کد خبر: ۷۹۸۷۶
تعداد نظرات: ۳۹ نظر
نگاه شما:
سازمان جهانی بهداشت دام از بالا بودن تعداد دانشکده‌های دامپزشکی و تعداد دانشجویان دامپزشکی در ایران اشکال گرفته بود؛ آنها بر این باور بودند که تعداد دانشکده‌های دامپزشکی و دانشجویان دامپزشکی در ایران بسیار زیاد است ...

 

جایگاه دامپزشکی (بخش پنجم)

دکتر ناصر رسولی بیرامی

 در بخش قبلی گفتیم که گزینش‌های ناصواب و نادرست به بدنه‌ی فنی و علمی سازمان‌ها و ادارات از جمله سازمان دامپزشکی صدمه و ضربه وارد می‌کند. از دیگر اقداماتی که ریشه و اساس علم و دانش و فنون را در همه‌ی زمینه‌ها در کشور می‌خشکاند و نابود می‌کند و کشور را به عقب‌ماندگی و عقب‌افتادگی دچار می‌کند، بحث سهمیه‌بندی در آموزش و پرورش و مراکز علمی و ادارات و سازمان‌ها، به‌خصوص دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی است که باعث می‌شود افرادی که تلاش نکرده و علم و دانش کسب نکرده‌اند و به عبارت دیگر شایستگی لازم را ندارند، در جایگاه دانشجو و معلم و استاد و محقق قرار گیرند و سطح علمی و فنی و تحقیقاتی کشور را پایین بیاورند و کشور را به سوی جهل و نادانی و عقب‌ماندگی سوق دهند. اگر کسی پدرش شهید شده، برای همه‌ی ما قابل احترام است یا اگر کسی پدرش برای دفاع از این کشور در جبهه شرکت کرده، همه‌ی ما برایش احترام قائلیم. اما این باعث نمی‌شود که فرزند وی بدون داشتن شایستگی لازم در مقام یک دانشجو و یا استاد یا معلم یا محقق یا مسئول قرار گیرد. هر کسی که در جایگاه معلم یا دانشجو یا استاد یا مسئول قرار می‌گیرد، در درجه‌ی اول باید شایستگی علمی و فنی و مدیریتی مربوطه را داشته باشد، در غیر این‌صورت همه‌ی کشور و همه‌ی مردم ضربه و آسیب خواهند دید. کسی که شایستگی‌های علمی و فنی یک دانشجو یا یک معلم یا یک پزشک و دامپزشک را نداشته باشد، حتی اگر همه‌ی خانواده وی هم شهید شوند، نباید به دانشگاه راه پیدا کند و در جایگاه معلم و استاد و مدیر قرار گیرد، زیرا این‌گونه افراد از همه‌ی ابعاد و همه‌ی جنبه‌ها به کشور ضربه می‌زنند و باعث تنزل جایگاه علم و دانش و عالم و دانشمند و مدیر در کشور می‌شوند. بحث خانم مبینا نعمت‌زاده که بحث روز رسانه‌ها می‌باشد نیز همان است. همه می‌دانیم که اگر کسی وارد دانشگاه شد، تقریبا اخذ مدرکش حتمی است. حال اگر ایشان پزشک شوند و به علت اشتغال به ورزش نتوانند پزشک خوبی شوند و تجویزهای غلط بدهند، چه کسی به جز دولت و افرادی که گزینش می‌کنند، مقصر است؟

 دولت به جای آنکه به فرزندان شهدا سهمیه بدهد، باید در آموزش و تقویت بنیه‌ی علمی و فنی آنها اقدام کند تا آنها لیاقت و شایستگی پیدا کنند و بعد در این جایگاه‌ها قرار گیرند. مثلا دولت باید به فرزندان شهید یا ایثارگر که خانواده‌شان در اثر این شهادت یا ایثار ضربه دیده است، امکان حضور آنها در بهترین مدارس و سود جستن از همه‌ی کلاس‌های آموزشی خصوصی و دولتی با سطح بالا را تامین نماید و تمام هزینه‌های آموزشی این افراد در این مدارس و کلاس‌ها را پرداخت کند تا آنها شایستگی لازم را کسب کنند و بدون اینکه امتیازی با نام سهمیه داشته باشند، در آزمون‌ها شرکت کرده و با لیاقتی که کسب کرده‌اند، در جایگاه دانشجو و معلم قرار گیرند. اگر دانش‌آموزی پدرش شهید شده و این باعث شده است که دانش‌آموز نتواند در کلاس حضور یابد، بهترین کار آن است که دولت به جای پدر و یا حتی بیشتر از توانایی پدر و مادر در پیشرفت و ترقی و آموزش آن فرد هزینه و اقدام کند و بدون محدودیت، شرکت او در هر نوع کلاس آموزش خصوصی و دولتی را تضمین نماید تا آن فرد اگر واقعا لیاقت و شایستگی دارد، کوشش و تلاش نماید تا وارد دانشگاه شود یا به مقام استادی و معلمی برسد. در غیر این‌صورت و در شرایطی که اکنون پیش می‌رود، دانشگاه‌ها و مدارس ما پر از افراد بی‌سواد و بی‌خاصیت خواهد شد و فردا مهندس یا معمار یا پزشک یا دامپزشک یا دندانپزشک و معلم و استاد، محروم از علم و دانش و فن لازم و واقعی خواهند بود و این به جز ضرر و زیان برای این کشور و ملت عایدی نخواهد داشت و همه‌ی ما از این موضوع ضرر خواهیم کرد و این افتضاحی است که باید جلویش گرفته شود و این خلاف آرمان و هدف و خواست یک شهید یا ایثارگر است که برای شکوفایی و پیشرفت این کشور جان خود را فدا کرده و یا ایثار نموده است. شهید برای آن شهید شده است که شایستگان و آنها که لیاقت دارند، بر این کشور مدیریت کنند و شایستگان بر سر کار آیند و او هرگز برای آن شهید نشده است که فرزندش را به مقام و منزلتی برساند و اگر ما از روی جهل و نادانی این کار را می‌کنیم، خیانت به آرمان‌های شهید است.

چندی پیش آقایی دیدم که حرف زدن معمولی بلد نبود و خجالت می‌کشید که به روی طرف مقابل نگاه کند و معلم و استاد شده بود. آیا شهید یا ایثارگر، برای این شهید یا ایثارگر شده است؟ این آقا به جز ضرر و زیان و بی‌سوادی دانش‌آموزان و دانشجویان، چه حاصلی می‌تواند برای این جامعه داشته باشد؟ یادم می‌آید وقتی سال‌ها پیش به فرزندم گفتم که اجازه بدهید بروم و کاغذ بگیرم تا با سهمیه وارد دانشگاه شوید، پاسخم داد که: «بابا، من نمی‌خواهم دانشجوی سهمیه‌ای بشوم و می‌خواهم اگر لیاقت و شایستگی دارم، خودم با تلاش خودم وارد دانشگاه شوم.» البته اینها مقداری مرتبط با تربیت و آموزش اینجانب در خانه بود که اکنون گاهی در مواردی پشیمانم و می‌گویم باید از امکاناتی که در اختیارم بود، استفاده می‌کردم.

 در همین رابطه در اواسط دهه‌ی هفتاد بود که بحث خودی و غیرخودی در تجارت نیز که همان به نوعی سهمیه دادن است مطرح شد و حتی بعضی از وزارتخانه ها اعلام کردند که می‌توانند خود فعالیت اقتصادی و تجاری نمایند و هزینه‌ی وزارتخانه‌ی خود را دربیاورند. بعد اعمال نفوذ برای وارد کردن خودی‌ها به اقتصاد و تجارت در جاهای مختلف شروع شد. به خودم گفتم که اقتصاد و تجارت نیز که با امور مالی سر و کار دارد، فاسد خواهد شد. چون افرادی که شایستگی ندارند وارد آن خواهند شد و از رانت‌ها برای کسب درآمد استفاده خواهند کرد و کسی جلودار آنها نخواهد شد و حتی آنها جلوی تصویب قوانین و مقررات و بخش‌نامه‌های درست و صحیح را خواهند گرفت. اکنون بعد از سال‌ها این فساد کاملا مشهود است.

