
حکیم مهر: در پی انتشار گزارش دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران درخصوص علت مرگ یوزپلنگ آسیب دیده سمنان (اینجا)، «دکتر حمیدرضا فتاحیان» جراح این یوزپلنگ توضیحاتی را در این خصوص ارائه کرد.
به گزارش حکیم مهر به نقل از دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران، متن این توضیحات به شرح زیر است:
تشخیص علت مرگ به هیچ عنوان بدون گزارشی مستند به اسناد پاتولوژی میکروسکوپیک قابل قبول و قابل اطمینان نیست. هر کس که زبان علم را می شناسد می داند که تشخیص علت مرگ منوط به بررسی میکروسکوپی ساختارهای حیاتی مانند قلب، عروق، ریه، کلیه ها و کبد می باشد.
همچنین مطالعات کالبد گشایی و پاتولوژی میکروسکوپیک از دستگاه گوارش، عروق خونی، مثانه (دستگاه ادراری پایینی)، عضلات، مفاصل، استخوان ها و غیره باید در کنار اطلاعات پاتولوژی میکروسکوپیک وایتال ارگان ها (ارگان های حیاتی) قرار بگیرد تا بر اساس اطلاعات پاراکلینیک و کلینیک بیمار و تصویربرداری تشخیصی قبل از مرگ در کنار یکدیگر بتواند دلایل مرگ را نشان دهد.
جراح و هر شخصی که تداخل درمانی جراحی انجام می دهد، می داند که استفاده از ایمپلنت ها در بسیاری از موارد پاسخ و در مواردی با عدم پاسخ همراه است؛ مانند تعویض سر استخوان ران، تعویض زانو، تعویض مفصل شانه، کارگذاری ایمپلنت ها به منظور تثبیت شکستگی ها بر روی ستون مهره، کاسه سر و فک پایین که این موارد نیازمند ریویژن (اصلاح مجدد جراحی) می باشد، کما اینکه در بسیاری از بیماران جراحی های مجدد به منظور تصحیح ایمپلنت های استخوانی صورت می پذیرد.
در مورد کیس یوزپلنگ سمنان ناکارآمد بودن تکنیک جراحی انجام شده (کارگذاری ایمپلنت در کمپارتمنت پشتی) و جابجایی مهره ها می تواند به دو دلیل عمده عدم تحمل ایمپلنت به نیروهای فیزیولوژیک و یا نیروهای غیرفیزیولوژیک باشد.
صرف نظر از علت ناکارآمد بودن ایمپلنت ها (انتخاب ایمپلنت توسط جراح و یا برایند نیروهای فیزیولوژیک و غیرفیزیولوژیک وارد بر آن)، این جابجایی در مهره ها، مهره ی شکسته شده را به محل قبل از جراحی جابجا می کند و هیچ اتفاق اضافه ای که حاکی از آسیب به دلیل جابجایی باشد رخ نخواهد داد.
همانطور که در تصاویر رادیوگراف مشخص است جابجایی مهره ها و بهم ریختگی ایمپلنت ساختار حیاتی را در بالای ستون مهره ها تهدید نمی کند (تنها ساختار حیاتی در ستون مهره ها، نخاع و مننژ است که در کیس مورد نظر انقطاع یافته بود).
گاهی مواقع مهاجرت پین و ایمپلنت ها (ایمپلنت های نوک تیز) می تواند به ارگان های حیاتی نفوذ کرده و باعث آسیب های جدید در بیمار شود، اما صرفا جابجایی ستون مهره به ناحیه قبل از جراحی و ناکارامد بودن تکنیک جراحی نمی تواند باعث مرگ شود.
در اینگونه موارد بیمار، بعد از ارزیابی مجدد (بالینی، پاراکلینیکی و تصویر برداری) مجدداً تحت جراحی قرار می گیرد و جراحی Revision با استفاده از تکنیک دیگری صورت می گیرد.
مستندات بسیاری در جراحی و انجام ریویژن در دامپزشکی و پزشکی وجود دارد. قریب به یقین نویسندگان (نویسنده) گزارش علت مرگ یوزپلنگ، اگر به علم جراحی و پیامدهای پس از جراحی آگاه باشند، قلم به تحریر علت مرگ به دلیل ناکارآمد بودن تکنیک روان نمی کردند و همچنین اگر آگاه به ناحیه آناتومیک بیمار باشند، به خوبی می دانند که عضلات اپکسیال فاقد هرگونه ساختار حیاتی بوده عامل تهدیدی برای بیمار محسوب نمی شوند.
