نگاه شما:
دامپزشک مطرح، نفوذ و شهرت و یوزپلنگ مصدوم
نویسنده: امضا محفوظ
«دامپزشک مطرح: راهکارهای عملی برای افزایش نفوذ و شهرت در جامعه دامپزشکی»؛ شاید با خواندن تیتر این نوشته تصور کنید که قصد دارم دیگربار با تیتر جدیدی مطلب مهمی را در قالب طنز برای شما بیان کنم، ولی باور کنید این بار این تیتر نوشته من نیست و در اصل نام کارگاهی می باشد که در تاریخ 23 شهریور ماه و توسط شرکت بیزینووت با مدیریت آقای فراز بلبلی برگزار خواهد شد و می توانید برای شرکت در آن با پرداخت هزینه تعیین شده اقدام کنید.
علت اصلی که باعث شد بار دیگر دست به قلم برده و در خصوص رویدادهایی که یک سوی آن دکتر ملازم بوده اند و سوی دیگر آن دکتر فتاحیان بنویسم، روند حاکم بر اخلاق پزشکی است که در حرفه ما جریان دارد. بار قبل نیز که با جوسازی های یک خبرنگار مواجه بودیم، در اصل با جریان سازی هایی منطبق با تیتر همین نوشته مواجه بودیم. در آن نوشته (از پلنگ زخمی تا پلنگ فرصت طلب) نیز نوشتیم که امیدواریم سعه صدر و توجه به اصول حرفه ای جلوی اشتباهات و سوء استفاده ها گرفته شود. اگر فرصتی برای مطالعه آن نوشته وجود داشت، ملاحظه می فرمودید که سه بند تقاضای مهم از همکاران وجود داشت؛ اول اینکه اسناد و مدارک بیماران بدون اجازه مراجع و مقامات و صاحبان اصلی آنها منتشر نگردد، دوم اینکه اسرار بیماران محل گروکشی حرفه ای و جایگاهی نگردد و سوم اینکه دوره های آموزشی تعامل با رسانه ها برای همکاران برگزار گردد.
خب، با وجود تیتر کارگاهی که در بالا به آن اشاره نمودیم بند سوم خواسته های نوشته قبلی ما پاسخ درخور را گرفته است، چرا که اصولا برخی از همکاران ما خود را در مقام آموزش این امور و نحوه درآمدزایی از طریق آن می بینند و اصولاً قائل به برگزاری آموزش برای خودشان نیستند. همچنین انتشار مجدد اسناد و مدارک بیماران که عمدتا گزارش ویرتوپسی بیمار بود که خطاب به دکتر معماریان نوشته شده است، قاعدتاً در مسیر انتقال از رادیولوژی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران به دکتر معماریان اتفاق افتاده است و با توجه به اینکه دارای آرم دانشگاه تهران در بالای گزارش است، متاسفانه دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران می بایست نسبت به این مساله عکس العمل درخور را نشان بدهد و صرفاً به صدور یک بیانیه که اسناد و مدارک منتشر شده نظر شخصی افراد است بسنده نکند.
با مروری نسبت به آنچه که در مورد یوزپلنگ سمنان مجدداً در سطح کشور منتشر شد و با خواندن کامنت ها و مطالب منتشر شده در وب سایت های رسمی و غیر رسمی و همچنین واکنش جامعه به آنچه رخ داده است، به جرأت می توان اظهار داشت که وظیفه سازمان نظام دامپزشکی و سازمان دامپزشکی کشور می بایست از درخواست های خواهش گونه فراتر رفته و تصورات اشتباه برخی بر عدم وجود کمیسیون های تخصصی در سازمان دامپزشکی و سازمان نظام را اصلاح نماید.
متاسفانه کلیه جملات انتخاب شده توسط دکتر ملازم هدفدار یا از روی ناآشنا بودن با شرایط دامپزشکی در کشور انتخاب می شود؛ ایشان فرموده اند که اگر بجای 4 نفر مدیر 4 نفر دامپزشک را دور هم جمع کنند که در موارد اینچنینی تصمیم بگیرند، کمال بی انصافی را در حق عوامل دخیل در کیس یوز سمنان مرتکب شده اند. ایشان در نظر نگرفته اند که دامپزشکانی که در سازمان محیط زیست و سایر سازمان ها به فراخور شرایط حاکم در کشور و در راستای وظایف تعیین شده قانونی در حال تلاش برای استفاده از تمام پتانسیل های بخش دانشگاهی و بخش خصوصی هستند، کم لطفی نموده اند که از استادیاری که برای امور آموزشی یا شخصی در خارج از کشور هستند بهره برداری نکرده اند و شاید این امر جرقه کوچکی را برای حرفه روشن نماید که جلوتر به آن خواهیم پرداخت.