 سازمان جهانی بهداشت دام برای ارزیابی سازمان‌های دامپزشکی در جهان، ابزاری بنام ارزیابی کارآیی سازمان‌های دامپزشکی PVS evaluation دارد که آن را  متخصصین برجسته و صاحب‌نظر مدیریت و دامپزشکان زبده در جهان تدوین و طراحی کرده‌اند. سازمان جهانی بهداشت دام بر این عقیده است که هر سازمان یا تشکیلات دامپزشکی که در جهان بخواهد در ارائه خدمات دامپزشکی موفق باشد و بتواند وظایف خود را در زمینه خدمات بهداشتی دام به صورت کیفی ارائه نماید، باید حائز اصول و استانداردهایی باشد که در ابزار ارزیابی کارآیی سازمان‌های دامپزشکی آمده است و همه‌ی سازمان دامپزشکی یا تشکیلات دامپزشکی برای خدمات‌رسانی قابل قبول و باکیفیت، مجبور به رعایت این اصول و استانداردها می‌باشند؛ در غیر این‌صورت آن سازمان یا تشکیلات قادر به ارائه خدمات مفید و کیفی به دامداران و مردم نخواهد بود.

 ما در رابطه با استانداردهایی که در موسسه رازی یا پاستور باید رعایت شود، مقداری سخن گفتیم. لذا بهتر است با استناد به استانداردهای سازمان جهانی بهداشت دام در رابطه با استانداردهای سازمان دامپزشکی که به دانشکده‌های دامپزشکی نیز مربوط می‌شود، اشاره‌ای کنیم.

 تا جایی که اطلاع دارم، سازمان دامپزشکی تا حال دو بار از سازمان جهانی بهداشت دام، برای ارزیابی آن سازمان درخواست کرده است. در اولین ارزیابی که در سال 2010 میلادی انجام شد، من نیز به عنوان مترجم در جلسات کارشناسان سازمان جهانی بهداشت دام شرکت داشتم. سه کارشناس به ایران اعزام شده بودند که بعد از جلسات در تهران برای بازدید از دامداری‌ها و بخش‌های خصوصی دامپزشکی عازم استان‌ها شدند و من نیز همراه یکی از این کارشناسان بودم. این هیئت به مدت 20 روز در ایران به سر برد و در این مدت برای ارزیابی کارآیی دامپزشکی از بعضی دانشکده‌های دامپزشکی و دامداری‌ها و روستاها و مراکز درمانی بخش خصوصی بازدید کرد و با حدود 12000 کیلومتر مسافرت زمینی، با قریب 300 نفر مصاحبه کرد.

آنها در این ماموریت سازمان دامپزشکی ایران را در 46 مورد ارزیابی کردند و در نهایت سازمان دامپزشکی را در نه مورد ضعیف و غیر قابل قبول تشخیص دادند؛ مواردی که سازمان دامپزشکی برای استاندارد شدن نیاز به رفع آنها دارد. یکی از این موارد عدم هماهنگی و مشورت سازمان با افراد و گروه‌های ذی‌نفع و دیگر سازمان‌ها، قبل از تصمیم‌گیری‌ها و صدور بخش‌نامه‌ها و آیین‌نامه‌ها بود. آنها بر این نظر هستند که اگر مثلا اتحادیه‌های دامداری و دامداران و پرورش‌دهندگان طیور و زنبور عسل و غیره که ذی‌نفع هستند، در تصمیم‌گیری برای کنترل آنفلوانزای طیور یا بیماری بروسلوز شرکت ننمایند، برنامه‌هایی که سازمان دامپزشکی ابلاغ می‌کند، به احتمال قریب به یقین با شکست مواجه خواهند شد و لذا سازمان دامپزشکی قبل از هر گونه تصمیم‌گیری و ابلاغ بخش‌نامه و آیین‌نامه، باید با ذی‌نفعان و متخصصین و علاقمندان مشورت نماید و این مشورت باید کانال و مجرایی مشخص و روشن و ثابت داشته باشد. لذا آنها انتظار داشتند که سازمان دامپزشکی قبل از تصویب و به اجرا گذاشتن هر نوع بخش‌نامه و مقررات، با افراد و گروه‌های ذی‌نفع مشاوره کند و نظر آنها را بخواهد، در حالی‌که این کانال و مسیر ارتباطی در سازمان دامپزشکی وجود نداشت، لذا سازمان دامپزشکی در این مورد امتیاز قابل قبول کسب نکرد.

 اگر یادتان باشد ما در بخش دوم در این مورد صحبت کردیم و گفتیم که امروزه تصمیم‌گیری و تصویب قوانین و مقررات بدون توجه به نظر ذی‌نفعان، غیرقابل قبول است و برای موفقیت یک برنامه باید قبل از تصویب و اقدام به اجرای آن، نظرات کارشناسان و افراد ذی‌نفع به نحو مقتضی استعلام شود و در برنامه‌ها ملحوظ گردد. و گفتیم که مثلا اگر شما امروزه به پایگاه اینترنتی خدمات بازرسی بهداشتی گیاهان و حیوانات آمریکا یا ایفیس نگاه کنید، مشاهده خواهید کرد که آنها برنامه و قانونی را که می‌خواهند تصویب کنند، حداقل چند ماه و گاهی یکی دو سال قبل تدوین و برای اعلام نظر در اختیار عموم و کارشناسان و ذی‌نفعان و علاقمندان قرار می‌دهند تا اگر نظری دارند، ارائه نمایند تا در بخشنامه یا برنامه یا قانون پیشنهادی ملحوظ شود. آنها در این موارد برای اینکه نظرات علاقمندان را کسب کنند، بخشنامه یا قانون پیشنهادی خود را به صور گوناگون منتشر می‌کنند و در دسترس صاحب‌نظران و ذی‌نفعان قرار می‌دهند. آنها حتی تالارها و سالن‌هایی را از قبل تعیین و در رسانه‌ها اعلام می‌کنند تا علاقمندان در آنجا جمع شوند و آنها دلایل و علل ارائه قانون یا مقررات و بخش‌نامه‌های جدید یا جایگزین و نارسایی‌های قوانین موجود را توضیح دهند و به پرسش و نقد احتمالی آنها پاسخ دهند.

 یکی از مزایای این روش آن است که صادرکنندگان بخش‌نامه‌ها و مقررات نتوانند هر روز مقررات و بخش‌نامه‌های خود را تغییر دهند و مجبور هستند تا از سطحی‌نگری بپرهیزند و قبل از ارائه پیشنهادات خود، عمیقا درباره‌ی آنها فکر کنند تا مورد نقد شدید و استهزا واقع نشوند و این باعث می‌شود که مقررات و قوانین و بخش‌نامه‌ها علمی و منطقی و باثبات باشند که هم به سود جامعه و هم به سود ذی‌نفعان و هم به سود مسئولان می‌باشد. و گفتیم که متاسفانه مسئولین ما بی‌مقدمه و تنها با مشاهده‌ی موردی خاص، بخش‌نامه‌ها و مقررات را عوض می‌کنند و فی‌البداهه بخش‌نامه و مقررات جدید صادر می‌کنند. لذا افراد ذی‌نفع در بسیاری از موارد از تغییر بخش‌نامه‌ها آسیب می‌بینند و گیج و سر در گم می‌شوند. اما اگر مسئولین مجبور شوند که متن بخش‌نامه‌های مورد نظر را قبل از ابلاغ به اطلاع ذی‌نفعان برسانند و نظر آنها را بخواهند، این مقررات و بخش‌نامه‌ها پی در پی عوض نخواهند شد و گفتیم که حتی مسئولین گاهی اعلام می‌کنند که در حال تغییر قانون سازمان دامپزشکی هستند، در حالی‌که صاحب‌نظران و افراد ذی‌نفع اصلا در جریان امور قرار نگرفته و اطلاع ندارند و نمی‌دانند که قانون پیشنهادی جدید شامل چه مواردی است و چه تغییراتی را شامل می‌شود و البته گفتیم که این مشکل مخصوص دامپزشکی نیست و حتی مجلس شورای اسلامی در بسیاری از موارد، قانون یا لایحه‌ای را تصویب می‌کند که ذی‌نفعان از آن بی‌اطلاع بوده‌اند و همین است که بسیاری از قوانین با وجود هزینه‌ی زیاد و تاکید و اصرار فراوان، اجرایی نمی‌شود و شکست می‌خورد. این یکی از مواردی است که سازمان جهانی بهداشت دام برای سازمان دامپزشکی اشکال گرفته بود.

