرقابل پیشبینی و خارج از میزان نیاز واقعی حرفه دامپزشکی به فارغالتحصیلان آن، سازمان نظام دامپزشکی کشور میبایست آییننامه نحوه آموزش، بازآموزی و نوآموزی را تدوین و اجرا میکرد.
بنده در سال ۱۳۸۴ به عنوان جوانترین عضو کمیته تخصصی دام بزرگ (از اولین دوره شورای نظام دامپزشکی استان اصفهان) افتخار همکاری با این کمیته را داشتم و در کنار بزرگان عضو این کمیته فعالیت میکردم. در سال ۱۳۸۴ پیشنویس اولیه آییننامه آموزش توسط سازمان نظام دامپزشکی کشور مطرح شد. این پیشنویس قبلا نیز در کمیته تخصصی دام بزرگ شورای نظام دامپزشکی خراسان رضوی مطرح شده بود و سازمان دامپزشکی کشور در آن سال به این نتیجه رسیده بود که از کمیته تخصصی دام بزرگ شورای نظام استان اصفهان نیز نظرخواهی کند.
حکیم مهر: کار کمیته چه بود؟
در این کمیته بحث و بررسی زیادی توسط اعضای توانمند و باسابقه در خصوص این دستورالعمل انجام گرفت و پس از شور و مشورتهای زیاد، مبنای اصلی کار، برگزاری آموزشهای کیفی و به ویژه لزوم کسب مهارتهای فنی و حرفهای در آموزشها توسط دانشپذیران مورد تاکید قرار گرفت که به مرور زمان این دستورالعمل با توجه به قانون سازمان نظام دامپزشکی کشور برای فارغالتحصیلان اجرایی شد. اما اجرای آموزشی که در آن زمان مدنظر کمیته تخصصی دام بزرگ استان اصفهان بود، با آنچه که در حال حاضر انجام میشود، فاصله دارد.
حکیم مهر: ارزیابی شما از وضعیت کنونی دورههای بازآموزی چیست؟
بنده بعید میدانم که دستورالعمل ابلاغی تاکنون تغییری کلی کرده باشد و اگر هم تغییر کرده، به صورت جزئی بوده و به درستی هم اجرا نشده است. ما اعتقاد داشته و داریم که وقتی فردی با مدرک دکترای حرفهای از دانشگاه فارغالتحصیل میشود، سطح واحدهای درسی تدریس شده به او عمدتا بر پایه دروس عمومی و تئوری بوده و کمتر برای آموزش دروس عملی برای آن زمان گذاشته شده است و با توجه به این سطح آموزش در دانشگاه، توانایی و مهارت کافی در شروع به کار در حرفه دامپزشکی را نخواهد داشت. این فرد فارغالتحصیل پس از ورود به بازار کسب و کار، بخشی از نیاز حرفهای خویش را با مطالعه و تجربه کسب میکند و شرایط کسب بخش دیگر را قانونگذار باید در قالب آموزشهای مدون، طبق قانون سازمان نظام دامپزشکی کشور برای او فراهم کند.
متاسفانه در سنوات گذشته تاکنون، نیاز مهارتی فارغالتحصیلان که از طریق بازآموزی و نوآموزی و به وسیله سازمان نظام دامپزشکی کشور باید پاسخ داده میشد، برآورده نشده است. اخیرا هم که گویا آموزش در حرفه دامپزشکی به شکل یک بنگاه اقتصادی زود بازده درآمده است. به این معنا که از ماهیت اصلی که قانونگذار در قانون سازمان نظام دامپزشکی کشور و دستورالعملهای ابلاغی دیده، فاصله گرفته و بیشتر فارغالتحصیلان بالاجبار و جهت کسب امتیاز بازآموزی برای تاسیس یا تمدید مجوز در این دورهها شرکت میکنند.
گرچه ما مفتخریم که در دانشکدههای دامپزشکی مطالب علمی و به روز به دانشجویان تدریس میکنند، اما در آموزش مهارتهای حرفهای دامپزشکی نقاط ضعف زیادی مشاهده میشود و به دنبال آن فارغالتحصیل رشته دامپزشکی باید مهارت حرفهای خود را از جایی کسب کنند که قانونگذار در صنف دامپزشکی آن را تحت عنوان «بازآموزی» لحاظ کرده است.
در سنوات گذشته بدون اینکه امتیاز بازآموزی مطرح باشد، سازمان دامپزشکی کشور به عنوان متولی بخش دولتی برای آموزش بخش خصوصی از اساتیدی که در صنعت و دانشگاه فعالیت کرده بودند، بهره میبرد. البته سازمان دامپزشکی کشور برای دورههای بازآموزی دامپزشکان از بخش خصوصی نیز بهره برده است. این آموزشها توسط سازمان دامپزشکی کشور و بعضا ادارات کل دامپزشکی استانها، دارای چند مزیت از جمله برگزاری رایگان و عدم اجبار جهت کسب امتیاز و بازآموزی بود. از طرفی کیفیت نسبتا خوبی هم داشت و همکاران دامپزشک نیز به همین دلایل که در یک فضای علمی، صاحب مهارت و دانش بالاتری میشدند، از این برنامههای آموزشي به لحاظ کمی نیز استقبال خوبی به عمل میآوردند.
