
گزارش مواجهه با یک بیماری همهگیر
دکتر مرتضی توکلنیا
کارشناس اداره تشخیص و درمان دامپزشکی استان گیلان
همه ماجرا با یک تلفن ساده آغاز شد. دهم آذر ماه امسال رئیس شبکه دامپزشکی یکی از شهرستان های گیلان با من تماس گرفت و اظهار داشت که یک گله گوسفند منطقه جلگه ای دچار تلفات زیادی شده و دامدار به اداره مراجعه کرده و به شدت مستاصل است و با توجه به اینکه قبلاً در شهرستان رودبار با گله های گوسفند و بز سروکار داشتم، از من درخواست همکاری نمود.
پذیرفتم و دو ساعت بعد دامدار، یکی از دامهای بیمار خود را به یکی از کلینیک های خصوصی رشت آورد که مسئولش از دامپزشکان قدیمی و باتجربه منطقه است. معاینه اش کردیم. بره ای سفید و ضعیف با درجه حرارت طبیعی که کم خونی و مورمور قلبی آشکارترین نشانه آن بود. در پرسش از دامدار مشخص شد که از گله دویست و پنجاه راسی نزدیک به بیست راس ظرف مدت کوتاهی تلف شده، تعدادی سقط کرده و تمامی دام ها دچار لاغری هستند و علیرغم تجویز و مصرف داروهای ضد تیلریا (یکی از عوامل کم خونی) و... در کل گله تلفات و بیماری کماکان ادامه داشته است. پس از نمونه گیری از خون بره که به شدت هم رقیق شده بود، مبادرت به سرم تراپی و ویتامین تراپی کردیم. نتیجه آزمایش خون فردا نمایانگر کاهش شدید گلبولهای قرمز و... بدون مشاهده تک یاخته های تیلریایی در خون بود. به نظر می رسید که گله دچار بیماری کرمی حاد شده است؛ اما موضوع کمی پیچیدهتر شد زمانیکه به صورت تلفنی در مورد نحوه مصرف و نوع داروهای ضد انگلی پرسیدم و دامدار اظهار کرد که در مرداد ماه امسال در دو مرحله به فاصله ده روز به دام ها داروهای ضدانگلی خورانده است.
دو روز بعد به اتفاق همکاران از گله بازدید کردیم. بره سفید هنوز زنده و کمی سرحال تر هم شده بود. در معاینه از تعدادی دیگر متوجه ضعف و کم خونی اکثر دام ها، اسهال کم و در موارد اندکی آب آوردگی یا ادم زیر فکی شدیم که نشاندهنده وارد شدن مقدار زیادی از پروتئین های سرم به روده ها بود. پس از درمان دام های ضعیف از تعداد دیگری نمونه مدفوع و نمونه خون تهیه کردیم. روز بعد نتایج آزمایشات نمونه های مدفوع یا EPG درآزمایشگاه اداره کل دامپزشکی گیلان به وضوح بیانگر شدیدترین وضعیت انگل های دستگاه گوارش (تصویر تخم های انگل تنها در یک شان میکروسکوپی است) و نتیجه آزمایشات خون در یکی از آزمایشگاه های خصوصی حاکی از کم خونی و کاهش شدید پروتئین های خون دام های گله بود. دیگر شکی نداشتیم که علت تلفات و ضایعات سنگین گله انگل های خونخوار گوارشی هستند، با ضایعات اقتصادی شدیدی که برآورد اولیه ما نشان میداد بالغ بر دویست میلیون تومان بوده است.