 مورد دیگر که سازمان جهانی بهداشت دام اشکال گرفته بود، بالا بودن تعداد دانشکده‌های دامپزشکی و تعداد دانشجویان دامپزشکی در ایران بود. آنها بر این باور بودند که تعداد دانشکده‌های دامپزشکی و دانشجویان دامپزشکی در ایران بسیار زیاد است و چون موارد بیماری دام‌ها نیز معمولا محدودیت دارد و مشخص است، لذا این باعث می‌شود که دانشجویان دامپزشکی در طول تحصیل خود تعداد اندک و محدودی دام بیمار مشاهده نمایند. لذا آنها هنگام فارغ‌التحصیلی از نظر کلینیکی بسیار ضعیف خواهند بود و فقط داشته‌هایشان مقداری تئوری را شامل خواهد شد که آن هم می‌تواند به سرعت به فراموشی سپرده شود. بنابراین این‌گونه فارغ‌‌التحصیلان نمی‌توانند خدمات کیفی و مناسب به دامداران ارائه دهند و جایگاه دامپزشک و دامپزشکی در این مورد نیز تضعیف خواهد شد. لذا این هم یکی دیگر از مواردی است که برای ارتقای جایگاه دامپزشکی و دامپزشک باید لحاظ شود و سازمان دامپزشکی باید برای حفظ وجهه‌ی خود و دامپزشکان، این مورد و سایر مواردی که سازمان جهانی بهداشت دام در ارزیابی خود عنوان کرده است را به نحو مقتضی پیگیری و اصلاح و رفع نماید و اگر لازم است در این موارد مثلا با وزارت علوم یا وزارت بهداشت نیز تعامل و مکاتبه داشته باشد.

 بحث مربوط به ارزیابی کارایی سازمان دامپزشکی به بحثی جداگانه و عمیق و طولانی نیاز دارد که ما در اینجا از آن می‌پرهیزیم و از مسئولین دامپزشکی می‌خواهیم که آنها را ملحوظ کنند تا جایگاه دامپزشک و دامپزشکی در جامعه ارتقا یابد تا همه‌ی مردم کشورمان از آن سود ببرند و منتفع شوند.

 دوست عزیزی در قسمت نظرات مربوط به بخش چهارم فرموده‌اند: «واقعیت این است که در تمام کشورهایی که درگیر تیلریوز و یا بیماری‌های ناشی از گزش کنه می‌باشند، تمرکز اصلی بر تهیه واکسن علیه خود تک‌یاخته می‌باشد و در مورد تولید واکسن علیه کنه کار در سطح گزارش و یا مقالات علمی هست و واکسن کنه به عنوان یک محصول تجاری به هیچ عنوان مطرح نیست و یا بسیار ناچیز است.» اما منظور من در آنجا کنترل کنه با تزریق واکسن نبود که البته این تحقیقات خوب و مفید است، بلکه منظور من کنترل کنه با هر راه ممکن به خصوص راه‌های معمول و موجود یعنی کنترل شیمیایی و بیولوژیک و فیزیکی بود و منظور من آن بود که باید تاکید روی کنترل کنه باشد تا بیماری نیز خود به خود کنترل گردد و صحیح و منطقی نیست که ما به جای کنترل کنه، به تزریق واکسن و کنترل یک بیماری خاص یعنی تیلریوز بپردازیم، زیرا کنترل کنه آسان‌تر است و به امکانات ساده‌تری که معمولا مهم‌ترین آن سم ضد کنه و سمپاش است نیاز دارد و مثل واکسن مجبور نیستیم که آن را در نیتروژن مایع نگه داریم که خود مشکلات خاص را دارد؛ من خود در یک مورد شاهد به دور ریختن واکسن‌هایی بودم که به علت تمام شدن نیتروژن داخل تانک، فاسد شده بودند. از طرف دیگر کنه‌ها فقط تیلریوز را منتقل نمی‌کنند بلکه بیماری‌هایی مانند تب کریمه کنگو و بابزیوز نیز که در کشورمان بومی هستند، از بیماری‌های منتقله با کنه می‌باشند. لذا کنترل خود کنه اهمیت بیشتری نسبت به کنترل بیماری تیلریوز دارد و ما باید هزینه و وقت خود را بیشتر صرف کنترل خود کنه نماییم و مانند کشورهای کمونیستی تاکید به تولید واکسن تیلریوز ننماییم و سرنا را از ته گشاد آن ننوازیم تا ضمن کنترل بیماری تیلریوز سایر بیماری‌های منتقله توسط کنه نیز کنترل شود.

 البته امروزه کار در مورد کنترل کنه کمی سخت‌تر از قبل شده است. در قرن نوزدهم و تا اواسط قرن بیستم میلادی برای کنترل کنه توصیه آن بود که در مناطق آلوده به کنه، دام‌ها هر دو سه هفته یک‌بار حمام ضد کنه داده شوند و بعد از اتمام حمام، آب آلوده به سم وارد چاه‌های فاضل‌آب شود. با این اقدام کشورهای پیشرفته توانستند کنه‌های دام‌های خود را کنترل و ریشه‌کن نمایند، اما حالا دیگر قابل قبول نیست که شما این‌همه آب آلوده به سم تولید کنید و آن را  وارد آب‌های زیرزمینی نمایید، لذا استفاده از سم برای سم‌پاشی آغل‌ها و دامداری‌ها اگر چه هنوز کاری معمول است، اما استفاده از حمام ضد کنه مقداری مشکل شده است.

 در رابطه با کنترل بیولوژیک کنه‌ها، من حدود بیست سال پیش پدیده‌ی جالبی را در شهرستان میناب در استان هرمزگان مشاهده کردم که به فیلم‌های مستند شبیه بود و آن اینکه در روستای بندزرک و اطراف آن، استفاده از سم برای مبارزه با کنه‌ها رایج نبود و با این‌همه، آلودگی دامداری‌های روستا به کنه نیز نادر بود، زیرا مرغان در روستا عادت کرده بودند که بر بالای پشت گاوها بپرند و در آنجا به جستجوی کنه‌ها بپردازند و از آنها تغذیه نمایند. گاوها نیز اعتراضی به این موضوع نداشتند و چه در حال درازکش و استراحت و چه در حال ایستاده از مرغان استقبال می‌کردند. حتی یکی از دامداران می‌گفت او بزهای خود را گاهی می‌بندد تا مرغ‌ها بتوانند کنه‌های آنها را تمیز کنند. البته اینکه بتوان گاوها و سایر حیوانات و مرغ‌ها را این‌گونه آموزش و عادت داد، خود جای بحث و مطالعه دارد. با این‌همه مدتی پیش در اخبار نقل شمپانزه جوانی بود که در باغ‌وحش بچه‌دار شده بود و به بچه خود شیر نمی‌داد و مسئولین باغ‌وحش از زنان دارای بچه خواسته بودند که به باغ‌وحش بیایند و در آنجا در جلو شمپانزه به بچه‌های خود شیر بدهند تا شمپانزه‌ی جوان شیر دادن به بچه‌اش را یاد بگیرد و بنا به گزارشات، اتفاقا این ترفند موثر واقع شده بود. به هر حال شاید بتوان مرغانی را پرورش داد که در مورد کنه‌خواری روی دام‌ها آموزش دیده‌اند و آنها را در دامداری‌های کوچک استفاده کرد.