پس از آن، بخش دولتی شروع به راهاندازی شرکتهای پخش استانی و شرکتهای مادر دارو واکسن کرد و این شرکتها هم به تبعیت از رویه بخش دولتی، سعی میکردند در بخش آموزشهای خود (و به دنبال آن برای افزایش فروش محصولات از جمله واکسن و دارو) از اساتید مطرح و صاحبنام که بعضا در کشورهای سازنده اروپایی فعالیت فیلدی و آزمایشگاهی داشتند، استفاده کنند.
حکیم مهر: در حال حاضر وضعیت چگونه است؟
در حال حاضر آموزش حرفه دامپزشکی توسط سازمان نظام دامپزشکی کشور به یک بنگاه اقتصادی و کسب درآمد (بدون توجه به ارتقاء سطح کیفی و مهارتآموزیهای موثر و بیشتر در آموزشها) برای این سازمان و برخی از شرکتهای آموزشی تابع این سازمان تبدیل شده است. این مساله باعث شده بسیاری از افراد نیز از روی اجبار و صرفا جهت کسب امتیاز بازآموزی در این دورهها شرکت کنند و گاها حتی بدون شرکت در دوره فقط هزینه دوره را جهت کسب امتیاز بپردازند. به دلیل کیفیت پایین این آموزشها، میل و رغبت چندانی از سوی همکاران محترم دامپزشک برای شرکت فعال و باانگیزه در این دورههای بازآموزی و نوآموزی وجود ندارد.
تلاش باید به این سمت باشد که پس از انتقال مهارتهای پایه و دانش تئوری که از دانشکدههای دامپزشکی آغاز میشود، در صنف نیز آموزشهای عملی و تئوریک توسط اساتید فن هر فیلد به شکل تخصصی انتقال یابد. از طرفی افزایش بیرویه هزینهها برای چنین آموزشهایی بدون داشتن بار فنی و مهارتی لازم، بجز کسب درآمد برای بعضی از اساتید و همکاران این حرفه تاثیر دیگری نخواهد داشت.
حکیم مهر: چه راهکاری را پیشنهاد میدهید؟
اگر سازمان نظام دامپزشکی کشور خودش را متولی بخش خصوصی میداند، ابتدا باید قوانین صنفی خود را به روز کرده و متناسب با نیازهای بخش خصوصی آنها را تدوین و دستورالعملها و آییننامههای صنفی خود را (از جمله در امور مرتبط با آموزش) تنظیم و اجرا کند.
در بخش آموزش نیز به نظر من برای ارتقای کیفیت، به جای توسل حداکثری به اعضای محترم هیات علمی دانشگاهها، از افرادی که همزمان در دانشگاه و فیلد نیز فعالیت میکنند و دارای دانش، مهارت و تجربه حرفهای کافی هستند، استفاده کند.
رویه مدیریت در امور صنفی سازمان نظام دامپزشکی کشور تاکنون چنین بوده است که بعد از ۲۷ سال از زمان تاسیس، هنوز هیچ تغییری در قوانین آن ایجاد نشده است و همین موضوع باعث سکون جایگاه حرفه دامپزشکی در جامعه شده است. در حالی که قوانین و دستورالعملهای اجرایی مربوط به بخش خصوصی دامپزشکی بایستی بهروز و درخور و شایسته این بخش شود. یکی از مهمترین بخشها مربوط به آموزش این حرفه است. سازمان نظام دامپزشکی کشور با توجه به عضویت تعداد زیاد افراد فعال در این حرفه در سازمان فوق، میبایست از پتانسیل موجود دراین بخش نیز نهایت استفاده را برده و کمیتههای مختلف آموزش را جهت تدریس مهارتآموزی بهتر به همکاران تشکیل داده و از اساتید دانشگاه و همچنین افراد باتجربه در فیلد جهت آموزش استفاده کند. کمااینکه اگر این سازمان بخواهد آموزش را با این رویه و این کیفیت آموزشی و عمدتا جهت کسب درآمد ادامه دهد، نهایتا حرفه دامپزشکی و به همان نسبت سلامت جامعه عمومی متضرر خواهد شد.
از طرفی اگر سازمان نظام دامپزشکی همچنان میخواهد با توجه به قوانین فعلی خود که مربوط به سال ۱۳۷۶ است، حرفه دامپزشکی را سرپرستی و مدیریت کند، قطعا به سکون بخش خصوصی کمک خواهد کرد. لذا پیشنهاد میشود برای کمک به کاهش هزینههای دریافتی جهت تدریس دورهها، یارانهای توسط این سازمان در نظر گرفته شود تا بتوان با افزایش کیفیت آموزشها و شرکت بیشتر دامپزشکان، به ارتقای این حرفه کمک کرد. در غیر این صورت با چنین هزینهها و کیفیت آموزش، به جز عقبماندگی حرفهای پیشرو، چیزی بر جای نخواهد ماند.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.