اگرچه بررسی تخم های انگل نشان میداد که کرم های نواری یا سستودها هم روده دام ها را مورد تهاجم قرار داده اند اما با توجه به مشاهده کمخونی در اکثر دام ها، کرم نخی همانکوس کنتورتوس از میان انگل های دستگاه گوارش که تخم هایشان غیر قابل تفکیک از یکدیگر هستند، مظنون اصلی ما بود؛ انگلی که در شیردان یا معده اصلی دام ها با خونخواری مستقیم از بافت ها و هدر دادن آهن، منجر به کم خونی شدید می شود. مطالعات نشان داده که تنها 20 کرم بالغ روزانه تا یک سی سی خون می خورند و یا با تراوش از زخم های ایجاد شده آن را به هدر می دهند. اگرچه در تعریف کلاسیک انگل های کرمی، آنها در بیشتر اوقات باعث مرگ میزبان خود نمی شود زیرا با مرگ دام خود نیز از بین می روند اما درصورتیکه دام ها از مقاومت کمی برخوردار بوده و یا تعداد انگل ها نیز بسیار زیاد باشد، تلفات سنگین محتمل است؛ موضوعی که به نظر می رسید گله ما با آن مواجه شده باشد.
فردای آن روز با توصیه ما دامدار مبادرت به دادن داروی ضد انگلی لوامیزول به دام ها نمود و طی روزهای بعد از بهبودی دام ها و تغییر وضعیت گله اظهار شگفتی می کرد: «دامها با ولع بسیار غذا می خورند و حتی دام های سقط کرده دوباره جفت گیری کرده اند. بره سفید هم کاملا بهبودی یافته است». پیگیری های بعدی نشاندهنده برگشت تدریجی وضعیت طبیعی به گله و توقف تلفات بود.
طی آن چند روزکه مدام با دامپزشکان باتجربه اداره کل و همکلاسیهای قدیم که اکنون از اساتید دانشگاهی هستند در صحبت و تماس بودم و راهنمایی های لازم را دریافت می کردم، یکی از متخصصین انگل شناس به من پیشنهاد کرد که این مورد درگیری سنگین انگلی را گزارش یا Case report کنم. اما به نظر می رسد علاوه بر اینکه این مورد می تواند کیس رپورت باشد یک Face report است (که البته یک کلمه مندرآوردی است). گزارش رویارویی یا مواجهه با یک بیماری گله ای و واگیردار از منظر نگاههای درمانمحور و پیشگیریمحور که هر کدامشان متولیان جداگانه ای دارند، اما در واقع این دو نگرش مانند دوقلوهای بههم چسبیدهای هستند که تفکیک کامل آنها به هر کدام ضربه میزند. اگرچه طی سال های اخیر و با خصوصی سازی قسمت های زیادی از دامپزشکی و افزایش نیروهای متخصص در بخش خصوصی نگاه درمانمحور برجستهتر شده، به نحوی که با پیشرفت چشمگیر در بخش درمان، جراحی و... گاهی تنه به تنه کشورهای پیشرفته نیز می زنند، اما این نگاه جزئینگر و مقطعی در مواردی اینچنینی با مشکلاتی روبروست. از سوی دیگر نگرش پیشگیرانه، همهگیر شناسی و نگاه جامع دامپزشکی دولتی در مقابله با بیماریها که می بایست به مانند آن بخش دیگر رو به جلو باشد، به واسطه جدا شدن کامل از بخش درمان و تفویض وظایفی دیگر، از پویایی لازم در این زمینه برخوردار نیست. این نگرش که مبتنی بر سرکشی، نمونه برداری، پیگیری، مطالعه سوابق، تشخیص و درمان به موقع بیماری در سطح گله ها و منطقه و در یک کلام نیازمند وقت، انگیزه و امکانات ویژه ای است، به علل مختلف در نگاه درمانمحورانه طرفداران کمتری دارد.