 وقتی بیماری تب خونریزی‌دهنده‌ی کریمه-کنگو شایع شد، برای بررسی آلودگی دامداری‌های زاهدان با کنه، به آن استان رفتم. در دامداری‌های شهرک گاوداران، بستر را که در کنار دیوارها کنار می‌زدید، انباشته از کنه بود. در داخل خانه‌های مسکونی و در کنار دیوارها نیز می‌شد به وفور کنه پیدا کرد. آیا می‌توان با استفاده از مرغ‌ها به کنترل این کنه‌ها اقدام نمود؟

 مورد جالب دیگر در مورد کنه‌ها را در یکی از روستاهای نجف‌آباد استان اصفهان مشاهده کردم. در یک لانه‌ی مرغ روستایی آجرهایی را که روی هم گذاشته بودند، جابجا کردم. عجیب بود. کنه‌های نرم آرگازیده که مخصوص مرغ‌ها است، مانند عدس وسط آجرها ریخته بود. مرغ‌ها نیز از آنها تغذیه نمی‌کردند. آیا مرغ‌ها فقط از کنه‌های سخت ایکسودیده خوششان می‌آید و کنه‌های نرم بدن خودشان را نمی‌پسندند؟

 تا از بحث کنه‌ها و بیماری تیلریوز خارج نشده‌ایم، بد نیست خاطره‌ی جالب دیگری در این مورد تعریف کنم. فکر می‌کنم در تابستان سال 1363 بود که برای کارآموزی به شبکه دامپزشکی آذربایجان شرقی یعنی تبریز معرفی شدم. در آن زمان دارویی برای درمان تیلریوز وجود نداشت. با این‌همه شایع بود که به زودی دارویی برای درمان به بازار عرضه خواهد شد که بعد از مدتی مشخص گردید که همان کلکسون است. در همین ایام گاوداری از روستای گوگان به شبکه مراجعه کرد و اطلاع داد که یکی از گاوهای اصیل و گران‌بهایش مریض است. معاینه که کردیم و خون دام را آزمایش کردیم، مشخص شد که تیلریوز دارد و چون دارو در دسترس نبود، من به استاد و دوست عزیزم آقای دکتر مرحمتی عرض کردم که اگر گاودار بتواند کیسه‌ی خون تهیه کند و شما نیز آمادگی داشته باشید، ما می‌توانیم چند کیسه خون از گاو دیگری گرفته و به گاو مریض بزنیم تا تقویت شده و خود بهبودی یابد. در آن دوران برای درمان تیلریوز در دانشکده به ما این‌گونه آموزش می‌دادند. زمان جنگ بود و کیسه‌ی خون کم‌یاب. با این‌همه دامدار با مراجعه به بهداری دو کیسه خون نیم لیتری تهیه کرد و ما نیز از گاو دیگری خون گرفته و به گاو مریض تزریق کردیم. گاودار که مرغداری هم داشت، بعد از چند روز به شبکه آمده و به عنوان تشکر برای هر یک از ما چند مرغ آماده‌ی طبخ آورده بود که چون ما نبودیم، همکاران آنها را تحویل گرفته و در فریزر گذاشته بودند و چند روز بعد موضوع را به ما اطلاع دادند. با این‌همه یکی از همکاران به عنوان شوخی برایمان گفت که گاو مرده است و ما آن را جدی گرفتیم و تا چند هفته به مرغ‌ها دست نزدیم و تازه بعد از چند هفته که گاودار مراجعه کرد و دوباره تشکر نمود و زنده و سالم بودن گاو را اعلام کرد، مرغ‌ها را برداشتیم.    

 از موارد دیگری که مربوط به بخش چهارم بود، یادداشت همکار عزیزم خانم دکتر شیوا فیروزی بود. من تا جایی که خبر دارم صداقت و تلاش شبانه‌روزی خانم فیروزی را همه می‌ستایند و در این زمینه شاید اینجانب از همه پیشروتر باشم که احتمالا خود ایشان نیز این را تایید می‌فرمایند و الا با انتشار آن بخش به اینجانب زنگ نمی‌زدند و یا در جلسه‌ای که یکی دو ماه پیش به مناسبتی هر دو در آن حضور داشتیم، بیشتر وقت خود را برای گفت‌وگو و درددل با اینجانب نمی‌گذراندند و در طول خدمت نیز اسرار خانوادگی خود را با اینجانب در میان نمی‌گذاشتند. اما علی‌رغم برداشت خانم فیروزی، منظور من در آن بخش بازگویی تاریخچه‌ی سیستم مراقبت در سازمان نبود، بلکه من نوعی خاص از بررسی و مراقبت یعنی بررسی و مراقبت بر پایه‌ی نقشه‌های جغرافیایی و استفاده از شبکه‌ی جهانی اینترنت در این زمینه را توضیح می‌دادم که امکان آن بیشتر در دهه‌ی 1380 و با پیشرفت و توسعه‌ی اینترنت و نرم‌افزارهایی مانند ArcView میسر شده بود. من خودم به خاطر دارم که خانم دکتر فیروزی همراه تیم خودشان که شامل آقایان دکتر منتظری و افشار و قاسمی و خانم محمدی و چند نفر دیگر بود و در ساختمان قدس سازمان دامپزشکی مستقر بودند و اینجانب نیز مدتی عضو همان تیم بودم، چه تلاشی می‌کردند. استان گزارشات را با استفاده از دورنگار و فاکس و تلگراف به سازمان می‌فرستاد و این گزارشات توسط آن تیم تجزیه و تحلیل می‌شد و در صورت نیاز از استان بازدید به عمل می‌آمد. یادش به خیر، گاهی در دست کاغذهای فاکس که انباشته می‌شد، گیر می‌کردیم.

 سیستمی که بعدا توسط آقای دکتر عطارد و سایر همکاران ایشان راه افتاد و ایشان تاریخچه‌ی آن را در پست دیگری در همین حکیم مهر مرقوم داشته‌اند، امکان راه‌اندازی آن در سازمان در دهه‌ی 1370 تقریبا غیرممکن بود، چون تا اواخر آن دهه شبکه اینترنتی مناسب در سازمان راه‌اندازی نشده بود. از طرف دیگر در آن دهه نرم‌افزارهایی مانند ArcView  تازه به بازار معرفی می‌شدند. به‌علاوه سازمان دامپزشکی در آن دوران جهت خرید کامپیوتر مرکزی هزینه‌ی هنگفت دلاری کرده بود که چون یکی دو سال راه نینداخته بودند، از نظر تکنولوژی عقب‌افتاده بود و نمی‌دانستند که با آن کامپیوتر مرکزی چه کار کنند و چگونه از دست آن رها شوند و گرفتن بودجه‌ی جدید در این رابطه نیز آسان نبود. لذا من در این رابطه که سیستم مراقبت در دوران خانم دکتر فیروزی زیاد از کامپیوتر استفاده نکرد و مجهز به مکان‌یابی جغرافیایی نبود، ایشان را مقصر نمی‌دانم و اگر کسی به ایشان در این مورد اشکال بگیرد، تقریبا مانند آن است که به بابا بزرگ‌های خود اشکال بگیریم که چرا آنها با الاغ و قاطر و شتر مسافرت می‌کردند و برای مسافرت هواپیما سوار نمی‌شدند.

اما جمله دیگری درباره‌ی سیستم بررسی و مراقبت بگویم و آن اینکه همان‌گونه که بعضی از دوستان در قسمت نظرات گفته‌اند، این نیروی انسانی است که حداقل به اندازه‌ی ابزارها و حتی بیشتر از ابزارها اهمیت دارد و اگر به این نیرو توجه نشود، هیچ طرح و برنامه‌ای به نتیجه نخواهد رسید. بنابراین همچنان‌که در همه‌ی بخش‌ها تاکید کرده‌ام، باید در گزینش درست و فنی نیروها و سپردن مسئولیت به آنها دقت بیشتری شود تا طرح‌ها موفق شوند. من سیستم مراقبت بر پایه‌ی نقشه‌های جغرافیایی را به خودرویی مدرن و قوی و مجهز تشبیه کردم و مسلما برای استفاده از این خودرو به راننده‌ای متبحر و باهوش و به عبارت دیگر به نیروی انسانی فنی و شایسته نیاز داریم که به اعتراف خود آقای دکتر عطارد، در پرورش این نیروی انسانی برای سیستم مراقبت، ضعف و عدم موفقیت وجود داشته است و من این را تایید می‌کنم اما مقداری از مشکل را به ضعف و اشکال در گزینش نیروهای علمی و فنی مربوط می‌دانم.