به خوبی می توان اعلام کرد که نویسندگان یا نویسنده محترم گزارش، متاسفانه نه اطلاعی از علم جراحی و عوارض بعد از جراحی دارند و نه ناحیه آناتومیک ستون مهره ها را به خوبی می شناسند.
بنابراین استناد به گزارش تصویر برداری و کالبد گشایی (متخصص تصویر برداری به هیچ عنوان اجازه اعلام نتیجه کالبدگشایی را ندارد) بدون لحاظ نمودن مجموعه موارد مذکور نمی تواند پایه علمی، عقلانی، تخصصی، خردمندانه، و حرفه ای و حتی رعایت شأن رشته های علوم بالینی، پاتولولوژی و کلینیکال پاتولوژی داشته باشد.
ملت تو نون شب موندن اساتید کل کل علمی میکنند. همیشه همه چیز نسبی بوده. یک بیماری تو پزشکی پیش هر دکتر متخصصی بری یک نظر واسه خودش میده که ادله علمی خودش داره، تازه طب سنتی که کلا یه چیز دیگه میگه......
هیچ منخصص رادیولوژی ای گزارش پاتولوژی ننوشته. گزارش مذکور همانطور که در صدر ان مشخص هست گزارش رادیولوژی است.
دکتر ملازم اصلا ایران نیستند که کالبد گشایی کرده باشند و تا جایی که می دونم کار غیر تخصصیشون و انجام نمی دهند. گزارش مورد استناد خبر گزارش معمول رادیولوژی هست نه پاتولوژی.
به نظر من آقای دکتر فتاحیان و وآقای دکتر ملازم در مورد این کیس هر دو صحیح می گویند و صحیح اقدام کرده اند.
با سلام بطور کلی اقدام عمل جراحی مجدد در تمامی دنیا امکان داره اما باید به چند نکته هم دقت داشت با توجه به حساسیت بالای کیس ارجاعی اقدامات قبل از عمل جراحی و نیز در زمان جراحی و بعد از عمل هم باید به دقت بررسی شود و از طرفی با صحبت دکتر موافق هستم که در تمام دنیا نتایج کالبد گشایی و بیان قطعی علت مرگ بعد ازکالبد گشایی و بررسی های پاتولوژیک و میکروسکوپیک ارگان های حیاتی فقط و فقط توسط متخصص پاتولوژی انجام می گیره و بیان این گزارش از لسان یک متخصص رادیولوژی حقیقتا یک کار غیر آکادمیک از سوی دانشگاه تهران هستش.امیدوارم دیگرشاهد همچین اتفاقات حداقل از سوی دانشگاه تهران به عنوان یک دانشگاه مادر،نباشیم.
آقاي دكتر جراح يكبار هم كه شده و غرور كاذبتان را زير پا بگذاريد و به جاي سر و صدا كردن و با ادبيات زشت صحبت كردن سكوت كنيد،
گزارش کالبدگشایی این توله یوز رو باید در شگفتیهای دنیای دامپزشکی ثبت کرد. البته در زیرمجموعه شگفتیهای طنز
سوال اینجاست که سرقفلی داران حیات وحش دنبال چی هستند؟
این ...... هم با شناسه های مختلف زیر همه جا همین متن ومیزاره
یکی نیست بگه به ................ که:
با سلام. هر چی خواستم چیزی ننویسم و نیام دیدم نمیشه. خداوکیلی خوب بساطی شده! نظرات برخی حضرات هم جالبه!
متاسفانه آنچه سراغ داریم این است که ایشان هنگام مراجعه صاحب دام یا دیگر همکاران دامپزشک، صرفا با توجه به رادیوگراف پیش از عمل و آزمایش خون (و به قول خودشان بدون "گزارشی مستند به اسناد پاتولوژی میکروسکوپیک") علت مرگ را قصور همکار دامپزشکشان تشخیص میدهند، حتی اگر بیماری آن حیوان فی نفسه جزو موراد صعب العلاج باشد.