اما نکته قابل بررسی در بروز این بیماری شرایط آب و هوایی معتدل استان گیلان است که به نظر می رسد با توجه به بالا بودن نسبی دما در سال جاری برای تزاید و ماندگاری هر چه بیشتر کرم های دستگاه گوارش مناسب تر شده است؛ موضوعی که می تواند متاثر از تغییرات آب و هوایی در جهان باشد و برنامه های پیشگیرانه ضد انگلی دگرگون نماید؛ مخصوصاً از این نظر که کشور ایران از چند اقلیم آب و هوایی مختلف برخوردار است و به علت شرایط آب و هوایی مساعد ممکن است انگل ها در یک نقطه شعله ور شوند، در حالیکه در همان زمان در نقطه ای دیگر به خاطر شرایط آب و هوایی نامساعد به حالت نهفتگی درآیند.
همچنین نکته ای که ضمن گرفتن تاریخچه بیماری و بررسی نتایج آزمایشات به آن مشکوک شدیم این بود که شاید داروهای مصرف شده توسط دامدار در سه ماه قبل موثر نبوده اند و جالب آنکه بنا به اظهار دامدار او از چند سال پیش هیچگونه تغییری در نوع داروی ضد انگل مصرف شده ایجاد نکرده و این اولین بار بوده که از داروی لوامیزول استفاده می کرده و موثر بوده است؛ موضوعی بسیار با اهمیت که بحث مقاومت برخی انگل های داخلی نظیر همانکوس به داروهای ضد انگلی را برجسته تر می نماید. این مقاومت دارویی در برخی کشورهای افریقایی آنچنان شدید بوده که منجر به نابودی گله های گوسفند و بز آنها شده و نهایتا پروژه فاماچا برای مدیریت درمان و انتخاب دام های مقاوم به این انگل راه اندازی و به دنیا عرضه شده است. آیا ممکن نیست ما هم با این پدیده مقاومت دارویی مواجه شده باشیم؟ مسلما برای هیچ سازمان تحقیقاتی و دانشگاهی مقرون به صرفه نیست که در تمامی نقاط کشور چنین مطالعات گسترده ای را انجام دهد و شکی نیست که ادارات دامپزشکی بنا بر ظرفیت های بالقوه، وسعت کار جغرافیایی و حضور فعال در منطقه می توانند در بسیاری از پروژه های تحقیقاتی اینچنینی نقش موثری ایفا نمایند؛ اگرچه این حضور طی سال های اخیر به علل گوناگون کمرنگ شده و ردیف بودجه ای هم برای تحقیقات مستقیم دامپزشکی دولتی وجود ندارد.
در این میان رسانه های تخصصی نظیر حکیم مهر نیز می توانند با ایجاد پل ارتباطی میان سازمانها و نهادهای تحقیقاتی و آموزشی دیگر و نیز حضوری پررنگ در دانشگاه ها، اذهان اکثر دانشجویان دامپزشکی را که نگاه درمانمحوری به این رشته داشته و از کم و کیف وظایف و فعالیت های پیشگیرانه سازمان دامپزشکی کشور اطلاعات کمی دارند، به سمت و سوی نگرشهای عمیقتری بر مسایل دامپزشکی معطوف نمایند.
آقای دکتر توکل نیا را بیش از ۳۰ سال است که میشناسم. در واقع با یکدیگر در اورمیه درس خواندیم. از همکلاسی های بسیار نخبه و باهوش کلاس بود. نحوه مواجهه ایشان با این بیماری نشان از خلاقیت و درک دقیق ایشان از بیماری است. خوش بحال دامداران منطقه گیلان، که چنین دامپزشک خلاق و مهربانی نصیب شان شده است.