 هنوز ما می‌توانیم برای مسافرت به هندوستان از اسب و قاطر و شتر استفاده کنیم و شاید در مسیر به نحوی از دست دزدان و چپاولگران و سرما و گرما و تشنگی و گرسنگی در امان باشیم و شاید هم به مقصد برسیم. اما بهتر و عاقلانه آن است که از خودرو و هواپیماهایی که پیشرفت زمان در اختیارمان گذاشته است، برای این مسافرت سود جوییم. البته ممکن است خیلی‌ها نیاز به این مسافرت را احساس نکنند و وضع موجود را خوب و مطلوب بپندارند که خود داستان دیگری دارد.

 بار دیگر کلام به درازا کشید و چون ممکن است باعث ملال و خستگی عزیزان شود، آن را در همین‌جا به پایان رسانده و ادامه را به بخشی دیگر وا می‌گذاریم.

 به امید آینده‌ای روشن برای کشورمان و مردم آن.

 

انتشار یافته: ۳۹
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱۶
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۵۷ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۰
2
12
خدا قوت دکتر رسولی عزیز . همت و خلوص شما قابل ستایش است . سلامتی برایت آرزو دارم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۴۷ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۰
0
10
متاسفانه پیگیری‌ها برای کاهش یا حداقل کنترل رشد قارچ گونه دانشکده های دامپزشکی به هیچ جا ختم نشده و دست آخر یک مسئول آمده و چندتا قول داده و رفته و راه همان که بوده و هست
به نظرم جا داره مسئولین سازمان هم یک مقدار به وزارت علوم فشار بیارن برای این قضیه
با این وضع جذب دانشجویان دامپزشکی آینده این رشته چون حسابداری و معماری خواهد و سیل عظیم بیکارن این رشته بزرگتر از قبل
همین الان هموبرای اقدام بسیار دیر است ولی بهتر از دست روی دست گذاشتن هست
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۱۷ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
0
10
به نظرم دکتر رسولی مشکلات را با سبقه ای که دارد میشناسدو خوب بیان میکند و البته تشکر از حکیم مهر که مهرورزی نموده و به خصوص در این ایام قیچی سانسور را گویا فراموش نموده !!!
جای خالی تحلیل و نقد صریح و منصفانه از مواردی است که جایش قویا در این سایت خالی است و البته فعلا ! جای شکرش باقیست که چنین رویه ای در پیش گرفته شده است .
من از دکتر رسولی میخواهم که مدیریت های سازمان دامپزشکی ، رازی و دانشکده ها را نقد نمایند. این عزیزان دل چه از راه سیاست و حامی انتخابات بودن و چه از راه فشارها و توصیه های رفقا و همکاران سابق و دادن وعده و وعید به انتخاب کنندگان و ...وارد پست ریاست میشوند و نهایت این اوضاع را رقم میزنند . در عوض کارشناسانی هستند که به علت ایستادن در مقابل باند ثروت و قدرت به گوشه ای انزوا داده میشوند تا بپوسند و بروند .
در نهایت این عزیزان دل با کلی مشکلات یا به دانشگاه ( یا حیات خلوت سیاسیون ) برمیگردند ، یا به بخش خصوصی و خصولتی میروند و ...
به نظرم بهترین راه نقد عملکرد این
افراد در فضای آزادی همانند فعلا است که مطالبه از این مسئولین عملی گردد . وگر نه کسی میآید رئیس جمهور میشود و تحریم را کاغذ پاره میشمرد و در اتاق های امن خود بدون دغدغه مینشیند تا مسئولیتش تمام شود و به استراحت برود تا نوبت بعدی ...
مثلا در زمان یکی از روسا عوارضی را که از کشتار دام و طیور گرفته میشد تا به عنوان غرامت به دامدار بدهند را برای حقوق روحانیون اختصاص دادند و آب از آب تکان نخورد . نه نقدی ، نه اظهار نظری و نه راهکاری داده شد . خود این مسئله مشکلات زیاد بهداشتی ایجاد کرد .
تریبون آزاد اندیشی مطبوعات پیش نیاز تغییر و افق گشایی است . نتیجه فقدان نقد این است که اکثر کارها بی کیفیت و مسئله دار است و اکثر مدیران با کت و شلوار اتوکشیده گامی اساسی در حل مسائل بر نمیدارند .
پاسخ ها
دوست
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۶:۳۰ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۳
مدیران بی کیفیت و مغرضی هستند که به جان افراد پرسنل و افراد با سابقه افتادند که حذفشان کنند و به کیف و کوک خودشان برسنذ .
نمونه آن در موسسات فراوانند
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۲۹ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۳
تا به نحوه مدیریت و تصمیماتشون اعتراض میکنیم
سریع یک پرونده الکی برات درست میکنند
حالا بیا ثابت کن جریان چیز دیگریست پیر میشی
یا منتقلت میکنن به فلان ده کوره
دکتر وحید عطارد
|
United States of America
|
۰۵:۰۴ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
4
5
افای دکتر رسولی دوست و‌همکار عزیز ومحترم : در مورد تعداد زیاد دانشکده ها و‌موسسات دامپزشکی که قارچ وار روییده اند حرفی نیست و همه معترف به زیانهای اینچنین اقداماتی هستند اما موضوع چیز دیگری هم هست و‌ان‌ اینکه در کشورهای پیشرفته و خدا خوب کرده هر کسی که از دانشگاه فارغ التحصیل شود را واجد شرایط برای خدمت و‌انجام امور نمیدانند و بهمین‌جهت بخصوص در مورد رشته هایی که به سلامتی مردم و حیوانات مرتبط است باید امتحانات بسیار سختی را بگذرانند و‌این خود ترمز رشد بی رویه خواهد شد . یاد دارم و خودتان هم احتمالا بخاطر می اورید که برای انجام یک امتحان معمولی برای همکاران چه برنامه ای پیدا شد و تنها مانده بود که سرمان را به باد دهیم . نباید گذاشت بی رویه استخدام کرد همین میشود که عده ای بیجا وارد عرصه کار شوند و همانطور که در نوشته ها و‌کامنتها مشخص است بدون اطلاع و اگاهی طرهات به هم بپیوندند. در مورد gis من از خواندن مطالب و کامنتها لبخند به لب می اورم زیرا می بینم که هنوز کسی نمیداند این سیستم چیست و انرا با تولید نقشه اشتباه میکیرند و این جای بسی تاسف است . برای بهتر شناختن gis توصیه می کنم به مقاله اقای دکتر بخشش از موسسه رازی در مورد بررسی بیماری blue tongue با استفاده از gis سازمان دامپزشکی مراجعه گردد ..
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۱۱ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
در تایید فرمایشات شما باید بگویم که در دانشکده
های علی الخصوص دانشکده خودم دامپزشکی شیراز بجای دو واحد باید چهار واحد اخلاق در دامپزشکی تدریس گردد تا فارغ التحصیلان اخلاق مدار تری داشته باشیم
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۴۰ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
الان بهترین کار این است که با مدرک کاردانی و یک رقابت آسان وارد سازمان شوی و یکهو تغییر وضعیت بدی و مدرک آزاد بگیری و بله قربان گو باشی و بهترین پست ها را بگیری
هیچکس هم نمی‌گوید تو که کاردان بودی چطور مدرک گرفتی در ساعات اداری ؟
یا مجازی ؟
دامپزشکی مجازی نوبره
و جالبه اعتقاد دارند باید از تجربیات شون استفاده شود
تجربه بدون علم!!!!
بیطار استخدام کنید
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۴۰ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
از خواندن مطالب و کامنت ها لبخند به لب می آورم زیرا می بینم هنوز کسی نمی داند این سیستم چیست