همچنین در نامه آخر دکتر ملازم به سایت خبری حکیم مهر گلایه نموده اند که به چه دلیلی آقای دکتر فتاحیان نسبت به انجام مشورت با ایشان اقدام ننموده اند؟، ولی دکتر ملازم بررسی نفرموده اند که اگر ایشان تنها متخصص رادیولوژی دامپزشکی کشور نباشند، آیا دکتر فتاحیان به فرد دیگری که این تخصص را داشته است دسترسی نداشته اند؟ آیا مجوز بیمارستان دکتر فتاحیان بدون داشتن متخصص رادیولوژی صادر شده است؟
از سوی دیگر رخداد قابل توجه دیگری نیز اتفاق افتاده است: دکتر ملازم در نامه خود عنوان نموده اند که یک روز کاریشان در خارج از کشور را صرف هماهنگی جهت تصویر برداری رایگان از یوزپلنگ نموده اند ولی از این امکان فراهم شده استفاده نشده است. همانطور که دکتر ملازم فرمودند ایشان در خارج از کشور حاضر بودند و بر بالین بیمار نبوده اند؛ از طرفی ایشان متخصص داخلی دام کوچک نیستند و رادیولوژیست هستند و مسلما متخصص داخلی نیز بر بالین بیمار بوده اند و بر مبنای تشخیص دامپزشکانی که بر بالین بیمار بوده اند، تصمیمی برای بیمار گرفته شده است که از نظر آنها بهترین تصمیم برای بیمار بوده است.
بر این اساس و بر اساس اخبار منتشره دیگر در خصوص این بیمار، بهتر است مطالب زیر مد نظر همکاران و دستگاههای ذیربط قرار بگیرد تا در آینده شاهد عکس العمل های اینچنینی در سطح حرفه نباشیم:
1- منابع موجود در داخل کشور از قبیل دستگاههای MRI و CT SCAN که برای برخی مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی فراهم شده است، آیا می بایست با رفتن شاغلان این مراکز به ماموریت های آموزشی و یا مرخصی های طولانی مدت، معطل هماهنگی از خارج کشور باشد و فرد جایگزین دیگری برای آنها وجود ندارد؟
2- آیا زمان آن نرسیده است که علم موجود در برخی از همکاران به افراد دیگری نیز منتقل شود و این افراد در تهران متمرکز نباشند و در استان هایی که به آنها نیاز دارند مستقر شوند تا نیاز به توان علمی آنها در کمترین زمان ممکن در اختیار کشور و حیات وحش آن قرار گیرد؟
3- این مورد و موارد مشابه آن بارها در کشور در زمینه حیات وحش و حیوانات اهلی رخ داده است که متاسفانه در هیاهوی رسانه ای ایجاد شده برای افزایش نفوذ و شهرت برخی از همکاران تحت الشعاع قرار گرفته است. آیا این رخدادهایی که در دنیا موارد آن بسیار کم است، نمی تواند مستمسکی باشد برای برگزاری دوره هایی برای دامپزشکان بخش خصوصی، محیط زیست و سازمان دامپزشکی کشور تا با حضور اساتید همچون دکتر فتاحیان و ... نحوه فعالیت و خدمت رسانی به آنها آموزش داده شود تا بتوانیم به نتایج بهتری از آنچه تا کنون کسب کرده ایم دست یابیم و البته امیدواریم به سان پیشنهاد جلسه محاکمه برای دکتر فتاحیان و برخی مسئولان محیط زیست در تالار حامدی دانشکده که برخی از همکاران دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران آن را مطرح کرده بودند، به آن نگریسته نشود و اجازه بدهند تا زمینه کسب تجربه و انتقال دانش به سایر همکارانی که در استان های با ظرفیت حیات وحش بالا را دارند فراهم گردد.
4- برخی از همکاران دوست دارند تا علاوه بر در دست داشتن عناوین دانشگاهی، در بخش خصوصی نیز فعالیت کنند، بخش خصوصی تا محدوده ای که آنان مشخص می کنند رشد کنند و همچنین بخش دولتی شامل سازمان محیط زیست و دامپزشکی نیز بالای سخن آنان حرفی برای گفتن نداشه باشند و البته تجربه نشان داده است که این حکومت نرون مابانه نهایتا به سرنوشت نظام فلان استان منتهی شود که آن افتضاح در مورد آن به بار آمد و همچنین این همکاران گوشه چشمی به آنچه در رسانه ها به اسم آنها تیتر می خورد داشته باشند، چرا که مرز میان خدمت پزشکی به جامعه با ایجاد نگرش بیزینسی به آن چنان باریک است که منجر به تخریب وجهه همکاران و حرفه خواهد گردید، مگر اینکه شما برنامه ای برای ماندن در این کشور نداشته باشید و طبیعی است که حداکثر تلاش خود را برای کسب منافع خواهید داشت.
در نوشتار بعدی به وضعیت تله مدیسین در کشورمان و مزایا و معایب آن خواهیم پرداخت و تلاش خواهیم نمود تا با تشریح ابعاد این فن آوری نسبت به ارتقاء دانش آن در میان همکارن اقدام کنیم.