|
ممنونم دکتر جان . راهنمایی های شما در این همه گیری برایم بسیار راهگشا بود
|
دکتر عزیز
درود دکتر توکلی نیای عزیز خدا قوت دست مریزاد ای کاش هم کاران مون به مسائل جزئی و ابتدایی همون دقت و نگاهی کنند که پیچیده نگاه میکنند گاهی اوقات مسائل راهحلها و علتهای خیلی ساده تر از اونی داره که ما تصور می کنیم
سلام ودرود برشمااقای دکترعزیزودلسوزومتعهد بسیارمتن جالبی بودوتلاش وپیگیری همیشگی شماواقعاستودنی است امیدوارم خداسلامتی وموفقیت وشادی رودرزندگی نصیبتون کنه وهمواره برتعداد همکاران دلسوزوپرتلاشی مثل شما افزوده شود باارزوی بهترینها برای شماانسان فرهیخته ومحترم
دکتر جان چرا به خودت زحمت میدی میری سراغ کار فنی بشین پشت میز حقوق خودت و بگیر تسری شما با تسری بخش اداری هیچ فرقی نداره الکی خودت و در معرض خطر قرار نده
تجربه جالبی بود ممنون از بابت اشتراک گذاری
متاسفانه آقای دکتر ننوشته بودند که این بره ها در چه سنی بودند و تاسف بیشتر عدم آگاهی دامپزشکان از بیماریها میباشد. اگر این دامدار در اروپا بود و دامپزشک برای دامهای او در فصل زمستان درمان تیلریوز نموده بود حتما میتوانست خسارت قابل توجهی از او بگیرد. ضمنا وقتی دامی دچار کم خونی شدید میشود و خون رقیق شده است نباید از سرمهای الکترولیت دار وریدی استفاده نمود ابتدا بر اساس وزن باید خون تزریق نمایید ووقتی PCV به بالای 15 رسید آنوقت آب و الکترولیت بطور محود میتوانید وریدی بدهید تا قبل از آن از ORS خوراکی میتوانید الکترولیت هارا تامین نمایید. این شکلی که من می بینم تماما تخم همونکوس میباشد. این گوسفند اختمالا 3 هفته قبل دچار آلودگی شده است چرا که prepatent period همونکوس 3 هفته میباشد. و در این منطقه باید گوسفندان در فصل پاییز یکبار و چند روز قبل از زایش نیز یکبار دیگر با استفاده از جدول فاماکا درمان انتخابی انجام شود. ادارات دامپزشکی باید دامداران را راهنمایی نمایند که متاسفانه در خواب غفلت اندو به دنبال تسری.لطفا همکاران دامپزشک به نکات زیر توجه نمایید: در فصل پاییز و در 26 درجه سانتیگراد و رطوبت مناسب تخم همونکوس درظرف 24 ساعت به لارومرحله 1 تبدیل میشود که در ظرف 4تا 6روز به لارومرحله 3 تبدیل میگردد. وقتی این لاروها بوسیله گوسفندان خورده شدند در شیردان به لارومرحله 4 تبدیل میشوند که اگر شرایط مناسب بود به لارو مرحله 5 که بالغ و تخمگذار است تبدیل میشود که علائم کلینیکی ایجاد میکند ولی اگر شرایط مناسب نباشد در غدد شیردانی بخواب میرود که به این حالت هیپوبیوز گفته میشود. این لاروها ممکن است در طول زمستان در خواب باشند و بهار بیدارشوند وبه فرم بالغ در آیند و با تخم ریزی مرتع را آلوده کنند. ولی گاهی در اواسط زمستان در اثر یک استرس مثل استرس سرما یا تغذیه ای بیدار شده بفرم بالغ درمیایند و ایجاد علائم کلینیکی مینمایند. در دوره هیپوبیوز هیچ فعالیت این لاروها ندارند و هیچ آسیبی هم نمیرسانند.واگر آزمایش تخم انگل انجام شود منفی است. این لارو ها در دو زمان بیدار میشوند یکی قبل از زایمان ودیگری در فصل بهار . به این نکته توجه کنید:
|
عالی و جامع بود. داروی آیور مکتین که توسط دامداران بصورت فزاینده و بدون رعایت دوز داره مصرف میشه و اکثرا هم رضایت کامل از آن دارند و بعنوان داروی محرک رشد و اشتها آور (به اشتباه) از اون یاد میکنند واقعا اینقدر تاثیر داره.هرچه به دامدار از عوارض مصرف زیادش بگیم زیر بار نمیروند.