به نظر خودت بد نیست توی یک جمع تحصیل کرده که همه مال یک رشته هستن با قاطعیت بگی هیچ کس چیزی نمی‌فهمه و فقط من می فهمم
دکتر وحید عطارد
|
United States of America
|
۰۵:۵۱ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
4
4
باید اضافه کنم gis ابزاری برای expectation و risk analysis و تصمیم درست و‌منطقی برای کنترل و ریشه کنی کوتاه مدت بیماریهاست . باید اپیدمیولوژی دانست .بدون دانستن علم اپیدمیولوژی چطور می توان اینده بیناری را تخمین زد و یا کنترل و ریشه کن نمود . میدانیم که بسیاری از داده ها و‌موارد گزارش نمیشوند و یا اطلاعات کذب ارسال میگردد و اینجاست که با دانش اپیدمیولوژی در قلب سیستم gis کاملا مشخص خواهد شد که با چه وضعیتی روبرو‌ خواهیم بود و بهترین مثال ان گزارشهای مربوط به سل بود که باعث شد روند کنترل ان مشخص گردد و لذا به دستور مقام بالا از وارد کردن اطلاعات مربوط به سل خودداری شد و‌ برای کسی هم مهم نبود زیرا که به نظر میرسد اصلا بیماری و‌کنترل و ریشه کنی انها مدنظر نیست .. مابقی که سهل است
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۳۱ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۲
چند تا تصمیم تونستید با این سیستم تو سازمان بگیرید ؟ عملا اینهایی که می نویسید آرزوهاتون بوده نه کارهایی که کردید
کامیاب قیصربیگی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۱۴ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
0
9
سلام.
استاد رسولی دوست عزیز ،الان درمان در دامپزشکی گاملا متحول شده و قابل مقایسه با خاطرات حضرتعالی نیست .
اتفاقا همچنان تیلریا یکی از مشکلات خیلی از کشورهاست .
معتقدم ما ایرانیان باهوشیم ولی در یک خودتحریمی با برنامه گرفتایم .
قاعده کلی در مدیریت کشور ،افراد توانمند ،باهوش وخلاق حق مدیریت ندارند و این افراد بایستی منزوی و گرفتار حواشی شوند .
اتفاقا واکسن تیلریایی به بازار عرضه خواهد شددر اینده که نیاز به تانکر ازت ندارد البته اگر مافیا اجازه بدهد .

درموضوع کنه ها ،نگرانی من بعنوان یک کلینسین ،علاوه بر انتقال بیماریها ،استفاده بی رویه دامداران از ایورمکتین است که طبق تحقیقات صورت گرفته این دارو حتی سالها در خاک مزارع پرورشی باقی می ماند که در شیر دامها در فضل شیوع کنه ها نگران کننده است و نکته دیگه عدک کارایی خیلی از سمهای ضدکنه تجاری است که اصلا کارایی ندارند .
استاد رسولی ،الان ماهیت بیماری در فارمهایی کشور عوض شده ،الان نگرانی من واقعا مایکوپلاسماست .
باورکردنی نیست سکوت سازمان دامپزشکی ،دیکه سواد و دانش فنی بی ارزش شده .

دیگه سامانه GIS قدیمی شده و بی خاصیت و اصلا در حال حاظر فقط بری چک کردن زمان تست سل و بروسلوز و مشمشه کارایی داره.

هیچ سامانه ای مشکلات ما را حل نمی کند ،مشکلات راه حل علمی دارند نه سیاسی .

دکتر رسولی ،وقتی مدیرکلی میگه ویروس
برو سلوز و طرحهای مضحک برای حل مشکلات ارایه می دهند و مورد تشویق سیستم قرار می گیرند ،تفکر و اندیشه و خلاقیت جایی ندارد .

فقط نکته اخر،همه چیز را همگان دانند و غرور کاذب بعضی همکاران ،مایه جهل مرکب انان است و بایستی تجدید نظر کنند.
پاسخ ها
دکتر ناصر رسولی بیرامی
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۴۰ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
راستش وقتی می بینم افرادی مانند آقای دکتر قیصر بیگی که مملو از شور و شوق و علاقه بودند از اصلاح امور و از آینده اینچنین مایوس و نا امید و آشفته اند خیلی ناراحت و دل غمین می شوم. اما به نظر من اصلاح امور چندان هم سخت نیست و قبول کنیم که در بیشتر موارد خود ما کارها را سخت کرده ایم. من سعی خواهم کرد که در دو بخش آینده بعد از ذکر تاریخچه ی بررسی و مراقبت بیماری ها در سازمان دامپزشکی، به صورت ساده درباره ی اینکه چه باید بکنیم صحبت کنم و نشان دهم که وظایف ما چندان هم سخت نیست و سختی کار مقداری به عدم اطلاع ما بر می گردد.
ناشناس
| United States of America |
۰۹:۱۲ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۲
آقای دکتر رسولی اتفاقا کار بسیار سختی است
بی مسئولیتی و رانت خواری ریشه دار شده
به عنوان یک پیشنهاد لطفا دو بخش آینده رو بکنید سه بخش آینده
و یک بخش را کلا اختصاص بدهید به توضیح تعریف دقیق اختیارات مدیریتی
و تعیین حد و مرز آن با فساد اداری.
چون ما کلا در همه سازمانها و نهادهای دولتی وقتی از یک مسئول در هر سطحی چه شهرستانی یا استانی سوال میکنیم آیا این کار شما خلاف قانون اساسی و یا قوانین سازمانی نیست؟
همه بلا استثنا جواب میدهند این جزو اختیارات مدیریتی بنده است و نیازی ندارد پاسخگو باشم
بعد مراجعه به مقام بالاتر هم آنها پاسخ شان این است که آن اداره یا شهرستان یا استان خودش مسئول دارد
مسئول گذاشتم که دوباره خودم پاسخگو باشم ؟
و دوباره ما را ارجاع میدهند به مقام پایین تر
آن موقع مسئول شهرستان با اعتماد به نفس بیشتری میگوید دیدید که من اختیارات تام دارم هرکاری دلم خواست انجام دهم؟
واقعا اگه این مرز میان اختیارات مدیریتی و فساد اداری حل شود میتوان به آینده امیدوار بود
یعنی من کجا میتونم رسما بگم خلاف صورت گرفته ؟
البته لطفاً نفرمایید سازمان بازرسی
چون خودتون خوب میدونین سازمان بازرسی فقط مستندات رو بررسی میکند که همان سیستم GIS است و عدم گزارش بیماری مثلا بیماری سل در فلان دامداری و فروش و جایگزینی دام‌های بیمار با دام جدید به جای ارسال به کشتارگاه یا عدم واکسیناسیون و خروج و امعای آن علیرغم گزارش مکرر از طریق سازمان بازرسی قابل پیگیری نیست
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۲۹ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۲
از مدیریت فقط اختیاراتش را خوب بلدند
دریغ از یک سر سوزن احساس مسئولیت و پاسخگویی
مدیران حتی در خرید تجهیزات مصرفی و هزینه کرد اداره و تهیه فاکتورهای جعلی نیز اختیارات کامل دارند، ماموریت و اضافه کار که تکلیفش مشخص است
آشنا
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۶:۲۵ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۳
جمله ای که بایستی با طلا نوشت:
از مدیریت فقط اختیاراتش را خوب بلدند
دریغ از یک سر سوزن احساس مسئولیت و پاسخگویی
مدیران حتی در خرید تجهیزات مصرفی و هزینه کرد اداره و تهیه فاکتورهای جعلی نیز اختیارات کامل دارند، ماموریت و اضافه کار که تکلیفش مشخص است»
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۰ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
0
3
به هر حال دانشگاه جایگاهی است که با پول پدر بزرگوار ، چهار سال جوان ما سرگرم باشد . عده ای استاد دانشگاه شوند . چرا خروجی از اشتغال فارغ التحصیلان داده نمیشود ؟
هدف دیگر درس خواندن گریز موقت از سرباز صفر شدن است .
به هر حال وقتی خروجی اساتید دانشگاه ما این باشد وای به حال ادارات و غیره
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۲۹ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
0
3
دکتر عطارد عزیز همه میدانندسیستم GIS یک ضرورت برای کنترل بیماری است .
کارکردن با این سیستم کارشناس علاقه مند و با سواد میخواهد که به نظرم این قابل حل با آموزش هست.
کتمان آمار و عدم ارسال بیماری بزرگترین آفت این سیستم است که به راحتی مثل آب خوردن ( بیشتر از طرف مسئولین )اتفاق میافتد .
فرض کنید دایما افراد آمار بفرستند و خروجی نگیرند ( عدم تحلیل دیتا ها تا نتیجه گیری ، سطح دسترسی غیر منطقی )، و در عمل تغییری در اوضاع ایجاد نشود ، روز به روز دام کمتر ، دامدار نگونبخت تر ... شود دل خوشی برای کارشناسان دلسوز نمیماند .

ب نظر شما این همه بنیاد و بانک و موسسه دولتی و خصولتی و آستان ...اجازه میدهند وضعیت دام رونق گیرد و خودشان محروم از رانت واردات شوند ؟
حتی اگر تمام تحلیل های موجود در سیستم انجام و منجر به نتیجه شود آیا سیستم سیاسی اجازه میدهد منافع اصحاب ثروت و قدرت خودی بخصوص زیر سوال رود ؟
من نمیدانم پدافند غیر عامل ، بازرسی و حراست و ... چکار میکنند که بی توجه به این مقوله سکوت کرده اند و گامی برای حل مشکل بر نمیدارند ؟ بماند ...
من معتقدم شما در تحلیل و مشکلات عدم موفقیت کامل این سیستم گنجینه اسرار هستی ، اگر مانند دکتر رسولی در این فضای موقت ! فعلی که سانسور کمترحاکم است به جهت زحمات گرانسنگی که کشیدید واقعیاتی را بفرمایید کمک بزرگی به آینده سیستمی که خودتان بیشترین آنرا زحمت کشیدید خواهد نمود .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۲۳ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
0
6
با سلام و احترام. لطفا جلوی جذب هیات علمی های سهمیه ایی بیسواد رو بگیرید.
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۰۹:۲۲ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۲
بنظرم جذب هیات علمی هم که از معلم مهمتر باید با آزمون انجام بشه
من خودم متخصصم با آزمون جذب سازمان شدم و قبلش تقریبا برای مصاحبه هیات علمی به چندین دانشگاه دعوت شدم
بعضیاشون رسما اعلام میکردن که مصاحبه صوری است و فرد منتخب حتی در روز مصاحبه بین متقاضیان نبود
از ما که گذشت ولی من با ده تا مقاله isi و معدل بالا نتونستم وارد دانشگاه بشم
متاسفم برای دانشجویانی که زیر دست اساتید سفارشی تربیت میشوند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۶ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
0
1
باز به نظرم کسانی مانند خانم دکتر فیروزی و دکتر عطارد در مظلومیت و غربت کارهای سترگ و به درد بخور در کشور ، گام های نو برداشتند ، بسیار ایراندوست و پر روحیه بودند ( صرف نظر از اختلاف کاری آنها ) .
میدانستند گام های تناژ برداشته شود ،کیلوئی نتیجه گرفته می شود.
برای همین بعضی سرنوشت مرادی و درودی را پیدا کردند ....
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۷ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
0
5
نظر آقای دکتر در مورد مبارزه با کنه بجای تمرکز روی واکسن تیلریا در حرف جالبه ولی واقعا مثل اینه که بگوییم برای کنترل توکسوپلاسموز گربه ها را ریشه کن کنیم .آیا تا حال مورد موفق مشابهی گزارش شده ؟؟؟
مالاریا در طول تاریخ یکی از کشنده نرین بیماری های عفونی برای انسان بوده و همچنان هم هست ولی دیدید کسی واکسن برای پشه آنوفل بسازه و یا پشه ها رو ریشه کن کنه. همه تمرکز روی واکسن تک یاخته مالاریا است
اینکه مرغ بیاد کنه ها رو بخوره تا با تیلریا مبارزه شود برای خاطره گفتن خوبه . کنه تا نیش بزنه عامل بیماری رو منتقل می‌کنه حالا اگر گاو علیه کنه از قبل واکسینه شده باشه تا خون مکیده شده حاوی آنتی بادی بخواهد در بدن کنه وارد عمل شود بیماری در دقایق اولیه منتقل میشود .بازم تاکید میکنم اگر مورد موفقی در جهان سراغ دارید که با تهیه واکسن علیه کنه موفق به کنترل شده‌اند بفرمایید. اتفاقا دمیدن سرنا از دهانه گشاد ساخت واکسن علیه کنه است نه علیه تک یاخته. در تمام تک یاخته های بیماریزا مشابه مانند توکسوپلاسما. لیشمانیا بابزیا پلاسمودیوم و نىوسپورا هدف ساخت واکسن خود تک یاخته هست .
دکتر شیوا فیروزی
|
Germany
|
۱۸:۲۴ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
0
4
سلام ۰ در مورد اشکال سازمان بهداشت جهانی مبنی بر بالا بودن تعداد دانشکده های دامپزشکی وتعداد دانشجویان دامپزشکی و موارد محدود بیماری ،بنظرم نکات زیر باید مورد توجه قرار گیرد : تعداد دانشکده های دامپزشکی و خروجی آنها اعم از دامپزشک ، کار شناس و کاردان باید متناسب با تعداد دام کشورباشد ۰منظور از دام تعريف سازمان از دام در قانون سازمان است ۰در مرحله بعد بکار ‌گیری از این نیروها هم متناسب با تعداد واحد دامی هر استان و شرائط استان‌ها بر اساس میزان بروز و شیوع بیماری‌ها باشد ۰ضمنا بنظر نمی‌رسد تعداد و موارد بیماری‌ها دامی کشور محدود باشد ۰در مورد دستکاری بیولوژیکی پشه ها و کنه ها آیا نمونه موفقی موجود است ؟ در خاتمه از اینکه شما را دوست و شنونده ماجرا ی بیماری روانشاد پسرم که بدلیل بیماری لوسمی آسمانی شد،دانسته و می‌دانم متشکرم ۰
دکتر ناصر رسولی بیرامی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۵۳ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
2
1
من نمی دانم که چرا چنین برداشت شده است که من برای کنترل کنه ها استفاده از واکسن را به عبارت دیگر واکسن ضد کنه را توصیه کرده ام. جمله ای را که نوشته ام کمی مغلق است ولی این توصیه از آن بر نمی آید و هنوز توصیه برای کنترل کنه ها استفاده از سموم است. البته همچنانکه عرض کرده ام در هیچ مورد تحقیقات بد نیست و در مورد واکسن ضد کنه نیز می توان تحقیق کرد. البته کلنیسین ها که جوان تر هستند و اطلاعات جدید دارند می توانند توصیه های دقیق تر و جدیدتر بدهند. در این مورد مقاومت کنه ها در مقابل سموم نیز باید در نظر گرفته شود. خیلی وقت پیش دامداری که آغل خود را سم پاشی کرده بود برایم گفت که فلان سم کار نمی کند و کنه ها را نکشته است. پیش خود من هم چند کنه را در آن سم انداخت و کنه ها روز بعد زنده بودند. البته سم نیز تاریخ گذشته بود. لذا این موارد را نیز باید زیر نظر داشت.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۳:۵۱ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۲
بهتر تحقیقات در زمینه مبارزه بیولوژیک با کنه ها و بندپایان انجام شود.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۱۵ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
1
4
انتظار می رود از فردیکه ادعای سابقه کاری در دامپزشکی دارد سنجیده تر صحبت کند...به کار بردن کلمه بی خاصیت جهت قشر عزیز ایثارگر که به مانند سایر همکاران دوش به دوش سایر افراد بعنوان کارمند در ساز وکار ادارات دامپزشکی با کمترین امکانات درحال خدمت رسانی هستند اجحاف بزرگی است....در ضمن ورود با دانشگاه چه درسطح دانشگاههای دولتی چه ازاد و سایر پذیرش در سطوح عالی به اشکال متفاوت دلیل بر توانایی ویژه فرد نیست به استناد خروجی افراد از دانشگاه‌ها و توانایی در پیشرفت...بنابراین مشکلات در سیستم اموزشی؛ علاقه افراد ؛ استعداد و بسیاری دیگر فاکتورهای بسیار مهمی هستند که درنظر گرفتن این‌موارد بر به کار بردن کلمه بی خاصیت و زیر سوال بردن قرار دادن سهمیه در پالایش افراد باسواد و بیسواد جای بحث بسیار دارد
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۵:۲۰ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۲
کسی هست که علاقه به پزشکی نداشته باشد ؟
فقط علاقه کافیست ؟
استفاده از آزمون نشان‌دهنده توانایی فرد نیست ؟ چون شما با عناوین سیاسی جلوی پیشرفتش را میگیرید این یعنی آن تحصیل کرده توانایی ندارد ؟
خاصیت شما فقط جنگیدن
باید خود ارتش همه شما و فرزندانتان را بدون آزمون و گزینش جذب نماید و با استعداد ها مثل بقیه آزمون بدهند
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۶:۳۲ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۲