|
بنده با روش تشخیص و سپس درمان دکتر توکل نیا موافقم . بین تصمیمات دانشگاهی و کار در فیلد تفاوت زیاده . بطور مثال آیا تب شیر با دمای ۴۰ درجه دردانشگاه تدریس می شه؟ ممکنه پاسخ بدید حتما کمبود منیزیم هم همراهش بوده hypomagnesium tetani . بله این احتمال هست ولی در مناطق گرمسیری و درایام تابستان بدلیل نقص در هوموستاس دام ، کمبود کلسیم باعث همدما شدم بدن با حرارت مخیط میشه . استفاده از سرم های هایپرتونیک، آسیبی درزمان کم خونی ایجاد نمی کنه .
|
اگر به نوشته و ادعای خود یقین دارید حداقل ......... خودتان را معرفی کنید یقینا دامپزشک نیستید فوق لیسانس انگل شناسی دارید؟
جناب همکار گرامی
استاد ................... معما چو حل گشت آسان شود اگر دقت کرده باشید دکتر توکل نیا علت اصلی را در متن گفتند و همون واگذاری درمان و یادگیری به بخش خصوصی که در این شرایط دامپزشکان درمان محور میشوند ایشان اصلا کارشان این نیست و فقط به خاطر درماندگی دامدار و دامپزشک فارم قبول زحمت کردند کدام دامپزشک بخش خصوصی خونگیری انجام میدهد از کجا میتوان خون تهیه کرد و تزریق کرد سعی کنید این مطالب را در دانشگاه به دانشجویان بگویید که متاسفانه اساتید هم دچار روزمره گی شدند
آفرین بر شما آقای دکتر توکل نیا که بیش از ۳۰ سال همیشه دلسوزانه برای خدمت به مردم به ویژه دامداران روستایی و عشایر تلاش کرده اید. شما نمونه ای از دامپزشکان متخصص ، متعهد خدوم کشور هستید.
ممنون از کیس ریپورت و همچنین از توضیحات تکمیلی دوستان.
استاد ................... معما....
|
مدرس گرامی
|
عجب ابتکاری استاد . احیانا بحث آلودگی خون بدلیل عدم رعایت استریلیتی و ظرف آب معدنی آلوده و غیره وذلک که اصلا اینجا مطرح نیست همکارمحترم . فرمول رو خوب اومدی . بهتر نبود میگفتی کیسه خون یا کیسه فصد رو استفاده کنید ؟ اینجوری به دانشجویان دامپزشکی درس می دین ؟ احتمالا منظورتون کلینیسین بوده تا تکنسین . چشمهاتون رو بشویید مدرس .
|
من دقیقا متوجه نمیشم هروقت دکتر توکل نیا یک خاطره مینویسن دقیقا یک عده ای هستن که مشوق الکی هستن و هرجور شده از دکتر حمایت میکنن حتی به اشتباه...
|
فرمول جالبی بود استفاده کردیم استاد ..
|
اقای دکتر توکل نیا پنی سیلین از کی جز مواد نگهدارنده خون شده که با اضافه کردن اون خون رو تو یخچال نگهداری میکردین؟
|
با تشکر از مدرس دانشگاه و احترام به همه تفاسیر در مورد انتقال خون، در این مورد خاص مشکل اصلی اصلا تکنیک انتقال خون نبود مسئله اصلی این بود که گوسفند دهنده سالم در دسترس نبود
|
آقای ناشناس که از صحبتهای علمی بنده اظهار تاسف میکنی . این نظر علمی بنده ست .دکتر توکل نیارو به عمرم ندیدم و نمیدونم کجا کارمیکنه . از سبک و عملکردش لذت بردم اونهم درشرایط فیلد. شما چرا کاسه داغ تر از آش شدی ؟ لااقل شجاعت معرفی خودت رو داشتی تا ما قضاوت کنیم شما بک همکار با اطلاعات کاردانی ، کارشناسی ، نگهبانی ، حراست یا دفتر نماینده ولی فقیه هستید و اظهار نظر علمی سمارو بپذیریم . شماهم چشماتو بشور .