بله صد در صد جای بحث دارد اولین جای بحثش اینست که شما توان علمی ورود به جایی که رتبه علمی اش را نداشتید ندارید و کنار کسانی نشیتید و درس خواندید که اصلا از نظر ذهنی توان رقابت با آنان را نداشتید حالا همه فارغ‌التحصیل شدید و شما میشوید مسئول و آنها میشوند کارمند و چون هنوز از نظر قوه علمی از آنها پایین تر هستید راهی جز سرکوب آنها ندارید این موضوع در بخش خصوصی بدتر است میشوید رانت خوار وابستگی به اینجا و آنجا
سامان
|
Germany
|
۱۰:۳۲ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۲
0
3
جناب دکتر، در بحث سهنیه ها، کاربرد افعال آینده مانند "خواهند شد" و "خواهند بود" در مقاله ی شما کارساز نیست. اگرچه قلم شما قابل ستایش است ولی جلوگیری از این سهمیه ها میبایست در دهه های هفتاد و هشتاد اتفاق میافتاد. حالا تقریبا تمام شده است و این موج حتی درس را تمام کرده و با سهمیه استخدام هم شده اند. ادارات در تمامی ارگان ها، به خصوص ادارات کل استان ها مبدل به بنیاد شهید شده اند و به شما قاطعانه اطمینان میدهم، با این سبک از عدم عدالت آموزشی و عدم عدالت استخدامی فجایع عجیبی در همه زمینه ها در انتظار کشور است که ماجرای موسسه رازی و امثالهم که حضرتعالی اشاره فرمودید، یک گوشه ی آن است.
ضمنا در حال حاضر اینقدر دانشجو کم شده است که دانشگاه ها التماس میکنند برای ورود دانشجو، حتی دولتی ها.
پاسخ ها
ناشناس
| Germany |
۱۳:۲۹ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۲
سامان جان باور می‌کنی نه تنها سهمیه های داخلی ها تموم نشده و هنوز با قدرت هر جا میرن سهمیه دارن ................................... خوب وضعیت ما همینی میشه که میبینی
دکتر ناصر رسولی بیرامی
| United States of America |
۱۴:۲۹ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۲
سلام. مطمئن باشید رانتی که شروع شد تمام نمی شود و به انحائ مختلف ادامه پیدا می کند و مثلا می گویند خدمت ما هم درست شرایط جبهه را دارد و ما هم در پشت جبهه همان کار جبهه را انجام می دهیم. فقط هم دانشگاه نیست. همه جا همین است. به نظر شما آیا امسال چند درصد دانشجویان سهمیه ای قبول شده اند؟ یعنی حداقل در رشته ای که نمی توانستند وارد شوند وارد دانشگاه شدند. و یا چند درصد کارمندان سهمیه ای استخدام شده اند؟ مطمئن باشیسد رانتی که شروع شد تمام نمی شود و گروهی می گویند ما نیت ان کار را داشتیم پس باید ثوابش را هم ببریم!
دکتر وحید عطارد
|
United States of America
|
۱۹:۰۵ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۲
3
2
ادمی که خواب است را می توان بیدار کرد اما ادمی که خودش را به خواب زده نمی توان هرگز بیدار کرد .نوشتن و گفتن حقایق نه اینکه کارساز نیست بلکه بدهکار کسانی که هیچکاره بوده اند و در جریان هیچ چیز هم نبودند خواهی شد. سکوت در کشور ما بهترین روش است .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۳۰ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۳
سلام دکتر عطارد گرامی
وقتی وظایف محوله در ادارات پروژه ای و مکتوب و با حساب کتاب مطرح نمی شود طبیعتا به قول بناپارت پیروزی ها هزاران شریک و شکست ها پدر و مادر هم ندارند ؟
وقتی کوتوله ها رئیس میشوند انتظاری بیش از این نیست .وقتی هیئتی عمل میشود نمیشود انتظار حساب و کتاب داشت . وقتی خودمان را الهه دهر بدانیم و تجارب کشور های پیشرفته را هیچ بدانیم ، باید سکوت کرد و...
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۲۰ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۴
یک زمانی رئیس سازمانی بود که در اوج بیماری کرونا ادعا کرده بود برای اولین بار در دنیا آنتی ژن کرونا را در مرکز تشخیص ساخته است قبل‌تر از اون نابغه هوایی داشتیم که ادعا میکردند برای اولین بار در دنیا در سازمان دامپزشکی کارهایی کرده اند و حتی سازمان جهانی بهداشت دام از تجارب آنها بسیار استفاده کرده از این علامه های دهر زیاد داشتیم به گیرنده های خود دست نزنید اشکال از قیافه ماست که غلط انداز است
آشنا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۱۳ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۳
1
3
سلام بر استاد عزیز
خواهشاً در مورد پادگان به اسم موسسه رازی هم بنویسید و بگویید چطوری این مجموعه با ارزش که میراث بزرگانی همچون جنابعالی هستش چطور سالها با رعب و وحشت پرسنل و سرکوب بزرگان واکسن ساز داره اداره میشود.
تولید از بین رفته و پرسنل بی انگیزه شده اند و ضرر های هنگفت به بیت المال زده شده و میشود و کسی هم عین خیالش نیست.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۱۲ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۳
جالبه از این پادگان یک کارشناس بنا ندارد حتی به شکل ناشناس مشکلات را بیان کند ، حتی یک نفر !!!
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۱۷ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۴
برادر عزیز
پادگان رازی خیلی سرایط بدی دارد و رفتارهای بدی با پرسنل موثر و شایسته ................
ان شاالله که وزیر محترم جهاد فرد متخصص دامپزشک و آشنا به مباحث رهبری صنعت واکسن انتخاب نماید.....
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۹ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۳
2
3
سلام به دکتر رسولی گرامی
به نظرم یکی از نقاط قوت روسای سازمان دامپزشکی اجازه دادن برای ورود هئیت سازمان جهانی بهداشت ( OIE) برا بحث ارزیابی دامپزشکی ایران (PVS) میباشد . گویا دو بار این اتفاق افتاده . البته نمیدانم این تکلیف OIE بوده که توفیق اجباری برای دامپزشکی است و یا خواست رئیس سازمان بوده است که گلی به جمال اجازه دهنده .
اینکه 12000 کیلومتر مسیر طی شده با 300 اندی مصاحبه شده و گزارش مفصلی ارائه شده نیز بسیار عالی میباشد ولی اینکه این گزارش حبس شود و احتمالا 99% خود سازمان دامپزشکی هم آنرا مطالعه نکرده باشند فاجعه است . به نظرم این گزارش باید به فارسی ترجمه و در اختیار کل کارشناسان قرار گیرد و همایش ملی برای رفع عیوب و تقویت محسنات گذاشته شود .
اینکه تعدادی خاص به آن دسترسی داشته و گاه قطره چکانی مطالبی جسته گریخته بیان شود حق مطلب نیست .
به هر حال به هر دلیل یا عقب ماندگی ذهنی و عملی رئیس سازمان یا خست کارشناسان ارشد سازمان و ... سبب شده است که این گزارش منتشر نشود کشور را عقب میاندازد و چوبش را سفره های خالی و غذاهای پایش نشده میخورند .
امیدوارم این اتفاق در دولت جدید بیفتد و از این گزارشات وزین با کمک شما استفاده گردد.
گاه آنقدر موضوعات روشن است که ترک فعل انها خون به دل کسانی که یک جو کشور را دوست دارند میکند . نهایتا به رئیس سازمان فعلی میگویم آقا ! همه چیز درست و در اوج نیست ... ؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۹ - ۱۴۰۳/۰۶/۲۲
0
0
اقا حداقل میخاید دانشگاهها انقلابی و اسلامی باشند ..... از بین کسانیکه سهمیه دارند هم کسی رو بردارید که حداقل علوم زیستی دبیرستان رو بلد باشد. کاش معیارهای اخلاقی جدا از معیارهای به ظاهر اسلامی بود. من مطمئنم معیارهای اسلامی کاملا منطبق بر معیارهای اخلاقی هست ولی عده ایی به ظاهر اسلامی کل سیستم را دین زده کرده!
نظر شما
ادامه