|
برادرناشناس کم خونی هایپوولومیک بوده نه همولایتیک . زمین تا آسمان فرق داره . میزان گلبول قرمزدرهر سی سی کم نیست درکل کمه . سرم های هایپرتونیک برای این موارده . چرا اصرار داری بگی کاردکتر توکل نیا اشتباه بوده و باید بگه . خیر از نطریک دامپزشک فارم کارش عالی بوده ومن لذت بردم . کاش خودت رومعرفی میکردی..فکر میکنم شما و مدرس دانشگاه یکی هستید
|
جناب نقیبی
|
کامنت کم خونی هایپوولومیک ازبنده بود که اسمم قیدنشده
جناب دکتر سبکرو
|
جناب مدرس دانشگاه
استاد سبکرو شما همه چیز را مشکل مینمایید.این روش سالهاست در انگلستان انجام میشود البته ما خون را نمیتوانبم برای مدت طولانی در یخچال بگذاریم و تهیه خون از کشتار گاه کار درستی نیست چون گاو ها شناخنه شده نیستند و سبب انتقال بیماری میشوید. خون باید از گاوی گرفته شود که از نظر بیماریهای مهم عاری باشد. شما اگر از کشتار گاه خون گرفتید و به گاو انتقال دادید ممکن است بیماریهایی نظیر آناپلاسموز،BLV، IBR و....را وارد گاو داری نمایید.ضمنا پس از هر انتقال خون برای جلوگیری از عفونتهای باکتریا محیطی تا 3 روز از آنتی بیوتیک استفاده مینماییم.ضمنا خوشحالم که از سالها قبل شما اینکار انجام میدهید من چون یکی از دوستان اظهار بی اطلاعی نموده بودند کمی توضیح دادم.ببیند ما درس را میدیم و لی دوستان کم لطفی میکنند.
|
مدرس گرامی
|
مدرس محترم دامشگاه
سلام تبریک میگم به دکتر توکل نیا که مثل همیشه با دیدگاه علمی و تحقیقی به موضوع بیماری گوسفند نگاه کردند و نتیجه کار که درمان موفق بود رو مشاهده نمودند ، به راستی که ایشان از نعمت های دامپزشکی گیلان هستند و کاملا یک محقق برای مشکلات دامپزشکی و همچنین یک نویسنده حاذق.
|
ممنونم جناب دکتر. وجود همکاران همراهی نظیر شما درسازمان تحقیقات همیشه برای ما در گیلان مایه مسرت بوده است
استاد توکل نیا
جناب دکتر نقیبی
|
ممنون بخاطر توجه تون
|
ضمن اینکه ریه دام حجم بالایی از آمبولی ها رو رفع میکنه و بنظرم اون حساسیت هایی که در مورد انتقال خون انسانی وجود داره در دام یک دهم تاثیر داره حتی گروه خونی ..
|
ضمن اینکه زمان لازم برای تشکیل لخته بین ۸ تا ۱۵ دقیقه است و اگه فرض رو بر این بزاریم که خون در زمان عبور از ست سرم با استفاده از نیروی گرانش و پمپاژ قلبی ممکنه لخته بشه پس در زمان انتقال خون هم چنین امکانی وجود داره چون خون قبل از رسیدن به کیسه خون از یک مسیری مشابه ست سرم رد میشه در حالیکه ماده ضد انعقاد داخل خود کیسه خون هستش
|
سلام و احترام خدمت همه همکاران عزیز
|
جناب مدرس دانشگاه
با تشکر از تمامی دوستانی که در این اتاق همفکری مشارکت داشته اند .نکته مناقشه برانگیزی که در این بحث ها مشاهده میشود استفاده از سرم در انمی بجای تزریق خون می باشد. واقعیت مسلم هم این است که چاره اصلی در انمی ها انتقال خون است و بسیاری از دوستان اصول کار راهم میدانند اما بنابه علل مختلف این مهم انجام نمی میشود . در مورد اخیر هم با سرم تراپی در یک مرحله و در ادامه ویتامین و اهن بره و چند راس دام دیگر که بشدت کم خون بودند بهبودی پیدا کردند ( البته در کنار دادن داروی ضد انگل) و مسلم اینکه اگر تزریق خون انجام میشد احتمال خطر کاملا از بین میرفت. این شاید از نظر تئوری درست نباشد اما بهر حال انجام میشود و من به شخصه بواسطه کار اداری و نه کلینیکی تجربه و آمار زیادی در این زمینه ندارم . خوب است که دامپزشکان کلینیسین تجارب خود را در این مورد انتقال دهند. نکته دیگری که اساتید گرام میتوانند نظر دهند این است که چون انمی در بیماری کرمی مثل از دست دادن خون در اثر خونریزی ها یا هیپوولمیک ست و با انمی ناشی از تک یاخته ای ها که همولیتیک است متفاوت میباشد آیا این مسئله نمیتواند در مفید بودن سرم تراپی ما نقش داشته باشد؟
سرکار خانم سیده نقیبی
|
اقای دکتر این روش انتقال خون سالها در کلینیک های دانشگاهی انجام شده و امتحانشو پس داده و اگه روزی لازم باشه اینکار انجام بشه من همین روش رو انتخاب میکنم
Anthelmintic resistance is a common worldwide phenomenon. Management strategies for small ruminantss parasite control using FAMACHA is well documented in the literature and very effective prevention strategies. By the time clinical symptoms appear, the losses has already occurred making treatment an additional loss to the farmers. See
جناب مدرس دانشگاه
شخصی که از معرفی خودش وحشت داره مطالبش ارزش بحث کردن نداره خواهشا از ادامه بخث با به اصطلاح مدرس دانشگاه خود داری کنید مگر اینکه خودش را معرفی کند
خانم دکتر نقیبی خدمتتان عرض کنم در هیچ مرکز دانشگاهی روشی را که میفرمایید انجام نشده چون غیر علمی میباشد. بنده در دانشگاه های بریستول لندن ایلینویز نورث کارولینا ودیویس کالیفرنیا وچند جای دیگر که بودم و روشی را که بنده خدمتتان گفتم انجام میدهند. شما هم آزاد هستید هر روشی را که مد نظرتان است بخصوص در ایران انجام دهید چون اینجا اگر خسارتی هم اتفاق بیفتد مشکلی برای دامپزشک پیش نمی آید. در مورد مقاله چون کار نادرستی میباشد کسی آنرا تجربه نمینماید بنابراین مقاله ای هم وجود ندارد.
|
اقای دکتر بنده متاسفانه اطلاعی از روشهای مورد استفاده در لندن و آمریکا ندارم ولی واقعا اونجا از همین روش انتقال خون بشر و بطری آب معدنی استفاده میشه ؟
جناب مدرس ناشناس دانشگاه
جناب دکتر نقیبی
|
سپاس فراوان
با تشکر از همه دوستان و اساتید گرامی و علی الخصوص
......
بسیار بحث جالبی بود و من از استدلالهای محکم و بر مبنای اصول علمی مدرس دانشگاه بسیار لذت بردم باز خدا را شکار هنوز ته ماندهای از این افراد دلسوز در دانشگاها باقی مانده اند سایه حق بر سر آنها بود. من خود تا حالا فکرمیکردم مستقیم میشود از یک رگ به رگ دیگر خون تزریق کرد.این موارد در دانشگاه تدریس نمیشوند.کاش حکیم مهر برنامه ای برای بردن سطح علمی دامپزشکان ارایه دهد تا اساتید دلسوز مسایل پیچیده را برای عموم باز نمایند.پایدار باشید
|
ضمن تایید نظر جنابعالی و اینکه بنده هم از نظرات بزرگواران علی الخصوص مدرس محترم دانشگاه سود بردم تنها نکته منفی که در نوشته های مدرس محترم دیدم همان نگاه منفی و از بالا به پایین ایشان نسبت به زمین و زمان و سازمان ودیگر همکاران بود که البته به مرور تعدیل شد وخوشبختانه از گزندگی اولیه آن بسیار کاسته شد . بهر حال این محفل دانشگاه و حاضرین هم دانشجو نیستند و بواسط سالها کار و تجربه در میدان مجرب و صاحب نظرند. من هم امیدوارم این مباحث ادامه یابد و فکر میکنم اثرگذاری آن هم حتی بیشتر از برخی کنگره ها باشد
همگار محترم کایا شیم
مدرس گرامی دانشگاه
همچنین خدمت مدرس محترم دانشگاه و سایر دوستان در این بحث برسانم که دو روز پیش نمونه برداری مجدد مدفوع و خون
خدمت دوستان و اساتید گرامی
آقای دکتر معجزه شده حتما مقاله اش کنید چون هموگلوبین حیوان مرده بیشتر از 3 و هماتوکریت هم از 9 بیشتره. دکتر جان آزمایشتان را تکرار کنید.
|
اگر شما رفرنسی برای هموگلوبین و هماتوکریت حیوان مرده ویا حداقل انها در دام های کم خون دارید لطفا اعلام کنید .
دوست ناشناس
همچنین ازمایش مدفوع دام ها پس از درمان نیز حاکی از پاک شدن کامل آنها داشته و جا دارد از آقای دکتر بشری و همکاران آزمایشگاه اداره کل دامپزشکی گیلان تقدیر و تشکر نمایم.
|
هرجا سخن از اعتماد (فراتر از رفرنس) است نام دکتر بشری میدرخشد
دکتر عزیز هموگلوبین طبیع کوسفند 12 تا 15 گرم در دسی لیتر و اگر از 6تا 7 گرم پایین تر بیاید معمولا پاسخ نمیدهد مگر حیوان عمرش به دنیا باشه.
|
خوبه از نظر اولیه خودتان یه کمی پایین آمدید و رضایت دادید که در هموگلوبین با مقادیر پایین تر از ۶ گوسفند زنده بماند
|
بله نظر شما در مواردی که علت کاهش هموگلوبین: کمبود اهن یا نقص مغز استخوان یا کنسر باشه کاملا درسته اما وقتی علت حضور یک انگل خونخواره با دفع انگل مسلما همچی باید نرمال بشه
هماتوکریت با هموگلوبین عوضی نگیر
دکتر جان سلام آرزوی سلامتی دارم برای شما ، تا اینجا که من میدونم رشته و علم دامپزشکی جزو رشته هایی که هم علم کتابی و هم علم عملی و خلاقیت همه را با هم برای موفقیت نیاز داره که شما همرو دارین و اینکه تعدادی از کامنتهای دوستانو خوندم تعدادی انتقادی تعدادی تشویقی تعدادی ... که این خود نشانه از مقاله خوبتون داره
سلام دکتر توکل نیای عزیزم ✨ممنونم واسه کیس ریپورت مهمی که توضیحش دادین... واقعا خوب بود.. واسه من آموزنده بود.. اون کسی هم ک از شما درخواست کمک کرد پیش خوب کسی اومد چون شما از جون و دل مایه میذارین تا مشکل رو حل کنین.. خیلی خوبه کسی مثل شما مثل بزرگتر و راهنما چراغ راه ماست ✨
سپاسگزارم از شما همکلاسی عزیز که مثل همیشه قلبت بر کمک به تولیدکنندگان ضعیف مهربانی میبخشد و باعث میشه که ماهم شما را بیش از پیش دوست داشته باشیم بخداوند می سپارمت ای دوست